#10_اردیبهشت سالروز درگذشت
#اسماعیل_آشتیانی🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂اسماعیل آشتیانی متخلص به شعله از نقاشان ایرانی و شاگردان کمال الملک (۱۲۷۱-۱۳۴۹)بود. وی آموزش خود را در مدرسههای اسلام و دارالفنون به انجام رسانید.
دلبستگی به نگارگری و استعداد در این هنر، از کودکی در وی آشکار گردید. نخستین کارهای او نسخه برداری از نگارهای شاهنامه فردوسی بود که بر هر چه در دسترسش قرار می گرفت، ترسیم می کرد.
استادان نقاشی او در دارالفنون، مصور الممالک ذوالفقاری، میرزا حاج آقا نقاش باشی و شیخ المشایخ بودند. او سپس به مدرسه صنایع مستظرفه رفت. کمال الملک پس از دیدن نمونه کارهای او، آموزش وی را پذیرفت، اما آن را مشروط بدان کرد که
آشتیانی " تا پایان دورهٔ مدرسه فقط هنر نقاشی را راه و طریق خود بداند" (یادی از استاد).
اسماعیل این شرط را پذیرفت و به آن مدرسه راه یافت؛ اما پیوستن به عالم هنر برای وی آسان نبود. چون او در یک خاندان روحانی زاده شده بود، انتخاب نگارگری و پیوستن به جرگهٔ هنرمندان گونه ای سنت شکنی به شمار می آمد، از این رو با مخالفتهای سخت رو به رو گردید تا جایی که به گفته خودش ورود به مدرسه امری « غیر ممکن » می نمود. بروز استعداد در خور توجه و پایداری او در رسیدن به هدف، سبب کاهش مخالفتها شد و او سرانجام به عالم هنر پیوست. پشتکار، دلبستگی و توانایی
آشتیانی در فراگیری به پایه ای بود که توانست دورهٔ پنج سالهٔ مدرسه را در ۳ سال به پایان برد و شاگرد اول مدرسه شود.کمال الملک که در
آشتیانی افزون بر توانایی هنر، نیک اندیشی و راست روی را دیده و او را راهرو راستین مکتب خود یافته بود، وی را به معلمی مدرسه برگزید. ظاهراً در همین زمان
آشتیانی بر آن شد که تحصیلات خود را در رشتهٔ دیگری جز نگارگری ادامه دهد. در نامه ای که در این هنگام به استاد خود کمال الملک نوشت، از وی اجازه خواست که مدرسه صنایع مستظرفه را رها سازد، اما کمال الملک در دیداری که با او داشت، وی را از این کار باز داشت.
آشتیانی که به استاد خویش به دیده مراد می نگریست، ماندن در کنار او را از ادامه تحصیل برتر شمرد و اندکی پس از آن به معاونت مدرسه برگزیده شد. وی در سال ۱۳۰۷ ش، به ریاست مدرسه انتخاب گردید و در سالهای مدیریت او آموزش درسهای تازه ای چون مینیاتور سازی، تذهیب، کالبدشناسی، تاریخ هنر، ریاضیات و قواعد مناظر و مرایا به درسهای مدرسه افزوده گردید و کتابخانه ای برای مدرسه بنیاد نهاده شد. مدیریت او در مدرسهٔ صنایع مستظرفه چندان به درازا نکشید و او در سال ۱۳۰۹ ش، به اروپا سفر کرد .
در این سفر که بیشتر به قصد بررسی و کسب تجربه انجام گرفت، به درخواست شرکت فیلم برداری « اوفا » در آلمان از برخی هنرپیشگان معروف آن شرکت تک چهره هایی تهیه کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت و به او پیشنهاد استخدام در آن شرکت و ماندن همیشگی در آلمان شد اما
آشتیانی نپذیرفت و به ایران باز آمد. پس از بازگشت به تهران، در مدرسهٔ دارالفنون، دانشکدهٔ ادبیات و دانشسرای عالی به تدریس پرداخت. خدمات
آشتیانی در مدیریت مدرسه صنایع مستظرفه و استادی دارالفنون و دانشسرای عالی و کوششهای او در ترویج فرهنگ و هنر، سبب گردید که در سال۱۳۲۵ ش، از سوی شورای عالی فرهنگ به او عنوان دکترای افتخاری و نشان درجه اول هنر داده شود.
وی در سال ۱۳۲۶ ش، به استادی دانشکده فنی برگزیده شد. در سال۱۳۲۸ ش، با آنکه بیش از ۵۷ سال نداشت، به سبب خستگی جسمی و روحی به درخواست خود بازنشسته شد؛ اما کوشش هنری و فرهنگی وی پایان نپذیرفت و عضویت او در شورای عالی فرهنگ و هنرهای زیبا و انجمن ادبی فرهنگستان ادامه یافت. وی در این دوره در کارگاه شخصی خود به پدید آوردن آثار تازه پرداخت. تابلویهای تک چهرهٔ خود وی، نامه نویس، بهلول در خواب، پرندههای تیر خورده، نوازنده آکوردئون و... از این آثار بود.
آشتیانی در نگارگری پیرو مکتب کمال الملک یعنی طبیعت گرا بود و بیشتر آثار خود را مستقیماً از روی طبیعت نقاشی می کرد.دقت دید هنری، قدرت طراحی، رنگ گذاری متناسب و به کار گرفتن ذوق شاعرانه از ویژگیهای نگارگری اوست.
برجستهترین کارهای او رؤیای حافظ، قهوه خانهٔ سر راه، تک چهرههای خود وی و نامه نویس است. تأثیر کمال الملک بر
آشتیانی چنان بود که وی گاه در انتخاب موضوع تابلوها از او پیروی می کرد و از دریچهٔ چشم او به جهان می نگریست.
شمار تابلوهای
آشتیانی به یک صد می رسد که بخشی از آنها به وسیلهٔ خود وی به کتابخانه مجلس شورای ملی و اگذار گردیده است و شماری در موزها و مجموعههای خصوصی و نزد خانوادهٔ او نگاهداری می شود. آثار وی در دوران زندگی و پس از درگذشت او در چندین نمایشگاه به تماشا گذاشته
شده است.
@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂تصویر
👈👇"
#نامه_نويس "
اثر
#اسماعیل_آشتیانیرنگ وروغن،۱۳۴۳