کالیگولا: ... (به کائسونیا رو می کند.) وای، کائسونیا، من می دانستم که
#نومیدی هست، اما نمی دانستم یعنی چه. من هم مثل همه خیال می کردم که نومیدی
#بیماری_روح است. اما نه، بدن زجر می کشد. پوست تنم درد می کند، سینه ام، دست و پایم. سرم خالی است و دلم به هم می خورد. و از همه بدتر این
#طعمی است که در دهنم است. نه
#خون است، نه
#مرگ است، نه
#تب، اما همۀ اینها با هم. کافی است که
#زبانم را تکان بدهم تا دنیا
#سیاه بشود و از همۀ موجودات احساس
#نفرت کنم. چه سخت است، چه
#تلخ است
#انسان بودن!
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#آلبر_کامو