هنگامه برچي، خواننده ایرانی، فارغ التحصيل مدرسه عالي لوور پاريس در رشته تاريخ هنر است. قبل از فعالیت در رشته موسیقی، او در زمينه فروش آثار هنري قرن ٢٠-١٩ فرانسه فعاليت حرفه اي داشت. برچي، فعاليت حرفه ای خود در زمینه موسيقي را پس از سال ها زندگي در اروپا از سال ٢٠٠٩ و با فراگيري ساز دف و آواز ايراني آغاز کرد. او دف را نزد استاداني چون مجيد خلج در پاريس و بيژن كامكار در تهران و همزمان آواز رديف موسيقي دستگاهي ايران را نزد استادان؛ افسانه رثايي در تهران و حسين عمومي در آمريكا آموخت و كماكان از محضر اين بزرگان بهره مي برد. در نوامبر ٢٠١٤ براي نخستين بار در خانه فرهنگ هاي جهان پاريس با سرپرستي استاد علي اكبر مرادي و همراهي حبيب مفتاح بوشهري به روي صحنه رفت. هنگامه برچي اولين آلبوم اش را در سال ٢٠١٥ به نام؛ «به ياد خرم» به همراهي نوازندگان مطرح زن ايران و به اهتمام فريدون شهبازيان خلق کرد. و سپس آلبوم اركسترال به آهنگسازي پيمان خازني به نام؛ #برگ_پاييز را در سال ٢٠١٦ به پایان رسانید. @sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
(۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۴ #نیشابور– ۳۰ شهریور ۱۳۸۸ تهران) آهنگساز، موسیقیدان، استاددانشگاه، پژوهشگر و نوازنده سنتور. او به نواختن سهتار نیز آشنایی داشت. مزار وی در نیشابور در محوطهی بیرونی #باغ_عطار واقع است.
«اكثريت عظيم روشنفكرانى كه مىشناسم، بد تحصيل كردهاند. بهطور جدى مطالعه نمىكنند. درباره علوم فقط پرحرفى مىكنند؛ از هنر هم كم سر در مىآورند.
همهشان خودشان را مىگيرند و با قيافهى جدى، گندهگويى و فلسفهبافى مىكنند؛ حال آن كه پيش چشمشان كارگرها غذا ندارند و چهل نفرى در يك اتاق نامناسب مىخوابند؛ توى ساس و تعفن و گند و رطوبت و ناپاكى اخلاقى مىلولند...
پر واضح است كه همه حرفهاى قشنگمان فقط براى آن است كه سر خودمان و ديگران شيره بماليم.»
هنگامه برچي، خواننده ایرانی، فارغ التحصيل مدرسه عالي لوور پاريس در رشته تاريخ هنر است. قبل از فعالیت در رشته موسیقی، او در زمينه فروش آثار هنري قرن ٢٠-١٩ فرانسه فعاليت حرفه اي داشت. برچي، فعاليت حرفه ای خود در زمینه موسيقي را پس از سال ها زندگي در اروپا از سال ٢٠٠٩ و با فراگيري ساز دف و آواز ايراني آغاز کرد. او دف را نزد استاداني چون مجيد خلج در پاريس و بيژن كامكار در تهران و همزمان آواز رديف موسيقي دستگاهي ايران را نزد استادان؛ افسانه رثايي در تهران و حسين عمومي در آمريكا آموخت و كماكان از محضر اين بزرگان بهره مي برد. در نوامبر ٢٠١٤ براي نخستين بار در خانه فرهنگ هاي جهان پاريس با سرپرستي استاد علي اكبر مرادي و همراهي حبيب مفتاح بوشهري به روي صحنه رفت. هنگامه برچي اولين آلبوم اش را در سال ٢٠١٥ به نام؛ «به ياد خرم» به همراهي نوازندگان مطرح زن ايران و به اهتمام فريدون شهبازيان خلق کرد. و سپس آلبوم اركسترال به آهنگسازي پيمان خازني به نام؛ #برگ_پاييز را در سال ٢٠١٦ به پایان رسانید. @sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
کابالا از #متون_یهودی سرچشمه گرفت و پیروانش معمولاً از متون یهودی برای توصیف و تفسیر #مسائل_عرفانی استفاده میکنند. دستورهای کابالا برای فهم #معنی_مخفی متون یهودی نظیر #تورات و #نوشتارهای#ربیها نظیر تلمود به کار میرود و معنی مخفی عبادت یهودی را بیان میکند.
بعد از #عهد_عتیق اولین نوشتههای مربوط به کابالا در قرن اول و دوم میلادی در بعضی متون و از جمله کتاب #سفر_یتزیرا یافت میشود. این روش به نام #عرفان#مرکابا ( به معنی #کالسکه ) تا قرن ۱۰ میلادی ادامه یافت تا بعد از آن با کابالای ایجاد شده در جنوب غربی #اروپا در قرن ۱۲ و ۱۳ جایگزین شد.
پیروان کابالا اعتقاد دارند که دانش کابالا اولین بار توسط سه #شه_پدر ( #ابراهیم ، #اسحاق و #یعقوب ) و بقیه #پیامبران به دست آمد. بر اساس این تاریخچه در قرن ۱۰ قبل از میلاد این دانش توسط ۱ میلیون نفر در #اسراییل مورد استفاده قرار میگرفت. هجوم بیگانگان باعث شد که این دانش #مخفی شود تا از گزند بدطینتان در امان بماند. #رهبران#سنهدرین اعتقاد داشتند که استفاده از دانش کابالا بدون راهنمایی صحیح ممکن است به روشهای #غیر_شرعی منجر شود. به همین دلیل کابالا مخفی شود و به مدت دوهزار و پانصد سال مخفی ماند.
صفحه اول اولین نسخه چاپی زوهر در ۱۵۵۸ میلادی # ایتالیا در زمان تلمود دو لغت #معاسه_برشیت و #معاسه_مرکابا نشان دهنده آن است که روشهای عرفانی در آن زمان رایج بوده است. تلمود #یاد_دادن_علنی این دانش را #ممنوع میکند و #خطرات آن را بیان میکند. ربیها ( #خاخامها ) توصیه میکردند که این دانش فقط به یک #دانشجو یاد داده شود. داستان زیر در تلمود آمده است:
«چهار مرد وارد #پردس شدند - #بن_عزای ، #بن_زوما ، #آشر و #آکیبا . بن عزای نگاه کرد و مرد. بن زوما نگاه کرد و دیوانه شد. آشر گیاهان را نابود کرد. آکیبا در صلح وارد شد و در صلح خارج شد.»
در متون یهودی بسیاری در بین قرنهای ۱ تا ۱۰ میلادی در مورد معاسه مرکابا صحبت شده است. بر این اساس ربیها تلاش میکردند که رؤیای حزقیال و دیدن عرش خدا را مجدداً تجربه کنند.
بى تو دگر اين سوز غم پايان ندارد غم با دلم همخانه شد كاشانه ام ويرانه شد دردا كه درد رفتنت درمان ندارد درمان ندارد
با اين منِِِ مانده تا به ابد در آرزويت ، بگو چه كنم ؟ چون مرغ دل در هواى تو گه، پر زد به سويت، بگو چه كنم؟
دانم در اين كنج خانه دگر شادى نگيرد سراغ مرا كولاك بى رحم و سرد زمان خشكانده چون جان باغ مرا تو مرو ، مسپار دل من بدست طوفان به كجا بروى ز برم چنين شتابان ؟
دردا كشيده چون غمت آتش به جانم بى تو چگونه سر كنم؟ ديگر ندانم باور ندارم چگونه ز دستم ربوده خزان نو بهار مرا باور ندارى كه رفتن جانت گرفته ز جانم قرار مرا
دانم در اين كنج خانه دگر شادى نگيرد سراغ مرا كولاك بى رحم و سرد زمان خشكانده چون جان باغ مرا http://t.center/sazochakameoketab تو مرو ، مسپار دل من بدست طوفان به كجا؟ به کجا؟ به کجا چنین شتابان ؟ 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
کابالا از #متون_یهودی سرچشمه گرفت و پیروانش معمولاً از متون یهودی برای توصیف و تفسیر #مسائل_عرفانی استفاده میکنند. دستورهای کابالا برای فهم #معنی_مخفی متون یهودی نظیر #تورات و #نوشتارهای#ربیها نظیر تلمود به کار میرود و معنی مخفی عبادت یهودی را بیان میکند.
بعد از #عهد_عتیق اولین نوشتههای مربوط به کابالا در قرن اول و دوم میلادی در بعضی متون و از جمله کتاب #سفر_یتزیرا یافت میشود. این روش به نام #عرفان#مرکابا ( به معنی #کالسکه ) تا قرن ۱۰ میلادی ادامه یافت تا بعد از آن با کابالای ایجاد شده در جنوب غربی #اروپا در قرن ۱۲ و ۱۳ جایگزین شد.
پیروان کابالا اعتقاد دارند که دانش کابالا اولین بار توسط سه #شه_پدر ( #ابراهیم ، #اسحاق و #یعقوب ) و بقیه #پیامبران به دست آمد. بر اساس این تاریخچه در قرن ۱۰ قبل از میلاد این دانش توسط ۱ میلیون نفر در #اسراییل مورد استفاده قرار میگرفت. هجوم بیگانگان باعث شد که این دانش #مخفی شود تا از گزند بدطینتان در امان بماند. #رهبران#سنهدرین اعتقاد داشتند که استفاده از دانش کابالا بدون راهنمایی صحیح ممکن است به روشهای #غیر_شرعی منجر شود. به همین دلیل کابالا مخفی شود و به مدت دوهزار و پانصد سال مخفی ماند.
صفحه اول اولین نسخه چاپی زوهر در ۱۵۵۸ میلادی # ایتالیا در زمان تلمود دو لغت #معاسه_برشیت و #معاسه_مرکابا نشان دهنده آن است که روشهای عرفانی در آن زمان رایج بوده است. تلمود #یاد_دادن_علنی این دانش را #ممنوع میکند و #خطرات آن را بیان میکند. ربیها ( #خاخامها ) توصیه میکردند که این دانش فقط به یک #دانشجو یاد داده شود. داستان زیر در تلمود آمده است:
«چهار مرد وارد #پردس شدند - #بن_عزای ، #بن_زوما ، #آشر و #آکیبا . بن عزای نگاه کرد و مرد. بن زوما نگاه کرد و دیوانه شد. آشر گیاهان را نابود کرد. آکیبا در صلح وارد شد و در صلح خارج شد.»
در متون یهودی بسیاری در بین قرنهای ۱ تا ۱۰ میلادی در مورد معاسه مرکابا صحبت شده است. بر این اساس ربیها تلاش میکردند که رؤیای حزقیال و دیدن عرش خدا را مجدداً تجربه کنند.
... تا جوانيد می توانيد خيلی چيزها را انكار كنيد! اما هميشه چيزی هست ، يك شيئی مادی ، يك اعتقاد ، آن چيز لازم، خودش با پيری می آيد. چسبيده به ناتوانی تو، به غفلتت با تو يكی می شود ، از تو جدا نيست كه از آن سخن بگويی، خود توست ، مثل پوست تنت كشيده روی استخوان و گوشت...!
می گويم : مادر! اخلاق يك امر اعتباری است، تحميل شده از طرف قلدرها به اجتماع يك دوره، من كه ككم بابت اين چيزها نمی گزد، جايی اين چيزها را قبول دارند، جايی هم بهش مي خندند، جايي ديگر اصلا به اين چيزها فكر نمی كنند كه بخندند يا نه...!
هيچ كدام از ما وظيفه مان نمی دانيم آنچه را كه ديده ايم و شنيده ايم بنويسيم، اگر هر كسی به اين وظيفه كوچك ثبت ديده ها و شنيده ها عمل می كرد، دست كم در آينده نسل ما كمتر اشتباه می كرد...!
عشق به نظر من آزادی است، از گذشته و آينده. عشق زمان را به حال، به اكنون، تقليل می دهد، كوشيده ام از پوستم، از خاطراتم، از شكل های عادت شده، بدرآيم، رها از هر تعلقی، جز تو...!
_می دانی مشكل نسل شما چيست؟ چيزی نميسازد فقط مصرف كننده ايد، مصرف كننده بی اختيار هر چيز كه در هر جا توليد می شود، فكر های آن جا، مدهای آن جا، حرف های آن جا...!