🔴⚫️ #آتنا و
#ستایش/ تجاوز، رسانه ای شدن و 2030
@Social_Science✍امین بختیاری
🔹اول
📝ستایش قریشی و
آتنا اصلانی تنها دو مورد از موارد متعددی از تجاوز به کودکان هستند که در کشور رخ میدهد. اما چرا
آتنا و ستایش به ناگهان مهم میشوند؟ ستایش پس از عمل تجاوز به طرز وحشیانه ای با اسید از بین میرود و آتنای عزیز هم پیکرش تکه تکه میشود و خبر هر دو خیلی سریع در تمامی مجاری رسانه ای داخلی و حتی خارجی توزیع میشود. مهمترین علت حساس شدن جامعه و افکار عمومی ایرانی به پدیده تجاوز همراه قتل در مورد این دو کودک، نه اصل مساله که «رسانه ای شدن فاجعه» و حساسیت بالای جامعه ایرانی به مسائل این چنینی است.
📝روزانه در دادگاههای کشور پرونده های متعددی با موضوع تجاوز به کودکان تشکیل میشود که هیچ یک احتمالا به گوش ما نمیرسد. این البته به جز موارد دیگر تجاوز است که کودکان از ترس خود به والدین ابراز نمی کنند و یا خانواده ها از ترس آبرو و تهدید احتمالی متجاوز تمایلی به پیگیری آن پیدا نمیکنند. درکنار همه این موارد متاسفانه آمارهای مربوط به آسیب های اجتماعی از دیرباز در کشور، محرمانه تلقی میشده و به همین دلیل هیچگاه آمار دقیقی از آسیب های اجتماعی خاص همچون روسپی گری، تجاوز به عنف و موارد مشابه به دست نمی آید.
📝بنابراین وضعیت این گونه آسیب ها بسیار اسف بار تر از آن است که به چند مورد رسانه ای شده همچون مورد
آتنا یا ستایش محدود شود.
🔹دوم
📝این روزها پس از قتل
آتنا در شبکه های اجتماعی صحبت از 2030 باز هم روی بورس افتاده است.گروهی، موضوع
آتنا را به اجرا نشدن سند نسبت میدهند و گروهی دیگر نیز از تجربه کشورهایی که سند را اجرا کرده اند و اتفاقا آمارهای تجاوز در آنها به شدت بالاست سخن میگویند. هر دو گروه البته تنها درگیر یک بگو مگوی سیاسی هستند و نه چیزی بیشتر. دعوایی سیاسی که این بار قتل
آتنا بهانه ی خوبی برای آن شده است. اما واقعیت ماجرا چیست؟
📝واقعیت این است که فارغ از ارزش گذاری سند 2030، اجرا یا عدم اجرای چنین اسنادی علت تامه ای برای وقوع یا عدم وقوع فجایعی همچون فاجعه
آتنا نخواهد بود. کشور، سالهاست که برای حوزه های مختلف، اسناد بالادستی تنظیم میکند با این حال آنچه در عمل رخ میدهد چیز دیگری است . به نظر میرسد واگذار کردن همه مسولیت آنچه برای
آتنا و ستایش رخ داد به یک سند مصداقی بارز از روحیه فرافکنی و شانه خالی کردن از زیر بار مسولیت در ما ایرانیان است. فقط چند سوال:
🔶حتی اگر قائل به اجرای 2030 برای جلوگیری از تکرار این فجایع باشیم، این سند مربوط به حوزه آموزش و پرورش است که شروع آن حداقل به دوره دبستان یعنی آغاز 7 سالگی یک کودک بر میگردد. این در حالی است که بسیاری از تجاوزها قبل از این سن رخ میدهد، برای آنها باید چه کرد؟
🔶چه میزان از والدین ایرانی از نحوه آموزشهای درست جنسی به کودکان آگاهی دارند و از این میان چند درصد آنها کودکان خود را از سه سالگی در این موارد آموزش میدهند؟
🔶صدا و سیما و رسانه های رسمی در کشور چه قدر خود را متعهد میدانند تا آموزش های «لازم» جنسی را برای خانواده ها و فرزندان(هر یک به زبان خود) در دستور کار برنامه سازی قرار دهد؟
🔶در حال حاضر سازمان های مردم نهاد (NGO) مختلفی در زمینه آسیب های اجتماعی و آموزش مربوط به کودکان در کشور فعالیت دارند. دولت و نهادهای مرتبط چه قدر به این سازمانها بها میدهند؟
🔶پس از وقوع و رسانه ای شدن این قبیل فجایع، جای بررسی های روان شناختی و جامعه شناختی برای فهم ابعاد دقیق تر موضوع کجاست؟ آیا صرف بررسی های حقوقی کفایت کننده جلوگیری از تکرار است؟
و...
🔻به نظر میرسد ساده کردن موضوعات همیشه هم راه حل مساله نیست، گاهی لازم است به موضوع کمی پیچیده تر بیاندیشیم.
ارسالی از طرف نویسنده با منبع
@jameenegaar👥کانال علوم اجتماعی، مسائل روز
👥https://telegram.me/joinchat/B8dgVjzw2lSWh3ZSpj1VhQ