#یک_کتابرُمان «دنیای سوفی» اثر «یوستین گوردر»، کاوشی جریانساز در مفاهیم عظیم فلسفی اندیشهی غرب است که قوهی تخیل بسیاری از مخاطبین سراسر جهان را به چالش کشیده است.
روزی، سوفی آموندسن چهارده ساله از مدرسه به خانه بازگشته و در صندوق پستی، دو یادداشت با سوالهایی روی آنها پیدا میکند: «تو که هستی؟» و «جهان از کجا می آید؟». همین آغاز وسوسه کننده، سوفی را درگیر مسائل و سوالهای بیشتری کرده که او را راهی سفری بسیار فراتر از روستای محل زندگیاش در نروژ میکند. او از طریق این نامه ها - که دربردارندهی موضوعات فلسفی از سقراط تا سارتر هستند - مکاتباتی با فیلسوفی اسرارآمیز دارد؛ درحالی که نامههای ارسالی به آدرس دختر دیگری فرستاده شده اند. هیلده چه کسی است و چرا مدام سر و کلهی نامههایش پیدا میشود؟ سوفی برای حل این معما، باید از فلسفهای که میآموزد، کمک بگیرد - اما حقیقت بسیار پیچیدهتر از چیزی است که او میتواند تصور کند.
در
کتاب دنیای سوفی میخوانیم:
«مردمان انواع مشغوليتها دارند: بعضیها سکههای قديمی يا تمبر جمع میکنند، بعضیها بهکارهای دستی يا تعميرهای خانگی میپردازند و ديگران تقريبا تمام وقت آزاد خود را صرف اين يا آن ورزش میکنند. خيلیها نيز خواندن را برمیگزينند. اما همه چيز وابسته است بهآن چيزی که میخوانند. بعضیها میتوانند بهخواندن روزنامهها و
کتابهای کارتون بسنده کنند، يا فقط رُمان دوست داشته باشند يا نشريات تخصصی مربوط بهموضوعات متفاوت را از نجوم و ستارهبينی گرفته تا زندگی حيوانات و اکتشافات علمی بخوانند.
اگر من شور و شوقی برای اسب يا سنگهای قيمتی داشته باشم نمیتوانم از ديگران بخواهم که در اين علاقه با من شريک شوند. و اگر من هيچ يک از رپرتاژهای ورزشی را در تلويزيون از دست ندهم، اين مطلب بهمن حق نخواهد داد تا از کسانی که برنامههای ورزشی تلويزيون را کسالتآور میدانند انتقاد کنم.
و با اين همه اگر چيزی وجود داشته باشد که همهی مردمان را خوش آيد، چيزی که هر موجود بشری، مستقل از هويت و نژاد خود بهآن علاقهمند باشد؟ آری، سوفی عزيز، مسائلی هست که بايد ذهن تمامی مردمان را بهخود مشغول دارد. و درست همين مسائل است که موضوع درس مرا تشکيل میدهد.
در زندگی چه چيزی از همه مهمتر است؟ برای کسی که بهاندازه کفايت رفع گرسنگی نمیکند اين چيز مهم، مواد غذائی خواهد بود. برای کسی که در سرماست، حرارت است. و برای کسی که از تنهائی رنج میبرد، البته همنشينی با ديگر مردمان.
اما، فراتر از اين ضرورتهای اوليه، آيا باز هم چيزی هست که تمامی مردم به آن نياز داشته باشند؟ فلاسفه گمان دارند که آری. میگويند که انسان فقط با شکم زندگی نمیکند. البته تمام مردم بهغذا نياز دارند و نيز بهعشق و محبت. اما چيز ديگری هم هست که بهآن نيازمنديم:
اينکه: ما که هستيم و چرا زندگی میکنيم.
ميل بهدانستن اينکه چرا ما زندگی میکنيم، سرگرمیای «عرضی» و تصادفی چون کلکسيون کردن تمبر پست نيست. آنکس که ذهن خود را بهاين قبيل مسائل مشغول میدارد، در اين مسير با تمامی نسلهای ديگری که پيش از او در جهان زيستهاند همراه است. منشاء عالم، کره زمين و زندگی، مسئلهای مهمتر و حساستر از آن است که مثلاً بدانيم کدام کس بيشترين مدالها را در آخرين بازیهای المپيک نصيب خود کرده است.»
#دنیای_سوفی#یوستین_گوردرhttps://t.me/tajrobeneveshtan/3131