شورای سلطنت و پیسنگِ پنجمِ قانونِ اساسی
(اصلاحات زمان دارد!)
✍️ سجاد فتاحی
t.center/SIAGS۲۳ دیماه ۱۳۵۷، محمدرضا شاه فرمان تشکیل
شورای سلطنت را به منظور ادارۀ امور کشور در زمان خروج او از ایران و مذاکره با انقلابیون در جهت کنترل شرایط صادر کرد. اما این شورا بدون آنکه بتواند نقش مؤثری در تحولات آیندۀ ایران داشته باشد با کنارهگیری سیّد جلالالدین تهرانی (رئیس این شورا) پس از چندی منحل شد.
بزرگترین درس تشکیل و انحلال این شورا آن است که «اصلاحات زمان دارد!» و اگر فرادستان و حاکمان زمان مناسب برای اصلاحات را درنیابند، زمانی خواهد رسید که شنیدن صدای انقلاب و تن دادن فرادستان به اصلاحات نه تنها فایدهای نخواهد داشت بلکه امواج انقلاب را سهمگینتر خواهد کرد.
در قانونِ اساسی باید سازوکارهایی عملی و تعطیلناپذیر برای شنیده شدن بههنگام صدای نارضایتیها و مسیرهایی برای انجام اصلاحات بر اساس آنها اندیشیده شود؛ در غیر این صورت با انباشتِ نارضایتیها در حوزههای گوناگون فرصت برای اصلاحات از دست رفته و انقلاب فرا خواهد رسید.
يکی از ضعفهای بنیادین قانونِ اساسی کنونی اين است که این قانون اگرچه در برخی اصول بر آزادی بيان و حق برگزاری تجمعات، که روشهایی برای شنيده شدن بههنگام اعتراضات است، تأکید نموده اما این اصول با شیوهٔ توزیع قدرت در اين قانونِ اساسی که سبب تراکم قدرتِ اقتصادی و سیاسی در اجزائی از نظام سياسی شده عملاً تعطیل و به حاشیه رفته است.
بر اين اساس پیسنگِ پنجمِ قانونِ اساسی
«باز بودن همیشگی مسیرِ اصلاح و شنيده شدن بههنگامِ صدایِ نارضایتیها» است.
مطالب مرتبط
کارزارِ اصلاحِ قانون اساسی و بازنگری در نظام سياسی #بیست_سوم_دی #شورای_سلطنت #کارزار_اصلاح_قانون_اساسی#پی_سنگ_های_قانون_اساسی#سجاد_فتاحی