برای گذران زندگی به راه افتادهام
بارم سنگین و زندگی دشوار
در جستجوی خاطرهها و آرزوها
و در جستجوی تکهای نان
به کمین گرگها و درندگان افتادهام....
«...اشک چشمانم
لابهلای خون و کولهی بر دوشم
ضجهی مادران
کوهستانهای بلند و برف انبوه را شکافت و
به عرش خدا رسید
حس پوچی و نا امیدی بر دل کوردها
سایه افکنده
و تاریخ با اشکهای مادرانمان
سرنوشت ما را رقم میزند...
آن روز
در جغرافیایی خون بار
دنیا
همچو آتشی شد و
و در دل مادران کورد خانه کرد...»
ستارههای شب
و آسمان تیره و تار
خونی سرخ بر سپیدی برف جاری شد و
پایی برهنه و تنی سرد و یخ زده...
و زیستنی که به یأس و بیهودگی از دست رفت
*این ترانه یادآورهای است برای کولبران کرد ترکیه که در سال ٢٠١١ میلادی در حوالی روستای روبوسکی جان باختند.
https://t.me/rawezhism/987«روبوسکی»
#ابراهیم_روژهلاتترجمه:
#شاهین_سلحشور 🔸#ڕاوێژیسم #موزيك #music@rawezhism @rawezhism