✒ "روزنامه‌نگاری جدید"

#دیجیتال
Канал
Логотип телеграм канала ✒ "روزنامه‌نگاری جدید"
@NewJournalismПродвигать
4,37 тыс.
подписчиков
24,9 тыс.
фото
1,44 тыс.
видео
4,21 тыс.
ссылок
فصلنامه مطالعات روزنامه نگاری جدید مدیرمسوول و سردبیر: رضا غبیشاوی @reza_ghobeishawi تماس با ادمین: @Newjournalismadmin
📰 #مطبوعات_جهان ⬆️


👈توقف انتشار چاپی سه روزنامه عربستان سعودی

⬅️«گروه تحقیقات و رسانه» سعودی (SRMG) اعلام کرد: انتشار روزنامه‌های «الإقتصادیه»، «الریاضیه» و «مالیالم نیوز» از این پس تنها به شکل دیجیتال خواهد بود این تصمیم در راستای تحولات حوزه #دیجیتال و با هدف برجسته‌سازی نسل‌های جوان در #روزنامه‌نگاری از سوی این گروه رسانه‌ای اتخاذ شده است.

#عربستان_سعودی

@NewJournalism "روزنامه نگاری جدید"
🔸جنبه‌ای دیگر از فرهنگ

#یونس_شکرخواه

یکی از شاخص‌هایی که برای شناخت #شکاف_دیجیتال در جهان امروز تدوین شده و در سطح جهانی هم طرف توجه قراردارد، شاخصی است که به شاخص #جامعه_اطلاعاتی (ISI) شهرت دارد.
این شاخص را بانک جهانی ارائه کرده و بر مبنای آن کلیه کشورهای جهان به پنج گروه طبقه‌بندی شده‌اند:
گروه اول (Skaters) گروهی هستند که بر اساس شاخص مزبور به گونه‌ای شتابان در مسیر دنیای دیجیتال گام برمی‌دارند.
گروه دوم (Striders) گروهی هستند که با گام‌های بلند و مؤثر در راه دیجیتالی‌شدن حرکت می‌کنند.
گروه سوم (Sprinters) گروهی هستند که با تلاش فراوان در صددند تا راه‌های استفاده هر چه بیشتر از تکنولوژی‌های دیجیتال را فراهم آورند.
گروه چهارم (Strollers) گروهی هستند که مسائل دیجیتال معاصر را چندان جدی نمی‌گیرند و هم محدودیت‌های مالی دارند و هم با ازدیاد جمعیت مواجه می‌باشند.
اما گروه پنجم (Starters) گروهی هستند که در واقع جزو تازه‌واردان به زمانه و عرصه دیجیتال به حساب می‌آیند.
حالا با توجه به آنچه طرح شد نخستین پرسش این است که ایران در کدام گروه قرار دارد و می‌خواهد در کدام گروه قرار گیرد
من فکر می‌کنم که یکی از جنبه‌ها و مفاهیم فرهنگ در زمانه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، فرآیند فرهنگ‌سازی در جهت همین کاربرد موثر تکنولوژی‌های ارتباطی و اطلاعاتی است که باید به عنوان یک ماموریت در دستور کار نهادهای مختلف اعم از دولتی و خصوصی قرار گیرد تا این نکته مشخص شود که نهاد مربوطه در این رابطه در کجا قرار دارد. این کار از طریق سنجش سطح دانش و تجربه افراد شاغل در آنها در مورد تکنولوژی‌های ارتباطی و اطلاعاتی به دست می‌آید
نکته دومی که باید در کانون توجه باشد، نوع و میزان ارتباط مهارت‌های مرتبط با تکنولوژی‌های ارتباطی و اطلاعاتی با اهداف نهادهای مختلف است.
و بالاخره سومین نکته هم چگونگی رسیدن به اهداف از طریق انطباق مهارت‌ها با اهداف مربوطه است که در این رابطه نوع برنامه‌های آموزشی برای کسب مهارت‌ها هم بسیار مهم است
به این ترتیب به نظر می‌رسد اکنون یکی از راه‌های موثر حفظ فرهنگ‌ها و اشاعه آنان اتکا به همین تکنولوژی‌های نوین ارتباطی و اطلاعاتی است و این تکنولوژی‌ها به دلیل علبه بر زمان و مکان، قدرت شگفت‌انگیزی در تبلور فرهنگ و تحقق راه حل‌های مرتبط با آنرا دارند.
همین شاخص جامعه اطلاعاتی در واقع شکل متمرکز شده بیست و سه متغیر است که برخی از آن‌ها مربوط به زیرساخت‌های كامپیوتری از جمله سرانه کامپیوتر است و برخی دیگر مربوط به میزان تجارت الكترونیك و یا مربوط به تعداد كاربران خانگی #اینترنت و تعداد كاربران اینترنت در محل کار و در سازمان‌های آموزشی و برخی هم مربوط به زیرساخت‌های ارتباطاتی نظیر تعداد خطوط تلفن و فکس و میزان تلویزیون و گیرنده رادیو از نظر سرانه و آزادی‌های مطبوعاتی و مدنی.
و همانگونه که ملاحظه می‌کنید این شاخص‌ها عمدتا از جنس فرهنگ هستند، و مقولاتی اجتماعی‌ و مربوط به رویه‌های‌ كار هستند و مسائل شخصی و سازمانی را در بر می‌گیرند و می‌توانند باعث‌ بروز الگوها و ساختارهای‌ جدید در هر دو عرصه شوند، ضمن اینکه باعث تبادل مفاهیم و نیز تبادل و تجارت كالاهای‌ فرهنگی‌ شوند که در این روزگار، خود به موضوع‌ مهمی‌ در تجارت‌ جهانی‌ تبدیل‌ شده است. بنابراین به گمان من، به همین دلیل است که امروز اندیشیدن به فرهنگ برای رسیدن به راه حل‌های فرهنگی، بدون اندیشیدن به جنبه #دیجیتال فرهنگ، کار بسیار دشواری شده است.

@NewJournalism روزنامه نگاری جدید
اعاده حیثیت از "روزنامه"؛ تردید در"آنلاین"

 چه فرقی است میان شهروند و شرق و همشهری با ایلنا و ایسنا و مهر؟

پژمان موسوی
روزنامه شرق ۱۴ تیر ۹۹

این یادداشت درباره یک سوء‌تفاهم بزرگ است: سوء‌تفاهمی به نام مرگ حتمی #روزنامه‌نگاری مکتوب در ایران و ضرورت حرکت همه‌جانبه به سمت جهان #دیجیتال و #آنلاین.

حتما شما هم از احتمال تعطیلی برخی روزنامه‌ها تا کم کردن صفحات و تیراژ و به تبع آن کاستن از هیات تحریریه‌ها به عنوان مسئله مشترک این روزهای روزنامه‌نگاری مکتوب در ایران باخبرید. تا اینجای کار را باید در یک طرف صحنه گذاشت و راهکار مشترک بسیاری از بسیاران را در ضرورت کوچ روزنامه‌نگاری مکتوب به فضای آنلاین و جهان بدون کاغذ را در طرفِ دیگرِ صحنه. گویی تمامی مشکلات روزنامه‌نگاری ایران در حوزه انتشار روزنامه و مجله است و با کوچ این تنها بازماندگان دوران اصالت روزنامه‌نگاری به جهان دیجیتال، تمامی مشکلات حل شده و رسانه‌های ایران به دوران اوج و شکوه خود باز می‌گردند!

برای روشن شدن بحث، روزنامه‌نگاری در حوزه رسانه‌های دولتی، نیمه‌دولتی، عمومی یا حاکمیتی را ابتدا و #روزنامه‌نگاری در حوزه رسانه‌های خصوصی یا به اصطلاح مستقل را در ادامه بررسی کنیم تا ببینیم روزنامه‌نگاری مکتوب کجای کار است و روزنامه‌نگاری دیجیتال کجای کار. ایران، همشهری، شهروند، جام‌جم، اطلاعات، کیهان شاخص‌ترین روزنامه‌هایی هستند که تمام یا بخشی از بودجه آنها از سوی دولت یا نهادهای عمومی و حاکمیتی تامین می‌شود. اگر اینها این روزها مشکل دارند، که حتما دارند، واقعا فکر می‌کنید اگر تمام اینها از بستر روزنامه‌نگاری مکتوب به بستر دیجیتال بیایند مشکلشان حل می‌شود؟ آیا مشکل "روزنامه" بودن اینهاست؟

آیا فکر می‌کنید اگر بودجه دولت از پشت ایرنا برداشته شود، خبرگزاری جمهوری اسلامی یک روز می‌تواند سر پا بایستد؟ اگر جهاددانشگاهی دست از حمایت از ایسنا بردارد، ما دیگر چیزی به نام خبرگزاری دانشجویانِ ایران خواهیم داشت؟ اگر سازمان تبلیغات اسلامی و نهادهای همسو بودجه‌های حمایتی خود را از خبرگزاری مهر قطع کنند، فکر می‌کنید باز هم مهر می‌تواند با قدرت به کارش ادامه دهد؟ خبرگزاری ایلنا و حمایت‌های خانه کارگر چطور؟ خبرگزاری کتاب آیا بدون حمایت خانه کتاب و وزارت ارشاد می‌تواند حتی یک روز روی پای خودش بایستد؟

در اینجا بحث بر سر درست بودن این حمایتهای دولتی یا حاکمیتی نیست، بر سر یک سوءتفاهم و مغلطه بزرگ است که گویی همه چیز به روالی مطلوب در حوزه رسانه‌ای ایران در حال طی شدن است و تنها و تنها این روزنامه‌ها هستند که مشکل دارند و به حکمی قطعی باید از صحنه کنار روند.

حتما اگر دولت ایران از روزنامه ایران، شهرداری تهران از روزنامه همشهری، هلال‌احمر از روزنامه شهروند، صدا و سیما از روزنامه جام‌جم و نهادهای حاکمیتی از روزنامه‌های کیهان و اطلاعات حمایت نکنند هم این روزنامه‌ها با چالشی بزرگ روبرو خواهند شد اما موضوع این است که این موضوع ربطی به روزنامه بودن آنها ندارد.

من البته با قاطعیت می‌توانم بگویم اگر ۱۰۰ درصد بودجه‌های دولتی را هم چنانچه از پشت روزنامه‌های دولتی بردارند، باز هم این امکان وجود دارد که این روزنامه‌ها بتوانند به اتکای مخاطبان وفادارِ خود و با وجودِ مشکلات بسیار هنوز هم منتشر شوند اما این موضوع درباره رسانه‌های دولتی حوزه دیجیتال اساسا صدق نمی‌کند و آنها حتما در صورتِ قطع حمایت‌ها تعطیل خواهند شد.

روزنامه‌ها اگر بتوانند محتوایی قابل قبول تولید کنند، مردم می‌توانند و حتما هم این کار را می‌کنند که با پرداخت هزینه تک‌فروشیِ آنها، به هر حال آنها را سر پا نگه دارند اما ایرنا چه؟ ایسنا چه؟ چه کسی برای آنها هزینه‌ای پرداخت می‌کند تا آنها بتوانند ادامه حیات داده و بدون اتکا به بودجه‌های دولتی همچنان فعالیت کنند؟ موضوع در صلاحیت حرفه‌ای تحریریه این خبرگزاری‌ها یا وب‌سایت‌ها نیست که حتما آنها از بهترین‌ها هستند، موضوع در نوع پلتفرمی است که محتواها را به مردم ارائه می‌دهد و در اینجا یا باید از قالب‌های سنتی خبرگزاری و سایت فاصله گرفت و ماندگار شد یا در رقابت با روزنامه‌ها هم حتی شکست خورد و صحنه را واگذار کرد.

روزنامه‌های غیر دولتی هم وضعی مشابه و حتی بهتر از روزنامه‌های دولتی برای حمایت از سوی مخاطبان دارند که چنانچه مجازی شوند و دیگر روی کیوسک نیایند، بخش زیادی از این حمایت را به طور طبیعی از دست خواهند داد.

تجربه‌ی فروش نسخه مجازی روزنامه‌ها به خوبی موید این مطالب در ساختارِ کنونی رسانه‌های ایران است.

القصه اینکه مشکلات نظام رسانه‌ای ایران نه تنها محدود به رسانه‌های مکتوب و از جمله روزنامه‌ها نیست که در صورت فضای برابرِ رقابت، آن‌ها کمترین مشکل را خواهند داشت: لطفا در طرح مسائل رسانه‌های ایران بیجا به روزنامه‌ها لگد نزنید!

@NewJournalism روزنامه‌نگاری جدید