♦️[فساد در حوزهی مهندسیی ساختمان در ایران] /۲
✍️ رضا خباز
۲۴ بهمن ۱۴۰۱
👆شما اگر بخواهید یک ساختمان بسازید با مرجع صدور پروانه ساختمانی (در شهرها، شهرداری، در بخشها، بخشداری و در روستاها، دهیاری) و سازمان نظام
مهندسی ساختمان طرف هستید. شما با یک دفتر طراحی حقوقی و یا حقیقی قرارداد میبندید و آنها نقشههای سازه، معماری، تأسیسات مکانیکی و برق را طراحی میکنند. بعد به نظام
مهندسی استان خود مراجعه میکنید و پس از کنترل ضوابط نقشهها و معرفی مجری خود، با ناظران ساختمانی قرارداد میبندید. با این روند به شما پروانه ساختمانی میدهند اما کار بهآسانی خواندن این کلمات نیست.
بگذارید کمی به عقب برگردیم.
مهندسان در رشتههای هفتگانه، عضو سازمان نظام مهندسی ساختمان میگردند. فارغالتحصیلان عمران، معماری، مکانیک، برق، شهرسازی، نقشهبرداری و ترافیک واجد این صلاحیت هستند. اما در چند دههی اخیر و بهخصوص پس از رشد قارچگونهی شعبات دانشگاه آزاد و غیرانتفاعی که فاقد زیرساختهای لازم برای آموزش هستند، کیفیت علمی این مهندسین بهشدت کاهش پیدا کرده است. در سالهای تدریس شاهد بودهام که برخی از دانشگاهها، فاقد آزمایشگاههای لازم بودهاند و اکثر واحدهای عملی تنها بهصورت تئوریک و صوری گذرانده میشد. با توجه به اولویت کسب درآمد برای این مؤسسات، حتی اجباری برای حضور افراد در همین کلاسهای صوری هم نبود.
احتمالاً به همین دلیل، شما پس از فارغالتحصیلی صلاحیت کار ندارید و تنها پس از موفقیت در آزمون نظام
مهندسی میتوانید پروانهی کار دریافت کنید. آزمون نظام
مهندسی هم معمولاً سالی دو بار برگزار میشود. این امتحان در سالهای اخیر وضعیتی بهتر از کنکور سراسری ندارد. مافیای آموزشی وارد این حوزه نیز شده است. کلاسهای آمادگی آزمون برگزار میکنند و بهجای فراگیری دانش، تأکید را بر روشهای تستزنی و کتابهای خلاصهشده مباحث نظام میگذارند. در طنزی تلخ حتی واژهیابهایی موجود است که شما با دیدن کلمه موردنظر در سؤال به آن مراجعه و مبحث موردنظر را مییابید و واضح است که خروجی این آزمون ربط مستقیمی به دانش
مهندسی فرد ندارد و گویی این مهم به مسئولیتپذیری شخصی افراد واگذار شده است.
گفتیم که شما باید ابتدا به یک دفتر طراحی مراجعه کنید. همینجا شما احتمالاً با
پدیدهی «امضافروشی» مواجه خواهید شد؛ یعنی که یک کاردان یا طراح تجربی نقشهها را میکشد و سپس یک مهندس پروانهدار نظام تنها آنها را امضا میکند. این پدیده بر اثر حقالزحمهی ناچیز مهندسان طراح رخ میدهد. هزینهی طراحی هر سال بر مبنای درصدی از قیمت ساخت مسکن که توسط وزارت شهرسازی ابلاغ میشود محاسبه شده و این قیمت معمولاً غیرواقعی است. برای مثال در سال
1401 این رقم حداقل 3 میلیون تومان برای هر متر مربع بود که کمتر از نصف نرخ بازار است. به نظر این تفاوت، حاصل تلاش مافیای مسکن برای سود بیشتر است و البته
بسیاری از اعضای نظام مهندسی که خود بساز و بفروش هستند، احتمالاً مخالفتی با آن ندارند. این شروع فاجعه است. هر چند با توجه به اینکه اغلب ساختمانها متراژ کمی دارند و نقشههایشان به نسبت ساده است، عمدتاً مشکل حادی به وجود نمیآید، ولی در متراژهای بالاتر سنگ بنای کجی همینجا گذاشته میشود.
ناظران پروژه هم اگرچه اغلب مسؤولیتپذیر اند و با حقالزحمهی اندک، روند نظارت را بهدرستی انجام میدهند اما کم نیستند ناظرانی که خبری از پروژهی خود ندارند. آنها خوشبینانه با عکس و فیلمی که مجری میفرستد، از راه دور نظارت میکنند. این عدم نظارت در روزهای بحرانی مثل وقوع زلزله بسیار به چشم خواهد آمد. در بخش اجرا هم طبق قانون استفاده از مجری باصلاحیت اجباری است، اما در بعضی مواقع مجری تنها امضا و یا در واقع
امضافروشی میکند، چون سرمایهگذار برای سوداگری در حال ساخت مسکن است، برای کاهش هزینهها و استفاده از مصالح ساختمانی باکیفیت پایین، ترجیح میدهد خود و یا شخصی که صلاحیت مشخصی ندارد، کار را به دست گیرد
تا بتواند ضوابط را دور بزند.
تازه اگر
مهندسی باوجدان و یا نگران از عقوبت، گزارشهای تخلف از نقشههای مصوب را به مرجع صدور پروانه ارسال کند، برخی اوقات با این تخلفات برخورد لازم نمیشود و مهندسین، توان قانونی برای متوقف کردن پروژه ندارند. به یاد بیاوریم که ناظر پروژه متروپل آبادان در سنوات گذشته خطرات را گزارش داده بود، اما شهرداری ترتیب اثری به تقاضای ناظر برای توقف ساختوساز نداده بود و شد آنچه شد (
اینجا).
ادامه دارد.
👇👇👇#زلزله#ترکیه#فساد#توسعه#فساد_مهندسی#جامعهشناسی_فاجعه@NewHasanMohaddesi