♦️شاهی که خودی و غیر خودی نمیشاخت🖊رضا_احمدی
حکومت های تمامیت خواه بر این اصل استوارند که همه ی وابستگان به قدرت از امنیت سیاسی، اقتصادی و قضائی برخوردارند. زیر سؤال رفتن هر بخشی از توابسته بودن به قدرت، به مثابه خدشه کل قدرت تلقی می شود. و اجازه داده نمی شود که کسی به ناکارآمدی ، فسادها، و سوء استفاده های آنها از قدرت و بیت المال و یا بی لیاقتی ها و.... اشاره و ورود نمایند.
بدین خاطر همه سعی دارند در حلقه ی قدرت وارد شوند تا به امنیت برسند.
شاه عباس اول علیرغم مشی استبدادی، ولی نسبت به حقوق رعایای خود بسیار حساس بود و سخت گیرانه برخورد می کرد و اجازه نمی داد، کارگزاران حکومت به مردم اجحاف نمایند.
🔻 احترام به حقوق مالکیت
سالها قبل خاطرات میرزا صالح شیرازی را خواندم، او جزء اولین محصلان ایرانی بود که به فرمان عباس میرزا نائب السلطنه در اردیبهشت 1194ش، به انگلستان اعزام شد. او در اکسفورد درس می خواند، میرزا صالح در خاطرات خود می آورد: که مقابل دانشگاه اکسفورد خیابان بزرگی بود، فقط یک باب مغازه خراب نشده بود، زیرا صاحبش رضایت نمی داد، از کسی پرسیدم مگر حکومت نمی تواند مغازه او را تخریب و خیابان را مستقیم کند؟ آن شخص گفت: ملکه ی انگلستان هم نمی تواند بدون رضایت او مغازه ی آن نعل بند را تخریب کند. زیرا حق مالکیت به حکومت اجازه چنین کاری نمی دهد.
میرزا صالح از این پاسخ درمانده بود، که در ولایت ما، یک حاکم محلی شهر یا مملکتی را به نیست و نابود می کشد. چطور حکومت انگلیس نمی تواند دکان یک نعل بند را تخریب کند. در تاریخ ایران هم تک ستاره هایی بودند که با مردم خود رفتار با انصافی داشته اند.
یا در تاریخ انو شییروان می خوانیم آنگاه شاه قصد ساخت کاخی در تیسفون را کرد، پیرزنی که در مجاور کاخ ، خانه داشت حاضر نبود خانه اش را بفروشد. انوشیروان، کاخ را با «قناس» ساخت.
در واقعه ی دیگر وقتی که عباس میرزا نائب السلطنه، می خواست در تبریز باغ بزرگی در منطقه درست کند یکی از همسایگان باغ حاضر نشد، زمین خود را به نائب السلطنه بفروشد و باغ کج ساخته شد.
بی احترامی به حقوق مالکیت، از موانع عمده توسعه در کشور ماست.
🔻حقوق مردم
شاه عباس کبیر توجه خاص به حقوق رعایا داشت و در برخورد با نقض کنندگان، بسیار بی رحمانه و سختگیر انه برخورد می کرد و توجه نداشت که نقض کننده خودی یا غیر خودی است.
در یکی از لشکرکشی ها به فرماندهی فریدون خان، سردار و از نزدیکان شاه و حاکم استرآباد ، بجرم چیدن میوه از باغ رعیتی، او مورد خشم شاه واقع شد و شاه حکم کرد تیری از دماغ او بگذرانند و او را سوار اسب برهنه کنند و در مقابل لشکریان بگردانند.
🔻رعایت حقوق اقلیت ها
روش اعتدال و ملایم ، و همراهی با اقلیتها در زمان شاه عباس ، امری ملموس بود. شکایتی از زرتشتیان کرمان بدست شاه رسید، او شخصاً برای رسیدگی به شکایت زرتشتیان کرمان با لباس مبدل به همراه یک نفر، در پنج شبانه روز مسیر 780 کیلومتری را طی کرد تا شخصاً به شکایت رعایای زرتشتی رسیدگی کند و تفحصی از عملکرد حاکم شهر داشته باشد.
در این زمان گنجعلی خان حاکم کرمان بود، او یکی از سرداران مدیر و توانمند بود و کسی است که در به قدرت رساندن شاه و حفظ جان او نقش موثری داشته بود. شاه به کرمان رفت و مسأله را بررسی و بی آنکه گنجعلیخان متوجه شود، به اصفهان بازگشت.
🔻 تظلم خواهی رعیت
وقتی که شاه عباس برای سرکشی یا سفرهای استانی به استرآباد رسید، خروش و ناله ی زن و مرد برآمد و به شاه عرضه کردند، طایفه سیاه پوشان یا همان نیروهای حکومتی که زیر فرمان حاکم منطقه بودند، در چندین سال، ما را از عیال و اطفال بی اختیار کردند تا حدی که خواجه شرالدین ساوری، وقتی که با گروهی به درب گرمابه ی زنانه آمدند. او ماموران را به درون حمام فرستاد و زنان عریان را اسیر کرد. و اسیران را با خود به ساور بردند و آنان را به شوهران و برادرانشان و....فروختند و پولها اندوختند.
شاه فرمان داد سیاه پوشان را دستگیر و خواجه شرف الدین ساوری را به نزد او بیاورند، شاه حکم کرد که خواجه ی سیاه رو را بکشند و تن او را قطعه قطعه نمایند و هر قطعه را به دروازه ای بیاویزند و نیز سر او را بر درب حمام زنانه آویختند.
شاه عباس کبیر در مواجهه با زورگویی های نزدیکان، حاکمان و سردارانش، که از خودی ها بودند، چشم پوشی نمی کرد و بلکه با آنها با شدیدترین وجه برخورد می کرد.
#خودی_غیر_خودی🆔️@tahkimmelat