♦️در بارهی کورش /۳۸
داریوش «کبیر» یا داریوش قاتل «غاصب»؟ تاریخنگاریی ایرانی در خدمت سلاطین باستانی
✍️ حسن محدثیی گیلوایی۸ دی ۱۴۰۲
اما کوچ ارمنیها از جلفا و ایروان به اصفهان و حومهی آن در عصر صفوی، امری اجباری بوده و مطابق سیاستهای مورد نظر
شاه عباس رخ داده است و تعداد زیادی از ارمنیان در این کوچ کشته شدند. در عصر ساسانیان نیز سرکوب شدید مسیحیان وجود داشته است که بسیاری از مورخان در بارهی آن اتفاق نظر دارند. همچنین از خشایارشا نیز کتیبهای باقی مانده است که او در آن از سرکوب یک گروه دینی به دست خویش سخن گفته است. اینکه انسان خردمندی چون فروغی تحت تأثیر ایدهئولوژیی ملیگرایانه اش، اینگونه تاریخ ایران را تحریف کند، مایهی شگفتی است! وقتی فروغیی خردمند و معتدل چنین میکند، بقیّهی تاریخنویسان ملیگرا چه خواهند کرد؟! من فقط اشارهای میکنم به گوشهای از عملکرد
شاه عباس با ارمنیان تا قدری ابعاد اسطورهسازیی فروغی از تاریخ ایران و وسعت افسانهپردازی و خیالبافیی فروغی آشکار گردد:
«آراکل داوریژتسی توصیف کاملی از وقایع این دوران را به شرح ذیل بازگو کرده است: «پس از خروج از ایروان،
شاه عباس دستور داد سپاهیانش عقبنشینی کنند و تمامی شهرها و روستاهای سر راهشان را تا مرزهای ایران ویران سازند تا به این ترتیب مانع از تعقیب سریع سپاهیان عثمانی شوند. آنها به هر شهر و روستایی که میرسیدند خانهها را ویران میکردند، مزارع را آتش میزدند، دامها را هلاک میساختند و ساکنان آنجا را وادار به ترک خانههایشان میکردند و آنان را کوچ میدادند. هر کس در مقابلشان ایستادگی میکرد و حاضر به رفتن نمیشد یا اینکه توان رفتن نداشت محکوم به مرگ بود. بدین ترتیب، سپاهیان
شاه عباس اکثر شهرها و روستاهای ارمنینشین واقع در دشت آرارات را ویران کردند و سکنهٔ آن مناطق را به مقصد ایران با خود همراه ساختند. هنگامی که این جمیعت به اجمیادزین رسیدند به
شاه عباس خبر رسید که دستهای از سپاهیان عثمانی در حال نزدیک شدن به آنان هستند.
شاه عباس که میدانست با این جمیعت انبوه از مردم بیدفاع نخواهد توانست در برابر این سپاهیان بایستد و بجنگد به سرداران لشکرش دستور داد که دستههای مردم را با سرعت بیشتری حرکت دهند. بنابراین، آن تعداد از جمیعت که قادر به حرکت نبودند، از جمله پیران و بیماران و کودکان، ناگزیر ماندند و پر واضح است که به چه سرنوشتی گرفتار آمدند. بالأخره،
شاه عباس به همراه جمعیت مهاجر ارمنی به جلفا رسید. اکنون باید از رودخانهٔ ارس عبور میکردند. دوباره به
شاه عباس خبر دادند که سپاه عثمانی به نخجوان رسیده است. با شنیدن این خبر
شاه عباس که میدانست فرصت زیادی ندارد به سپاهیان خود دستور داد تا مردم را وادار به عبور هر چه سریعتر از رودخانه کنند. رودخانه خروشان بود و خطرناک و مردم یا باید عبور میکردند یا در آنجا منتظر رسیدن قشون عثمانی میماندند که در آن صورت مرگشان حتمی بود. به ناچار عبور از رودخانه را انتخاب کردند». در ادامه، داوریژتسی روایت میکند که جمیعت انبوهی از مردم هنگام عبور از رودخانه کشته شدند. وی صحنههای دلخراشی را از جدایی اعضای خانوادهها هنگام عبور از رودخانه تشریح میکند اما در نهایت آنهایی که موفق به عبور از رودخانه میشوند به تبریز میرسند و سپاهیان عثمانی نیز از نخجوان جلوتر نمیآیند. پس از ورود به ایران،
شاه صفوی به فردی به نام ابوتراب بیگ دستور داد تا جمیعت ارمنیان را به سوی اصفهان حرکت دهد. آنهایی را که روستایی بودند در روستاهای اطراف اصفهان از جمله لنجان، آلنجان، گندومان، پریا، بربرود، جغاخور و… سکونت دادند. شـهرنشـینـان را نیز بـه دو دسـته تقسیم کردند. پـانصـد خانـوار را بـه اصـفـهان و بـاقـی را نـیز بــه شـیراز بردند که در آنجا مورد توجه خاص اللهوردی خان، حکمران فارس، قرار گرفتند. بدین ترتیب، ناحیهٔ آلنجان که در پنج فرسنـگی اصفهان قرار داشـت، شامـل هفت روستای ارمنینشین شد. منطقهٔ لنجان ده روستا، گندومان و جغاخور پنج روستا، پِریا ۲۲ روستا و بربرود نیز ۲۲ روستای ارمنینشین را تشکیل دادند. «شرح واقعهٔ کوچاندن ارمنیان در اسناد تاریخیای که از دیگر نویسندگان ارمنی به دست آمده شباهتهای بسیاری به هم دارد؛ برای مثال، آراکلیان دربارهٔ این موضوع مینویسد:
ادامه دارد.
👇👇👇#فروغی#کورش#داریوش#فره_ایزدی#شاه_عباس#اسطورهی_کورش#گلنوشتهی_کورش#جنگجوی_جهانگشا@NewHasanMohaddesi