کانال زندگی نامه شهدا

#مربی
Канал
Логотип телеграм канала کانال زندگی نامه شهدا
@KHADEMIN_MOLAПродвигать
193
подписчика
15,1 тыс.
фото
2,2 тыс.
видео
385
ссылок
#معرفی_شهیدان #روایتگری هرکــی آرزو✨داشتهـ باشهـ خیلے خدمتـ کنهـ⛑ #شهـــید میشهـ..!🕊 یهـ گوشهـ دلتـ پا👣بده به شهدا ارتبات با مالک @ghbnm345 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَّآلِ مُحَمَّدٍ وَّعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أَعْدَائَهُمْ اَجْمَعِيْن
🌷ب یاد شهیدان🌷:
ایشان#فوق دیپلم #نقشه کشی داشت وقتی به سن #انتخاب #شغل رسید،#پاسداری را انتخاب کرد،و#راه پدرش را ادامه داد وقتی جذب #سپاه شد #نورانیتش چندین #برابر شد، دیگه همه دعایش این شده بود که #شهادت نصیبش شود از #مأموریت هایش حرفی نمی زد چون می دانست #شغلش #حساسه،خانواده اش هم چیزی از کار ایشان نمی پرسیدند.
🍃🍃
هر وقت برنامه #روایت فتح را نگاه می کرد،
می گفت ما #مدیون #خون #شهداییم، عاشق فیلم #شهید بابایی بود آهنگ «شهید گمنام سلام» را دوست داشت می گفت #شهید شدم این آهنگ را برایم بگذارید که همین هم شد.💔
🍃🍃
#نمازش همیشه #اول وقت بود، #احترام# خانواده و#پدرو#مادرش رو خیلی نگه می داشت.
تحصیلاتش را هم ادامه داد تا مقطع کاردانی و...‌‌
#عاشق #شهدا بود ودر#یادواره #شهدا شرکت
می کرد......
🍃🍃

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•

#زندگی #شهدا را #الگوی زندگی خودش قرار می داد، #شهید مدافع حرم #محمود رضا بیضایی،#مربی#شهید هادی شجاع بودند، خیلی از ایشان تعریف می کرد، همیشه می گفت: « ما باید #انتقام #شهید بیضایی را از این تکفیری ها بگیریم.»
🍃🍃
# قاب عکس این #شهید را به دیوار
خانه زده بود و از مادر #قول گرفته بود که #عکس را #هیچ وقت #بر ندارند.
#شهدای مدافع حرم را که به کشور می آوردند حالش عوض می شد.
🍃🍃

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•

به روایت از مجید طاهری از دوستان #شهید:
#هادی قبل از اینکه جذب سپاه شود و در#بسیج ویژه شروع به #فعالیت کند؛ خیلی #مشتاق بود که به #سوریه برود.  #شهید شجاع توسط #شهید محمود رضا بیضایی که از بچه های اسلامشهر بود و #2 سال پیش در #سوریه به #شهادت رسید #آموزش نظامی دید و #ارادت ویژه ای به این #شهید داشت. وقتی خبر #شهادت #محمود رضا را شنید بغض عجیبی گلویش را گرفت  و  سپس گفت باید انتقام  #شهید بیضایی را از این تکفیری ها بگیرم.
🍃🍃

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•

به روایت از همسر#شهید :
– پنج سال بود که همسایه دیوار به دیوار بودیم ولی همدیگر را یک بار هم ندیده بودیم. مادرشوهرم برای خواستگاری به منزل ما آمدند و گفتند که مرا در راه رفتن به مدرسه دیده اند، وقتی #آقا هادی را دیدم و با هم صحبت کردیم به دلم نشست، بیشتر از همه چیز #صداقت شان  #مجذوبم کرد، مرا در جریان همه #فعالیت ها و #عقایدشان قرار دادند و من با اطلاع از همه شرایط به ایشان پاسخ مثبت دادم، مردادماه ۱۳۹۳ نامزد شدیم. من متولد ۷۶ هستم و همسرم ۶۹؛ آن موقع من هفده ساله بودم و #آقا هادی ۲۴ ساله.
🍃🍃
#فقط #چهار روز #زندگی کردیم😔
– موقع خواستگاری ایشان سرباز بودند. بعد از عقد از شغل #پاسداری و #علاقه شان به این شغل گفتند و #جبهه #سوریه؛ یک ماه گذشته بود که به او گفتم: #آقا هادی! ممکنه شغلت ان را عوض کنید؟ ایشان هم بدون تعارف گفتند: « نه! من به این #شغل #علاقه دارم.»
🍃🍃

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
☆҉‿➹⁀☆ 🍃💙🍃☆҉‿➹⁀☆ ҉

#چندنمونه‌اش‌را‌بیان‌می‌کنید؟

می‌گفتند بر اساس #قانون آموزش، ایشان #نباید وقتی وارد سوریه شده بود، می‌گفت که #مربی آموزش است.

وقتی که ٢روز #آموزش سلاح دیده است، به او گفتند: «عجب چه به ٢روز #سریع همه چیز را یاد گرفته‌ای؟!»

بعد از ٣ یا ۴روز که در #عملیات‌ها شرکت می‌کرده و خیلی تاکتیکی عمل کرده، تازه فهمیده‌اند که خودش #مربی‌رزم است.

👈4⃣1⃣

☆҉‿➹⁀☆ 🍃💜🍃☆҉‿➹⁀☆ ҉
#فدایی حضرت زینب (ع)
#نام: محمد رضا
#نام خانوادگی:سنجرانی
#نام جهادی:کرار
#تاریخ تولد : 1356/04/22
#محل تولد : مشهد
#تاریخ شهادت : 1396/07/01
#محل شهادت : دیر الزور - سوریه
#وضعیت تاهل : متاهل
#محل مزار شهید : مشهد – بهشت رضا

 همسر #رزمنده مدافع حرم از لشکر فاطمیون در این محفل مذهبی با اشاره به اینکه همسرش کارمند بانک بود، می‌گوید: او به کارهای نظامی بسیار علاقه‌مند بود و وقتی من به او برای ازدواج جواب مثبت دادم، #مربی آموزش نظامی و افسر میدان تیر بود و در همایش‌ها و رزمایش‌هایی که در بسیج ادارات و حوزه برگزار می‌شد با قاطعیت کارش را انجام می‌داد.
وی می‌افزاید: چون پدر همسرم نظامی بود و دلش نمی‌خواست سختی‌هایی که خودش، همسرش و فرزندانش متحمل شده بودند،#رضا که فرزند ارشد آن‌ها بود همه آن‌ها را تجربه کند، بنابراین به خواسته پدرش وارد آزمون استخدامی بانک می‌شود، اگرچه بعدها پدرش گفته بود به دلیل علاقه زیاد#رضا به دفاع باید این اجازه را به او می‌دادم. اما این موجب نشد که او از علایقش جدا شود و تمام اطلاعات لازمی که باید می‌دانست را فرا گرفت.
وی خاطرنشان می‌کند:همسرم #بسیار خوب و زیبا سخن می‌گفت و اهل مزاح بود.
#فدایی حضرت زینب سلام الله علیها ، شهید مدافع حرم ، جواد کوهساری⚘

در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۱۰ در شهر مشهد مقدس و در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد و در دامان پر مهر و محبت پدر و مادرش بزرگ شد.

#شهید ۲۹ ساله بودم و مجرد
#لیسانس حسابداری داشت و دانشجوی #فوق لیسانس حقوق بود. سربازی‌ اش را هم در نیروی هوایی مشهد گذراند.

حدود #۱۷ سال عضو فعال بسیج بود. عاشق ولایت بود و گوش به فرمان رهبر عزیز♡ دو سه سالی می‌شد با دوستاش به مناطق جنگی ، جمکران و حرم امام خمینی (ره) می‌ رفت.

همیشه خبرهای سوریه و عراق را پیگیری می‌کرد. از طریق برادرش از مادرش خواست که عازم #سوریه شود اما پدر ایشان راضی به رفتنش نبود.

#مربی تخریبچی بود. در تمام فنون جنگی آموزش دیده بود و در #عراق هم مین‌ها را خنثی می‌کرد.

به روایت از مادر شهید⚘ :

راضی به رفتنش نبودم اما دیدم راهش راه خیره ، چیزی نداشتم که بگم. خواهران و برادرش خیلی گریه می‌کردند. برادرش به من گفت اگر شما بگی نرو نمیره.😔
#فدایی حضرت زینب (ع)
#نام: محمد رضا
#نام خانوادگی:سنجرانی
#نام جهادی:کرار
#تاریخ تولد : 1356/04/22
#محل تولد : مشهد
#تاریخ شهادت : 1396/07/01
#محل شهادت : دیر الزور - سوریه
#وضعیت تاهل : متاهل
#محل مزار شهید : مشهد – بهشت رضا

 همسر #رزمنده مدافع حرم از لشکر فاطمیون در این محفل مذهبی با اشاره به اینکه همسرش کارمند بانک بود، می‌گوید: او به کارهای نظامی بسیار علاقه‌مند بود و وقتی من به او برای ازدواج جواب مثبت دادم، #مربی آموزش نظامی و افسر میدان تیر بود و در همایش‌ها و رزمایش‌هایی که در بسیج ادارات و حوزه برگزار می‌شد با قاطعیت کارش را انجام می‌داد.
وی می‌افزاید: چون پدر همسرم نظامی بود و دلش نمی‌خواست سختی‌هایی که خودش، همسرش و فرزندانش متحمل شده بودند،#رضا که فرزند ارشد آن‌ها بود همه آن‌ها را تجربه کند، بنابراین به خواسته پدرش وارد آزمون استخدامی بانک می‌شود، اگرچه بعدها پدرش گفته بود به دلیل علاقه زیاد#رضا به دفاع باید این اجازه را به او می‌دادم. اما این موجب نشد که او از علایقش جدا شود و تمام اطلاعات لازمی که باید می‌دانست را فرا گرفت.
وی خاطرنشان می‌کند:همسرم #بسیار خوب و زیبا سخن می‌گفت و اهل مزاح بود.
#فدایی حضرت زینب سلام الله علیها ، شهید مدافع حرم ، جواد کوهساری⚘

در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۱۰ در شهر مشهد مقدس و در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد و در دامان پر مهر و محبت پدر و مادرش بزرگ شد.

#شهید ۲۹ ساله بودم و مجرد
#لیسانس حسابداری داشت و دانشجوی #فوق لیسانس حقوق بود. سربازی‌ اش را هم در نیروی هوایی مشهد گذراند.

حدود #۱۷ سال عضو فعال بسیج بود. عاشق ولایت بود و گوش به فرمان رهبر عزیز♡ دو سه سالی می‌شد با دوستاش به مناطق جنگی ، جمکران و حرم امام خمینی (ره) می‌ رفت.

همیشه خبرهای سوریه و عراق را پیگیری می‌کرد. از طریق برادرش از مادرش خواست که عازم #سوریه شود اما پدر ایشان راضی به رفتنش نبود.

#مربی تخریبچی بود. در تمام فنون جنگی آموزش دیده بود و در #عراق هم مین‌ها را خنثی می‌کرد.

به روایت از مادر شهید⚘ :

راضی به رفتنش نبودم اما دیدم راهش راه خیره ، چیزی نداشتم که بگم. خواهران و برادرش خیلی گریه می‌کردند. برادرش به من گفت اگر شما بگی نرو نمیره.😔