انجمن آنتیتئیستهای ایران
🔞 محمد و به انجام رسوندن کنیز
× محمد به ماريه علاقه شديدی داشت. چون ماريه کنيز او بود و محمد نمیتوانست شب معينی را به ماريه اختصاص دهد، گهگاهی در نيمههای شب به بهانههای مختلف از خانه زنان خود بيرون میآمد و در ميان نخلستانی که اقامتگاه ماريه بود، به ديدن ماريه میرفت
✓ به قول معروف زناش رو دودر میکرد میرفت عشق و حال و خانومبازی و جهاد نکاح
× روزی که نوبت
#حفصه، دختر عمر بود، محمد به خانه حفصه رفت، حفصه برای انجام کاری به خانه مادر خود رفته بود. محمد کسی به دنبال ماريه فرستاد و ماريه در منزل حفصه پيش محمد آمد و مدتی با او بود
✓ یارو رفته دیده خونه مکانه، زنه هم که نیست،
رفته خانوم آورده✓ بدبخت زنش رفت تا سر کوچه یه سلط ماست بخره، حضرت کنیز رو فرمود، ببین چقدر حضرت شهوتش بالا بوده تو ۱۰ دقیقه کنیز رو اونجوری به انجام رسوند!
× وقتی حفصه بازگشت، حس کرد که محمد در خانه تنها نيست بيرون منزل ماند تا ماريه از منزل خارج شد
✓ یعنی آدم اینقدر ضایع میشه، وسط عملیات، یهو زنت برسه، حالا تا خودت رو جمع کنی، کنیز رو بکنی تو جاساز، به تته پته نیفتی!
× حفصه گريه کنان نزد محمد آمد و گفت، کسی را که پيش تو بود ديدم، به خدا تو به من توهين کردی که در منزل من با ماريه گذراندی. اگر من از نظر تو خوار نبودم اين چنين با من نمی کردی
✓ حالا خوبه سر و صورت حضرت رو با لنگه دمپایی بنفش نکرده و کارش با ماریه به گیس و گیسکشی نکشیده
× محمد در صدد دلجوئی از حفصه برآمد و قسم ياد کرد که از آن پس ماريه بر او حرام باشد. از حفصه نيز خواست که درباره اين مطلب با ساير زنان محمد صحبتی نکند. ولی حسادت، حفصه را برانگيخت تا داستان را با عايشه در ميان گذارد
✓ ببین کار حضرت به کجا کشید که جلوی یه زن به
#غلطکردم افتاد
✓ دو تا دهنلق هم افتادن تو حرمسرا، آبروی حضرت رو سر یه کنیز و خانومبازی بردن.
× عايشه نيز روزی به کنايه به محمد فهماند که از جريان مطلع است همين امر موجب پيدا شدن آيه ۳ تحريم در قرآن گرديد
× هنگامی که پيغمبر با بعضی از زنان خود سخنی محرمانه گفت و همين که ديگران را از آن خبر داد و الله پيغمبر را آگاه ساخت. قسمتی از آن را با زن خود گفت و از قسمت ديگر چشم پوشيد. و وقتی آن را به زن اطلاع داد گفت چه کسی آن را به تو خبر داد گفت دانای رازدان
× چند روزی از اين جريان گذشت محمد از فکر ماريه غافل نمیشد. ولی قسمی که خورده بود مانع از آن بود که نيم شبی بديدن ماريه برود
× بسوزه پدر خانومبازی
× اين مشکل نيز با آيات ۱ و ۲ تحريم برطرف شد
ای پيغمبر چرا برای جلب رضايت زنهای خود آنچه را که خدا بر تو حلال نموده است بر خود حرام میکنی. همانا خداوند سوگندهای شما را بر شما حلال کرد و خدا صاحب اختيار و مولای شماست
✓ خداوند متعال هم که نقش
#جاکش محمد رو داشته، زرت و زورت خونهخالی و آیه نازل میکرده
× به دستور الله ، محمد سوگند خود را فراموش کرد و ديدارهای نيمه شبانه از ماريه را کمافی السابق از سر گرفت .
✓ یعنی ببین ماریه چه تیکهای بوده که محمد، که مثل سگ از عایشه میترسید بازم شبا میرفته
#عملیات برا گسترش اسلام
× پس از آنکه ماريه فرزند پسری به نام ابراهيم برای محمد آورد، ماريه نيز به جرگه زنان عقدی محمد درآمد و خانهای مجاور مسجد و شبی به او اختصاص داده شد.
• منابع:
× تفسیر جلالین - مجمع البیان، امین الاسلام طبرسی؛، مجلد ۱۰، برگ ۵۶
× تفسیر نورالثقلین، ابن جمعة الحویزی، مجلد ۵، برگ ۳۶
#MahyarHitch (
#Infidel)
Join Us ☞ @iranian_antitheistsا