انجمن آنتیتئیستهای ایران
★
#مسیحیت و تلاش برای مسخ و نابودی
#فلسفه (۵)
سدههای ميانه را از منظر تاریخ انديشه، به دو دوره آباءکلیسا (
#پاتريستيک) و دورهی فلسفهمدرسی (
#اسکولاستيک) تقسيم میکنند
#سینتآگوستين، معروفترین متفکر مسیحی دوره
#پاتریستیک بود. تلاشهای فکری او در کتاب معروفش تحت عنوان
#شهر_خدا یا
#حکومتالهی که میتوان آنرا يکی از مهمترين نوشتههای سياسی سدههای آغازين مسيحيت دانست، متوجه آن بود که پيوند تنگاتنگ ميان مسيحيت و حکومت روم را بگسلد، تا انتظار معجزه از حکومت را منتفی سازد
به باور او وظيفه حکومت آنست که از هرج و مرج جلوگیری کند،
هرج و مرجی که ناشی از گناه سرپيچی آدمی از فرمان خداوند و رانده شدن او از بهشت استبه نظر
#آگوستين، صلح پایدار بر روی زمين امری ناممکن است، ولی میبايست
ميان جنگعادلانه و جنگغيرعادلانه تفاوت قائل شدنظرات
#آگوستين در اين زمينه، برداشتی از ديدگاههای
#سيسرون سناتور، سياستمدار و متفکر رومی است که بر آن رنگ و روغن دينی زده شده است. بدینسان از طريق آگوستين، دومين موج ورود مفاهيم به الهيات مسيحی آغاز شد و اين بار مفاهيم رومی سياست و حقوق به اين گستره پا گذاشت و به غنای مفهومی آن افزود
گفتنی است که
#آگوستين در طرح اندیشهی سياسی خود نيز از فلسفه سياسی افلاطون فراتر نرفته است و
غایت اندیشه سیاسی او، صورت دینی شده فلسفه سیاسی افلاطون است. اگر نظام سياسی مطلوب در نزد افلاطون
#حکومتفيلسوفان بود، آگوستين
#حکومتروحانيان (یا بهتر آنست که بگوییم
#حکومتشیادان) را جانشين آن ساخت و به اين ترتيب همه نظريههای عملگرايانه ناشی از بحران و انحطاط امپراتوری روم عملا به باد فراموشی سپرده شد.
اين تفسير
آگوستينی، برای سير انديشه سياسی در اروپا پيامدهای سنگينی داشت و سيطره بعدی کليسا را تداوم بخشید و پايههای نظریه سياسی مسيحيت را استوارتر و رویکرد آن را غیرسکولارتر ساخت
در واقع نيز بينش مسيحی، با مسخ انديشههای يونانی، به ساختن منظومهای از جزميات دست زد که تا سدههای متمادی بر اذهان انسان اروپایی حاکم بود
نباید فراموش کرد که آباء کليسا، تنها وارثان همه نوشتهها و آثار بازمانده معنوی يونان و روم باستان بودند و هيچکس بيرون از چارچوب کليسا، به اين آثار دسترسی نداشت و بنابراین اصولا نمیتوانست متفکری بيرون از اين چارچوب پدید آيد. در نتيجه، انديشه فلسفی يا سياسی اين دوران را نبايد بازده مسيحيت دانست و جزو دستاوردهای فکری این دین و نهاد کليسا به شمار آورد. این درست شبیه کاری است که در حوزهی فرهنگ اسلامی نیز صورت میگیرد و هر تلاش فکری عقلگرایانهای که توسط دانشپژوهی مسلمان برای رهایی از بختک دین صورت گرفته، به نام اسلام و اندیشهاسلامی مصادره میشود، در صورتی که این دین در همان زمان پیدایش این تلاش فکری، در صدد ریشهکن ساختن آن بوده است!
#ادامهداردJoin Us ☞
@iranian_antitheists