انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#اسکولاستيک
Канал
Логотип телеграм канала انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@Iranian_antitheistsПродвигать
853
подписчика
1,4 тыс.
фото
283
видео
1,64 тыс.
ссылок
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

#مسیحیت و تلاش برای مسخ و نابودی #فلسفه (۹)


نبايد فراموش کرد که دانش #اسکولاستيک، دانشی #کتابی بود. اين امر بويژه در مورد تئولوژی اعتبار داشت که دانش کتاب مقدس شمرده می‌شد، اما همین تئولوژی، زمينه‌ساز انتقال روش‌های پژوهشی #اسکولاستيکی به ديگر گستره‌های دانش شد. یعنی اینکه دانش‌پژوهان دیگر روش بررسی کلمه به کلمه را فقط به تئولوژی محدود نمی‌کردند، بلکه آن را در ساير دانش‌ها نيز به کار می‌بستند. به دیگر سخن، آنان اکنون به جای تلاش برای رفع تناقضات کتاب مقدس، به داوری‌های علمی ارزشمندی دست می‌یافتند که هیچ ربطی به امور ايمانی نداشت! تفکيک مفهومی و تحلیل دستگاه‌مند که سنتی فرخنده در پژوهش‌های دانشگاهی اروپاست، ريشه‌های تاريخی خود را در همين دوران دارد

بازگشت به انديشه‌های يونانی و حقوق رومی، يکی از کانونی‌ترين عوامل اين دگرگونی‌های فکری بود. البته رشد علوم سياسی کندتر از ساير رشته‌های علوم صورت می‌گرفت، چرا که سياست اصولا تا مدت‌های دراز، جزو دروس دانشگاهی نبود
در تکوين بعدی انديشه‌های سياسی، نقش کليساشناسی و تئولوژی عمده نبود، چرا که اين دو با تصلب خود، سازوکار لازم را برای تکامل انديشه‌های نوين سياسی نداشتند

#حقوق‌دانان‌عرفی که در بررسی‌های خود بر خلاف #حقوق‌دانان‌کليسا بر گنجينه‌ای از آثار و متون حقوق رومی اتکا می‌کردند، در پيدايش نظريه‌های مدرن حقوقی نقش اساسی داشتند و تدريجا دامنه‌ تأثير خود را به سياست و نظريه‌های سياسی نيز کشاندند

روش‌های #اسکولاستيکی بررسی متون حقوقی روم باستان، در پيدايش مفاهيم حقوقی مدرن و اصولا بارور شدن فرهنگ حقوقی اروپا نقش قاطعی داشت. با تحکيم روزافزون دولت‌های عرفی در شمال‌ايتاليا، جنوب‌فرانسه و غرب‌آلمان و نيز ترجمه‌ آثار فلسفه‌ سياسی يونان‌باستان، زمينه‌ی پيدايش انديشه‌های سياسی جديد فراهم ‌گردید

#توماس‌آکويناس در #آينه‌شهرياران خود، تحت تأثير مستقيم فلسفه‌ سياسی ارسطو است


معمولا برای زايش انديشه‌های دوران جديد، از سه عامل اساسی ياد می‌کنند:
× تجديد حيات انديشه‌های دوران باستان (رنسانس و اومانيسم)
× جنبش دين پيرايی (رفورماسيون)
× رستاخیز علوم‌طبيعی

گفتنی‌ست که کليسا با همه‌ اين سه جنبش بزرگ معنوی دشمنی می‌ورزید

#پایان


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

#مسیحیت و تلاش برای مسخ و نابودی #فلسفه (۶)


در سراسر دوره‌ #پاتريستيک، يعنی نزديک به چهار قرن، افکار #آگوستين حاکم بود. در سده‌های هشتم و نهم، طرفداران قدرت‌عرفی به نگارش سياست‌نامه‌هايی دست زدند که نام آنها #آینه‌شهریاران بود. این نوشته‌ها نخستين نطفه‌های جدايی قدرت‌دينی از قدرت‌عرفی را با خود حمل می‌کردند. با این همه، در اين دوره هنوز اين کليساست که بطور مرتب قلمرو قدرت عرفی و مرزهای نفوذ آن را تعریف می‌کند.
تنها از اواسط سده‌ يازدهم و اوج دوره‌ #اسکولاستيک است که با پيدايش متفکرانی چون #سینت‌آنسلم و بعدها #توماس‌آکويناس، نطفه‌های بازگشت به انديشه‌ يونانی و پذيرش فهم و خرد انسانی به عنوان سنجیدار تبيين امور بار دیگر خودنمايی می‌کند
با #ویلیام‌اوکام که مفاهيم کلی را محصول انديشه و نتيجه‌ فعاليت ذهنی #فاعل‌شناسا می‌شمرد، فلسفه‌ #اسکولاستيک در مستدل ساختن عقلی ايمان شکست می‌خورد و با جدايی دانش از ايمان، عملا پايه‌های آن فرومی‌ريزد
نگاهی ولو گذرا به تکوین این روند که در فرجام خود به سکولاریسم می‌انجامد، خالی از فایده نیست

با آغاز سده‌ يازدهم، بحث #اصلاح‌کليسا بالا گرفت. البته ارباب کليسا از طرح ضرورت #اصلاحات، در واقع بازتعريف اقتدار کليسا در مقابله با قدرت عرفی را می‌فهمیدند. این امر به منازعات فکری گسترده‌ای راه برد که اوج آن مناقشه‌های معروف به #جدال‌تنصيب است، یعنی تفویض حق به حاکمان عرفی برای انتصاب روحانیان به مقام‌های بالای کلیسایی
البته این منازعات نتوانست به ارتقا نظريه‌های سياسی سکولار یاری رساند، زیرا اگر چه ارباب کليسا با شعار آزادی برای کليسا وارد ميدان شده بودند، ولی هدف اصلی آنان جلوگيری از دامنه‌ نفوذ قدرت‌عرفی بود. اين درگيری در سده‌ يازدهم، با تهاجم همه جانبه‌ کليسا عليه قدرت عرفی، و تفسير الهی از امور حقوقی و اجتماعی، تکانهی نيرومندی برای روحانی کردن امور دنيوی ايجاد کرد

#ادامه‌دارد


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

#مسیحیت و تلاش برای مسخ و نابودی #فلسفه (۵)


سده‌های ميانه را از منظر تاریخ انديشه، به دو دوره‌ آباءکلیسا (#پاتريستيک) و دوره‌ی فلسفه‌مدرسی (#اسکولاستيک) تقسيم می‌کنند

#سینت‌آگوستين، معروف‌ترین متفکر مسیحی دوره‌ #پاتریستیک بود. تلاش‌های فکری او در کتاب معروفش تحت عنوان #شهر_خدا یا #حکومت‌الهی که می‌توان آنرا يکی از مهم‌ترين نوشته‌های سياسی سده‌های آغازين مسيحيت دانست، متوجه آن بود که پيوند تنگاتنگ ميان مسيحيت و حکومت روم را بگسلد، تا انتظار معجزه از حکومت را منتفی سازد
به باور او وظيفه حکومت آنست که از هرج و مرج جلوگیری کند، هرج و مرجی که ناشی از گناه سرپيچی آدمی از فرمان خداوند و رانده شدن او از بهشت است

به نظر #آگوستين، صلح پایدار بر روی زمين امری ناممکن است، ولی می‌بايست ميان جنگ‌عادلانه و جنگ‌غيرعادلانه تفاوت قائل شد


نظرات #آگوستين در اين زمينه، برداشتی از ديدگاه‌های #سيسرون سناتور، سياستمدار و متفکر رومی است که بر آن رنگ و روغن دينی زده شده است. بدین‌سان از طريق آگوستين، دومين موج ورود مفاهيم به الهيات مسيحی آغاز شد و اين بار مفاهيم رومی سياست و حقوق به اين گستره پا گذاشت و به غنای مفهومی آن افزود

گفتنی است که #آگوستين در طرح اندیشه‌ی سياسی خود نيز از فلسفه‌ سياسی افلاطون فراتر نرفته است و غایت اندیشه‌ سیاسی او، صورت دینی شده‌ فلسفه‌ سیاسی افلاطون است. اگر نظام سياسی مطلوب در نزد افلاطون #حکومت‌فيلسوفان بود، آگوستين #حکومت‌روحانيان (یا بهتر آنست که بگوییم #حکومت‌شیادان) را جانشين آن ساخت و به اين ترتيب همه‌ نظريه‌های عملگرايانه‌ ناشی از بحران و انحطاط امپراتوری روم عملا به باد فراموشی سپرده شد.
اين تفسير آگوستينی، برای سير انديشه‌ سياسی در اروپا پيامدهای سنگينی داشت و سيطره‌ بعدی کليسا را تداوم بخشید و پايه‌های نظریه‌ سياسی مسيحيت را استوارتر و رویکرد آن را غیرسکولارتر ساخت

در واقع نيز بينش مسيحی، با مسخ انديشه‌های يونانی، به ساختن منظومه‌ای از جزميات دست زد که تا سده‌های متمادی بر اذهان انسان اروپایی حاکم بود

نباید فراموش کرد که آباء کليسا، تنها وارثان همه‌ نوشته‌ها و آثار بازمانده‌ معنوی يونان و روم باستان بودند و هيچکس بيرون از چارچوب کليسا، به اين آثار دسترسی نداشت و بنابراین اصولا نمی‌توانست متفکری بيرون از اين چارچوب پدید آيد. در نتيجه، انديشه‌ فلسفی يا سياسی اين دوران را نبايد بازده مسيحيت دانست و جزو دستاوردهای فکری این دین و نهاد کليسا به شمار آورد. این درست شبیه کاری است که در حوزه‌ی فرهنگ اسلامی نیز صورت می‌گیرد و هر تلاش فکری عقل‌گرایانه‌ای که توسط دانش‌پژوهی مسلمان برای رهایی از بختک دین صورت گرفته، به نام اسلام و اندیشه‌‌اسلامی مصادره می‌شود، در صورتی که این دین در همان زمان پیدایش این تلاش فکری، در صدد ریشه‌کن ساختن آن بوده است!

#ادامه‌دارد


Join Us ☞ @iranian_antitheists