ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه @IranArianaShahnameh

#مسیحیت
Канал
Логотип телеграм канала ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه	@IranArianaShahnameh
@IranArianaShahnamehПродвигать
2,11 тыс.
подписчиков
8,43 тыс.
фото
8,93 тыс.
видео
4,72 тыс.
ссылок
https://telegram.me/IranArianaShahnameh به مجله‌ی خبری تاریخی اجتماعی فرهنگی سینمایی خوش آمدید همیشه بخند،حتی در بدترین هنگامه ها،چراکه خنده بهترین و بدترین انتقام از این روزگار نیرنگ باز است @ArashMaad (آرش ماد اندیمشکی مغان)
هرمز چهارم و مسیحیان
#مسیحیت_در_ایران
#ساسانی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
هرمز چهارم، بلافاصله پس از پدرش در همان سال ۵۷۹ م بر تخت نشست و تا سال ۵۹۰ م سلطنت کرد. مادر او دختر خاقان ترک بود و شاید به همین مناسبت بود که ادیان مختلف برای او اعتباری هماهنگ داشتند. طبری او را پادشاهی دادگستر می‌داند و در این‌باره حکایات متعددی تعریف می‌کند. منابع مسیحی در روایات نسطوری او را به نیکی یاد می‌کنند، اما هیربدان عصر وی با مسیحیان ارتباط خوبی نداشتند. هرمز پس از اطلاع از این موضوع، بر رعایت حال مسیحیان تأکید کرد و آن را بخشی از سیاست خود اعلام نمود.‌

سمعانی(متوفی ۵۶۲ قمری)در کتاب الانساب خود ذکر می‌کند که حمایت از مسیحیان، موجبات رنجش روحانیان زردشتی از هرمز را فراهم کرده بود.

از وقایع دیگر در رابطه با تاریخ مسیحیت ایران در زمان هرمز چهارم، مصوبات و آئین‌نامه‌ای بود که از جانب مدرسان مرکز علمی نصیبین و از جمله اسقف شمعون(سیمعون از اهالی شهر انبار)و نیز حنانه(Henana)مدیریت آن مرکز مورد تصویب قرار گرفت. این مقررات جدید، شامل بیست و یک(به قولی سی و یک)ماده بود و تدوین و تصویب آن در ماه‌های فوریه تا ژوئن ۵۹۰ یعنی تا آخرین سال سلطنت هرمز چهارم طول کشیده است.

📕 میراحمدی. مریم، تاریخ تحولات ایرانشناسی در دوران باستان، تهران، طهوری، چاپ اول، ۱۳۸۹، ص ۸۶۵ و ۸۶۶
شورای کلیسایی در دورانِ شاهنشاه هرمزِ چهارم

#مسیحیت_در_ایران
#ساسانی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
The Christian servants and subjects of his Majesty[Hormizd IV]; also, all, in a sincere spirit without ruse or malice, respectful and indebted to his Majesty, we pray to God for him night and day, for his power to endure forever, for He who inhabits the heavens, the Lord of kings, to be with him in everything forever, according to the will of the Lord.

بندگان و تابعینِ مسیحیِ خداوندگارش[هرمزدِ چهارم]، همچنین، همه، با روحیه‌ای پاکدلانه و بدونِ نیرنگ و کینه، با بزرگداری و وامداریِ خداوندگارش، برای او شب و روز نماز به خداوند می‌بریم برای این‌که فرمانروایی‌اش تا ابد پاینده باشد، برای او که در آسمان‌ها نشیمن می‌گزیند، خداوندگارِ پادشاهان، باشد که با او(=هرمزدِ چهارم)باشد در همه‌چیز برای همیشه، بنابرخواستِ خداوندگار.

📚بن‌مایه:
Synodicon Orientale, Preface to the Synod of Isho’yahbh I, 585 CE: Chabot, Jean-Baptiste, 1902, Synodicon Orientale, ou, Recueil de synodes nestoriens, Paris, P. 131
سپس همین رخداد را برای گفتن اینکه در زمان ساسانیان آزادی دینی نبوده است جار میزنند

جسارتِ هاشو و یارانش در تخریبِ یک آتشکده و تغییرِ رفتارِ یزدگردِ اول نسبت به مسیحیان
#مسیحیت_در_ایران
#ساسانی
#کتاب_مرجع

■تئودورت، تاریخِ کلیسا

پادشاه(=یزدگرد)ادامه داد: کدام‌یک از شما آتشکده را ویران ساخت و جرأت نمود به روی چیزهایی که قدرتِ ما را فراهم می‌سازد، دست بلند کند؟

هاشو: ای پادشاه، چیزهایی را که به تو بخشیده شده است، بزرگتر جلوه نده و آنچه را که از تو کوچکتر است، بالاتر از خود قرار مده. همان‌گونه که انسان از خانه‌ای که می‌سازد و یا صندلی‌ای که به کار می‌برد بزرگتر است، همچنین از آتشی که از آن استفاده می‌کند نیز برتر است. شما به عوضِ خدا، حاصلِ دستِ انسان را در نظر می‌گیرید و به خودِ آدم یا مالِ او حمله می‌کنید.

پادشاه از کشیش خواست تا آتشکده را بازسازی نماید و چون وی از این کار پرهیز ورزید، تهدید کرد که همه ی کلیساها را ویران خواهد ساخت و به این تهدیدِ خود جامه‌ی کار پوشانید.

من(=تئودورت) خود باور دارم که نابود ساختنِ آتشکده کارِ بیهوده‌ای بوده است. مثلا زمانی که پولس به آتن آمد، هیچ‌یک از قربانگاه‌هایی را که موردِ احترامِ مردمِ این شهر بود، مردمی که خود را تسلیمِ خرافاتِ بت‌پرستی نموده بودند، ویران نکرد بلکه کوشش نمود تا اشکالِ کار را دریابد و حقیقت را آشکار سازد.
ولی من نمی‌توانم بخشش هاشو و یارانش را که مرگ را به بازسازیِ آتشکده‌ای که ویران ساخته بودند، ترجیح دادند، تحسین و تمجید نکنم و بدیهی است که آنها لیاقتِ آن را داشتند که تاجِ پیروزی را دریافت کنند.

📚بن مایه:
Theodoret(393_497 AD), Ecclesiastical History
@darik2500
آفراهات(=فرهاد)، حکیمِ پارسی

#مسیحیت_در_ایران
#ساسانی
#دانش
آفراهات که به نامِ مار یعقوب و《حکیمِ پارسی》نیز مشهور بوده، در نیمه‌ی اولِ قرنِ چهارم در امپراتوریِ  ساسانیان(در ناحیه‌ی عراقِ امروزی)می‌زیسته است. قصایدِ سلیمان و اعمالِ توما احتمالا در سرزمین‌های شرقیِ امپراتوریِ روم حدودِ سوریه‌ی امروزی به نگارش درآمده‌اند. در واقع اطلاعاتِ چندانی از آفراهات در دست نمی‌باشد، گرچه بعدها به خطا از او به‌عنوانِ اسقفِ دیرِ《مار متی》(واقع در شمالِ عراق)یاد شده است. وی نویسنده‌ی ۲۳ رساله (استدلال) محتویِ تعلیماتی قابلِ ملاحظه از موضوعاتِ مختلف در موردِ ایمان(استدلالِ اول)، محبت(استدلالِ دوم)، روزه(استدلالِ سوم)، دعا(استدلالِ چهارم)، پسران و دخترانِ عهد(استدلالِ ششم)و فروتنی(استدلالِ نهم)می‌باشد. آفراهات در بسیاری از تعالیمش سعی در ترغیبِ خوانندگان به خودداری از انجامِ فرایضِ یهودی از قبیلِ رعایتِ سبت یا قوانینی که بر تغذیه و خوراکِ یهودیان حکمفرما بود، نموده است.(ص ۲۷)

مأخذ:
Spirituality in Syriac Tradition by: Sebastian P. Brock, SEERI Correspondence Course, No. 2.
آزادی دینی ساسانیان
@darik2500
اوضاع کلی مسیحیان در امپراتوری ساسانیان
#مسیحیت_در_ایران
#ساسانی
#ایرانشناسی
روند تاریخی گسترش مسیحیت در ایران–حتی در ادواری که پیروان مسیحی بیشتر به دلیل سیاسی و به ندرت به علت دینی مورد تعقیب قرار می گرفتند– هرگز قطع نشد و در عمل، اغلب علمای مسیحی، بیش از پیروان عادی آن مورد آزار دولت ساسانی بودند. به طور کلی پیروان مسیحی در قلمرو ایران، تابع قوانین سریانی و در قلمرو روم،تابع قوانین کلیسای روم شرقی(۱)به ویژه از عصر امپراطوری لئون بودند که می توان آن را نوعی《عرف محلی》هم تلقی کرد و حتی تقسیم شدن آن که سببش متعدد بودن دیدگاه روحانیان مسیحی نسبت به مسیحیت بود،هرگز مانع از برگزاری کلی مراسم دینی مسیحی در سرزمین ایران نشد. (ج ۱_ص ۸۶۰)
@darik2500
یادداشت:
1. Leges Constantini Theodosii Leonis
زاخائو دانشمند معروف که قوانین عصر ساسانی و پهلوی را با قوانین سریانی و مسیحی همان عصر مقایسه کرده است، معتقد است که حقوق دینی مسیحیانِ ایرانی، حتی در بدترین دوره‌ی تاریخی، رعایت می شد:
Ed.Sachau:"Von den rechtlichen Verhältnissen der Christen in Sasanidenreich",Mitteilungen des Seminares für Orientalische Sprachen zu Berlin II (1907), S.72-79.

بن مایه: میراحمدی.مریم، تاریخ تحولات ایران شناسی ،تهران، طهوری، چاپ اول ۱۳۸۹
نمونه ای دیگر از آزادی دینی در دربار ساسانی

‍ اخترماری در دورانِ ساسانی و اخترمارِ مسیحیِ شاهنشاه جاماسپ
#مسیحیت_در_ایران
#ساسانی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
Astrology and divination by the stars are very widely attested in Sasanian Iran. The King consults astrologers in the story of the birth of Ardashir, the Kār-Nāmag ī Ardashīr ī Pabagān, and the theme comes up again and again in Shāhnāme. There is no doubt that this was very much part of everyday life, at least for important decisions. It was also part of the established religion. Evidence for astrological practices is found in the Bundahishn, which represents one of the major channels by which official Zoroastrianism came down to us. Astrology was a serious matter for study and application, and hardly comes under the heading of popular religion. Applying oneself to it, and making use of its potential, required a considerable amount of learning and skill. Some of Astrologers at the court were Christians. Thus, When a successor to Acace the Catholicos had to be chosen, the astrologer of king Zamasp(496-498), a Christian by the name of Mūsā(or Maswī?), asked her permission to choose a new one, and go it(PO 7: 128 f.).

بن‌مایه:
Shaul Shaked, Dualism in Transformation(Vaireties of Religion in Sasanian Iran), School of Oriental and African Studies University of London, London, 2005, P. 91

برگردان:

از ستاره‌شماری و طالع‌بینی در ایرانِ عصرِ ساسانی شواهدِ بسیار در دست است. شاه در داستانِ تولدِ اردشیر در کارنامه‌ی اردشیرِ پابکان با اخترماران رای می‌زند و موضوع بارها در شاهنامه تکرار می‌شود. مسلم است که ستاره‌شمری لااقل به‌هنگامِ تصمیماتِ مهم جزء مهمی از زندگیِ هر روزینه بوده است، چنان‌که جزئی از دینِ رسمی هم بوده است. شواهدی از اخترماری در بندهشن آمده است و بندهشن از بزرگ‌ترین مجراهایی است که به‌واسطه‌ی آن دینِ زرتشتیِ رسمی به ما رسیده است. ستاره‌شمری موضوعِ جدیِ مطالعات بوده و در به کار بستنِ آن هم جدِ تمام داشته‌اند. از این‌رو دشوار بتوان آن را در ذیلِ دینِ عوام آورد. به‌علاوه مشغولیت به آن و برخورداری از امکاناتِ بالقوه‌ی آن هم به عِلم و مهارتِ بسیار نیاز داشته است. بعضی از ستاره‌شمرانِ دربار مسیحی بوده‌اند. مثلاً هنگامی که می‌خواستند جانشینِ جاثلیق آکاکیوس را انتخاب کنند، ستاره‌شمرِ شاه جاماسپ(۴۹۶_۴۹۸ م.)که مسیحی‌ای موسی(یا مَسوی؟)نام بود، از شاه برای انتخابِ شخصِ دیگری اجازه خواست و شاه به او اجازه داد(پاترولوگیا اُرینتالیس، ۷: ۱۲۸ و بعد).

بن‌مایه: شائول شاکد، تحول ثنویت(تنوع آرای دینی در عصر ساسانی)، ترجمه‌ی سید احمدرضا قائم‌مقامی، تهران، نشر ماهی، چاپ دوم ۱۳۹۷، رویه‌ی ۱۱۲

رویدادنامه‌ی سعیرت، پاترولوگیا اُرینتالیس:

مات اقاق الجاثلیق صلاته معنا فی السنة(العاشرة)لقباد. و کان اسقف الحیرة تلمیذه. فحمل جسده الیها و دفنه بها. و ملک داماسف و احتاج النصاری ینصبوا جاثلیقاً. و کان لداماسف منجم نصرانی یختصه اسمه موسی. فاستاذنه فی امر الجاثلیق فاذن. و اختار سائر الابآء رجلاً من اهل المدائن اسمه بابی بن هرمز کثیر السّن له امرأة و اولاد قرابة لموسی المنجم حسن الطریقة و الفهم بالکتب یأوی عنده الاساقفة و الغربا و یتدبّر تدبیراً الرهبان و القدیسین یکتب لمرزبان بلد النّبط.

بن‌مایه:
Patrologia Orientalis, Vol VII, Allemagne Et Autriche-Hongrie, Paris, 1911, P. 128_129; Histoire Nestorienne(Chronique De Séert), Seconde Partie, Fase I, M. Addai Scher
@IranArianaShahnameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥🎬درود چرا #پاپ به یکباره ناپدید شد
#پرتو_آبی #بلو_بیم #واتیکان_روم #مسیحیت #مسیحی
#vatican #pap #papà
#پاپا #کلیسا #مذهبی #دین #مسجد #کنیسه #دیر #کرونا_را_شکست_میدهیم
#coronamemes

#god beless
#i̇ran #italya 💙👑
🙏

@IranArianaShahnameh

👇 👇 👇 بلو بیم پرتوی آبی و جهان های موازی 🎥👇👇

https://t.me/IranArianaShahnameh/18718

از این پس از این داستان ها بیشتر خواهیم دید


اگر مگابایت بالا هست اینجا ببینید🎥👇

https://www.instagram.com/p/B_CfoNbJT0K/?igshid=1ainxfuruaj8d
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥🎬درود چرا #پاپ به یکباره ناپدید شد
#پرتو_آبی #بلو_بیم #واتیکان_روم #مسیحیت #مسیحی
#vatican #pap #papà
#پاپا #کلیسا #مذهبی #دین #مسجد #کنیسه #دیر #کرونا_را_شکست_میدهیم
#coronamemes

#god beless
#i̇ran #italya 💙👑
🙏

@IranArianaShahnameh

👇 👇 👇 بلو بیم پرتوی آبی و جهان های موازی 🎥👇👇

https://t.me/IranArianaShahnameh/18718

از این پس از این داستان ها بیشتر خواهیم دید


اگر مگابایت بالا هست اینجا ببینید🎥👇

https://www.instagram.com/p/B_CfoNbJT0K/?igshid=1ainxfuruaj8d
وضعیتِ اهلِ ذمه در زمانِ خلیفه‌ عمر بن خطاب
#مسیحیت_در_ایران
#ایران_در_نخستین_قرون_اسلامی
#ایرانشناسی
■ شروطِ عمر بن خطاب در حقِ اهلِ ذمه

عمر بن خطاب اصرار داشت که اهلِ ذمه نباید به هیاتِ مسلمانان درآیند و در لباس پوشیدن و مناسباتِ اجتماعی باید تمایزِ آشکاری میانِ آنها و مسلمانان وجود داشته باشد. بدین‌سان که یهودیان با بستنِ وصله‌ای زرد یا قرمز بر عبا یا عمامه و مسیحیان با بستنِ کمربند_زنّار_و صلیبی بر گردن بایست مشخص باشند. زنانِ ذمی نیز می‌بایست کفشی لنگه به لنگه به دو رنگِ مختلف(مثلا یکی سفید و دیگری سیاه)به پا کنند. در حمام‌ها هم بایست گردنبندی از آهن، مس یا سرب بیاویزند. اهلِ ذمه اجازه‌ی سواری و حملِ اسلحه نیز نداشتند. در صورتی که بر قاطر سوار بودند می‌بایست خورجینِ خود را از یک‌سو بیاویزند و نبایست خانه‌های خود را بلندتر از خانه‌های مسلمانان بسازند. در اجتماعات نبایست در صدرِ مجلس می‌نشستند. آنها می‌بایست مسافرانِ مسلمان را پذیرایی کنند و اجازه نداشتند شراب و خوک را در معرضِ دیدِ مسلمانان قرار دهند. خواندنِ تورات و انجیل به صدای بلند و نواختنِ بوق و ناقوس ممنوع بود. برگزاریِ جشن‌ها و اعیادِ دینی در ملاعام ممنوع بود و برای مردگان با صدای بلند نمی‌توانستند نوحه بخوانند. مجازاتِ ذمیان در صورتِ توطئه یا نبرد بر ضدِ مسلمانان، ازدواج با زنِ مسلمان، تبلیغِ دین و متقاعد کردنِ شخصِ مسلمانی برای ترکِ اسلام و قتلِ یک مسلمان مرگ بود. اگر مسلمانی، نصرانی یا یهودی‌ای را دشنام می‌داد، حدّی بر او نبود اما مجازاتِ سرقت از اهلِ ذمه، مجازاتی نظیرِ سرقت از مسلمان داشت و دستِ سارق بریده می‌شد. همچنین عمر از اینکه امورِ دیوانی را به اهلِ ذمه بسپارد اکراه داشت. در یک مورد که ابوموسی اشعری، کاتبی نصرانی را به کار گمارده بود، با عتاب و سرزنشِ شدیدِ عمر مواجه گردید.(۱)(ص ۱۵۹_۱۵۸)

یادداشت:
۱. علی بن محمد ماوردی، الاحکام و الولایات الدینیه، تصحیح خالد عبداللطیف السبع العلمی، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۹۹۰ م.، ص ۵۳_۴۴؛
ابویوسف، یعقوب بن ابراهیم، الخراج، قاهره، بی‌تا، ۱۳۵۲ ه.ق، ص ۱۷۷_۱۶۶.

@IranArianaShahnameh

سرچشمه : هوشنگی.لیلا، تاریخ و عقاید نسطوریان، تهران، حکمت سینا، چاپ دوم ۱۳۹۶
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 گفته اند کنار خانه ی #مریم مقدس
حوضی مانند #کلید است
که مریم مقدس در آن آب تنی میکرده
@IranArianaShahnameh
#مسیحیت را کلید دین های جهان میدانند
ایزد بانو آناهیتا
مریم مقدس
و آب مهریه شیعه
#مهرآبه
ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه @IranArianaShahnameh
#ایران_پارس_فارس 224میلادی ساسانیان آغاز شد #اردشیر_پاپکان_نقش_رستم_پارس کانال ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه https://telegram.me/IranArianaShahnameh
دستیابی #اردشیر_بابکان بر #ارمنستان از زبان #آگاتانگغوس و چگونگی گسترش مسیحیت بدست یک #ایرانی به نام گریگور روشنگر، در قفقاز

هنگامی که پادشاهی پارت ها به پایان آمد،حکومت اردوان پسر واغارش(بلاش) سرنگون و او به دست اردشیرپاپکان کشته شد.
چون این خبر ناگوار به خسرو(شاه اشکانی ارمنستان) رسید، او که در حکومت پارت ها دومین کَس بود نتوانست خود را برای جنگ آماده سازد

پس از یکسال،خسرو سپاهی فراهم دید و سپاهیان #آغوانی(ارانی) و ایبری(گرجی) را گردآورد و دروازه آلان ها(داریال) و دروازه نگهبانان چور(دربند) را گشود.
و همچنین سپاه #هون_ها که در خونخواری و جنگاوری شهره بودند و همین ها به فرماندهی آتیلای هون،اروپا را درنوردیدند،را آورد و بر پارسیان تاخت...
و از #آسورستان تا دروازه های تیسفون پیش رفت..
او با کینه ای سخت سوگند یاد کرد که از سرنگون کنندگان دودمانش کین ستاند.
خسرو در جنگ پیروز شد و به #واغارشاپات(ولاش آباد) در استان آیرارات بازگشت.
خسرو پس از یک سال نیز با #عرب ها هم پیمان شد و همه ی آسورستان را ویران و غارت کردند.
پادشاه پارسی (اردشیرپاپکان) گفت:
چنانچه کسی بتواند انتقام او را از خسرو بگیرد پس از اردشیر دارای دومین تخت پادشاهی می باشد.
یکی از نافبد(سران خاندان ها)های پارتی بنام #آناک (از خاندان سورن پهلو) داوخواه (داوطلب) شد.
اردشیر به او فرمانروایی بر پارت ها و زادبوم پاهلاوها(پارتها) و تاجگذاری و رسیدن به جایگاه دومین کس در کشور را داد.
آناک با خانواده اش به ارمنستان کوچید و وانمود کرد که بر اردشیر شوریده است.
خسرو او را پذیرفت و در شهر #خاق_خاق در ایالت اپتیک اسکان داد.
سال آینده که فرا رسید خسرو در اندیشه ی یورشی دیگر بر پارسیان بود.
مرد پارتی تا آگاه شد ،خسرو را به گردش و شکار برده و او را کشت و گریخت.
بزرگان سپاه ارمن خود را به پل #آرتاشات روی رود #یراسخ(ارس) رساند و آناک را کشتند.
شاه که هنوز جان در بدن داشت فرمان کشتار خاندان آناک را داد و سپاه ارمن زنان و دختران و کودکان او را از دم تیغ گذراندند و تنها #دو کودک خرد بدست مردی پارتی بنام #دایاک رهایی یافته و به سوی روم گریختند.
اردشیر که آگاهی یافت فوری سپاهی گرد آورده و به ارمنستان تاخت و آن دیار را به نام خویش خواند و لشگر بیزانس را گریزاند.
تاریخ ارمنیان،آگاتانگغوس،ترجمه گارون سرکیسیان،نشر نائیری،۱۳۸۰
برگه ی ۳۰ تا ۳۸

#گریگور_لوساوریچ
در این میان یکی از پسران آناک و یکی از پسران خسرو جداگانه به روم برده شدند.
#تیرداد پسر خسرو آرشاکنی نزد مردی به نام #کنت_لیکیانوس پرورش یافت و دانش آموخت.
ولی پسر #آناک در شهر سزاریای #کاپادوکیه با کیش #مسیحیت پرورش یافته و آموزش دید.
نام او #گریگور بود.
او هنگامیکه داستان پدرش را شنید به میل خویش در روم نزد تیرداد رفت و خود را چون بنده ای ناشناس در خدمت تیرداد گمارد.
هنگامی که تیرداد دریافت که گریگور مسیحی است دست به آزار و شکنجه او زد تا از آیین خویش دست بکشد.
پس از مدتی تیرداد به جای بَدل امپراتور روم با گوتها جنگید و شاهشان را اسیر کرد و مورد مهر امپراتور روم دیوکلتیانوس قرار گرفت و با سپاهی رومی راهی ارمنستان شد و آنجا را گرفت.
در هنگام برگزاری جشن تاجگذاری در نیایشگاه #آناهیتا (که یونانیان هم به او باور داشتند)درگیری میان تیرداد و گریگور رخ میگیرد و تیرداد نیز گریگور را بسیار شکنجه میکند ولی گریگور جان به در میبرد.
در همین هنگام یکی از ارمنی ها به تیرداد میگویند که گریگور فرزند آناک پارتی است،پس تیرداد او را به سیاهچالی در آرتاشات بنام (خورویراب) فرستاد و گریگور ۱۳ سال در آنجا بود.
در این زمان تیرداد به جنگ با پارسیان پرداخت تا اینکه در پی داستانی افسانه وار درباره ی دو قدیس مسیحی بنام هریپسیمه پاکدامن و گایانه ی عاشق،فتنه ای در روم و ارمنستان بروز کرد و شاه تیرداد که این دو قدیس را به همراه چهل مسیحی میکشد،دچار عذاب الهی شده و جنون میگیرد.
در این میان خواهر وی #خسرویدخت نام داشت شش بار خوابنما شده و میخواهد که گریگور را از خورویراب بیاورند و گریگور با یک مراسم نیایشی تیرداد را شفا داد و اینچنین تیرداد مسیحی شد و فرمان داد همه مسیحی شوند و نشانه های غیر مسیحی را نابود کنند و گریگور و فرزندانش مسیحیت را در لیبریا و آلبانیا نیز گسترش دادند و و ارمنستان هم دامنگیر شد
تا جاییکه در زمان ساسانیان نخستین کلیسای ارامنه به نام نخستین شهید جهان مسیحیت در آذربایجان به نام #سن_استپانوس بدست شاهان ایران ساخته شد.
و همچنین کلیسای دیگری به نام کلیسای سیاه یا قره کلیسا و....

این گستردگی چنان پیش رفت که میبینیم همسران برخی از شاهان ساسانی مانند نرسی و حتی خسروپرویز که هر دو همسرش ، مریم و شیرین نیز مسیحی هستند!!!!!
و خبری از #خفقان دینی هم نیست!

با سپاس از برگه ی ایران در قفقاز،آرش ماد
@IranArianaShahnameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 گفته اند کنار خانه ی #مریم مقدس
حوضی مانند #کلید است
که مریم مقدس در آن آب تنی میکرده
@IranArianaShahnameh
#مسیحیت را کلید دین های جهان میدانند
ایزد بانو آناهیتا
مریم مقدس
و آب مهریه شیعه
#مهرآبه