تاریخ و فرهنگ دره شهر

#هوشنگ_طاهری
Канал
Логотип телеграм канала تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANПродвигать
6,48 тыс.
подписчиков
28,3 тыс.
фото
7,59 тыс.
видео
3,29 тыс.
ссылок
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
تاریخ و فرهنگ دره شهر
طراحی چهره فرماندار محترم شهرستان دره شهر. به پاس تلاشها و زحمات بی دریغ و همه جانبه ایشان توسط : استاد علیرضا فهیمی @CEYMARIAN ┈••✾•🌿🌺🌿•✾
بزرگش نخوانند اهل خرد. که نام بزرگان به زشتی برد

طراحی چهره فرماندار دره شهر آقای #هوشنگ_طاهری. مرد پر تلاش و همیشه در صحنه شهرمان توسط هنرمند توانا و خطاط ماهر پسر عموی بزرگوارم آقای علیرضا فهیمی بسیار ستودنی و قابل تقدیر است فارغ از مشکلات ساختاری جامعه و شهرمان و فشارهای نوعا اقتصادی که خواسته و ناخواسته بر مردم تحمیل میشود با نگاهی به گذشته و یک مقایسه ساده و بدون حب و بغض بین فرمانداران سالهای اخیر هوشنگ طاهری را باید یکی خیر الموجودین دانست در تمام مدت شبانه روز. در وقت اداری و استراحت در خواب و بیداری حقا که انسانی دغدغه مند است و در خیلی مواقع جور دیگر مدیران شهر را هم میکشد

او با سعه صدر مثال زدنی و خوشرویی و حوصله کار ارباب رجوع و مطالبات روزانه مردم را انجام میدهد چیزی که بیش از همه او را محبوب کرده در خط مقدم تمام حوادث و جریانهای تلخ و شیرین مردم حضور دارد و و رنگ و بوی مردمی بودن او برای عام و خاص شاخص میباشد

به نظر بنده اگر مبالغه نباشد باید تندیس او را در یک میدان یا جای خاصی که در شان اوست به پاس مردمی بودنش ساخت و در معرض عموم قرار داد گر با توجه به روحیاتی که از سراغ دارم میدانم اینچنین توصیفاتی را دوست ندارد من بر اساس مراوداتی که هر از چند گاهی با ایشان دارم رفتار و منش و حجب و حیای ایشان را در جایگاه فرماندار می ستایم خدایش نگهدار باشد بیشتر باید او را شناخت و همراه و همکارش بود.
سیروس میر. ۲۴. ۱۲. ۱۴۰۲

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
دیدگاه

#گله‌مند نیستیم امّا انتظار داریم....

...جان‌ها فدایِ مردم نیکونهاد باد

نزدیک به هفت روز است که جوانی از شهرستان دره شهر در حاشیه رود خانه سیمره مفقود شده است و مردمان این شهرستان با هر قبیله و طایفه و عشیره ای ،در تلاش هستند تا فرد مفقود شده را پیدا کنند تا شاید تسکینی دهند دل  غمبار خانواده ی این جوان را؛
در این راستا فرماندار فرهیخته و ارزشمند شهرستان، جناب آقای مهندس #هوشنگ طاهری ،نیروهای امدادی ،نظامی و انتظامی و... از هیچ کوششی دریغ نکرده‌اند و با حضور خود در یافتن این عزیز مفقود شده نهایت تلاش خود را مبذول داشته و دوشادوش مردم همراهی کرده اند.

#اما انتظار مردم شهرستان دره شهر این است که نماینده محترم مجلس جناب آقای مهندس علیزاده ،استاندار محترم جناب آقای دکتر بهرام نیا و سایر مسئولان استانی از مدیران و مسئولان استان های همجوار و حتی مرکزی طلب همکاری و همیاری داشته و از آنان درخواست کمک نمایند.تااز امکانات و تجهیزات بهتر و بیشتری برای یافتن جوان مفقود شده بکارگیری شود.

#همچنین انتظار می رفت که مسئولان شهرستانهای همجوار به صورت خودجوش به یاری مسئولان شهرستان دره شهر می‌آمدند تا زودتر به نتیجه مورد نظر برسند.

.ن:
مردمان نوعدوست دره‌شهر همیشه در مشکلات و سختی های پیش آمده برای همسایگان خود پیش قدم بوده اند سزاوار نبود که در این موقعیت پیش آمده تنها باشند...

#خرّم آن کس که در این محنت گاه
خاطری را سبب تسکین است

🙏عبدالرضا بازگیر شاعر و فعال فرهنگی

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
قَوِّ عَلیٰ خِدمَتِکَ جَوارِحی «امام علی ع»

#پیام_تبریک
جناب آقای #هوشنگ_طاهری ضمن تبریک انتصاب شایسته حضرتعالی به عنوان فرماندار شهرستان دره شهر، توفیقات روزافزون شما را در خدمت به مردم شریف و قدرشناس دره شهر از خداوند متعال خواستاریم.
امید است تلاش مخلصانه شما در جهت رفع مشکلات متعدد شهرستان و نیز عمران و آبادانی این آب و خاک سرلوحه‌ی کاری‌تان باشد.
ما #جامعه‌ی_ورزشی، متولیان امور ورزش، رؤسای هیأت های ورزشی و ورزشکاران شهرستان دره شهر از شما به عنوان فرماندار، انتظار داریم تمام همت خود را به طور عادلانه صرف خدمت به مردم شریف این خطه، به خصوص نیازمندان نمایید و البته نگاه و توجه ویژه‌ای به جامعه‌ی ورزشی شهرستان به خصوص رشته #شطرنج داشته باشید. چرا که دره شهر سرشار از استعداد های بالقوه فراوانی در رشته های ورزشی مختلف است که اگر به درستی تحت حمایت قرار گیرند، بدون شک به بالاترین جایگاه خود «استانی، کشوری و فراملی» دست خواهند یافت و قله های پیشرفت و ترقی را فتح خواهند کرد. هر چند در حال حاضر در بسیاری از رشته‌های ورزشی به عنوان مثال #شطرنج حتی در سطح ملی حرف هایی برای گفتن دارند، اما با توجه به مشکلات متعدد سخت افزاری، مالی، نبود اسپانسر، لابی گری و... انگیزه های لازم را در ادامه‌ی روند رو به رشد خود ندارند.
شهرستان دره شهر دارای شرکت های دولتی و خصوصی زیادی است که با رایزنی و دستور حضرتعالی می‌توانند درصدی از درآمدهای خود را در جهت پیشرفت ورزش منطقه اختصاص دهند.
بسیاری از ورزشکاران و تیم های ورزشی فعال شهرستان، « شطرنج »، به دلایل مذکور شانس حضور و رقابت در میادین ورزشی استانی و کشوری را از دست می‌دهند و این آفت بزرگی برای ورزش منطقه است.
شما که خود از خانواده بزرگ ورزشکاران هستید، قطعاً شناخت و اشراف بیشتری نسبت به موارد مطرح شده دارید. با توجه به درایت، مدیریت و توانمندی حضرتعالی، یقین داریم روزهای خوبی در انتظار مردمان این دیار با فرهنگ است... ان‌شاءالله
آرزوی سلامتی و موفقیت شما و همکاران تان را از درگاه ایزد منان خواستاریم.
از جناب آقای مهندس محمدنژاد فرماندار سابق، که تمام تلاش خود را در پیشرفت شهرستان نمودند و از هیچ تلاش و کوششی دست برنداشتند، صمیمانه تشکر و قدردانی می‌شود.

#محمود_عزیزنژاد
رئیس هیأت شطرنج دره شهر
هفتم بهمن ماه ۱۴۰۰
برگی از تاریخ

آیا ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند؟ ؟؟؟

#هوشنگ_طاهری:

بی شک یکی از مباحث چالش برانگیز در بین مورخین و دوست داران علم تاریخ چگونگی و نحوه ی ورود اسلام به ایران است، امری که اگر در همان ابتدا علاقمندان به این موضوع بین ورود تازیان به ایران با ورود اسلام تفاوت و یک ممیزی متصور میشدند قطعا اینهمه اختلاف نظر وجود نداشت. بدون تردید ما باید به این دو (ورود تازیان با ورود اسلام )به ایران تفاوت بسیار قائل شویم.
در بازخوانی تاریخ ما ناگزیر هستیم با داده های ناقص کار کنیم، منابع ما دراین خصوص نه متعلق به عصر ساسانی بلکه متعلق به دوران تسلط تازیان بر ایران است، یعنی قرن ها پس از ورود این میهمانان ناخوانده.
نکته ای را در ابتدا تذکر دهم که مفهوم طبقات اجتماعی مفهومی نو و متعلق به اندیشه های برآمده در قرن ۱۹م است ما بحقیقت باید واژه ی اختلاف اجتماعی را در خصوص دوران پیشا اسلام در خصوص جامعه ایرانی بویژه عصر ساسانی مصرف کنیم، حال آیا این اختلاف اجتماعی بحقیقت اینقدر عمیق بوده که باعث شورش مثلا مزدک یا فروپاشی دولت معظم ساسانی شده است، خود حدیثی مفصل است که در این مقال نمینگجد.

اگر بحقیقت این اختلاف اجتماعی باعث فروپاشی این حکمرانی و شکست آنان از اعراب نو کیش شده علت شکست امپراتوری روم در سه جنگ پی در پی با تازیان چه بوده؟

نقش تاکتیک های نظامی تازیان، نوع اسلحه و برتری شمشیر یمانی اعراب و چابکی سوراه نظام شتر سوار تازیان بر ارتش سنگین پیکر ساسانی چقدر بوده است؟آشنایی دو دولت بنی لخم و بنی غسان از نوع جنگیدن و تاکتیک های جنگی دو دولت ساسانی و روم و سپس انتقال این اطلاعات به اعراب چه نقشی در این پیروزی ها داشته؟ ودهها سوال از این دست.

اما سخن حقیر در خصوص ورود اسلام و چگونگی آن است نه ورود اعراب به ایران
برای دوری گزینی از به درازا کشیدن این مبحث، سخت بر این باورم که ورود اسلام به ایران در یک بازه زمانی دو قرنی یعنی از سده ۷تا ۹میلادی رخ داده است، نه بصورت دفعی، که اصولا جای سوال است آیا ملت مغلوب زبان مهاجمین غالب را میفهمیده اند تا نسبت به دین آنان آگاهی کسب کنند؟آیا تمامی ارتش مهاجم خود مسلمان بودند؟معلوم نیست فاتحان از جمله قبیله بکر ابن وائل همگی مسلمان بوده باشند، بسیاری از فاتحان از قبایل بدوی بیابانگردی بودند که پیشه ای جز غارت نداشته اند و اصولا در مسلمان بودنشان باید شک جدی کرد، از طرفی آیا اعراب موفق به تسلط بر کل هزاران ده و روستای پراکنده در فلات ایران شدند که آنان را مسلمان کنند؟

از طرفی دیگر منابع به صراحت میگوید بنی امیه برای کم نشدن میزان جزیه دریافتی از ایرانیان علاقمند به مسلمان شدن آنان نبودند به زبانی دیگر روحیه نژاد پرستی بنی امیه و اشعار بجامانده از آنان نشان میدهد آنان اسلام را دینی صرفا عربی میدانستند و تمایل به مسلمان شدن عجم نداشتند، تاریخ میگوید جماعتی خراسانی برای فرار از جزیه دادن برای مسلمان شدن به بصره آمدند، حجاج ابن یوسف دستور داد آنها را داغ کرده به خراسان برگرداندند.

همانگونه که قبلا نیز گفته شد جریان مسلمان شدن ایران تدریجی و طی دو قرن آنهم همزمان با بقدرت رسیدن عباسیان اتفاق افتاده است، عباسیان برخلاف بنی امیه دو هدف را همزمان درایران دنبال کردند ۱-توسعه شهرنشینی و ساخت شهرهای بزرگ ۲-تلاش برای مسلمان کردن ایرانیان که این دو هدف هم زمان از میانه سده ۸میلادی شروع و درپایان قرن ۹میلادی به پایداری و حد اشباح رسید.

یکی از عوامل اصلی گسترش اسلام در ایران موالی و مولا زاده ها بودند، کسانی که بهنگام فتح ایران توسط تازیان به مدینه و دیگر مناطق مسلمان نشین بصورت برده به اسارت برده شده بودند، این جماعت و یا فرزندانشان بعد از آشنایی با اسلام و مسلمان شدن به عراق و سپس ایران آمده و به اشاعه ی اسلام مبادرت کردند.
حسن بصری و یا ابن سیرین(شیرین )از این نمونه ها بودند، ویا اولین کسی که زندگی پیامبر را به نگارش درآورد ابن اسحاق بود که خود مولازاده بود، یا شخصی بنام ابوحنیفه نعمان که از اشاعه دهندگان اسلام در ایران بود، یا میتوان این نکته را نیز یاد آوری کرد که نویسندگان ۶کتاب بزرگ متون دینی و روایی اهل سنت در آن زمانه ۵تن خراسانی و ۱تن قزوینی بودند.

مخلص کلام ،اینکه مسلمان شدن ایرانیان را صرفا با آغوش باز یا از روی شمشیر بدانیم امری خلاف داده های حقیقی تاریخیست، تاکید دارم ما باید بین ورود اعراب با ورود اسلام تفاوتی اساسی قائل شویم. پروسه ی مسلمان شدن ایرانیان با زمانی طولانی و دلایلی متفاوت بوده است.


@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
#پیام_تسلیت
عاقبت همه بسوی اوست
خانواده محترم و بزرگوار ابدالبیگی
با نهایت تاثر و تالم، فقدان جانسوز والده مکرمه تان را تسلیت و تعزیت عرض نموده، غفران الهی برای آن عزیز سفرکرده و صبر جزیل برای بازماندگان را از خدای سبحان مسئلت داریم.
خانواده های #ابراهیمی، کوهی،. دارایی و عزیزپور

خانواده ی محترم ابدالبیگی:
با نهایت تاثر و تالم درگذشت مادر گرامیتان را به شما تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند منان برای آن مرحومه علو درجات و برای بازماندگان صبر جزیل را مسئلت داریم
از طرف خانواده های #یاری (گل زرد)
▪️▪️▪️▪️

جناب آقای حاج محمد ابدالبیگی
بانهایت تاسف درگذشت مادرگرامیتان راتسلیت عرض نموده وازدرگاه خداوند متعال برای آن مرحومه رحمت وغفران وبرای شماطول عمر مسئلت دارم.
سید #هوشنگ_طاهری

جناب اقای دکتر حاج محمد ابدالبیگی

درگذشت مادر بزرگوار، دلسوز و مهربانتان را خدمت شما، برادران، خواهران و سایر وابستگان سببی و نسبی تسلیت گفته و برای آن مرحومه طلب مغفرت و برای بازماندگان صبوری و سلامتی آرزومندیم.

از طرف #حمزه_علیشاهی و خانواده


سرور ارجمند جناب حاج محمد ابدالبیگی بانهایت تاسف فراوان در گذشت مادر گرامیتان را به جنابعالی و خانواده محترم تسلیت عرض میکنم اینجانب را در غم خود شریک بدانید. #مصدق_طاهری

انا لله و انا الیه راجعون🏴🏴🏴
برادر گرامی آقای حاج محمد ابدالبیگی

مصیبت درگذشت والده ی مکرمه ات را خدمت شما و پدر ارجمند و برادران و سایر بستگان تسلیت عرض می نمایم و صبر و شکیبایی را از خداوند منان برایتان مسئلت می نمایم.
#باقرفرجی
▪️▪️▪️
     انا لله و انا الیه راجعون

جناب آقای دکتر حاج محمد ابدال بیگی پسرعمه گرامی
 
 با نهایت تأثر و تأسف فراوان ، درگذشت مادر گرامیتان را  تسلیت عرض نموده ، از درگاه خداوند تبارک و تعالی برای آن مرحومه علوِّ درجات و برای حضرتعالی ، خانواده و سایر بازماندگان صبر جزیل را مسئلت داریم.

ازطرف #محرم_یاری و برادران اسحاق یاری وشمس الدین یاری

◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️

انالله و انا الیه راجعون

پیامبر اکرم (ص ) درباره مقام مادر و ارزش آن فرموده اند:

دعای مادر از موانع اجابت دعا می گذرد. «مشکات الانوار:272»
کسی که پای مادرش را ببوسد؛مثل این است که آستانه خانه خدا را بوسیده است. «گنجینه جواهر »

برادران محترم ابدالبیگی درگذشت والده مکرمتان را تسلیت عرض نموده، از خداوند منان برای آن مرحومه غفران الهی و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسألت می نمایم.

باتقدیم احترام #شیخ_یونس_گلی


دوست گرانسنگ من جناب محمدابدابیگی رحلت والده محکرمه حضرتعالی را به شما وسایر بازماندگان صمیمانه تسلیت میگویم وبقاء کلیه بازماندگان را از درگاه ایزد منان خواستارم #نادرمیرهاشمی


بازگشت همه بسوی اوست
خانواده محترم و بزرگوار ابدالبیگی
با نهایت تاثر و تالم، فقدان جانسوز والده مکرمه تان را تسلیت و تعزیت عرض نموده، غفران الهی برای آن عزیز سفرکرده و صبر جزیل برای بازماندگان را از خدای سبحان مسئلت داریم.

از طرف #علی_پاشا_کریم_نیا


انا لله و انا الیه راجعون
جناب اقای محمد ابدال بیگی و اخوان محترم
با نهایت تاسف ضایعه غم بار درگذشت مادر گرامی تان را خدمت شما و خانواده تسلیت عرض نموده. از خداوند متعال برای روح پاک ان مرحومه علو درجات و مغفرت الهی و برای خانواده محترم صبر عظیم ارزومندم.
#محمدعلی_اسدی و خانواده

با نهایت تاسف و تاثر با خبر شدیم که بانو " حرم بانوصیدی " همسر بزرگ مرد خاندان ابدالبیگی حاج امیر خان ابدالبیگی و مادر آقایان حاج محمد، میرزا، احد و هدایت ابدالبیگی دارفانی را وداع گفته این ضایع اسف بار را خدمت خانواده محترم آن مرحومه تسلیت گفته و از خداوند منان برای آن مرحومه رحمت ایزدی و برای بازماندگان صبر جزیل و سلامتی پایدار می طلبم . و از اینکه بدلیل محدودیت پیش آمده قادر به شرکت در مراسم تشییع، تدفین و ختم نبودیم عذر ما را پذیرا باشید
#کریم_کاظمی از چشمه شیرین


کل من علیها فان ویبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام
خانواده محترم و بزرگوار ابدالبیگی ، درگذشت والده مکرمه تان را تسلیت عرض نموده ، از خداوند متعال برای ایشان علو درجات و برای بازماندگان صبر جزیل خواستارم .
از طرف: #فریبرزهاشمی


#همه_با_هم_با_فرهنگ_و_رعایت_بهداشت
#کرونارا_شکست_خواهیم_داد
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
گریزی بر دلایل نا کامیابی جریان روشنفکری در ایران

#هوشنگ_طاهری، کارشناس ارشد تاریخ:

بدون شک در فراز و فرود یک جریان فکری آنهم به گستردگی و اهمیت روشنفکری یا همان منورالفکری، دلایل و علتهای فراوانی دخیل است، که برخی ریشه ای تاریخی دارند.
هر چند به نظر میرسد عمر روشنفکری در معنی اکنونی آن در ایران از دیرینگی زیادی برخوردار نیست و مشخصا میتوان آن را با دقتی ریز بینانه نتیجه ی دوشکست مهم ایران از دولت عثمانی(نبرد چالدران )و روسیه(جنگهای دو گانه عصر فتحعلیشاه )و ضربات کشنده بر پیکره ی ایران بعد از این شکست ها دانست، اما کم نبودند روشنفکران و جریان سازانی امثال مزدک در عصر پیشا اسلام و امثال خاندان نوبختی و برامکه در عصر اسلامی، که نشان ریشه دار بودن این جریان تحول خواهی در ذهن و عمل عنصر ایرانی میباشد.

پرداختن به نتایج خفت بار عقد قراردادهای ننگین دوقلوی ترکمن چای و گلستان و خیزش بزرگ در ایران به دنبال کردن دلایل این شکست ها، در کنار ظهور امثال قائم مقام ها و عباس میرزا هاکه خود باعث ظهور عصر جدیدی با گفتمانی نو در امر روشنفکری ایرانی ،خود زمانی فراوان و حوصله ای بسیار میطلبد که البته موضوع نوشتار حقیر نیز نمیباشد.

آنچه نگارنده به دنبال آن است دلایل عدم کامیابی خیزش روشنفکری معاصر ایران است، که البته بعلت مفصل بودن و زمان گیر بودن موضوع فقط به یک علت اساسی از مجموعه علتهای این که به نظر میرسد از درجه ی اهمیت بالایی برخوردار است، پرداخته خواهد شد.

به نظر میرسد روشنفکر ایرانی یا همان کنشگر، نتوانسته است خود را ملبس به ردای کنشگر مرزی کند!!!!.

حال باید تعریفی از کنش گر مرزی داشته باشیم تا زوایای تاریک این نوع خصیصه روشن تر شود.
روشنفکر یا کنش گر مرزی، به روشنفکری گفته میشود که میان ملت و دولت در حال تردد است، به سخن دیگر میان دیوان دولت و ایوان ملت در حال تحرک و به نوعی ایفای نقش است، به گفته ی دیگر میان مرکز(دولت )و پیرامون(ملت )در حال طی طریق است، کنش گر مرزی یا همان روشنفکر مرزی هم زبان دولت را میداند و در تصمیم سازی و تصمیم گیری تاثیر دارد، هم از طرفی در کوچه پس کوچه ی شهرها در گروههای مختلف اجتماعی، دردهای آنان، نارضایتی ها و اسباب این نارضایتی ها را خوب میداند.
کنش گر مرزی بین سیستم حاکمیت و زیست جهان و فضاهای غیر رسمی جامعه قرار دارد، به زبان دیگر بودگی ویژگی یک روشنفکر مرزیست. این کنش گر و روشنفکر حتی میتواند بین نسل ها هم ارتباطی ایجاد کند، بین تنوع تفکرها، نگرش ها، سیر کند، پل بزند و نزدیکی ایجاد کند.

روشنفکر مرزی وقتی میتواند بیشتر موثر باشد که آشفتگی و نابسامانی در مرزها وجود داشته باشد، مانند شکاف بین دولت و ملت، وقتی بی اعتمادی تبدیل شده به ناامیدی در ارتباط دولت و ملت سایه بگستراند، یک روشنفکر مرزی میتواند ورود کند و نقش آفرینی کند.

روشنفکر مرزی وقتی اثر بخش تر خواهد بود که نهاد های میانجی در جامعه بشدت آسیب دیده باشد یا اصلا وجود نداشته باشند یا ضعیف نگه داشته شوند.
مخلص کلام، میتوان گفت یک روشنفکر و کنش گر مرزی شناور است، شناور میان دولت و ملت.


حال با توجه به خصیصه اصلی یک روشنفکر و کنش گر، این سوال باید پاسخ داده شود که آیا روشنفکر معاصر ایرانی، یک روشنفکر مرزی است یا خیر.

نگاهی اجمالی به سیر ظهور روشنفکر معاصر ایرانی نشان میدهد که شوربختانه جواب منفی است،

خاستگاه روشنفکر ایران در عصر قاجار، دربار بود، یا ملاکین و یقه سفیدهای گردن کلفتی که نشسته بر گرده ی مردم، یا برای تحصیل یا بازرگانی یا در قالب ماموران سیاسی دولت، در طی سفر به فرنگ، از دست آوردها و دانش غرب بهره بردند و البته بسیاری هم بی بهره برگشتند.
این فرنگ رفته ها و باسوادان دوران خود به واکاوی و علت یابی علل پیشرفت غرب و به موازات آن عقب ماندگی و سیه روزی رعیت ایرانی، پرداختند و البته به نتایج مهمی رسیدند که خود بحثی مفصل است، این روشنفکران در جامعه ای بشدت بیسواد و خرافه پرست ایرانی و بواسطه ی همان فاصله ی طبقاتی، نتوانستند به یک کنش گر مرزی مابین دولت و ملت تبدیل شدند و نتیجه ی بزرگ این اختلاف دیدگاه و نچسبیدنها ی به رعیت در ناکامیابی نهضت مشروطه نمودی روشن پیدا کرد،


اما چرا روشنفکر امروزی هم تا حدود فراوانی نتوانسته است از همان گرداب مرزی نبودن عصر قجری رهایی یابد؟

جواب روشن است. امروزه فضا برای به فعلیت رساندن نظرات یک روشنفکر بسته است، حاکمیت مجالی برای جولان عملی روشنفکر نمیدهد. تز و دیدگاه روشنفکر فقط در حالت تئوری در قالب کتاب و مقاله و پایان نامه وووومی ماند و بس. و از آنهمه حجم برگه های دستاوردهای نظری یک روشنفکر کسی جز سبزی فروش محله آنهم برای پیچیدن دور سبزی، کسی از آن حجم بالای تحقیق سودی نمیبرد. ادامه 👇

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
تاریخ و فرهنگ دره شهر
ادامه متن بالا👆 شما ایرانی ها مردمی هستید که بی ارزش دانستن انسان، دروغگویی، ریا، تملق، چاپلوسی، زیراب زنی و تنها به فکر خود بودن و غیره عادت چندقرنه جامعه شماست. @ceymarian در کشور من باورهای جامعه ما پس از طی این همه قرن همان باورهای سده های پیش است. من…
..
با سلام.

آیا ما(ایران ) یک ملتیم؟ ؟؟🌷🌷🌷

چند روز قبل نوشتاری توسط یکی از دوستان فرهیخته ی کانال، به اشتراک گذاشته شد که درآن مباحثی مطرح شد که جای نقد جدی داشت، موضوعاتی از جمله دلایل اصلی شکست ما از روس ها که البته با دلایل بسیار موافق بکارگیری شکست های تحقیر آمیز نیستم و اگر فرصتی و حوصله ای فراهم شد خواهم گفت در همین جنگها چه شکستهایی بر سپاه روس وارد شد که منجمله ی آن کشته و بریده شدن سر سیسیانف فرمانده کل ارتش روس و فرستادن آن به تهران بود، و اینکه شکست نهایی ما از روس نه ریشه در بی فرهنگی عنصر ایرانی بلکه خیانت شرم آور دو قدرت انگلیس و فرانسه در کنار بی لیاقتی، خساست شاه و ، مرغ دلی دربارنشینانی چون آصف الدوله و خیانت ارامنه در ایروان و گنجه ووو داشت، یا در خصوص نهضت معظم مشروطه در آینده خواهم نگاشت که اتفاقآ فرهنگ و دیدگاه فراخ ایرانیان و روشنفکران آن دوران و آشنایی آنان با تحولات جهان و باز شدن پای روزنامه و کتب مختلف و ترجمه های گوناگون و مسافرت پی در پی به فرنگ باعث آن جنبش مبارک شد که ایران را تبدیل به تنها کشور جهان جدای از کشورهای غربی کرد که موفق به تشکیل پارلمان و وضع قانون کرد،


اما آنچه درآن نوشتار برایم بیشتر آزار دهنده بود، به نتیجه رسیدن این بحث بود که ما ایرانیان "ملت "نیستیم و موفق به تشکیل ".ملت "نشدیم.
شاید علت رسیدن به این نتیجه آن بود که نگارنده تعریفی درست از ملت و مشخصات و عوامل ایجاد کننده ی یک ملت نداشت. البته ما ابتدا باید مفهوم "ایران "را بخوبی بشناسیم و درک خود را از مساله ی بنام "ایران "داشته و به سخنی دیگر تعریفی از "ایران "داشته باشیم و آن گاه به مابقی موضوعات بپردازیم .

هر چه فکر میکنم بیشتر متوجه شدم که ما نه تنها نمیدانیم ایران چیست بلکه درسالهای اخیر این ندانستن دیگر پرسشی هم ایجاد نمیکند! تکیه زده ایم به مخده های ایدئولوژیک که بسیار گرم و نرم اند. آنجا لم داده ایم و این ایدئولوژی و لم دادن اجازه نمی دهد که تکانی بخوریم. گویی همه چیز را میدانیم و هر گروه نوعی ایدئولوژی دارد که درآن گروه همه چیز توضیح داده شده است، داشته ایم استاد دانشگاهی که می گوید "شما که ایران ایران میکنید، ایران ساخته ی دست رضاشاه است، "اما دانشگاه در این نظام ایدئولوژی اصلا نمیداند ایران کجاست؟

از سال ۱۳۰هجری وقتی ابن مقفع کتاب نامه ی تنسر را از پهلوی به عربی ترجمه کرد، کلمه ی "ایرانشهر "را بکار برد، ابن اسفندیار هم که قرنها بعد آن را ترجمه کرد، این کلمه را بکار برد، ما حداقل هزار و چند صد سال است که این کلمه را داریم، اگر دوستان مراجعه کنند در تمام نوشته های قدیمی که تازیان یا ایرانیان به نگارش درآورده اند، در همه آنها ایران،تنها نام مشخص تاریخیست که با حدود و ثغور بسیار مشخصش در تاریخ تکرار شده است، دراطراف ما سیزده یا چهارده کشوری که ما را احاطه کرده اند وقتی نام ایران در متون می آمد هیچ کدام این کشورها فرهنگ و تمدنی ایجاد نکرده اند و حدود و ثغور مشخصی نداشته اند، اغلب اسمشان را از فارسی گرفته اند، فقط ترکیه است که اسمش ایرانی نیست.

پس میتوان نتیجه گرفت ایران یک موضوع مهم مورد بحث علمیست، باید توضیح داد که ایران چه است؟البته اینکه آیا ایران یک موضوع است یا مساله، دقیقا مشخص نیست.

در متون پهلوی مدارکی وجود دارد که منش ایرانی را شرح داده است، در حقیقت در عصر ساسانی ایده ی ایران ابداع شد که این ایده نه تنها سیاسی که جغرافیایی نیز بوده است، موبدان زرتشتی درقرن سوم میلادی مرزهای ایرانشهری را مشخص می کردند، بنابراین نه تنها ایده جغرافیایی ایرانشهری وجود داشت، ایده فرهنگی که یک ایران چه باورهای دینی دارد و چگونه باید باشد هم تعریف شده بود، همه ی اینها جزئی از منش ایرانشهری و ایرانی بودن است، درقرن پنجم م شاهان ساسانی کاری کردند که این ایده فراتر از باورهای زرتشتیان باشد و هر کس که قانون شاه را قبول دارد میتواند مرد یا زنشهر باشد و لازم نیست که حتمآ زرتشتی باشد،

در قرن نهم میلادی که ساسانیان فروپاشیدند که دیگر موجودیتی بنام ایرانشهر وجود نداشت یک مسیحی از فلات ایران به قسطنطنیه رفت و درآن جا فوت کرد، بر روی تابوت او نوشته شده بود نام من فرخ گور نیو از دیار ایرانشهر آمده ام. این اقدام نشان دهنده ی این مسئله است که یهودیان بهمراه زرتشتیان منش ایرانشهری و ایرانی بودن را قبول کرده و جزیی از دنیای ایرانی محسوب میشدند.

#هوشنگ_طاهری

@CEYMARIAN
#ارسالی

تاریخ دراز دامن پر از چین مام میهن بارها وصد بارها شاهد بروز وظهور رخداد هایی بوده است که اگر همین رخدادها حتی با دوز پایین در سرزمینها وتمدنهای دیگر رخ میداد شاید جز اثاری بدست امده در زیر خاک یا جستار هایی در نوشته ها از انها باقی نمی ماند. ولی تمدن چغر وخوش فرم و بهتر بگویم این سد سکندر که ریشه دار و بومی بود،اجازه نداد که در لحظات ممات وجان کندن وبر پل رفتن و کمر شکن شدن به دست فاتحان، این اوج عظمت وشکوه سپر اندازدو تسلیم و ضربه شود.از حملات وحشیانه اشوریان گرفته تاتهاجم جوانی نورس بنام اسکندر که طومار سه تمدن باستان یعنی یونان ،.مصر،.و هندوستان در هم پیچد ،،.تاهیاطله وترکهای زرد پوست و ماشین جنگی و هولناک مغولان ،.از ترکان عثمانی و افاغنه و چشم آبی های مو بور پرتقالی ،.هلندی،.انگلیسی،.وروسی ،هیچ گاه نتوانست مام میهن را دچار یائسگی و نازایی فرهنگی و عدم شیردهی به ملت بزرگ ایران کند. فرهنگ زاینده ایرانی از مغول وحشی عنصری هنرمند و از طبع خشنش روحی لطیف ساخت. اصالت این فرهنگ از تیمور لنگ و کله مناره اش ، سمرقندی رویایی ساخت و هلاکو خان و بازماندگانش زیچ مراغه را به یادگار گذاشت. در یک کلام باید گفت از چهار قوم وحشی جهان (آشور، هونها،مغول ها و وایکینگ ها )ایران مورد تهاجم سه قوم از اقوام فوق قرار گرفت و اگر نبود بعد مساحت طولانی ما با قوم وحشی وایکینگ در شمال اروپا، قطعا این قوم نیز پایش به ایران باز میشد. در میان این همه حادثه شاید بتوان گفت تهاجم تازیان به ایران و برآمدن دین جدیدی به نام اسلام بر امارت خراب شده مزدا پرستی که توسط هیربدان و مغ ها زرتشتی به خرابه ای تبدیل شده بود بیشتر نمود دارد. عنصر توانمند ایرانی بعد ها بعد از ورود اسلام ققنوس وار از خاکستر مهر پرستی و مزدا پرستی، شالوده ی تفکری جدید را بنا نهاد... هر چند کانون برخواستن شیعه به یمن و عربستان خوشبخت میرسد ولی آن کس که ان را ورز داد واز خام خوری این تفکر به پختگی و برشته شدن این نحله ی جدید کمک فراوان نمود، تفکر غنی ایرانی بود. حقیر در نظر دارم شرایط ایران اواخر عصر ساسانی را که منجر به شکست این ابر قدرت شرق و جهان باستان از تازیان شد را به طور مجمل در این نوشتار بیان کنم و قضاوت را به عهده خوانندگان عزیز واگذار کنم و پاسخ این پرسش را به ایشان بسپارم که آیا شباهت هایی بین ایران امروزی با آن دوران مورد نظر وجود دارد؟و در صورت تایید آیا میشود از تکرار تاریخ ممانعت کرد؟آیا باز مثل گذشته های فراوان،این زاد بوم،باز تاریخش در پس تاریخ تکرار میشود؟ آغاز سراشیبی سقوط دولت ساسانی را باید به عصر حکومت خسرو پرویز برگرداند.عصری که ضعف و انحطاط این دولت در سایه ی سکه های طلا و جلال و جبروت دربار خسروانی پنهان شده بود. جنگ های خانمان سوز، فرسایشی، هزینه بر و بی فایده ی این شاه با دولت روم که قریب به بیست سال به طول انجامید ضربه ای کشنده بر پیکر عظیم الجثه ولی فرتوت ساسانی وارد نمود جنگ هایی که عملا هیچ دستاوردی جز به غنیمت گرفتن صلیب مقدس و انتقال آن از اورشلیم به تیسفون، برای ایران نداشت. هزینه های کمر شکن این جنگ خزاین مملکتی را خالی و ارتش تشکیل شده از کشاورزان و رعایا را خسته و فرسوده کرده بود. طغیان رود خانه های دجله و فرات و سیل سهمگین باعث خرابی بسیاری از شهر های بین النهرین از جمله تیسفون شده بود دولتی که بر رودخانه های وحشی و طغیان گر ده ها پل چند دهنه ساخته بود، دیگر توان مالیش و سربازان طلایش قادر به باسازی این حجم از خرابی ها را نداشت. شیوع بیماری وبا قوز بالای قوز شده بود مرگ و میر های گسترده دولت ساسانی را در معرض یک براندازی جدی قرار داده بود. حتی برخی مرگ خسرو پرویز را نه از ضرب خنجر فرزندش شیرویه بلکه ناشی از وبا دانسته اند. در کنار این بلایا آن کسان که تیر خلاص را بر پیکره ی این سلیمان مرده که بر عصای موریانه خورده تکیه زده بود، نواخت ، مغ ها و موبدان زرتشتی بود. این گروه چنان از آیین و کیش مزدا پرستی سو استفاده کرده بودند که دیدگاه ایرانیان از این آیین چند هزار ساله به شدت مکدر و دلشان چرکین بود، و اگر اسلام فقط به اندازه ی انگشتان یک دست به سال،دیر تر وارد ایران شده بود، ایرانیان مفری جز مسیحیت که صدای نفس هایش از بیخ گوش مرز های ساسانی (ارمنستان) به راحتی شنیده میشد، نداشتند.انحطاط اخلاقی ، تجملات و ریخت و پاش های موبدان که دقیقا مخالف آیین زرتشت بود، به تملک گرفتن زمین های فراوان موقوفی توسط آنها، گسترش دروغ و تزویر‌....... همه و همه از کیش زرتشت در ذهن عنصر ایرانی، وجودی غیر قابل تحمل ساخته بود.مالیت های سنگین و دست های اختاپوس گونه ی شاهان ساسانی و موبدان زرتشتی ته جیب رعایا را نیز خالی کرده بود، برای ملتی که روزی روزگاری نه چندان دور در عصر انوشک روان از پرداخت مالیات معاف شده بود
ادامه دارد ... #هوشنگ_طاهری
@CEYMARIAN
به مناسبت نزدیکی به شب چله 🌹🌹🌹

یلدا لغتی سریانی می باشد، به معنی میلاد. چون شب یلدا با میلاد مسیح تطبیق داشت از این رو به این نام، نامیده شد.
باید توجه کرد که جشن میلاد مسیح در 25 دسامبر ثبت شده است، در اصل جشن ظهور میترا بوده است، که مسیحیان در قرن چهارم آن را به روز تولد عیسی قرار داده اند.
گذشتگان بر این باور بوده اند که در این شب فرشته ی اهریمن با فرشتگان خوبی (امشاسپندان)به جنگ پرداخته اند و در نهایت فرشته ی نیکی پیروز شده است و تاریکی شکست خورد و بعد زایش مجدد خورشید آغاز می گردد.

چله نام فارسی این جشن است و یلدا نام سریانی آن است. پس بهتر است بجای یلدا واژه ی زیبای #چله بکار گرفته شود.
پیشاپیش چله ی دوستان مبارک، #هوشنگ_طاهری.
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
#تاریخ
#ارسالی
مشروطه و مشکلات آن در ایران
#هوشنگ_طاهری
مشروطه به همه ی آنچه که می خواست، نرسید، اما شکست هم نخورد، پارلمانیزه کردن حکومت و ورود تکنوکراتها (بویژه در عصر قاجار )کاستن از قدرت و اختیارات شاه، زمینه ساز ی برای نقش آفرینی افکار عمومی که پیشتر هیچ محلی از اعراب نداشت، ارتقای رعیت به مقام شهروندی و ظهور (منافع ملی )شماری از دستاوردهای مشروطیت بود.
اما منشاء ناکامی ها به هیچ روی آن نیست که در کتب درسی امثال حقیر به خورد دانش آموز میدهیم، این کتب و کتب معاصر دیگر تمام کازه کوزه ها را بر سر غرب و غرب گرایی میشکند، روایت این کتب با روایت و نظرگاه شیخ فضل الله نوری تفاوت دارد، شیخ، با اصل قانون نویسی در مجلس شورا ی ملی مخالف بود. در دیدگاه وی قانون را باید کسانی بنویسند که بر مردم ولایت دارند نه وکالت از مردم، به اعتقاد او، شرع انور تکلیف بشر و امورات وی را روشن کرده است. و نیازی به قوه مقننه و ورود به منطقه ی شرعیات نیست.
سپس منطقه ی شرعیات را چنان می گستراند که دیگر جای چندانی برای قانون اساسی و تصویب قانون عرفی نمی ماند.
حکومت در نظر مشروعه خواهان دو رکن داشت.
سلطان متدین (مشخصا شاه شهید ناصرالدین شاه )و مجتهدین. والسلام.
همراهی مشروعه خواهان با مشروطه تا وقتی بود که هدف اعتراضات عزل صدراعظم قاجار یا برکناری نوز بلژیکی از امور گمرکی ،بود.
اما وقتی سخن از نظام نامه (قانون اساسی )و پارلمان به میان آمد، کنار کشیدند و این شیوه ی حکم رانی را رقیب دین به شمار می آوردند و آراء عمومی را منشاء هیچ مشروعیتی نمیدانستند،
مشکل اصلی مشروطه نه سرکشی محمد علی شاه بود. نه نفوذ مشروعه خواهان در میان مردم و نه دخالت بیگانگان.
آنچه میان مشروطه و هدف اصلی (تقسیم قدرت )دیوار کشید، بی تجربگی ایرانیان بود برای کار گروهی در امور اجتماعی و خرد جمعی.
مشروطه میخواست قدرت را توزیع کند، بی آنکه فرهنگ ایرانی، سابقه ای داشته باشد.
پیش از مشروطه یکی فرمان میداد و دیگران فرمان می بردند، پس نزاعی بر نمی خواست از گورستان.
مشروطه خواهان خیال میکردند نیازی به همراهی مشروعه خواهان نیست و مشروعه خواهان می پنداشتند با تکیه بر توپها ی روسی و سنگدلی محمد علی شاه و غیرت دینی عوام ،می توانند مشروطه خواهان را خانه نشین کنند.
این کشمکشها باعث ظهور و بروز خاندان پهلوی شد، خاندانی که نه در سبد مشروعه خواهان جای داشتند نه مشروطه طلبان.
اگر نبود قدرت سردار سپه و سرکوب شورشهای شمال و جنوب، قحط سالیهای فاجعه بار، نتایج جنگ اول جهانی، شورشهای پی در پی در کشور، از این گربه ی ملوس همیشه گرسنه فقط دمی می ماند و بس.
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
@CEYMARIAN
ایران در برزخ هویت
راز پایداری و مانایی و تاثیر گذاری تمدن ایران در طول تاریخ داشتن هویتی روشن و مشخص بوده است. یک فرهنگ و تمدن زمانی مؤثر در دیگر فرهنگهاست که در تمام ابعاد و زوایای جامعه ی خود دارای مخرجهای مشترکی باشد. و اصولا بهترین این مخرج مشترک میتواند دین و هویت ملی باشد. دین و هویت ملی دو بال پرواز و اوج گیری تمدن چند هزار ساله ی مام میهن بوده است. و بدیهی است رشد ناموزون و نا زیبای هر کدام باعث تشکیل شکلی دل آزار خواهد شد.
متأسفانه جامعه ی امروز ایران دارای گسست ها و گسل های عمیق شده است. تقسیم جامعه به تفکرات و برداشت‌های بعضا ضد و نقیض با هم رنگین کمانی از الگوها و باید ها و نبایدهایی را موجب گردیده است که برعکس رنگهای جذاب ظاهریش، پیام آور آینده ای مبهم و موهوم می باشد.
در حالیکه عده ای بسیار زیاد از هموطنان ما بسمت غرب در حال حرکت بسمت کربلا برای پاس داشت اربعین سید الشهدا هستند و با بیرقهایی سیاه و موکبهایی سیاه پوش حزن و اندوه خود را به نمایش گذاشته اند، در روزهای نه چندان دور شاهد هجوم عده ای به سمت جنوب بسوی پاسارگاد در سال روزی که بنام کوروش نامگذاری شده است آنهم با آواز و رقص و پایکوبی بودیم. تلفیقی از تراژدی و کمودیک در این روزها در جامعه ی بشدت بی وزن از هویت، جای بسی نگرانیست.
شور بتخانه این مثلث تضادها دارای ضلع سومی نیز بود وآن برگزاری جشن هالووین که برگرفته از یک جشن اروپایی (انگلیس )می‌باشد. هرچند سابقه ی برگزاری جشنهای فرنگی به عصر قاجار و آنهم جشن بالماسکه و توسط نوز بلژیکی در آستانه ی انقلاب مشروطه برمیگردد ولی متأسفانه چند صباحیست که این جشنها به مانند جشن والنتیان در میان توده ی مردم نه فقط فراماسونها رواج یافته است.
قطعاً ظهور و تبدیل به فرهنگ شدن اینگونه عادات غربیان در میان توده ی مردم میتواند در دراز مدت باعث به حاشیه رانده شدن سنن و آداب ملی و مذهبی ما را در پی داشته باشد.
واینجاست که درایت و کیاست مسولین ما میتواند با تلفیق باورهای ملی و مذهبی در قالبی منطقی و عقلانی راه را برای تسلط فرهنگ نا متناسب غرب با جامعه ای ایرانی را، سد کند.
امری که در زمان پهلوی اول و دوم انجام نگرفت و توجه بیش از حد و باد کنکی به نماد های ملی و ملی گرایی و به حاشیه راندن دین و کارکرد دین در زندگی مردم راه را برای یک بر اندازی بر پایه ی ایدو ئولوژی در سال 57 مهیا نمود.
و امید است دولتمرد ان ما از تکرار معکوس تاریخ بشدت پرهیز کنند و اینبار از توجه بیش از حد و معمول به نمادها ی مذهبی و به حاشیه راندن نمادها ی ملی بشدت پرهیز کنند.
هر چند رصد کردن حرکات دشمن قسم خورده ی نظام و سو استفاده ی آنان از حرکات ساختار شکنانه ی برخی که در قالب و لوای ملیت خواهی سعی در آشوب و بر اندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی دارند نباید به سادگی گذشت.
#هوشنگ_طاهری
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
#هویت_ملی از عوامل و دلایل اتحاد و ماندگاری تمدن و #فرهنگ پر بار ایران در طول تاریخ پراز فراز و فرودش بوده است. تاریخ دراز دامن ایران شاهد بروز وظهور اولین تمدن بشری در جیرفت و اولین نظم نوین جهانی با تاسیس نخستین نظام شاهنشاهی توسط هخامنشیان بوده است.
با وجود این درخشندگی تاریخ، عمر هویت ملی در ایران را میشود به عصر #ساسانی برگرداند.
اصولاً عواملی چون #نژاد، #زبان، #مذهب، #جغرافیا از اصلی ترین عوامل ایجاد کننده ی #هویت_ملی در یک کشور و یا تمدن میباشد.
با اینکه قبل از ساسانیان شاهد ظهور امپراتوری های بزرگ پارس و پارت بوده ایم ولی این دولت ساسانی بود که ایران را در قالبی مشخص بنام هویت ملی به جهان باستان عرضه کرد.
شاهان هخامنشی و اشکانی بعلت نگاهی بسیار فراختر از دیدگاه شاهان سلسله های بعد از خود نتوانستند یا نخواستند هویت ملی ایران محدود به مرزها و دینی خاص نمایند.
سیاست تساهل و تسامح مذهبی هخامنشیان و اشکانیان از یک طرف و از طرفی دیگر نگاهی فرا نژادی و قومی به قلمرو تحت نفوذ خود عملا دست آنها را از ایجاد یک هویت ملی مشخص خالی نمود.
با رسمی شدن آیین زرتشت بعنوان دین رسمی کشور و ایجاد طبقات سخت اجتماعی و نگاهی از بالا به پایین به ارکان جامعه توسط شاهان ساسانی عملا ایجاد هویت ملی ایرانی توسط این سلسله بنیان نهاده شد.
با ورود اسلام به ایران تا مدتها این هویت ملی زیر سم اسبهای عرب به حاشیه رانده شد و بعدها قیام ها و ظهور نحله های جدید که خواستار تجدید حیات آن هویت از دست رفته بود را شاهد بودیم.
شاید بتوان گفت بعد از اسلام رسالت زنده کردن هویت ملی ایرانی به دستان شاهان صفوی سپرده شد. و اینان بسیار هوشمندانه با الگو برداری از نظام حکومتی ساسانی با انتخاب مذهب تشیع گامی بلند برای احیای هویت ملی ایرانی برداشتند.
ادامه دارد..
#هوشنگ_طاهری
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN