تاریخ و فرهنگ دره شهر

#ارسالی
ابیات زیر، بخش کوچکی از مجموعه ی دوبیتی هایی است که عمویمان، اله بخش کریمیان، در سوگ عزیزانمان و در تنهایی و دلتنگی خویش به صورت بداهه سروده است:

برارکَه نازار خدا شیرین زِبونم
مردِم دار، مهمون نواز، خوو دودِمونِم
هروقتی یادِت کِنَه دلِ غَمینِم
سِیل کِنِم دَر حُونَکَت غَمگین نِشینِم
گُرگ د کوه، شیر د بیشَه، پِلَنگ د کوهسار
نالَه مِه گِرّوترَه اَر بَزنِم زار
داغِ تو جِگِر مِنن سُخت و بریشتَه
بَشکِنیت اُو قِلَمی کِه چارَم نویشتَه
تَش اُفتا د بَغَلِم، آه د دلِم نی
د نیای چی اوسِنی، شوق د سَرِم نی
دودمونِم چی تونی و خوش ندینَه
دل مِه دِ شاد نوعَه، دائم غَمینَه
تک درختِ زندگیم ساش میکردِم خاو،
نامردی د ریشَه زَش، افتام وِ اَفتاو
د دَسِ چارَه نِویس پا دِ فرارِم
ای اَجَل فُرصَتی بِه تا بَگُوارِم
ایی فِلَک چَن کوئِری غَم کِردَه بارِم،
کَمَرِم دِ راست نوعَه د غَم برارِم
بی بِراری کُشتِمَه تَش ها د جونم
چَش و رَه، دل وِ طَما تا کِه بَمونِم
هَم برارِم هَم دوسِم، هم یار دیرینِم
بعد تو خَنَه نیا و ای لُو بارینِم
کوئرکوه تو بَگِریو مِه گوش بِئیرِم
برارکَم وا خوئَرکَم نِرون د ویرِم
ایل مِه د داغ تو هه غَم دِ بارَه
بَمیرم سی یِه کُرکَت دِ باوَه نارَه
ای فِلَک دَسِت بَشکیَه وا ای تیر کِه وَنی
سِه وِ سِه وا یَک بری، چَنی بیرَحمی
داغِ تو پیرِم کِردَه، رَنگِم بیَه زرد
چی کَموتَر مینالِم شُو د وَرِه دَرد
تو رَتی تَنیا مَنِم، ای هَمنشینِم
چی خوتی دِ وِ ای دُنیا هَرگز ندینِم

زنده یاد خدابخش کریمیان سال گذشته در اثر حادثه رانندگی فوت کردند روحش شاد

✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

📸 روز پزشک بر
#طبیب-جمهور-ایران
#محبوب-قلبها❤️
مبارکباد🌹

#ارسالی سعید عموزاده

مردم به این سادگی ما رو فراموش می کنند💔
#راز_خوشبختی
#دکتر_روح انگیز_امینی
@dr.rohangiz.amini
#ارسالی سعید عموزاده

✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

#ارسالی..

سلام بر همراهان گرامی

حامیان عزیز دکتر پزشکیان.


متاسفانه در یک اقدام نادرست عده ای افراد معلوم الحال کانال مردمی حامیان دکترپزشکیان با ۲۸۰۰ عضو را در تلگرام ریپوت کردن. در صورتیکه این کانال در وهله اول بر حضور گسترده مردم در انتخابات تاکید می کند و سپس به معرفی وتبلیغ برای دکتر پزشکیان می پردازد.


لذا از کلیه عزیزان تقاضامندیم حتما با لینک زیر به کانال حامیان دکتر پزشکیان بپیوندید تا به رفع بلاک این کانال فعال مردمی از طرف تلگرام کمک شود.


از طرف گروهی از حامیان مردمی دکترپزشکیان



لینک گروه حامیان دکتر پزشکیان را برای دیگران ارسال بفرمایید.

https://t.center/dr_pezeshkian_22

#ارسالی_

با سلام و عرض ادب و احترام.

نقد منصفانه برادر گرامی حسین محمدی(آرتین) را در کانال فرهنگ دره شهر دیدم. از تحلیل منصفانه ایشان بسیار سپاس گذارم.واز کانال شما بابت انتشار دیدگاه سلایق مختلف سپاس گذارم. البته نسبت به کم لطفی بعضی از عزیزان به کانال شما هم گله مند هستم.
امیدوارم در وهله اول حرکت های ما به نیت خیر باشد و همگی سعی کنیم میزان مشارکت و حضور مردم را افزایش دهیم. واگر نقدی هم داریم در دایره انصاف باشد. چه اصول گرا چه اصلاح طلب و از همه مهمتر عموم مردم همگی در یک کشتی نشسته ایم. اقتدار و امنیت ملی ما با حضور گسترده مردم بزرگوار مقتدرتر ومستحکم تر خواهد شد.


ما هم کانال مردمی تقریبا۱۴۰۰نفری هستیم که از آقای دکتر پزشکیان حمایت می کنیم. برای همه کاندیداهای گرامی و طرفدارانشان آرزوی سلامتی و خیر داریم. از همه مردم چه حزبی چه غیر حزبی چه اصول گرا و چه اصلاح طلب دعوت می کنیم دیدگاه های ما را در کانال مردمی حامیان دکتر پزشکیان ملاحظه بفرمایند.


لینک دعوت را با دیگران هم به اشتراک بگذارید.

بااحترام و سپاس فراوان

کانال مردمی حامیان دکتر پزشکیان


https://t.center/dr_pezeshkian_22

#ارسالی_
مسعود پزشکیان در محاصره دانشجویان

دانشجویان دور پزشکیان حلقه زدند


جا برای سوزن انداختن نیست

صحبت های پزشکیان به دلیل تشویق های ممتد حاضرین قطع می شود


اینجا دانشگاه تهران است، یکی از دانشگاههای مرجع و تعیین کننده ایران


✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

#ارسالی

🔻رای‌دهندگان شناسنامه یا کارت ملی به همراه داشته باشند

سخنگوی ستاد انتخابات کشور:

🔹شعبه‌های اخذ رای به «پر تراکم» و «کم تراکم» تقسیم شده است.

🔹برای شرکت در انتخابات شناسنامه یا کارت ملی نیاز است.

🔹دستگاه احزار هویت در همه شعبه‌های اخذ رای فراهم است و نیاز به مُهر زدن روی شناسنامه نیست.

🔹در قانون انتخابات ریاست‌جمهوری، انتخابات تمام الکترونیکی دیده نشده و به همین جهت محدودیت قانونی داریم./

#راس_وش.

راستگویی.صداقت

راستگو و منصف شما مردم بزرگواریید

به کانال خودتان راس وش منصف بپیوندید

#حامیان مردمی دکتر پزشکیان


https://t.center/Rasvash1403

✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

#ارسالی
به نام خدا و عرض ادب به پیشگاه شما مردم شریف
با احترام به تمامی کاندیداهای گرامی و حامیان محترمشان. این کانال مردمی به منظور دعوت به شرکت گسترده در انتخابات ریاست جمهوری تشکیل شده و از خدمت مردم عزیز تقاضا داریم برادر عزیزمان جناب دکتر #پزشکیان که شخصیتی متخصص ومتعهد و پاکدست و عمل گرا هستند را مورد تایید خویش قرار دهند.


ذکر این نکته ضروری است که این کانال وابسته به هیچ حزب و گروهی نیست و صرفا یک گروه مردمی است.

راستگو و منصف شما مردم عزیز هستید و این کانال جهت اطلاع رسانی است.



لطفا به گروه خودتان بپیوندید ودیگران را نیز به این کانال دعوت فرمایید.



https://t.center/Rasvash1403


با سپاس فراوان

✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

#ارسالی

حیدر علوی فیلی رئیس ستاد دکتر جلیلی دراستان ایلام منصوب شد.

🔸حیدرعلوی فیلی از اساتید دانشگاه ایلام با صدور احکامی  روسای ستاد دکترسعید جلیلی در شهرستان های استان ایلام  به شرح ذیل معرفی نمودند.


۱.آقای سعید باویر آبدانان
۲.آقای عباس منصوری ایوان
۳. آقای یاسین محمد ولی بدره
۴.آقای قباد علیزاده چرداول
۵.آقای جباراقبالی چوار
۶.آقای سهراب سهرابی دهلران
۷.آقای سلیم ابراهیمی مهران
۸.آقای آرش میرزاپور دره شهر
۹.آقای خلیل اله دادی منفرد سیروان
۱۰.آقای هوشنگ عبدی ملکشاهی
۱۱.آقای  اسداله شهبازی هلیلان
۱۲. آقای محمدعلی چناری بخش سیوان(میشخاص)

✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

#ارسالی

گفتگوی ویژه خبری با حضور دکتر مسعود پزشکیان


امشب ساعت 22 شبکه خبر


#راس وشان منصف
حامیان مردمی دکترمسعود پزشکیان.

همه برای ایران.به کانال خودتان بپیوندید

https://t.center/Rasvash1403


✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

#ارسالی

پاسخی به اطلاعیه پسرعمویم قیصر هاشمی:

که دراین اطلاعیه ازمردم میر خواسته که بیایند کلمه سید را در شناسنامه ها جلوی نامشان اضافه نمایند .
مایه تعجب است که چندسالیست می بینم بعضی ها به فکر سید شدن افتاده اند . این همه تلاش میکنند که زورکی کلمه ی سیدرا درشناسنامه هاشان به جلوی اسمشان اضافه نمایند . وچرا بزرگان ما درطول تاریخ چنین کاری را نکرده که امروزه بعضی ها به این فکر افتاده اند .
ضمنا کلمه ی سید در میان عرب ها به جای اقا به کارمی رود وسید گفتن واقا گفتن هردو کلمه ای احترام امیز است وربطی ندارد که امام زاده باشی یا غیر امام زاده . در زمان جنگ هشت ساله همه مردم اخبار رادیوعراق را گوش میدادیم درتمام کشور های عرب صدام حسین را سید صدام حسین نام می بردند . پس باید به این امرواقف باشیم که درعرب همه شان یکدیگر را سیدخطاب می کنند همانطور که درایران همه یکدیگر را اقا خطاب میکنیم . دیگر لزومی ندارد که ما اصرار کنیم تا مردم مارا سید صدا بزنند .
شما سنگ نوشته درب قلعه ی مرحوم میرصید محمد خان اشرف العشایررا دیده وخوانده اید .او دراشعارش نمی گوید ( بد زدیریکوند سیدی باوقار)
بلکه میگوید بدزدریکوند مردی با وقار . تازه قبلا اگر کسی میگفت ما سید هستیم اولا قبول نداشتند وبعدهم میگفتند تازه شما اگر فرزند عباس علی هم که باشید نمی شود بهتان سید گفت چون سید به کسی گویند که از فاطمه ی زهرا س به دنیا امده باشد امروزه چطور شده که فرزندان عباس هم سید می شوند .
میرها دریکوند اند وچون در رئس امور قرار داشته اند امیرشان گفته اند ومیر هم مخفف امیر است . نه امام زاده ایم ونه عرب بلکه لر اصیل هستیم .حالا بعضی ها که درحاکمیت جایگاه وحقوق مکفی دارند گمان می کنند اگر خودرا سید کنند امتیاز بیشتری خواهند گرفت . کسی هم معترضشان نیست مختارند هرطور میل دارند عمل نمایند . اما دعوت ازدیگران گرفتن به نظرحقیر اشتباه است زیرا کلمه ی سید واقا یک معنا دارند . عرب ها به تمامی مردا ن مسلمان و غیرمسلمان میگویند سید فلانی . وبه تمامی زنهای مسلمان وغیر مسلمان سیده میگویند . وماهم همه ی مردان را اقا . وهمه ی زنان را خانم صدا میکنیم .

میرعلی اصغر هاشمی ( جوان ) ازدیار صیمره


✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

پیروز این میدان کیست ؟
تجربه نشان داده است که بیشتر وقت ها که روابط بین زن و شوهر تیره میشود و فضای خانه را بی مهری و قهر فرارمی گیرد؛ کسی مهارت عبور از این موقعیت را ندارد ؛
این وضعیت که بازتاب برخی اختلافات سطحی است، موجب مداخله و ورود ناشیانه پدر ومادر ها و دوستان طرفین به قضیه شده وموحب طولانی و فرسایشی شدن تنش میشود ؛
این درحالی است که زن و مرد می توانند با زیر پا گذاشتن غرور کاذب این دور معیوب را بشکنند و به این وضعیت که می تواند هزینه های زیادی تولید کند پایان ببخشند !
حال چه کسی باید پیش قدم شود و پای روی غرور و خود خواهی بگذارد ؟
آیا کسی که پا روی خود خواهی و لجبازی های کودکانه می‌گذارد پیروز صحنه زندگی است یا ...
حق این است که کسی که این دور معیوب را میشکند عاقل‌ترین عضو خانواده و دلسوزترین آن است و پیروز صحنه زندگی است؛ زن باشد یا مرد !
نظر شما چیست !

#ارسالی /کاربر زخم خورده
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

لب خوانی اهنگ زیبای زنده یاد سقایی توسط بانوی هنرمند نهاوندی

#ارسالی
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

#ارسالی
نخستین همایش «زبان‌های مادری»

🔸با همت اداره فرهنگ و ارشاد شهرداری هرسین و همکاری فعالین فرهنگی

_ مکان: هرسین تالار معلم
_ زمان: جمعه ۱۸ اسفند، ساعت ۱۴

حضور برای عموم آزاد و رایگان است‌.

🍀عشق پاک دس براری🍀

جلسه چند شب پیش فرزندان لر و لک و سادات حوزه جنوبی ایلام با دکتر سارا فلاحی در شهر ایلام


💠کاری از حامیان دکتر سارا فلاحی در حوزه جنوبی ایلام (دهلران، دره‌شهر، آبدانان و بدره)

#ارسالی

✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

با سلام خدمت تمامی مردم شریف شهرستانهای دره شهر آبدانان بدره. پلدختر و رومشگان بعرض میرساند فرودگاه دره شهر مال جای دیگری نبوده که حالا به دره شهر انتقال داده شود مگر یک دستگاه ماشین و یا تلویزیون هست که حال بیارنش دره شهر . فرودگاه دره شهر تمامی مکاتبات ان انجام گردیده و توسط کارشناسان تایید گردیده و در کمیته دائمی امور فضای کشوری ۱۴ امضای ان انجام شده و تنها یک امضای ان باقی مانده و توسط بخش خصوصی انجام میگیرد و هیچگونه بار مالی بر دوش دولت خدمتگزار نخواهد داشت ولی متاسفانه بعضی افراد بخاطر جلب توجه مردم به اینگونه اظهار نظرهای بی اساس در فضای مجازی دست میزنن و میخواهند فضای افکار عمومی را منحرف سازند . بدانید که مراحل قانونی فرودگاه دره شهر انجام گردیده و حتی بعضی از مدارک نیز وجود دارد ... فعلا از ارسال آنها خودداری میگردد
#ارسالی
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

ودربیت زیر دست الفت ازنوع استعاره کنایی وانسان وارگی است که استاد آنرا بزیبایی بکاربرده است

دست الفت را به گردن آنچنان آویختم

همچو دست عاشقان برزلف یار نازنین


امایکی از ابیات مرحوم عجم میر که شاه بیتی بدیع وطرفه می باشد وشاعر دراین
بیت از تشبیه مرکب استفاده کرده است

بیت زیر می باشد

خال که برکنج لب دلرباست
هندوکی برلب آب بقا است

تشبیه مضمر یا پنهان که یکی ازانواع

تشبیهات می باشد وکاربرد این تشبیه تنها از طبع
روان شعرای توانا ومسلط برمیآید

که دربیتی ،گوهر گرانبهای فرهنگ سیمره

زنده یا عجم میر،بزیبایی خارق العاده ای
تشبیه مضمررا بکاربرده است::دراین تشبیه ظاهر ادعای همانندی صورت نگرفته است :

درخت نارنج بود دخترکی کامله

زنفخ باد بهار ، بباغ شد حامله

شاعر بصورت پنهانی درخت نارنج را به مریم مسیح تشبیه کرده که از دمیدن نفخه در آستنینش حامله می شود ومضافا دربیت

آرایه تلمیح موجود است



آرایه حس آمیزی:این آرایه در سالهای اخیر درکتب دانشگاهی ودبیرستان رایج

شده اما شاعر گرانمایه زنده یاد عجم میر درسالهای دور آنرا درجای جای اشعارخود بزیبایی تمام مورد استفاده قرارداده است


نگرتازبخت سپید آن سیاه

چنان گشت با ثروت وعزو جاه
بخت سپید

ازاین خوشخویی وشیرین زبانی

کنی درمحفل یاران تو اعجاز

زبان شیرین
ازصدای بوسه های آبدار جانبین

گرم شد بازار شفتالو بنرخ کمترین
بوسه آبدار


منابع

۱-نگاهی تازه به بدیع دکترسیروس شمیسا انتشارات میترا

۲بیان و معانی دکتر شیمسا انتشارات فردرس

۳دست نوشت های قدیم که یادداشت برداشتم
۴باسپاس از جناب اکبرمیر فرزند بزرگوار شاعر گرانقدر که دراین پژوهش راهگشای بنده بودند

۵کمال سپاس وقدردانی از جناب هوشنگ میراشرافی عزیز که با تشویق بیدریغ خود موجب دلگرمی بنده هستند
مختارفیلی دکتری زبان وادبیات پارسی

#ارسالی

✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

و باز پاییز …
با همه خاطراتش در حال رفتن است‌
آرزو میکنم افتادن هر برگ
آمینی باشد برای آرزوهای قشنگ


🤲“الهی آمین “🤲



برگ ریزان زیبای پارک لاله#دره شهر در آخرین روز ماه پاییزی#۲۹ آذر ماه#۱۴۰۲




#ارسالی_کاربر

نوازش دست یک استاد ...

مسئول حراج تار فرسوده ای را با بی میلی بر سر دست گرفت و گفت چند؟!
چه کسی برای این تار قیمتی پیشنهاد می کند؟

از میان جمعیت یک نفر با تمسخر گفت:  یک دلار!
دومی گفت: دو دلار برای سوزاندن در بخاری دیواری.
نفر سوم گفت:  من سه دلار میخرم تا پسرم با آن بازی کند.
مردم بی دلیل می خندیدند !!

ناگهان پیر مردی موقر با قدم هایی آرام و محکم از میان جمعیت بیرون آمد و تار کهنه را برداشت و به آن نگاه کرد و با دستمالی خاک آن را زدود، سیم های آن را محکم کرد و انگشتان سحر آمیز خود را بر روی سیم ها به حرکت در آورد، آهنگی روح نواز در گوش ها پیچید، گویی فرشتگان سیم های نامریی سازی گوش نواز را به صدا در آورده بودند، هیچ صدایی به گوش نمی رسید. همه چشم و گوش شده بودند و به آن نوای جان بخش دل سپرده بودند.
آهنگ به پایان رسید پیرمرد تار را روی میز گذاشت و آرام از سالن خارج شد.
مسئول حراج بهت زده تار را برداشت، صدایی از گوشه ای گفت: هزار دلار و همان طور به قیمت تار افزوده گردید سرانجام ده هزار دلار فروخته شد. چند نفری با حیرت از یکدیگر پرسیدند: راستی چه چیزی بر ارزش آن تار شکسته افزود؟ یکی از آن میان زیر لب گفت:
نوازش دست یک استاد!!!!
معلمین عزیز!
داستان ذکر شده، حقیقتی بزرگ را در خود نهفته دارد، هستند دانش آموزانی که در فراز و نشیب زندگی (باتوجه به ظاهر نامناسب، عملکرد ضعیف، رفتار و گفتار نا پسند ) مانند تارهای فرسوده و بی ارزشی تصور می شوند که باید آنان را بازیچه ساخت، به حاشیه راند یا دور انداخت، معجزه انگاه اتفاق می افتد که دستهای معجزه گر و پیامبر گونه معلمی چون شما, با دست مهر، غبار را از روح آنان بر گیرد تا نغمه زیبایشان را به گوش جان برساند تا همگان به چشم یک انسان، انسانی متعالی به آنان بنگرند.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍀🍀 تقدیم به تمامی معلمان مهربان و تلاشگر  بمناسبت اوایل سال تحصیلی  جدید

#ارسالی  کرمشاهی

✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

گاهی فقط یک حرف...

بچه که بودم آرزو داشتم خیلی پولدار شوم! و اولین چیزی هم که می‌خواستم بخرم یک یخچال برای "ننه‌نخودی" بود.
ننه‌نخودی پیرزنِ تنهای محل ما بود که هیچ‌وقت بچه‌دار نشده بود. می‌گفتند جوان که بوده شاداب و سرحال بوده، سرخاب می‌زده، برای بقیه نخود می‌ریخته و فال می‌گرفته. پیر که شده، دیگر نخود نریخته؛ اما "نخودی" مانده بود تهِ اسمش. زمستان و تابستان آب‌یخ می‌خورد، ولی یخچال نداشت. مامان می‌گفت: "جگرش داغه!"

ننه برای خنک کردنِ جگرش، شبها راه می‌افتاد می‌آمد درِ خانه‌ی ما را می‌زد و یک قالب بزرگ یخ می‌گرفت. توی جایخیِ یخچالمان، یک کاسه داشتیم که اسمش "کاسه‌ی ننه‌نخودی" بود.
ننه با خانه‌ی ما ندار بود. درِ کوچه اگر باز بود بی‌در زدن می‌آمد تو، و اگر سرِ شام بودیم یک بشقاب هم می‌آوردیم برای او. با بابا رفیق بود! برایش شال‌گردن و جوراب پشمی می‌بافت و باهاش که حرف می‌زد توی هر جمله یک "پسرم" می‌گفت. سلام پسرم؛ خوبی پسرم؟ رنگت پریده پسرم؛ خداحافظ پسرم...

یک شبِ تابستان که مهمان داشتیم و توی حیاط جمع بودیم؛ ننه، پرده را کنار زد و آمد تو.
بچه‌ی فامیل که از ورود یکباره‌ی یک پیرزن کوچولوی موحنایی ترسیده بود، جیغ زد و گریه کرد. ننه به بچه‌ آبنبات داد. نگرفت، بیشتر جیغ زد.
بچه‌ را آرام کردیم و کاسه‌ی ننه نخودی را از توی جایخی آوردیم. بابا وقتی قالب یخ را می‌انداخت توی زنبیل ننه، آرام گفت: "ننه! از این به‌بعد در بزن!"
ننه، مکث کرد. به بابا نگاه کرد؛ به ما نگاه کرد و بعد بی‌حرف رفت.
و بعد از آن، دیگر پیِ یخ نیامد.

کاسه‌ی ننه‌نخودی ماند توی جایخی و روی یخش، یک لایه برفک نشست.
یک شب، کاسه را برداشتیم و با بابا رفتیم درِ خانه‌ی ننه.
در را باز کرد. به بابا نگاه کرد. گفت: "دیگه آبِ یخ نمی‌خورم، پسرم!"
قهر نکرده بود؛ ولی نگاهش به بابا غریبه شده بود. شبیه مادری شده بود که بچه‌هایش بی‌هوا برده باشندش خانه سالمندان. درِ خانه‌ی بابا را زدن برای ننه، شبیه کارت‌زدن بود برای ورود به شرکت خودش.
او توی خانه‌ی ما کاسه داشت، بشقاب داشت و یک "پسر".
برای اثبات مادرانگی‌اش به خودش و بقیه، نیاز داشت که کاری را بکند که بقیه‌ی مادرها مجاز به انجامش نبودند "بی‌در زدن به خانه‌ی پسرش رفتن"

یک در، یک درِ آهنی ناقابل، ننه را پرت کرد به دنیای خودش و این واقعیت تلخ را یادش آورده بود که "پسرش" ، پسرش نبوده!
ننه‌نخودی یک روز داغ تابستان مُـرد. توی تشییع‌جنازه‌اش کاسه‌ی یخ ننه را انداختیم توی کلمن و بابا قدِ یک پسرِ مادرمُرده، اشک ریخت و مدام آب یخ خورد. جگرش داغ شده بود.

یک حرف، یک عکس العمل، یک نگاه،... چقدر آثار به همراه دارد....

#ارسالی
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾