اندیشیدن تنها راه نجات

#پیش_بینی
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
چرا برخی فکر می‌کنند توانایی
#پیش_بینی #آینده را دارند؟


تفاوت کوچکی در دریافت زمان رخداد وقایع می‌تواند توضیح دهد چرا برخی افراد به این توانایی ذهنی خود اعتماد دارند.

در طول تاریخ کسانیکه بوده‌اند که ادعا داشتند می‌توانند وقایع را پیشبینی کنند. داشتن بصیرت از نظر علمی اثبات نشده است، اما تفاوت کوچکی در دریافت زمان رخداد وقایع می‌تواند توضیح دهد چرا برخی افراد به این توانایی ذهنی خود اعتماد دارند.

مطالعه‌ی انجام شده توسط محققان دانشگاه Yale، براساس پایه فیزیولوژی توهمات، نگاهی دقیق‌تر دارد به افرادی که فکر می‌کنند قدرت ماورا طبیعی پیشبینی آینده را دارند.

بصیرت یا توانایی پیشبینی دقیق و دیدن آینده از قرن ۱۹ مورد توجه دانشمندان و شک‌گراها بوده است. وجود شواهد بسیار نشان داده است که مغز انسان به هیچ وجه تحت تاثیر رخدادهای آینده قرار نمی‌گیرد.

در بسیاری از موقعیت‌ها، توانایی‌های ذهنی نتیجه‌ی یک فریب خودخواسته است، دقیقا همان حیله‌ای که حقه‌بازها و جادوگران قرن‌ها برای وانمود کردن به خواندن مغز و پیش‌گویی آینده استفاده کرده‌اند.

اما‌ ادعای همه‌ی کسانیکه توانایی پیشبینی آینده می‌کنند برای جلب توجه یا کسب درآمد نیست. با رد کردن این نظر که ممکن است این ادعا نشانه‌ای از وجود بیماری ذهنی باشد، می‌توانیم پی ببریم چرا این اعتقاد در ذهن افراد سالم ایجاد می‌شود.

برای درک پایه عصبی پیشبینی ذهنی، محققان از تستی استفاده کردند که پیشتر ارتباط بین زمان تغییر رنگ یک شکل و توانایی شخص برای پیشبینی تغییر آن شکل را نشان داده بود. اما این بار محققان عقاید داوطلبان‌را نیز در نظر گرفتند.

بیش از هزار داوطلب از Amayoo استفاده کردند، یک مرکز تجاری برای کارهایی که نیازمند میزان قابل‌توجهی از نیروی ذهنی هستند.

هرشخص باید به تصویر پنج مربع توخالی نگاه می‌کرد و سپس پیشبینی می‌کرد کدامیک از آن‌ها قرمز خواهد شد. پیرو حدسشان، آن‌ها باید ثبت می‌کردند که این پیشبینی درست است یا غلط و یا حتی اینکه فرصت پاسخ دادن نداشته‌اند.

محققان زمان ظاهر شدن مربع‌ها و تغییر رنگ آن‌ها را کاملا اتفاقی تنظیم کرده بودند، بدین معنی که برخی مواقع داوطلبان باید در کسری از ثانیه تصمیم خود را می‌گرفتند.

آزمایش دومی نیز طراحی شده بود تا توانایی داوطلبان را در تمییز زمان‌بندی تغییر رنگ و چشمک زدن صفحه آزمایش‌ها کنترل کنند. در ادامه آزمایش‌ها، شرکت‌کنندگان به پرسشنامه‌هایی پاسخ دادند که استعداد آن‌ها را در توهم و فکر کردن جادویی می‌سنجید.

بر اساس احتمالات انتظار می‌رفت از هر پنج داوطلب یک نفر قادر به پیش‌گویی باشد.

محققان دریافتند هنگامی که زمان داده شده برای حدس زدن کوتاه‌تر می‌شد، داوطلبان بیشتری ادعا می‌کردند که بهتر و درست‌تر حدس می‌زنند. در حقیقت بین آزمایش فکر کردن جادویی و افزایش اعتماد به پیشبینی در مدت زمان کوتاه، ارتباطی وجود داشت.

محققان‌ در مطالعه خود گزارش کردند:

ما دریافتیم افرادی که زمان‌های پیشبینی شده خود را با نتایج مشاهده شده اشتباه می‌گیرند، بیشتر افکار توهمی گزارش می‌کنند.

به نظر می‌رسد اگر رخدادها نزدیک به هم رخ دهند ترتیب مشاهده و پیشبینی یک رخداد با هم اشتباه گرفته می‌شوند.

Adam Bear  
یکی از محققان می‌گوید:

مانند این است که احساس کنید قرار است باران ببارد و سپس بارش قطره اول باران را حس کنید!
ممکن است قبل از آن که به طور آگاهانه بارش باران را حس کنید، افکار شما ناخودآگاهانه تحت تاثیر آن قطره باران باشد.

هر چند این یافته‌ها توضیح نمی‌دهد که چگونه برخی افراد ساعت‌ها و یا حتی سال‌ها قبل از وقوع یک رخداد آن را پیشبینی می‌کنند. اما تذکر محکمی، بر پایه‌ی نورولوژی، به کسانی است که بیش از اندازه به نیروی بصیرت خود اعتماد دارد.

مطالعات آینده ممکن است تفاوت بین اتصالات مغزی را کاملا آشکار کند. بدین ترتیب خواهیم فهمید چگونه مشاهدات و استدلال‌ها را برای ساخت شواهد ترکیب می‌کنیم، و یا چگونه ترتیب وقایع در مغز خودآگاه ما ثبت می‌شوند.

اگر نیروی ذهنی واقعا وجود داشت حتما تا کنون پاسخ این سوالات را داشتیم!

این مطالعه در
PNAS
منتشر شده است.

بن مایه ها :

https://www.sciencealert.com/a-difference-in-neural-timing-could-explain-why-some-people-think-they-re-psychic

https://www.pnas.org/content/114/40/10791.abstract




@AndisheKonim
​​❈ انقلاب پیشبینی ناپذیر است ‌— چرا باید تاریخ بخوانیم؟

تاریخ را نمی‌توان با تکیه به علت و معلول توضیح داد و نمی‌توان پیشگویی‌اش کرد، زیرا فاقد نظم معین است. نیروهای بسیار زیادی در کارند و کنش متقابل آن‌ها به قدری پیچیده است که حتی تغییرات ناچیزی در توان این نیروها و شیوه کنش متقابلشان می‌تواند تغییرات عظیمی در نتایج ایجاد کند. و این تمام ماجرا نیست. تاریخ چیزی است که آن را نظام آشفته (chaotic system) «سطح دوم» می‌نامند. نظام آشفته به دو شکل است. آشفتگی سطح اول آشفتگی‌ای است که به پیشبینی‌هایی که راجع به آن می‌شود واکنش نشان نمی‌دهد. مثلا آب و هوا یک نظام آشفته سطح اول است که اگرچه متاثر از عوامل بسیاری است، اما می‌توانیم الگوهای کامپیوتری‌ای بسازیم که تعداد هرچه بیشتری از این عوامل دخیل را بسنجد و پیشبینی‌های هواشناسی هرچه بهتری به دست دهد.
آشفتگی سطح دوم آن است که به پیشبینی‌هایی که درباره‌اش می‌شود عکس‌العمل نشان می‌دهد و برای همین هیچوقت نمی‌توان آن را به طور دقیق پیشبینی کرد. بازار مثالی از نظام آشفته سطح دوم است. اگر یک برنامه کامپیوتری تدوین کنیم که قیمت فردای نفت را با دقت صد در صد پیشبینی کند چه خواهد شد؟ بهای نفت بلافاصله به این پیشبینی عکس‌العمل نشان خواهد داد، در نتیجه این پیشبینی تحقق نمی‌یابد. اگر بهای جاری نفت بشکه‌ای ۹۰ دلار باشد و برنامه کامپیوتری دقیق ما پیشبینی کند که قیمت فردا به ۱۰۰ دلار خواهد رسید، تاجران برای خرید نفت هجوم خواهند برد تا بتوانند از این افزایش بهای پیشبینی شده سود ببرند. در نتیجه قیمت نفت به جای فردا همین امروز به بشکه‌ای ۱۰۰ دلار افزایش خواهد یافت. اما فردا چه خواهد شد؟ کسی نمی‌داند.
سیاست هم مثال دیگری از نظام آشفته سطح دوم است. بسیاری از مردم شوروی‌شناسان را به باد انتقاد می‌گیرند که چرا نتوانستند انقلاب‌های ۱۹۸۹ را پیشبینی کنند، و کارشناسان امور خاورمیانه را سرزنش می‌کنند که چرا نتوانستند انقلاب‌های بهار عربی را در سال ۲۰۱۱ پیشبینی کنند. این انتقادها غیرمنصفانه است. طبق تعریف، انقلاب پیشبینی ناپذیر است. انقلاب پیش بینی پذیر هرگز رخ نخواهد داد.
چرا نه؟ تصور کنید که در سال ۲۰۱۰ هستیم و یک کارشناس مجرب علوم سیاسی با همکاری یک نابغه کامپیوتر الگوریتم خطاناپذیری را ایجاد کرده‌اند که، با وصل شدن به یک دستگاه رابط جذاب، می‌تواند به عنوان «پیشگویی کننده انقلاب» به بازار عرضه شود. این‌ها خدمات خود را به رئیس جمهور مصر، حسنی مبارک، ارائه می‌کنند و در ازای یک پیش پرداخت سخاوتمندانه، به او می‌گویند که بر اساس پیشبینی‌هایشان در طول یک سال آینده انقلابی در مصر به وقوع خواهد پیوست. عکس‌العمل مبارک چه خواهد بود؟ او به احتمال قوی مالیات‌ها را پایین می‌آورد، میلیاردها دلار بین عموم شهروندان بذل و بخشش می‌کند، و برای محکم کاری نیروهای امنیتی خود را هم تقویت می‌کند. اقدامات پیشگیرانه کار خود را می‌کند. آن سال می‌آید و می‌رود و در کمال تعجب انقلابی رخ نمی‌دهد. مبارک اجرت پرداخت شده را طلب می‌کند و سر دانشمندان فریاد می‌زند: «الگوریتمتان بی‌ارزش است! من می‌توانستم به جای اینکه آن همه پول را تلف کنیم با آن یک قصر دیگر برای خودم بسازم!» اما دانشمندان در دفاع از خود می‌گویند: «انقلاب برای این رخ نداد که ما پیش‌گویی‌اش کردیم». مبارک، در حالی که به نگهبانان اشاره می‌کند آن‌ها را دستگیر کنند، می‌گوید: «پیشگویانی که چیزهایی را پیش‌گویی می‌کنند که رخ نخواهد داد؟ ... من می‌توانستم ده جور از این‌ها را در بازار قاهره با یک مشت پول خرد بخرم.»
پس چرا باید تاریخ بخوانیم؟ تاریخ، بر خلاف فیزیک یا اقتصاد، وسیله پیشبینی درست حوادث نیست. تاریخ را نه به این دلیل که بتوانیم آینده را پیشبینی کنیم بلکه برای این می‌خوانیم که افق دیدمان را گسترش دهیم و درک کنیم که وضعیت کنونی ما نه طبیعی است و نه اجتناب ناپذیر، و در نتیجه امکانات بسیار بیشتری از آنچه تصور می‌کنیم در برابر خود داریم. برای مثال، مطالعه اینکه چطور اروپاییان بر آفریقایی‌ها مسلط شدند ما را قادر می‌سازد درک کنیم که هیچ چیز طبیعی یا اجتناب ناپذیری در سلسله مراتب نژادی وجود ندارد، و این که دنیا ممکن است به گونه دیگری سازماندهی شود.

📕 برشی از کتاب انسان خردمند / یووال نوح هراری

@AndisheKonim

#انسان_خردمند #یووال_نوح_هراری #انقلاب #پیش_بینی