اندیشیدن تنها راه نجات

#طراحی
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
برای درک #ذهن باید #نورون_ها را بشناسیم ، واژگان مبهم کمکی نمی‌کنند!


زمانی که من در دانشگاه پپردین دانشجو بودم، ملزم به گذران درسی به نام روان‌شناسی فیزیولوژیک بودیم که امروزه علوم اعصاب شناختی نامیده می‌شود. این درس واقعا دید مرا در زمینه مطالعه ذهن باز کرد، زیرا استاد ما درل سی دیرمور بود که یکی از بهترین‌ها در تفسیر واضح مطالب علمی است که تا کنون دیده‌ام. او موشکافانه به اعماق مغز می‌پرداخت تا ساختار اساسی تمام افکار و رفتارهای ما را توضیح دهد: نورون (عصب یا یاخته عصبی) .
پیش از این که من بدانم نورون‌ها چگونه کار می‌کنند، در مورد آنچه در سر افراد می‌گذرد به توضیح با واژه‌های مبهمی قانع بودم. واژه‌هایی مانند "فکر کردن" یا " پردازش" یا "یادگیری" یا "فهمیدن" راضی بودم که باهم در زیر عنوان "ذهن" جمع می‌شدند، گویی که این‌ها عواملی علّی فرایندهای مغز بودند. چنین نیست؛ این‌ها تنها واژه‌هایی برای توصیف یک فرایند هستند که خود نیازمند توضیح عمیق‌تری است.

در اوایل قرن بیستم جولین هاکسلی، زیست‌شناس بریتانیایی، توضیح مبهم فیلسوف فرانسوی، هنری برگسون، برای حیات را به تمسخر گرفت. او گفته بود که élan vital (نیروی حیاتی) علت حیات است که به گفته هاکسلی مانند این است که بخواهیم موتور بخار روی ریل را با گفتن این که به وسیله لوکوموتیف (نیروی لوکوموتیو) پیش می‌رود توضیح دهیم.

داوکینز چنین تشبیهی را برای دست انداختن توضیح طراحی هوشمند در مورد حیات به کار برد. گفتن این که چشم، باکتری تاژک یا DNA "طراحی شده‌اند" هیچ چیز به ما نمی‌گوید. دانشمندان می‌خواهند بدانند که این‌ها چگونه طراحی شده‌اند، چه نیروهایی در کار بوده‌اند، چگونه فرایند رشد و ارتقا به پیش رفته است و چیزهایی شبیه این.

داوکینز یک تاریخ خیالی را تصور کرد که در آن اندرو هاکسلی و الن کودکین، برندگان نوبل برای دریافتن بیوفیزیک مولکولی در سیگنال‌های عصبی با یک دیدگاه خلقت‌گرایانه این مساله را به " انرژی عصبی" نسبت می‌دادند.

ما نیز با الهام از گفتمان طنز داوکینز می‌توانیم تاریخ را به گونه‌ی دیگری تصور کنیم. تصور کنید که دیوید هوبل و تورستن وایزل ( برندگان نوبل در سال ۱۹۸۱ برای پژوهش‌های پیشگامانه در مورد مداربندی مغز و شناسایی شیمی-اعصاب بینایی)، به جای این که سال‌ها به موشکافی در سطح مولکولی و سلولی بپردازند تا بفهمند که مغز چگونه فوتون‌های نور را به سیگنال‌های عصبی تبدیل می‌کند، خیلی ساده می‌گفتند که کار نیروی روان است:

🤵🏻‍♂ + ببین هوبل، این مساله که چگونه فوتون‌ها به نور تبدیل میشن خیلی آزاردهنده و طاقت‌فرساست. من که نمی‌تونم بفهمم چطوری میشه، تو میتونی؟

🙍🏼‍♂- نه وایزل عزیز، منم نمیفهمم. گذاشتن الکترود در مغز میمون‌ها هم کار حوصله سر بری هست، جون به لب میشم تا الکترود رو در مکان درست بذارم. چرا به جای این کارا نگیم که فوتون توسط نیروی روان تبدیل به سیگنال عصبی می‌شه؟

🤵🏻‍♂ + احسنت!

نیروی روان چه توضیحی ارائه می‌دهد؟ هیچ! مانند این است که برای توصیف موتور خودرویتان بگوید با نیروی احتراق کار می‌کند که این گفته چیزی در مورد فرایندهایی که واقعا درون سیلندر موتور خودرو اتفاق می‌افتد به شما نمی‌گوید: یک پیستون مخلوط بخار سوخت و هوا را فشرده می‌کند، سپس جرقه شمع باعث انفجار می‌شود که پیستون را به پایین هل می‌دهد و پیستون نیز بازوی میل لنگ را می‌چرخاند که به شفت متصل است و چرخش از طریق دیفرانسیل به چرخ‌های خودرو منتقل می‌شود.
زمانی که می‌گویم ذهن آن چیزی است که مغز انجام می‌دهد منظورم این است. نورون و کُنش‌هایش در روانشناسی همانند اتم و گرانش در فیزیک هستند. برای فهمیدنِ باور، ما باید بفهمیم نورون‌ها چگونه کار می‌کنند.

#مایکل #شرمر

#The_Believing_Brain

ترجمه‌ی : #یاسر #سلیمی


#کارکرد_مغز #ذهن #خلقت_گرایی #طراحی_هوشمند #علوم_اعصاب_شناختی




@AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
#آکینتوپسیا! همچنین به عنوان akinetopsia مغزی یا نابینایی حرکتی شناخته می شود، اصطلاحی است که توسط Semir Zeki برای توصیف یک اختلال عصبی بسیار نادر معرفی شد. این اختلال در تعداد معدودی از موارد پزشکی ثبت شده است. حالا این چیه؟ @AndisheKonim ادامه در…
ادامه‌ی پست فوق 👆👇

فرد دچار این سندروم،  قادر به دیدن اشیاء ثابت بدون مشکل است، اما نمی تواند حرکت را در میدان بینایی خود درک کند

یعنی اگر‌ من جلوی شما روی صندلی نشسته باشم میتوانید من را ببینید، ولی اگر حرکت کنم و به سمت شما بیایم و جلوی شما بایستم شما کل حرکت من را نمیبینید، چیزی که میبینید این خواهد بود که من روی صندلی نشستم غیب میشوم جلوی شما ظاهر میشوم، یعنی حرکت کردن من را نمیبینید، فقط زمانی که ثابت هستم من را میبینید.
درکل هر چیزی که حرکت میکند را نمیبینید فقط چیزهای ثابت را میبینید.
این میتواند همیشگی باشد یا گاهی برای فرد رخ داهد. مثلا وقتی اتوبوس ایستاده شما آن را میبینید اگر شروع به حرکت کند دیگر آن را نمیبینید! این خیلی خطرناک است و به راحتی میتواند منجر به کشته شدن یک فرد در روند زندگی عادی شود، خصوصا در خیابان.

اگر فرض کنیم خدا موقع خلق این چنین آدمی مست شراب انگور نبوده آنگاه باید بگوییم که این سندرم نتیجه آسیب به ناحیه بینایی V5 است که سلول‌های آن برای تشخیص حرکت بینایی جهت‌دار تخصصی هستند. درجات مختلفی از آکینتوپسی وجود دارد: از دیدن حرکت به‌عنوان قاب‌های یک حلقه سینما، تا ناتوانی در تمایز هر حرکتی.
در حال حاضر هیچ درمان یا درمان موثری برای آکینتوپسی وجود ندارد.


اطلاعات بیشتر و اینجا

#طراحی_خاک‌_برسری



@AndisheKonim
#اشکالات #برهان #نظم
#رد #طراحی #هوشمند


شرح نامحتمل ها



برخی میگویند به وجود آمدن جانداران و حیات و یا پروتئین ها توسط انتخاب طبیعی و بدون یک طراح هوشمند همانقدر احتمال دارد که بادی به انبار قراضه‌دانی بوزد و از آن یک هواپیما ساخته شود!

من گفتم فیزیک بررسی اشیاي ساده است، این هم ممکن است ابتدا غیرعادي به نظر بیاید. فیزیک ظاهراً موضوع پیچیده اي است زیرا درك مفاهیم آن براي ما آسان نیست. ذهن ما طوري ساخته شده که شکار و جمع آوري، جفتگیري و پرورش کودك را درك کند؛ جهانی با اجسام متوسط که با سرعت متوسط در سه بعد درحرکت‌اند، ولی بدن ما براي درك اندازه‌هاي خیلی کوچک و خیلی بزرگ ابزار لازم را ندارد، درك چیزهایی که استمرار آنها هزارم ثانیه یا میلیونها سال طول میکشد؛ ذراتی که مکان  
خاصی ندارند؛ نیروها و میدانهاي غیرقابل رؤیت یا غیرقابل لمس که فقط از روي اثرشان شناخته میشوند، براي ما مشکل است.  

به نظر ما فیزیک بغرنج است چون فهم آن سخت است و کتابهاي فیزیک پر از محاسبات ریاضی است. ولی اجسامی که فیزیکدانان بررسی میکنند، عمدتاً چیزهایی ساده اند. آنها ابري از گاز یا ذراتی بسیار ریز، یا تکه‌اي از یک ماده‌اي همگن مانند بلور با یک الگوي اتمی بینهایت مکرر هستند. این اجسام، لااقل بر اساس معیارهاي زیستشناسی، ساختار پیچیدهاي ندارند. حتی اجسام بزرگ فیزیکی مانند ستاره‌ها هم از آرایه‌اي نسبتاً محدود از اجزا تشکیل‌ شده‌اند که به‌طور کم‌وبیش تصادفی کنار هم مرتب شده‌اند. رفتار اشیاي فیزیکی غیربیولوژیک آنقدر ساده است که میشود آنها را با زبان ریاضی تشریح کرد و به همین دلیل کتابهاي فیزیک پر از محاسبات ریاضی است.....

خوانش بیشتر : 👉




@AndisheKonim
#دگرگونش

دگرگونش (فرگشت) به معنای کامل شدن نیست، بلکه مفهوم آن تغییر و تحول تدریجی موجودات زنده به سمت سازگاری و انطباق بیشتر با محیط زیست می باشد. دگرگونش آینده نگر نیست و خدف غایی ندارد و در کارهای پیشین خود بازنگری نمی کند.

مثال های زیادی از نقص های دگرگونش(تکاملی) در جانوران به چشم می خورد که همه در تقابل با ادعاهای مدعیان طراحی هوشمند می باشند. از جمله ی این نقص ها وجود نقطه ی کور در شبکیه ی چشم انسان می باشد. در چشم انسان و سایر نخستی ها اعصاب بینایی در جلوی شبکیه تجمع پیدا می کنند و از نقطه ای به پشت چشم می روند که سبب می شود در آن نقطه سلول گیرنده ی نوری وجود نداشته باشد و به آن نقطه ی کور می گویند. (شبکیه ی چشم اختاپوس نقطه ی کور ندارد).

اما در ویدیوی زیر که بخشی از یک مستند علمی می باشد، پدیده ی جالب دیگری را می بینیم که در خیلی از جانوران از جمله خود ما و زرافه مشترک است. نقصی تکاملی به نام "عصب بازگشتی حنجره". می بینیم که چطور تکامل در طول 400 میلیون سال این عصب مهم را از ماهی ها تا ما و زرافه ها انتقال داد اما این کار را به طرز خیره کننده ای اشتباه و غیرماهرانه انجام داد. اشتباهی که حتی بدترین مهندسان هم مرتکب نخواهند شد!

با ریچارد داوکینز و جوی ریدنبرگ (آناتومیست تطبیقی) در تشریح این مسئله همراه باشید.

#دگرگونش(فرگشت) #طراحی_هوشمند


@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیشنهاد ویژه

#طراحی #هوشمندانه یا #ابلهانه؟!
زبان کليپ انگلیسی با زیرنویس پارسی


#نیل #دگراس #تایسون، اختر فیزیکدان برجسته امریکایی توضیح می‌دهد که چگونه خداباوران با غض نظر از معایب و کاستی‌های جهان و موجودات زنده، سعی می‌کنند باور به خدای موهومشان را موجه جلوه دهند!
ايشان يك دانشمند است و بنابر يافته هاى علمى اين موضوع را مطرح ميكند و كسى نميتواند ايرادى بر ايشان بگيرد كه از روى غرض يا بيسوادى اين مطالب ابراز كرده است.


#اندیشه_کنیم


@AndisheKonim
#طراحی #هوشمند یا #انتخاب #طبیعی؟
برگرفته از بیولوژی #کمپبل


به چند دلیل، طبیعت پر است از جاندارانی که به نظر می‌رسد برای تکمیل چرخه زندگی خود به طور ایده‌آل و بدون نقص، مهندسی نشده‌اند. انتخاب طبیعی تنها قادر به عمل بر انواعی است که در جمعیت وجود دارد. انتخاب طبیعی فقط می‌تواند فنوتیپ‌های شایسته‌تر از میان فنوتیپ‌های فعلی موجود در جمعیت را انتخاب کند و این فنوتیپ‌ها لزوما ویژگی‌های ایده‌آل ندارند. بنابراین بر حسب نیاز، الل‌های سودمند جدید به وجود نمی‌آیند. فرگشت در حصار پیشینه تاریخی خود، محدود شده است. هر گونه وارث نسلی است که طی نسل‌های متمادی و در نتیجه‌ وقوع اصلاحات در اشکال نیایی به او رسیده است. فرگشت نمی‌تواند به طور کامل، اشکال و صفات اجدادی خود را از بین ببرد و ساختارهای جدیدی را به وجود آورد بلکه به جای آن تغییراتی را که در ساختارهای قبلی در جهت سازش بهتر با محیط ایجاد می‌کند. برای مثال ما می‌توانیم تصور کنیم که بعضی از گونه‌های پرندگان، همان‌طور که از بال‌هاشان برای پرواز سریع سود می‌برند، به جای دو پا دارای چهار پا باشند تا بتوانند سریع‌تر بدوند. اما پرندگان از نسل خزندگان به شمار می‌روند که تنها دوجفت اندام حرکتی داشتند. در پرندگان، جفت اندام‌های حرکتی جلویی، تبدیل به اندام پروازی شده است و جفت اندام عقبی برای حرکت روی زمین سازماندهی شده است. سازگاری‌ها اغلب بر اساس سود و زیان تعیین می‌شوند. هر جاندار باید اعمال مختلفی را انجام دهد. خوک‌های دریایی بخشی از زمان‌شان را بر روی صخره‌ها سپری می کنند، اگر این جانوران به جای باله‌های شنای خود، پا داشتند قطعا می‌توانستند راه بروند. اما از طرفی دیگر نمی‌توانستند به خوبی قبل شنا کنند. ما انسان‌ها، توانایی زیادی در برداشتن اجسام با دست‌هامان داریم و همچنین دارای پاهای انعطاف‌پذیری نیز می‌باشیم. اما این خصوصیات ما را برای عوارضی، چون پیچ خوردن دست و پا، پارگی زردپی و در رفتگی مفاصل، مستعد‌تر می‌سازد. بنابراین به خاطر داشتن چابکی و انعطاف‌پذیری به ناچار مقداری از استحکام ساختاری بدن‌مان کاسته شده است. همچنین صداهایی که یک قورباغه برای جلب توجه جفت از خود در می‌آورد ممکن است مهمانان ناخوانده‌ای را نیز از اطراف جذب کند که می‌تواند خفاشی باشد که به دنبال شکار غذا است. انتخاب طبیعی، شانس و محیط بر یکدیگر برهم کنش دارند. رویدادهای تصادفی روی تاریخچه فرگشتی بعدی جمعیت‌ها‌ اثر می‌گذارند. به عنوان مثال وقتی طوفانی می‌وزد، حشرات و پرندگان را صدها کیلومتر از فراز یک اقیانوس به یک جزیره منتقل می‌کند. طوفان لزوما گونه‌ها یا اعضای متعلق به یک گونه را که متناسب با محیط جدید هستند منتقل نمی‌کند، بنابراین همه الل‌هایی که در خزانه جمعیت جدید وجود دارند، الزاما شایستگی بهتر و بیشتری نسبت به الل‌های قبلی برای زندگی در محیط جدید ندارند. علاوه بر این، شرایط محیطی در یک منطقه معین ممکن است به صورتی غیرقابل پیش‌بینی از سالی به سال دیگر تغییر کند و شرایط محیطی جدید مجددا برای تطابق کامل جاندار و محیط خود محدودیت ایجاد نماید. با این محدودیت‌هایی که ذکر شد، فرگشت نمی‌تواند جانداران کامل و بدون نقصی را به وجود آورد و مهندسی شده نیست. بنابراین ما می‌توانیم عیب‌های فراوانی را در جاندارانی که فرگشت می‌یابند، پیدا کنیم.




@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ثابت های #کیهانی
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

#ضرورت ، #شانس یا #طراحی



@AndisheKonim
#طراحی #هوشمند


🔷طراحی هوشمند (به انگلیسی: Intelligent design) یا آفرینش هوشمند، (ذات بینهایت) یک باور شبه‌علمی است؛ که ادعا می‌کند موجودات زنده و ویژگی‌های خاصی از جهان تنها توسط یک طراح هوشمند قابل توضیح هستند.
🔷طرفداران این باور عقیده دارند که شواهد تجربی علم زیست‌شناسی و نیز برهان‌های ریاضی موید این ادعا است که جهان توسط یک خالق هوشمند ساخته شده‌است.
برخی استدلال های این افراد عبارتند از:
🔷پیچیدگی‌های غیرقابل فروکاست و اجزای مرتبط
بعضی دستگاه‌های دارای اجزای متعدد، دارای این ویژگی هستند که فقط و فقط در صورت وجود تک تک اجزای‌شان قادر به کار کردن هستند، به شکلی که شما نمی‌توانید یکی از اجزای آن‌ها را از آن‌ها جدا کرده و دستگاه کماکان قادر به کار کردن باشد. به عنوان مثال می‌توانید یک موتور خودرو را در نظر بگیرید که برای حرکت نیازمند تمامی اجزای خود است.
👈ریچارد داوکینز در پاسخ می‌نویسد:
«این پرسش‌ها که «نصف یک چشم به چه کار می‌آید؟» یا «نصف یک بال به چه کار می‌آید؟» نمونه‌هایی از برهان «پیچیدگی فرونکاستنی» هستند. یک واحد کارکردی را هنگامی دارای پیچیدگی فرونکاستنی می‌دانیم که برداشتن یکی از اجزای آن واحد، موجب اختلال کلی در کارکرد آن شود. این برهان فرض می‌گیرد که چشم و بال پیچیدگی فرونکاستنی دارند. اما همین که یک لحظه بیندیشیم، بی‌درنگ مغالطه را درمی یابیم. اگر عدسی چشم یک بیمار مبتلا به آب مروارید را با جراحی برداریم، او دیگر بدون عینک نمی‌تواند تصاویر را به وضوح ببیند، اما آن قدر بینایی دارد که با درخت برخورد نکند یا از صخره فرونیفتد. درست است که داشتن نصف بال، به خوبی داشتن یک بال کامل نیست، اما مسلماً از بال نداشتن بهتر است.
🔷ثابت‌های فیزیکی تنظیم شده
هواداران آفرینش هوشمند استدلال می‌کنند که ثابت‌های فیزیکی جهان هستی، مانند ثابت کیهان شناختی، ثابت گرانش، ثابت ساختار ریز، سرعت نور و ثابت پلانک به شکلی کاملاً دقیق تنظیم شده‌اند به نحوی که اگر مقادیرشان اندکی با آنچه که هست متفاوت بود، حیات به شکل کنونی‌اش پدید نمی‌آمد.
🔷انتقاد نسبت‌به حوزه‌هایی که هنوز بی‌پاسخ‌اند
با پیشرفت زیست‌شناسی، منتقدان توجه خود را به سیستم‌های پیچیده سلولی مانند سیستم ایمنی و ساختارهای پیچیده مولکولی مانند موتور تاژک باکتری‌ها معطوف کردند. با اینکه شیوهٔ فرگشت پیچیده‌ترین سیستم‌های زیستی شناخته شده یا در دست تحقیق است. در مقابل مدافعان فرگشت، این انتقاد را نوعی مغالطه توسل به جهل می‌دانند.

بن‌مایه : کتاب پندار خدا اثر ریچارد داوکینز


@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آیا #نظریه #طراحی #هوشمند Intelligent Design با نظریه داروین قابل جمع است ؟


@AndisheKonim
#طراحی_هوشمند


🐒 چرا ایده «طراحی هوشمند» علمی نیست و از طرف جامعه علمی یک نوع شیادی و کلاهبرداری محسوب می‌شود؟



یکی از شگردهای مدافعین ایده شبه‌علمی «طراحی هوشمند» برای پوشاندن قامت علمی به مدعیات بی‌اساس آن، تخطئه روشمندی علمی است.

به گزارش انجمن پیشبرد علوم آتئیست ها و اگنوستیک های ایران، کل این استدلال بر این استوار است که اگر نشان دهیم بعضی گزاره‌های کیهان‌شناسی مثل بیگ‌بنگ، یا تئوری تورم کیهانی، که از توافق و اجماع جامعه علمی برخوردارند آزمون‌ناپذیرند، به شکلی اتوماتیک مدعیات آزمون‌ناپذیر آنها در مورد وجود موجود موهوم و حتی برای خودشان ناشناخته‌ای به نام «طراح هوشمند» که در واقع نام شیک‌تری برای خدای حفره‌هاست تایید علمی می‌شوند!؟

به عنوان نمونه بر شرط ابطال‌پذیری انگشت می‌گذارند و به نقد فلان دانشمند یا فیلسوف استناد می‌کنند تا برای علمی جلوه دادن ایده شبه‌علمی «طراحی هوشمند» که ابطل‌ناپذیر است راه را هموار کنند، در حالیکه به این موضوع توجه نمی‌کنند که نقدهای یادشده یا رد شده‌اند، یا پاسخ داده شده‌اند و حتی اگر هنوز هم نقدی بر شرط ابطال‌پذیری وارد باشد، این شرط همچنان در جامعه علمی با اجماع بالا از معتبرترین اصول فلسفه علم بوده و برای بررسی علمی یا غیرعلمی بودن گزاره‌ها مورد استفاده است.

نمونه دیگر اینکه در لیست کردن مثال‌ها برای گزاره‌های تست‌ناپذیر اشاره به فرضیه‌های چندکیهانی می‌کنند، انگار که چون آنها با آنکه آزمون‌ناپذیرند، علمی محسوب می‌شوند، پس ایده شبه‌علمی «طراحی هوشمند» را هم می‌توان علمی حساب ‌کرد؛ ولی به این توجه نمی‌شود که خود این فرضیه‌ها حتی در بین محافل علمی هم از اجماعی برخوردار نیستند.

از آن مهم‌تر پشتوانه چنین تئوری‌ها و فرضیه‌های علمی یادشده، بسیاری از تئوری‌های علمی قبلی آزموده‌شده و استنتاجات و استدلال‌های ریاضیاتی قوی است. برای هر یک از آنها تا بحال کلی مقالات در ژورنال‌های معتبر علمی به چاپ رسیده است. دیگر اهمیت نمی‌دهند و نمی‌پرسند که پشتوانه ایده بی‌اساس و شبه‌علمی «طراحی هوشمند» چیست؟ آیا یک مقاله در تایید آن در یک ژورنال معتبر علمی وجود دارد؟

از این گذشته ابطال‌پذیری و آزمون‌پذیری فقط یکی از شروط علمی بودن گزاره ایست، و در حالت ایده‌آل تمام 8 شرط زیر برای علمی بودن یک گزاره‌ می‌بایست برآورده شود، و هرچه گزاره‌ای شروط کمتری را برآورده کند از اعتبار علمی کمتری برخوردار است:

1) انسجام
2) صرف جویی (تیغ اوکام)
3) فایده‌پذیری (امکان پیش‌بینی داشته باشد)
4) آزمون‌پذیری تجربی و ابطال‌پذیری
5) تکرارپذیری مشاهدات
6) پویایی و اصلاح‌پذیری
7) پیش‌روندگی (تصحیح تئوری‌های قبلی)
8) موقتی بودن یا احتمالی بودن

ایده شبه‌علمی «طراحی هوشمند» هیچ‌یک و تاکید می‌شود که هیچ‌یک از شروط فوق را برآورده نمی‌کند.

طرفداران و....

ادامه مطلب :

http://en.iraaaas.com/?p=8253


@AndisheKonim
#طراحی #هوشمند


🔷طراحی هوشمند (به انگلیسی: Intelligent design) یا آفرینش هوشمند، (ذات بینهایت) یک باور شبه‌علمی است؛ که ادعا می‌کند موجودات زنده و ویژگی‌های خاصی از جهان تنها توسط یک طراح هوشمند قابل توضیح هستند.
🔷طرفداران این باور عقیده دارند که شواهد تجربی علم زیست‌شناسی و نیز برهان‌های ریاضی موید این ادعا است که جهان توسط یک خالق هوشمند ساخته شده‌است.
برخی استدلال های این افراد عبارتند از:
🔷پیچیدگی‌های غیرقابل فروکاست و اجزای مرتبط
بعضی دستگاه‌های دارای اجزای متعدد، دارای این ویژگی هستند که فقط و فقط در صورت وجود تک تک اجزای‌شان قادر به کار کردن هستند، به شکلی که شما نمی‌توانید یکی از اجزای آن‌ها را از آن‌ها جدا کرده و دستگاه کماکان قادر به کار کردن باشد. به عنوان مثال می‌توانید یک موتور خودرو را در نظر بگیرید که برای حرکت نیازمند تمامی اجزای خود است.
👈ریچارد داوکینز در پاسخ می‌نویسد:
«این پرسش‌ها که «نصف یک چشم به چه کار می‌آید؟» یا «نصف یک بال به چه کار می‌آید؟» نمونه‌هایی از برهان «پیچیدگی فرونکاستنی» هستند. یک واحد کارکردی را هنگامی دارای پیچیدگی فرونکاستنی می‌دانیم که برداشتن یکی از اجزای آن واحد، موجب اختلال کلی در کارکرد آن شود. این برهان فرض می‌گیرد که چشم و بال پیچیدگی فرونکاستنی دارند. اما همین که یک لحظه بیندیشیم، بی‌درنگ مغالطه را درمی یابیم. اگر عدسی چشم یک بیمار مبتلا به آب مروارید را با جراحی برداریم، او دیگر بدون عینک نمی‌تواند تصاویر را به وضوح ببیند، اما آن قدر بینایی دارد که با درخت برخورد نکند یا از صخره فرونیفتد. درست است که داشتن نصف بال، به خوبی داشتن یک بال کامل نیست، اما مسلماً از بال نداشتن بهتر است.
🔷ثابت‌های فیزیکی تنظیم شده
هواداران آفرینش هوشمند استدلال می‌کنند که ثابت‌های فیزیکی جهان هستی، مانند ثابت کیهان شناختی، ثابت گرانش، ثابت ساختار ریز، سرعت نور و ثابت پلانک به شکلی کاملاً دقیق تنظیم شده‌اند به نحوی که اگر مقادیرشان اندکی با آنچه که هست متفاوت بود، حیات به شکل کنونی‌اش پدید نمی‌آمد.
🔷انتقاد نسبت‌به حوزه‌هایی که هنوز بی‌پاسخ‌اند
با پیشرفت زیست‌شناسی، منتقدان توجه خود را به سیستم‌های پیچیده سلولی مانند سیستم ایمنی و ساختارهای پیچیده مولکولی مانند موتور تاژک باکتری‌ها معطوف کردند. با اینکه شیوهٔ فرگشت پیچیده‌ترین سیستم‌های زیستی شناخته شده یا در دست تحقیق است. در مقابل مدافعان فرگشت، این انتقاد را نوعی مغالطه توسل به جهل می‌دانند.

بن‌مایه : کتاب پندار خدا اثر ریچارد داوکینز


@AndisheKonim
🔴طراحی هوشمند

🔷طراحی هوشمند (به انگلیسی: Intelligent design) یا آفرینش هوشمند، (ذات بینهایت) یک باور شبه‌علمی است؛ که ادعا می‌کند موجودات زنده و ویژگی‌های خاصی از جهان تنها توسط یک طراح هوشمند قابل توضیح هستند.
🔷طرفداران این باور عقیده دارند که شواهد تجربی علم زیست‌شناسی و نیز برهان‌های ریاضی موید این ادعا است که جهان توسط یک خالق هوشمند ساخته شده‌است.
برخی استدلال های این افراد عبارتند از:
🔷پیچیدگی‌های غیرقابل فروکاست و اجزای مرتبط
بعضی دستگاه‌های دارای اجزای متعدد، دارای این ویژگی هستند که فقط و فقط در صورت وجود تک تک اجزای‌شان قادر به کار کردن هستند، به شکلی که شما نمی‌توانید یکی از اجزای آن‌ها را از آن‌ها جدا کرده و دستگاه کماکان قادر به کار کردن باشد. به عنوان مثال می‌توانید یک موتور خودرو را در نظر بگیرید که برای حرکت نیازمند تمامی اجزای خود است.
👈ریچارد داوکینز در پاسخ می‌نویسد:
«این پرسش‌ها که «نصف یک چشم به چه کار می‌آید؟» یا «نصف یک بال به چه کار می‌آید؟» نمونه‌هایی از برهان «پیچیدگی فرونکاستنی» هستند. یک واحد کارکردی را هنگامی دارای پیچیدگی فرونکاستنی می‌دانیم که برداشتن یکی از اجزای آن واحد، موجب اختلال کلی در کارکرد آن شود. این برهان فرض می‌گیرد که چشم و بال پیچیدگی فرونکاستنی دارند. اما همین که یک لحظه بیندیشیم، بی‌درنگ مغالطه را درمی یابیم. اگر عدسی چشم یک بیمار مبتلا به آب مروارید را با جراحی برداریم، او دیگر بدون عینک نمی‌تواند تصاویر را به وضوح ببیند، اما آن قدر بینایی دارد که با درخت برخورد نکند یا از صخره فرونیفتد. درست است که داشتن نصف بال، به خوبی داشتن یک بال کامل نیست، اما مسلماً از بال نداشتن بهتر است.
🔷ثابت‌های فیزیکی تنظیم شده
هواداران آفرینش هوشمند استدلال می‌کنند که ثابت‌های فیزیکی جهان هستی، مانند ثابت کیهان شناختی، ثابت گرانش، ثابت ساختار ریز، سرعت نور و ثابت پلانک به شکلی کاملاً دقیق تنظیم شده‌اند به نحوی که اگر مقادیرشان اندکی با آنچه که هست متفاوت بود، حیات به شکل کنونی‌اش پدید نمی‌آمد.
🔷انتقاد نسبت‌به حوزه‌هایی که هنوز بی‌پاسخ‌اند
با پیشرفت زیست‌شناسی، منتقدان توجه خود را به سیستم‌های پیچیده سلولی مانند سیستم ایمنی و ساختارهای پیچیده مولکولی مانند موتور تاژک باکتری‌ها معطوف کردند. با اینکه شیوهٔ فرگشت پیچیده‌ترین سیستم‌های زیستی شناخته شده یا در دست تحقیق است. در مقابل مدافعان فرگشت، این انتقاد را نوعی مغالطه توسل به جهل می‌دانند.
منابع: کتاب پندار خدا_ریچارد داوکینز و ویکیپدیای فارسی

#طراحی_هوشمند

@AndisheKonim
#طراحی #هوشمند

کنش‌گر انگاری (Agenticity): آیا همیشه طرح و هدفی در کار است؟

یک انسان وار  را در دشت های آفریقا متصور شوید ، که صدای خش خشی در میان علف‌ها می‌شنود،  آیا این صدا نشان از یک شکارچی خطرناک است یا فقط صدای باد است؟

بین این دو در چند سطح مختلف تفاوت مهم وجود دارد که البته مرگ و زندگی یکی از آن‌هاست. اما به این نکته دقت کنید که تفاوت مهم دیگری وجود دارد: “باد” نمایانگر یک نیروی بیجان است، در حالی که “شکارچی خطرناک” یک کنش‌گر هدفمند است. بین یک نیروی بیجان و یک کنش‌گر هدفمند تفاوت بسیار بزرگ است. بیشتر حیوانات می‌توانند به صورت سطحی (اما حیاتی) در سطح مرگ و زندگی تفاوت رو تشخیص دهند، اما ما کاری می‌کنیم که دیگر حیوانات نمی‌کنند
مسئله پيچيدگی ،#انتخاب #طبیعی و خلقت
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
آيا تاكنون شگفت‌زده نشده‌ايد كه چرا در موضوعات علمی، فرگشت يك مسئله داغ و مهم است؟

درست است ، زیرا فرگشت درتناقض با داستان آفرينش و خلقتگرایی مورد نظر ادیان است ، اما بسياري از يافته‌‌هاي نوين ديگر نيز با كتاب ادیان تناقض دارند.
پس چرا فرگشت به‌ويژه داغ‌تراز همه است؟

پاسخ در مسئله پيچيدگي يافت مي‌شود، به‌ويژه پيچيدگي زندگي يا حيات روي زمين - مسئله‌ای كه فرگشت با انتخاب طبیعی بسيار خوب آن‌ را حل نمود.

فرگشت با گزينش‌طبيعي نه ‌تنها باورهاي ديني را از جا كند ، بلكه درخت انديشه « ويژه بودن انسان‌ها و جدا بودن انسان‌ها از جانوران ديگر را» به‌طور كامل نابود کرد ، یعنی فلسفه انسان محوری یا انسان مرکزی را .

پيچيدگي جهان و به‌ويژه زندگي و پيچيدگي حيات روي زمين، گويا وجود طراح را براي بيشتر مردم ضروري مي‌سازد . اين افراد مي‌گويند : « دمت‌گرم، شايد نتوانم بدانم كه خدا چگونه است يا چه‌مي‌خواهد و چه‌مي‌انديشيد، ولي نمي‌توانم باوركنم كه اين درخت يا موش يا بدن انسان و... شانسي و تصادفي خودشان را به‌هم چسبانده باشند» ؛

يك وقتي كسي اين انديشه را باگذشتن يك گردباد از ميان انبار اسقاط و قراضه و سرهم شدن يك هواپيمای ۷۴۷ مقايسه كرده بود.
در بيشتر تاريخ و پيشينه انسان‌ها گويا اين ‌دو تنها گزينه‌ها بوده‌اند : « خدا یا شانس و تصادف!!»

با فرض اين‌دوگزينه‌ نبايد شگفت‌زده بود كه بيشتر مردم به‌وجود يك طراح اعتقاد پيدا كنند. ولي در ۱۲۳۸ خورشيدي (۱۸۵۹ميلادی) چارلز داروين طبيعت‌گراي انگليسي تئوري فرگشت به‌وسيله #انتخاب_طبيعي را منتشر ساخت. ناگهان مردم ديگر داراي سه گزينه شدند ! دیگر نیاز نبود فقط از بین طراح (خدا) و #تصادف یکی را انتخاب کنند حالا یک گزینه جدید و کارآمد پیش رو دارند که به راحتی مسئله پیچیدگی در طبیعت را حل میکند : انتخاب طبیعی ، و این گونه طومار #خلقت و #طراحی برای همیشه در هم پیچیده شد درست مثل فلسفه انسان مرکزی بعد از گالیله و کوپرنیک
https://goo.gl/DB4pVV

#خلقت

آيا جهان نشانه اي از طراحي دارد؟

قسمت اول
.
آفرينش گراها، بر پايه تعريف، به "معجزه ي آفرينش" باور دارند.
آفرينش گراها با سند گرفتن از استدلال "علت نخست" ادعا دارند تنها بودن ماده فيزيكي در بيگ بنگ، مداخله يك نيروي فراطبيعي را ثابت مي كند.
آفرينش گرایان مي گويند، ماده نمي تواند خودش را بيافريند.
پس جهان هستي ميبايستي بدست نيرويي فراطبيعي آفريده شده باشد، كه با قوانين فيزيكي محدود نميشود.
در بخش پيشين، پيش فرض هاي نادرست، ناديده گرفته شده و غير دقيق "دانشيك" نتيجه گيري هاي استدلال "علت نخست" را برشمردم.
در دسترس ترين توضيح درباره استدلال "علت نخست" مصادره به مطلوب (يعني، اگر خدا جهان را آفريده است، پس خدا را چه كسي آفريده است؟
اگر خدا هميشه بوده است،پس چرا ماده-انرژي جهان هستي، نمي تواند هميشه بوده باشد؟) هست.
توضيح كمتر ديده شده چنين است استدلال "علت نخست" نشان دهنده ي ناداني به روش هاي دانشيك، كه در انديشه فلسفي الهيات چون جانشيني براي پژوهش هاي
مستقل تجربي پيشنهاد شده، مي باشد.
بهر رو، آفرينش گراها پس از ناموفق بودن "علت نخست" باورهاي خويش را رها نمي كنند.
مسائل بيشتري از وجود #فراطبيعي را به پيش مي كشند.

بر طبق نگر آفرينش گرایان، جهان هستي با قوانين فيزيك- قوانيني كه آن ها باور دارند از
سوي خداي تواناي معجزه گر براي هدف ويژه طراحي و پياده سازي شده- هدايت مي شود.
آفرينش گراها ادعا مي كنند قوانين فيزيكي يك زيرساخت سامانمند در جهان هستي را آشكار ميكند.
مي گويند، جهان هستي مانند سازوكار پيچيده يك ساعت جيبي دقيق: همچنان كه در ساخت ساعت نياز به ساعت سازي كارآزموده براي طراحي و قابل اطمينان بودن آن هست، پس همان گونه پيچيدگي و پيش بيني پذيري جهان هستي، و همان گونه نيز با قوانين فيزيك آشكار شده، نياز به "ساعت سازي خدا گونه" دارد.
گفته ميشود، جهان هستي به طور كاملي سازمانمند شده و اين ﷼نظم تنها از سوي خداست.
آيا آفرينش گراها درست مي گويند؟
آيا جهان هستي ما شواهدي از طراحي و فرماندهي نيروي فراطبيعي نشان میدهد؟
پاسخ روشن به اين پرسش "نه" ميباشد، جهان هستي هيچ گونه گواهي از طراحي
معجزه آسا يا مديريت فراطبيعي نشان نمي دهد.
ما بايستي دريابيم چرا #آفرينش_گرایان با روندي پيوسته، معجزه هايي كه نيست را مي بينند.
ما بايد دريابيم چگونه آفرينش گراها، همچون كودكي در نمايش شعبده بازي، با نديدن و درنيافتن دانشيك رابط هاي علت – معلول، معجزه هاي خواسته خويش را ميآفريند.....

ادامه مطلب در لینک زیر ↙️
http://en.iraaaas.com/?p=6188


#آفرینش #طراحی #هوشمند #ناظم #خالق