اندیشیدن تنها راه نجات

#حفصه
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
👩🏽‍⚖️ماريه قبطيّه، كنيزى كه زيباييش براى محمد رسوايى جنسى به بار آورد

#قسمت_چهارم

متن عربى روايت در ادامه روايت بخش قبل : وَكَانَ بَدْءُ الْحَدِيثِ فِي شَأْنِ أُمِّ إِبْرَاهِيمَ الْقِبْطِيَّةِ، أَصَابَهَا النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي بَيْتِ حَفْصَةَ فِي يَوْمِهَا، فَوَجَدَتْهُ حَفْصَةُ، فَقَالَتْ: يَا نَبِيَّاللَّهِ لَقَدْ جِئْتَ إِلَيَّ شَيْئًا مَا جِئْتَ إِلَى أَحَدٍ مِنْ أَزْوَاجِكَ بِمِثْلِهِ فِي يَوْمِي وَفِي دَوْرِي
#ترجمه: حفصه به محمد ميگويد: «بدکاری با من کرده ای! کالایی را به خانه من و روی بستر من آورده ای که برای هیچ کدام از همسرانت نبرده ای !»
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٨
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/88
#حفصه همچنين بسیار مشوش و ناراحت، به محمد می گوید حالا با چشمان خودم دیدم که چه کار می کردید، مگر من از دیگر زنانت سر به زیر تر و آرام تر نبودم؟
#پیامبر می گوید: آرام باش و پیش کسی سخنی نگو، من نیز قول می دهم آن کنیز را بر خودم حرام کنم و به هیچ وجه نزدیکش نشوم.
متن #عربى: فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَّى كَانَ هَذَا الْأَمْرُ، وَكُنْتُ أَهْوَنَهُنَّ عَلَيْكَ؟
فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «اسْكُتِي لَا تَذْكُرِي هَذَا لِأَحَدٍ، هِيَ عَلَيَّ حَرَامٌ إِنْ قَرَبْتُهَا بَعْدَ هَذَا أَبَدًا»
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٤
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/84
و اما در ادامه #محمد به حفصه گفت: اين موضوع را كتمان كن و به #عائشه درباره آنچه ديدى چیزی نگو، اما حفصه اين مطلب را براى عايشه بازگو كرد و عائشه از شنيدن اين موضوع بسيار خشمگين ميشود.
متن #عربى: فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «اكْتُمِي عَلَيَّ وَلَا تَذْكُرِي لِعَائِشَةَ مَا رَأَيْتِ» . فَذَكَرَتْ حَفْصَةُ لِعَائِشَةَ، فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ.
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٥
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/85
اين مسأله كه به گوش #عایشه می رسد، خود به خود به وسیله ی عایشه و حفصه به جنجال و آبروريزى بزرگى تبديل می شود و اسباب دردسری بزرگى را براى محمد فراهم می كند.
محمد از حرام کردن #ماريه بر خويشتن تغيير نظر داد و برای تبرئه و تزکيه خود و مثل همیشه برای سرپوش گذاشتن به اين عمل زشت و شرم آور، و سرکوب زنانش، به آیاتى از قرآن پناه می برد كه شامل آيات ١ تا ٥ سوره تحريم است:
در قسمت بعد به اين آيات ميپردازم

ادامه دارد ....
@AndisheKonim
👩🏽‍⚖️ماريه قبطيّه، كنيزى كه زيباييش براى محمد رسوايى جنسى به بار آورد

#قسمت_سوم

پیامبر اسلام در روزی که محمد بايد همراه #عائشه و در خانه او باشد، #ماریه را بی خبر عائشه به خانه #حفصه(كه براى ديدار پدرش از خانه خارج شده بود) آورده با او همبستر شده است، به ناگاه حفصه به خانه بازميگردد و محمد را در حال آميزش(سكس) با ماريه ميبيند.
#متن_عربى: فَذَهَبَتْ حَفْصَةُ إِلَى أَبِيهَا، فَتَحَدَّثَتْ عِنْدَهُ، فَأَرْسَلَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَى جَارِيَتِهِ، فَظَلَّتْ مَعَهُ فِي بَيْتِ حَفْصَةَ، وَكَانَ الْيَوْمَ الَّذِي يَأْتِي فِيهِ عَائِشَةَ، فَرَجَعَتْ حَفْصَةُ، فَوَجَدَتْهُمَا فِي بَيْتِهَا، فَجَعَلَتْ تَنْتَظِرُ خُرُوجَهَا، وَغَارَتْ غَيْرَةً شَدِيدَةً، فَأَخْرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ جَارِيَتَهُ، وَدَخَلَتْ حَفْصَةُ فَقَالَتْ: قَدْ رَأَيْتُ مَنْ كَانَ عِنْدَكَ، وَاللَّهِ لَقَدْ سُؤْتَنِي، فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «وَاللَّهِ لَأُرْضِيَنَّكِ فَإِنِّي مُسِرٌّ إِلَيْكِ سِرًّا فَاحْفَظِيهِ»
#ترجمه: حفصه به خانه پدرش روانه شد، پيامبر ازين جريان باخبر بود(اينكه حفصه خانه را ترك ميكند)، پس بدنبال كنيزش فرستاد كه به خانه حفصه برود، و آن روزى بود كه بايد همراه عايشه ميبود، حفصه بازگشت و به ناگاه #ماريه و #محمد را در خانه اش يافت.
بدليل بسته بودن درب خانه، منتظر ماند كه كارشان تمام شود و در حين خروجشان وارد خانه شد و به محمد گفت: ديدم با چه كسى بودى با من بسيار كار بدى كردى... پيامبر(كه در شرايط بسيار بدى قرار گرفته بود) گفت: به الله قسم تو را راضى ميكنم(هرطور بخواهى رضايتت را جلب ميكنم) و اين بايد بين ما يك راز باقى بماند!
#منبع: تفسير طبرى ، ج ٢٣ ص ٨٦
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/86

داستان را كه #طبرى ازين جريان نقل كرده را با زبانى روانتر مينويسم:
در يكى از روزها حفصه براى كارى قصد رفتن به خانه پدرش(عمر بن خطاب) را داشت و اين فرصت خوبى را براى محمد ایجاد می كند تا با كنيز زيباى خود معاشقه ای با داشته باشد با اينكه آن روز را بايد همراه عايشه ميبود و با وى همخوابى ميكرد.
ماریه پیشنهاد محمد را اجابت می نماید(كنيز نميتواند سرپيچى كند) و در رختخواب حفصه، گرم معاشقه می گردند.
دست بر قضا قبل از اتمام سکس، حفصه به منزلش مراجعت می کند. همينكه به خانه می رسد می بیند که درب منزل از پشت بسته شده است. ناچار جلوی در می نشیند تا محمد و ماریه از خانه خالى محل معاشقه خارج شوند. حفصه با دیدن چنین صحنه اى و همخوابى محمد با كنيزش در رختخواب او، کاسه ی صبر و تحملش لبریز می شود و به محمد ميگويد:
«بدکاری با من کرده ای! کالایی را به خانه من و روی بستر من آورده ای که برای هیچ کدام از همسرانت نبرده ای !»
متن #عربى مربوطه: أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ دَخَلَ بَيْتَ حَفْصَةَ، فَإِذَا هِيَ لَيْسَتْ ثَمَّ، فَجَاءَتْهُ فَتَاتُهُ، وَأَلْقَى عَلَيْهَا سِتْرًا، فَجَاءَتْ حَفْصَةُ فَقَعَدَتْ عَلَى الْبَابِ حَتَّى قَضَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حَاجَتَهُ، فَقَالَتْ: وَاللَّهِ لَقَدْ سُؤْتَنِي، جَامَعْتَهَا فِي بَيْتِي
#ترجمه را در بالا نوشته ام و فقط كلمات آخر اين متن عربى را براى بستن دهان ماله كشان ترجمه ميكنم.
حفصه به محمد ميگويد: به خدا با من بسيار بد كردى، جامعتها في بيتى: با او در خانه من سكس كردى.
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٧
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/87

ادامه دارد ....
@AndisheKonim