#دیکتاتورها بر امواج جهل و ناآگاهی جامعه سوار می شوند.✍️#مانس_اشپربر «هر کس میتواند شایسته صفت شجاع باشد الا فرد جبار ،
جباریت ویژگی است که جایگزین فقدان شجاعت میشود».
"افلاطون"
#جباریت، محصول تودههای جبار : مانس اشپربر( ۱۹۰۵–۱۹۸۴ )رماننویس اتریشی- فرانسوی است. «نقد و تحلیل
جباریت»و «قطره اشکی در اقیانوس» از جمله آثار او است.
مانس اشپربر روانشناسفردی و شاگرد "آلفرد آدلر"، همعصر "ژان پل سارتر"، دوست "آرتور کستلر"،"آلبر کامو" و "برتولت برشت" بود.
او در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیشبینی کرده است که کسی مثل هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد.
▫️اشپربر در این کتاب، که متنی بسیار روان و جذاب دارد، با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار جباران نشان میدهد که
جباران به خودی خود جبار نمیشوند بلکه آنها محصول رفتار تودههایی هستند که خلقوخوی جباریت بخشی از وجود آنهاست. برای آن که
جباریت و دیکتاتوری برای همیشه از جامعهای رخت بربندد، باید روحیه
جباریت تودهها از بین برود (یادمان نرود که ما ایرانیها رابطه خوبی با موجودات ضعیف تر از خودمان نداریم. ببینید بچه هایمان خیلی راحت به سوی گربهها و سگها سنگ میاندازند، سوارها به پیادهها رحم نمیکنند، همهمان در موضع شغلی خودمان حکومت میکنیم. بقال حاکم است نانوا حاکم است رانند تاکسی حاکم است. مامور پلیس و قاضی و همهوهمه در موضع شغلی خود میخواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را میگیریم به جای آن که تحویل پلیساش بدهیم اول به او کتک مفصلی میزنیم، پلیسمان وقتی خطاکاری را دستگیر میکند اول او را میزند و این مثالها الیماشاءالله وجود دارد. اینها همه نشانههای
جباریت نهفتهای است که در همه ما وجود دارد).
اشپربر نشان میدهد که چگونه شخصیت روانی یک جبار به تدریج و در طول زمان تحول مییابد و او را از یک زندگی معمولی محروم میکند بهگونهای که جبار به تدریج دچار سادیسم (دیگر آزاری) و در مراحل بعدی دچار مازوخیسم (خودآزاری) میشود.
در واقع از نظر اشپربر، جباران بیمارانی هستند که بیماریشان در هیاهوی تودهها، برای خودشان و برای دیگران مخفی میماند و به همین علت فرصت درمان نیز از آنها ستانده میشود.🔸همچنین لذت ناشی از قدرت، موجب افزایش ترشح هورمونّهای دوپامین و سروتونین در مغز میشود که به تدریج تمایل به تکرار این لذت موجب تلاش فرد برای دستیابی به قدرت بیشتر میشود.
از سوی دیگر نیز افزایش مداوم ترشح این هورمونها منجر به اعتیاد مغز به آنها میشود و آنگاه همین اعتیاد فرد را وا میدارد که با شدت بیشتری بکوشد تا روزبهروز قدرت خود را بسط دهد تا لذتش از قدرتش کاهش نیابد (دقیقاً مانند وقتی معتادان مجبورند دوز مصرفی خود را بالا ببرند تا میزان رضایتشان کاهش نیابد). و
چنین میشود که کمکم یک انسان سالم معمولی وقتی در بلندمدت در قدرت میماند به یک دیکتاتور بیمار بدل میشود.فرقی نمیکند، این روحیه دیکتاتوری میتواند در خانه باشد، در اداره باشد، در وزارتخانه باشد یا حتی در نانوایی باشد. هر موضعی که به ما احساس قدرت بدهد، میتواند ما را معتاد کند و به همین علت در برابر تغییر آن وضعیت مقاومت میکنیم.
اشپربر با دسته بندی انواع ترس نشان میدهد که جباران دچار «ترس تهاجمی» هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمن تراشی و ایده «دشمن انگاری هر کس با ما نیست» از سوی جباران محصول ترس عمیقی است که در وجود آنها نهفته است. او از قول افلاطون مینویسد «هر کس میتواند شایسته صفت شجاع باشد الا فرد جبار». و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان میدهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. در واقع نشان میدهد که
جباریت ویژگی است که جایگزین فقدان شجاعت میشود. و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ....) نمود دارد. اما وقتی احاد توده های شخصیتاً جبار در عالم واقع با یکی از جباران همراهی میکنند و او را حمایت میکنند، از او یک حاکم به تمام معنی دیکتاتور میسازند.
🔴کتاب فوق دو ترجمه دارد که یکی با عنوان «نقد و تحلیل
جباریت» در سال ۱۳۶۳ ترجمه و منتشر شده است و دیگری در سال ۱۳۸۴ با عنوان
«بررسی روانشناختی خودکامگی».
کتاب نقد و تحلیل
جباریت را در پست بعد به صورت پی دی اف دراختیار دارید.
⚛ @AndisheKonim👇👇