🔸گزارشی از جلسۀ نقد رمان
#فصلهای_دوزخی_انتهای_اتوبان_۶۱ در قم
🔸🔻#بهروز_انوار: هر رمانی یک اثر مدرن است و اگر رمانی مدرن نباشد یا با مفهوم مدرنیته در پیوند نباشد نمیتواند رمان به معنای واقعی کلمه باشد زیرا که رمان به عنوان یکی از مظاهر مدرنیته است و قاعدتاً باید مدرن باشد. فردگرایی و تلاش برای برسازی یک جهان جدید با ابعاد و زوایای مختلف و وانمایی مفاهیم در صورت بندی جدید از مؤلفه
های یک اثر مدرن است که ما در این اثر به وضوح میبینیم.
🔻#زهره_عارفی: اگر راوی ما در رمان، تراوشات ذهنی بیمارگونه دارد، به خاطر جامعۀ بی هویتی است که در آن زندگی میکند. جامعهای که کودکانش شعر مرگ میخوانند! راوی مدام در ذهنش با احتمالات سر و کله می زند. حضور این احتمالات نیز نشاندهنده روانپریشی اوست.
🔻راوی داستان، زنان را آدم به حساب نمیآورد و انگار فقط مردان هستند که حق زندگی کردن دارند! حتی در قسمتی از رمان که راوی اعتراف میکند که مردان جنایتکار هستند، دوباره تقصیر را گردن زنها میاندازد و آنها را محرک جنایت میداند. در قسمتی دیگر از رمان، راوی عامل کشته شدن زنان را سه چیز میداند؛ ضعیف بودن، راحت فریب خوردن و زود اعتماد کردن.
🔻#شهریار_وقفی_پور: راوی در واقع میخواهد وضع کنونی جامعه در قبال زن را بیان کند و در بیشتر موارد نظر شخصی خودش نیست.
🔸 گزارشِ کاملِ سعید علینقی پور از این جلسه را اینجا بخوانید:
👇🏼https://goo.gl/ij4uKW🔺@Aghalliat