🔸گزارشی از مجلس نقد کتاب روضه نوح در مجتمع ناشران قم
🔸🔹نویسنده کتاب: من فکر میکنم تجربه زیسته من به جایی مثل بهشت هم برمیگردد که خدا میخواهد آدم و حوا را از فردوس بیرون کند. وقتی مینویسم، سعی میکنم خاطرات آدم و حوا را هم به یاد بیاورم. این روایت حضرت علی برایم خیلی جالب است که ایشان فرمود: «من همان کسی هستم که نوح را به امر پروردگار در کشتی حمل کرد، من همان کسی هستم که به امر پروردگار یونس را از شکم ماهی بیرون آورد، من همان کسی هستم که به امر پروردگار موسی را از دریا عبور داد...
🔹#مجید_محبوبی: اگرچه در داستان گرههای زیادی افتاده است، اما راوی به آنها پاسخ نمیدهد و رها شده باقی میمانند. هم چنین در مورد موضوع، همه متفقالقول میدانیم که موضوع جنگ است و درونمایه یا همانتم، در این داستان آن چیزی است که تأویل پذیر است و هر کس از زاویه دید خودش میتواند با آن همراه شود و ممکن است چیزی که من فهمیدهام، آن چیزی نباشد که مورد نظر نویسنده باشد و حکم نمیدهم؛ ولی به نظر میرسد نویسنده قصد داشته زشتیهای این جنگ هشت ساله را در رمانش نشان بدهد. / سبک این رمان منحصر به فرد است. خوبی آن این است که این سبک خود نویسنده است و از کسی تقلید نکرده است. علاوه بر این نکتهای که در نقد محتوایی این کتاب نیز به آن اشاره خواهم کرد، این است که لحن راوی این داستان لحنی خاص و بیتفاوت و خنثی است و نسبت به هیچ شخصیتی عکسالعملی از خود نشان نمیدهد.
🔹#بهروز_انوار: روضهخوانی یک مجلس زنانه، یک حکایت زنانه از جنگ و اسطورهسازی است. در روضه برای این که داستان را طولانیتر و مجلس را پرشورتر کنند از داستانی به داستانی دیگر میپرند، اتفاقی که در روضه نوح نیز به تکرار میافتد. راوی زمینهچینی میکند و واقعیت را به سمت تراژیک میبرد و روضهخوان الزام دارد با زمینهچینی و مقدمهچینی و استفاده از داستان داستان کردن یک واقعه، مخاطبش را حساس نگه دارد و از او اشک بگیرد. شباهت این روضه با واقعیت این است که هردو ذکر مصیبتاند و هردو راوی مرگ در غربت و نهایت شهادت هستند.
🔺هشتم بهمن ۹۵،
#گروه_داستان_جمعه در مجتمع ناشران
#قم، مجلس نقد
#روضه_نوح را با حضور داستاندوستان این شهر برگزار و این گروه میزبان
#حسن_محمودی نویسنده این رمان و مجید محبوبی و
بهروز انوار به عنوان منتقد آن شد.
🔺🔻گزارش کامل این نشست را در سایت ادبیات اقلیت بخوانید:
👇🏽https://goo.gl/VzBgBo@aghalliat