الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#حضرت_علی
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🌿🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌿🌺
#خوش_به_حال_حمید
#تخریبچی_شهید
#حمید_رضا_دادو
✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی

شب #عملیات_نصر_4 با بچه های مامور به گردانها سوار وانت شدیم .مسیر ما از #موقعیت_گردو (نام یکی از مقر های لشگر10 درماووت) تا خط اول تقریبا طولانی بود و در مسیر که میرفتیم حرفهای #حمید نشون میداد بدجوری هوایی شده.و ورد زبونش شده بود که : #دنیا_معبر_عبوره_نه_قرارگاه_موندن.
گاهی هم ازمن سووال میکرد. برادر جعفر؟؟؟ #طناب_معبر کم نیاد....حمید وظیفه کشیدن طناب معبر در میدون مین رو داشت.و این اولین ماموریت معبر زدن حمید بود .
ساعت حدود 12 شب بود که به مسوولین گردانها معرفی شدیم.از نیمه شب گذشته بود که با ستون گردانها به سمت راه کارهای #تپه_دو_قلو حرکت کردیم.
نزدیک خط دشمن ستون نیروها نشستن و به اتفاق #شهید_رسول_فیروزبخت نزدیک #میدون_مین شدیم.
صدای تلق و تولوق میومد و دشمن داشت موانع مقابل سنگرهاش رو تقویت میکرد .
قرار شد منتظر بمونیم که نیروهای دشمن #میدون_مین رو ترک کنند.
دستور رسید که بچه های تخریب معبرها رو باز کنند و بدون اینکه دشمن بفهمه با توکل به خدا و توسل به ائمه (ع) معابر باز شد و دستور آغاز عملیات صادر شد.
نیروها رو از #میدون_مین عبور دادیم .
در گیری سختی بود.
دشمن بر منطقه مسلط بود و آتش سنگینی روی معبر اجرا میکرد.
مجبور شدیم با #شهید_فیروزبخت پشت تخته سنگی پناه بگیریم.
هوا داشت روشن میشد و صحنه درگیری کاملا مشخص بود.گردان #حضرت_علی_اکبر(ع) و #حضرت_قاسم(ع) هم وارد میدون شدند و زیر آتش فوق العاده سنگین از معبر گذشتن.
نماز صبح رو فکر کنم بدو بخیز خوندیم .
یکی دوساعت از روز گذشته بود که مواضع اولیه تثبیت شد و قرار شد #بچه های_تخریب برای ماموریت بعدی به عقب برگردند.
همه اومدن غیر از حمید.
که یکی ازبچه ها که صورتش غرق خون بود گفت : خمپاره خورد بین من وحمید و دیگه نفهمیدم چی شد.
بچه های تخریب رو جمع کردیم وبه سمت عقب اومدیم.
اکثر بچه ها مجروح بودند.
از آخرین خاکریز که رد شدیم سنگر #بچه های_تخریب پیدابود و از اون دور معلوم بود که یکی مقابل سنگر ایستاده.
نزدیکتر که شدیم دیدم #شهید_حاج_سید_محمد_زینال_الحسینیه (معاون تیپ کربل وفرمانده تخریب ل10).
بعد از اینکه گزارش کار رو دادم سید حال اولین نفری رو که پرسید #حمید بود.گفت برادر #دادو چی شد.
گفتم آقا سید: #حمید_پرید.
تا اینوگفتم دیدم سید عقب عقب رفت وبه گونی های سنگر تکیه داد میشد غم رو ازچهره اش خوند.
وبا حسرت و خیلی غلیظ گفت: #خوش_به_حالش
🌿🌺
🌿🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#دو_سید_شهید_فکه
#عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام
#شهید_سید_مجتبی_زینال_حسینی
#شهید_سید_مهدی_اعتصامی

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی: #جعفر_طهماسبی

خبر رسید دشمن در جبهه فکه پیشروی کرده و تیپ سید الشهدا مأموریت مقابله با دشمن را دارد.
نزدیک ماه رمضان بود. قرار بود که بچه ها برای مرخصی به تهران بروند و بعضی‎ها هم رفته بودند راه آهن اندیمشک بلیط بگیرند نزدیک عصر بود که گردان #حضرت_علی_اکبر(ع) و گردان #حضرت_علی_اصغر(ع) وارد #مقر_الوارثین شدند، همه با تجهیزات کامل آمدند. مثل اینکه کار خیلی جدی بود.
شهید #سعید_صدیق برای شناسایی رفته بود. وقتی برگشت از حضور پرحجم دشمن در منطقه فکه می‎گفت. از سعید عمق میدان مین را پرسیدم و گفت که: ما به میدون نرسیدیم و هنوز دشمن فرصت نکرده میدان مین و موانع ایجاد کنه. قرارشد بچه ها تقسیم شوند و تیم‏های معبر به گردان‎ها مأمور شوند. #سید_مهدی هم که بو برده بود عملیات در پیشه، مدام دور و بر شهید #زینال_حسینی می پلکید تا اینکه سید را راضی کند که او هم با بچه‏ها به عملیات بره.
شهید سیدمحمد اجازه نمی داد تا اینکه برادرش، شهید #سید_مجتبی_زینال_حسینی (تخریب‎چی شهید سید مجتبی زینال الحسینی در عملیات سیدالشهدا در اردیبهشت ۱۳۶۵ در فکه به شهادت رسید) هم به جمع اضافه شد. با حیا مقابل برادرش ایستاد و گفت: آقا سید ما را هم بفرست.
سید یک مقدار مِن مِن کرد اما اصرار #سید_مجتبی را که دید، گفت سریع وسایلت را جمع کن و تجهیزات بگیر .
مجتبی که رفت. سیدمهدی با التماس دوباره به آقا سید گفت: آقا سید ما چی!!!! ما بمونیم؟ شهید سیدمحمد خیلی عاطفی بود و علاقه شدید به سیدمهدی داشت. گفت: تو بمون با گردان های بعدی برو. سیدمهدی گفت: آقا سید ما را جواب می‏کنی. خلاصه از سید مهدی اصرار تا اینکه شهید زینال الحسینی راضی شد و سید مثل باز شکاری رها شد. سریع ساکش رو تحویل داد و تجهیزات گرفت و مهیا شد که با گردان حضرت علی اصغر(ع) برود.

نماز مغرب را خوندیم، بچه ها حرکت کردند و رفتند. ما داخل مقر الوارثین نگران بچه ها بودیم. گفتیم با گردان هایی که ادامه دفع تجاوز می کنند به منطقه برویم.
🍃🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#رزمنده_فاطمی
و #حمله_فاطمیون
و #شهدایی_که_مثل_فاطمه(س) #گمنام_رفتند.
روزی که شهید قربان ناظری پرواز کرد
#جزیره_مجنون_جنوبی
18 اسفند 1362
✍️✍️✍️: #جعفر_طهماسبی

رور 16 اسفند که دشمن بعثی با همه ی توان از زمین و هوا پاتک هاش رو شروع کرد روز #شهادت_حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها بود و حماسه فاطمیون رقم خورد.!!!

پاتک های دشمن سه روز پیاپی ادامه داشت
روز 18 اسفند روی جاده پر از تانک بود. نیروهای پیاده دشمن در پناه تانک‌ها به سمت ما شلیک می‌کردند. از سمت ما نه آتش پشتیبانی بود و نه سلاح سنگین و فقط حماسه بود و حماسه بود و حماسه. باقی مانده رزمندگان تیپ سیدالشهداء(ع) و حضرت عبدالعظیم (ع) در مقابل ستونی از تانک.
خبر اومد که گردان های #حضرت_علی_اکبر و #حضرت_قاسم علیهم السلام توی دهکده در پد شرقی جزیره مجنون در محاصره افتادند و بچه ها دارن مثل گل پرپر میشند. رزمنده های #تیپ_حضرت_عبدالعظیم رفتند برای کمک و مقابله با پاتک دشمن.
آفتاب وسط آسمون بود که با دشمن درگیر شدیم آتش دشمن از آسمون مثل بارون میبارید.. از روی جاده نمیشد حرکت کرد همه نیروها به شونه های جاده پناه آورده بودند تمام منطقه هور بود و فقط این جاده با عرض تقریبا 6 متر تنها مکان خشکی بود. وسط اون همه آب...
اونقدر آتیش و سر وصدا بود که متوجه نشدیم توی #محاصره_تانک_ها افتادیم.. اگر بگم بیش از 50 تانک بود اغراق نکردم.. همشون با هم شلیک میکردند .. با تیر مستقیم تانک بچه ها رو هدف میگرفتند و در یک لحظه میدیدی رفیقت که کنارت میجنگید غیب میشد.. توی این غوغا خبر رسید که شیمیایی زدند.. خدایی بچه ها مثل شیر میجنگیدند اکثرا بین 15 تا 20 سال بودند و مردانه توی دل دشمن میرفتند.. فاصله با دشمن به اندازه انداختن نارنجک شده بود و عجیب اینکه توی این درگیری نزدیک سرو کله #فرمانده_تیپ_سیدالشهداء(ع) شهید رستگار پیدا شد. اون خودش رو با موتور به منطقه درگیری رسونده بود و از نزدیک بچه ها رو هدایت میکرد... مثل اینکه خیلی توی دل دشمن جلو رفته بودیم وقرار بود با سایر یگانها هم الحاق برقرار بشه که نشد و مجبور بودیم یک مقدار از مسیری که رفته بودیم عقب بیاییم.... اینجابود که شهدا و بعضی از مجروحینی که به شدت مجروح شده بودند موندند..
دستور فرماند هی بود که خودتون رو عقب بکشید . بچه ها راضی نمیشدند بدون رفیقاشون عقب بیان ... اما فرماندهان گفتند هوا که تاریک شد بچه های تعاون و جمع آوری مجروحین اونها رو عقب میارن... احتمال اسارت صد در صد بود.. یه تعداد از بچه ها که خیلی جلو رفته بودند اسیر شدند..
شهید قربانعلی ناظریان هم توی همون درگیری روی خاک جزیره مجنون افتاد . و 33 سال بعد برگشت.
قسمت من شد که پیکر مطهر رفیقم رو توی خانه ابدی بگذارم .. وقتی بندهای کفنش رو باز کردم تا مقداری خاک زیر صورت چه عرض کنم زیر جمجمه اش بگذارم دیدم سر بند یازهرا(س) به پیشونیش بسته شده... اول تعجب کردم وبا خودم گفتم ماه محرم واون هم روز علی اکبر علیه السلام به خاک میره .... یک لحظه یادم اومد که روزی که با هم به دشمن تا بن داندان مسلح زدیم روزهای شهادت بی بی دوعالم فاطمه زهراء(س) بود و این مدال بچه های خیبری است که با نشان یا زهراء(س) میهمان خاک باشند... باشد که ما جامونده ها رو هم یاد کنند.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
🌹
#خیبری_های_مجنون
ماموریت #تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام
#عملیات_خیبر

عملیات خیبر در سوم اسفند ماه سال 1362 با رمز یا رسول الله(ص) در جزایر مجنون انجام شد.
#تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام در مرحله اول عملیات ماموریتی نداشت
مرحله اول عملیات تصرف جزایر و گرفتن سرپل توسط یگانهای عمل کننده بود
مرحله دوم عمليات ،ماموريت تيپ سیدالشهداء(ع) ، عمليات آبي- خاكي در داخل #جزيره _جنوبي و دژ سمت راست، به سمت #پل_طلائيه بود كه #لشكر 41 #ثارالله در جناح راست و #لشكر 27 #حضرت_رسول (ص) در جناح چپ عمليات مي كردند .اين تيپ با تحت كنترل عملياتي گرفتن #تيپ _حضرت_عبدالعظيم(ع)( 4 گردان از بسيجيان اعزامي از شهر ري ) بالغ بر 17 گردان پياده وارد عمل نمود
#تیپ_سيدالشهداء (ع) در #عمليات_خيبر در 2 مرحله وارد عمل شد
#مرحله_اول در #جزيره_جنوبي بود که گردانهای،
#حضرت_قاسم(ع) به فرماندهی #شهید_حمزه_دولابی
#حضرت_قمر_بني_هاشم(ع) به فرماندهی #شهید_احمد_ساربان_نژاد
#حضرت_علي_اصغر(ع) به فرماندهی برادر احمدلو
#حضرت_علی_اکبر(ع)
#زهير به فرماندهی #شهید_اسکندرلو
وگردان عاشورا به فرماندهی #عباس_قهرودی (گردان عاشورا همگي از پاسداران رسمي پادگان ولي عصرتهران بودند) به منظور پيشروي در دژ و رسيدن به #پل_طلائيه از داخل جزيره وارد عملیات شدند
و #مرحله_دوم كه در تاريخ 9/12/62 در محور #طلائيه و به منظور مقابله با پاتكهاي دشمن وارد عمل شد
علي رغم اينكه تيپ حضرت سید الشهدا(ع) در #عمليات_خیبردر اوج قدرت و توانمندي بسياربالاي خود بود و از قوي ترين و مجربترين فرماندهان در سطوح مختلف بهره مند بود . لاكن درحين اين عمليات . خسارتهاي فراواني ديد، منجمله شهادت #مرتضي_سلمان_طرقي_فرمانده_عمليات- #رحمت_الله_كرد مسئول اطلاعات – #حسين_راحت مسئول محور - #احمد_ساربان_نژاد فرمانده گردان حضرت قمربنی هاشم(ع)و #مرتضي_حمزه_دولابي فرمانده گردان حضرت قاسم(ع)
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
🌸🌹
#آخرین_وداع
#شهید_حسن_مقدم
#عملیات_کربلای_2
✍️✍️✍️راوی : #جعفر_طهماسبی

روز یکشنبه 9 شهریور 65 از صبح تا ظهر اجازه دادند که در اختیار خودمون باشیم و اجازه دادند هر کس میخواهد داخل #شه_نقده برود آزاد است.
من هم با حسن راه افتادیم که چرخی توی شهر بزنیم . هم وطنان آذری زبان شهر نقده داشتند #تکایا و #حسینیه هاشون رو برپا میکردند. بوی #محرم به مشام میرسید و حسن بی تاب بود.. نهار رو که خوردیم اسم یک تعداد رو خوندند که سریع تجهیزات بگیرند و آماده شوند برای عملیات.. اسم من و حسن رو هم خوندند..
من #بسیجی بودم و حسن #پاسدار بود...حسن لباس سبز پاسداریش رو که تازه جیره گرفته بود پوشید و بند حمایل بست و نارنجکها رو بهش آویزون کرد و من هم لباس خاکی پوشیدم..
یک مینی بوس و چند تا وانت وارد مدرسه شدند و بعد از زیر قرآن رد شدن و وداع با بفیه بچه ها سوار ماشین ها شدیم و هنوز هوا روشن بود که به #پادگان_پسوه رسیدیم و از اونجا به گردانها به عنوان #تخریبچی مامور شدیم..من رفتم گردان #حضرت_قاسم_علیه_السلام و حسن رفت گردان #حضرت_علی_اضغر_علیه_السلام لشگر10 سیدالشهداء(ع)..
کامیونهای کمپرسی آمدند و بچه های گردانها رو سوار کردند برای انتقال به خط مقدم ، و من و حسن هم از هم جدا شدیم .
هوا گرگ و میش بود که روی #ارتفاع_کدو در داخل خاک عراق از ماشینها پیاده شدیم و دسته ها به خط شدند و فرمانده ها شروع کردن به توجیه نیروهاشون و من هم تو فکر حسن بودم که ماشین نیروهایی #گردان_حضرت_علی_اصغر (ع) رسید... هوا داشت تاریک میشد که شام رو هم پخش کردند و گفتند همه شام بخورند شام کنسرو ماهی و نون بود و من چون تجربه خوردن این شام و تشنگی رو داشتم شام نخوردم..داشتم نارنجکهام رو روی بند حمایل محکم میکردم که یکی از پشت سر بغلم کرد و کتفهام رو سفت گرفت و تا اومدم بفهمم کیه دو تا ماچ از صورت من کرد و من رو رها کرد من تا صورت برگردوندم او دیگر چند متری از من دور شده بود..اون حسن مقدم بود که خندان از من دور میشد و با خنده میگفت بالاخره ماچت کردم. من رو حلال کن و در حالیکه با #سیم_خاردارقطع کن بازی میکرد از#ارتفاع_کدو به پائین سرازیر شدند.
و گردان ما هم بعد از #گردان_حضرت_علی_اصغ_علیه_السلام حرکت کرد.
🌸🌹
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
@alvaresinchannel
Audio
#مکه_مکرمه_سال_97
#روز_اول_ذی_الحجه
مراسم جشن ازدواج #حضرت_علی(ع) وخانم #حضرت_زهرا(س)با مداحی حاج جعفر طهماسبی👆👆👆
#مرحله_پنجم_کربلای_1
#لشگر_ده_ سیدالشهداء_علیه_السلام
از آنجا که ارتفاعات مرزی# قلاویزان به ویژه #قله_223 در تثبیت #عملیات_کربلای 1 و مناطق آزاد شده نقش حساس و استراتژیکی داشت لذا فرماندهان بر آن شدند تا با تصرف کامل ارتفاعات قلاویزان و قله 223 بر منطقه عملیاتی کربلای 1 (منطقه عمومی مهران) و #دشت_زرباطیه و #بدره عراق اشراف کامل یافته و تثبیت عملیات نمایند. لذا این مرحله در سحرگاه 16/4/65 با حمله هماهنگ لشکرهای 10 #سید_الشهداء(ع) و 27 #حضرت_رسول آغاز شد. گردان #حضرت_علی_اکبر (ع) از لشکر 10 سید الشهداء با سرعت عمل و عبور از استحکامات و موانع دشمن و دو یال چپ ارتفاع 223 آخرین ارتفاعات قلاویزان را به تصرف در آوردند. گردان‌های#قمر_بنی_هاشم(ع) و #زهیر از لشکر 10 سید الشهداء (ع) باقیمانده یال‌های 223 در غرب این قله را تصرف کردند. در جریان این عملیات قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه لشکر 10 دشمن منهدم و تعدادی از عناصر آن از جمله #فرمانده_تیپ به اسارت در آمد.
🌿🌹
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#دو_سید_شهید_فکه
#عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام
#شهید_سید_مجتبی_زینال_حسینی
#شهید_سید_مهدی_اعتصامی

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی: #جعفر_طهماسبی

خبر رسید دشمن در جبهه فکه پیشروی کرده و تیپ سید الشهدا مأموریت مقابله با دشمن را دارد.
نزدیک ماه رمضان بود. قرار بود که بچه ها برای مرخصی به تهران بروند و بعضی‎ها هم رفته بودند راه آهن اندیمشک بلیط بگیرند نزدیک عصر بود که گردان #حضرت_علی_اکبر(ع) و گردان #حضرت_علی_اصغر(ع) وارد #مقر_الوارثین شدند، همه با تجهیزات کامل آمدند. مثل اینکه کار خیلی جدی بود.
شهید #سعید_صدیق برای شناسایی رفته بود. وقتی برگشت از حضور پرحجم دشمن در منطقه فکه می‎گفت. از سعید عمق میدان مین را پرسیدم و گفت که: ما به میدون نرسیدیم و هنوز دشمن فرصت نکرده میدان مین و موانع ایجاد کنه. قرارشد بچه ها تقسیم شوند و تیم‏های معبر به گردان‎ها مأمور شوند. #سید_مهدی هم که بو برده بود عملیات در پیشه، مدام دور و بر شهید #زینال_حسینی می پلکید تا اینکه سید را راضی کند که او هم با بچه‏ها به عملیات بره.
شهید سیدمحمد اجازه نمی داد تا اینکه برادرش، شهید #سید_مجتبی_زینال_حسینی (تخریب‎چی شهید سید مجتبی زینال الحسینی در عملیات سیدالشهدا در اردیبهشت ۱۳۶۵ در فکه به شهادت رسید) هم به جمع اضافه شد. با حیا مقابل برادرش ایستاد و گفت: آقا سید ما را هم بفرست.
سید یک مقدار مِن مِن کرد اما اصرار #سید_مجتبی را که دید، گفت سریع وسایلت را جمع کن و تجهیزات بگیر .
مجتبی که رفت. سیدمهدی با التماس دوباره به آقا سید گفت: آقا سید ما چی!!!! ما بمونیم؟ شهید سیدمحمد خیلی عاطفی بود و علاقه شدید به سیدمهدی داشت. گفت: تو بمون با گردان های بعدی برو. سیدمهدی گفت: آقا سید ما را جواب می‏کنی. خلاصه از سید مهدی اصرار تا اینکه شهید زینال الحسینی راضی شد و سید مثل باز شکاری رها شد. سریع ساکش رو تحویل داد و تجهیزات گرفت و مهیا شد که با گردان حضرت علی اصغر(ع) برود.

نماز مغرب را خوندیم، بچه ها حرکت کردند و رفتند. ما داخل مقر الوارثین نگران بچه ها بودیم. گفتیم با گردان هایی که ادامه دفع تجاوز می کنند به منطقه برویم.
🍃🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#رزمنده_فاطمی
و #حمله_فاطمیون
و #شهدایی_که_مثل_فاطمه(س) #گمنام_رفتند.
روزی که شهید قربان ناظری پرواز کرد
#جزیره_مجنون_جنوبی
18 اسفند 1362
✍️✍️✍️: #جعفر_طهماسبی

رور 16 اسفند که دشمن بعثی با همه ی توان از زمین و هوا پاتک هاش رو شروع کرد روز #شهادت_حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها بود و حماسه فاطمیون رقم خورد.!!!

پاتک های دشمن سه روز پیاپی ادامه داشت
روز 18 اسفند روی جاده پر از تانک بود. نیروهای پیاده دشمن در پناه تانک‌ها به سمت ما شلیک می‌کردند. از سمت ما نه آتش پشتیبانی بود و نه سلاح سنگین و فقط حماسه بود و حماسه بود و حماسه. باقی مانده رزمندگان تیپ سیدالشهداء(ع) و حضرت عبدالعظیم (ع) در مقابل ستونی از تانک.
خبر اومد که گردان های #حضرت_علی_اکبر و #حضرت_قاسم علیهم السلام توی دهکده در پد شرقی جزیره مجنون در محاصره افتادند و بچه ها دارن مثل گل پرپر میشند. رزمنده های #تیپ_حضرت_عبدالعظیم رفتند برای کمک و مقابله با پاتک دشمن.
آفتاب وسط آسمون بود که با دشمن درگیر شدیم آتش دشمن از آسمون مثل بارون میبارید.. از روی جاده نمیشد حرکت کرد همه نیروها به شونه های جاده پناه آورده بودند تمام منطقه هور بود و فقط این جاده با عرض تقریبا 6 متر تنها مکان خشکی بود. وسط اون همه آب...
اونقدر آتیش و سر وصدا بود که متوجه نشدیم توی #محاصره_تانک_ها افتادیم.. اگر بگم بیش از 50 تانک بود اغراق نکردم.. همشون با هم شلیک میکردند .. با تیر مستقیم تانک بچه ها رو هدف میگرفتند و در یک لحظه میدیدی رفیقت که کنارت میجنگید غیب میشد.. توی این غوغا خبر رسید که شیمیایی زدند.. خدایی بچه ها مثل شیر میجنگیدند اکثرا بین 15 تا 20 سال بودند و مردانه توی دل دشمن میرفتند.. فاصله با دشمن به اندازه انداختن نارنجک شده بود و عجیب اینکه توی این درگیری نزدیک سرو کله #فرمانده_تیپ_سیدالشهداء(ع) شهید رستگار پیدا شد. اون خودش رو با موتور به منطقه درگیری رسونده بود و از نزدیک بچه ها رو هدایت میکرد... مثل اینکه خیلی توی دل دشمن جلو رفته بودیم وقرار بود با سایر یگانها هم الحاق برقرار بشه که نشد و مجبور بودیم یک مقدار از مسیری که رفته بودیم عقب بیاییم.... اینجابود که شهدا و بعضی از مجروحینی که به شدت مجروح شده بودند موندند..
دستور فرماند هی بود که خودتون رو عقب بکشید . بچه ها راضی نمیشدند بدون رفیقاشون عقب بیان ... اما فرماندهان گفتند هوا که تاریک شد بچه های تعاون و جمع آوری مجروحین اونها رو عقب میارن... احتمال اسارت صد در صد بود.. یه تعداد از بچه ها که خیلی جلو رفته بودند اسیر شدند..
شهید قربانعلی ناظریان هم توی همون درگیری روی خاک جزیره مجنون افتاد . و 33 سال بعد برگشت.
قسمت من شد که پیکر مطهر رفیقم رو توی خانه ابدی بگذارم .. وقتی بندهای کفنش رو باز کردم تا مقداری خاک زیر صورت چه عرض کنم زیر جمجمه اش بگذارم دیدم سر بند یازهرا(س) به پیشونیش بسته شده... اول تعجب کردم وبا خودم گفتم ماه محرم واون هم روز علی اکبر علیه السلام به خاک میره .... یک لحظه یادم اومد که روزی که با هم به دشمن تا بن داندان مسلح زدیم روزهای شهادت بی بی دوعالم فاطمه زهراء(س) بود و این مدال بچه های خیبری است که با نشان یا زهراء(س) میهمان خاک باشند... باشد که ما جامونده ها رو هم یاد کنند.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
🌹
#خیبری_های_مجنون
ماموریت #تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام
#عملیات_خیبر

عملیات خیبر در سوم اسفند ماه سال 1362 با رمز یا رسول الله(ص) در جزایر مجنون انجام شد.
#تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام در مرحله اول عملیات ماموریتی نداشت
مرحله اول عملیات تصرف جزایر و گرفتن سرپل توسط یگانهای عمل کننده بود
مرحله دوم عمليات ،ماموريت تيپ سیدالشهداء(ع) ، عمليات آبي- خاكي در داخل #جزيره _جنوبي و دژ سمت راست، به سمت #پل_طلائيه بود كه #لشكر 41 #ثارالله در جناح راست و #لشكر 27 #حضرت_رسول (ص) در جناح چپ عمليات مي كردند .اين تيپ با تحت كنترل عملياتي گرفتن #تيپ _حضرت_عبدالعظيم(ع)( 4 گردان از بسيجيان اعزامي از شهر ري ) بالغ بر 17 گردان پياده وارد عمل نمود
#تیپ_سيدالشهداء (ع) در #عمليات_خيبر در 2 مرحله وارد عمل شد
#مرحله_اول در #جزيره_جنوبي بود که گردانهای،
#حضرت_قاسم(ع) به فرماندهی #شهید_حمزه_دولابی
#حضرت_قمر_بني_هاشم(ع) به فرماندهی #شهید_احمد_ساربان_نژاد
#حضرت_علي_اصغر(ع) به فرماندهی برادر احمدلو
#حضرت_علی_اکبر(ع)
#زهير به فرماندهی #شهید_اسکندرلو
وگردان عاشورا به فرماندهی #عباس_قهرودی (گردان عاشورا همگي از پاسداران رسمي پادگان ولي عصرتهران بودند) به منظور پيشروي در دژ و رسيدن به #پل_طلائيه از داخل جزيره وارد عملیات شدند
و #مرحله_دوم كه در تاريخ 9/12/62 در محور #طلائيه و به منظور مقابله با پاتكهاي دشمن وارد عمل شد
علي رغم اينكه تيپ حضرت سید الشهدا(ع) در #عمليات_خیبردر اوج قدرت و توانمندي بسياربالاي خود بود و از قوي ترين و مجربترين فرماندهان در سطوح مختلف بهره مند بود . لاكن درحين اين عمليات . خسارتهاي فراواني ديد، منجمله شهادت #مرتضي_سلمان_طرقي_فرمانده_عمليات- #رحمت_الله_كرد مسئول اطلاعات – #حسين_راحت مسئول محور - #احمد_ساربان_نژاد فرمانده گردان حضرت قمربنی هاشم(ع)و #مرتضي_حمزه_دولابي فرمانده گردان حضرت قاسم(ع)
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#دو_سید_شهید_فکه
#عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام
#شهید_سید_مجتبی_زینال_حسینی
#شهید_سید_مهدی_اعتصامی

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی: #جعفر_طهماسبی

خبر رسید دشمن در جبهه فکه پیشروی کرده و تیپ سید الشهدا مأموریت مقابله با دشمن را دارد.
نزدیک ماه رمضان بود. قرار بود که بچه ها برای مرخصی به تهران بروند و بعضی‎ها هم رفته بودند راه آهن اندیمشک بلیط بگیرند نزدیک عصر بود که گردان #حضرت_علی_اکبر(ع) و گردان #حضرت_علی_اصغر(ع) وارد #مقر_الوارثین شدند، همه با تجهیزات کامل آمدند. مثل اینکه کار خیلی جدی بود.
شهید #سعید_صدیق برای شناسایی رفته بود. وقتی برگشت از حضور پرحجم دشمن در منطقه فکه می‎گفت. از سعید عمق میدان مین را پرسیدم و گفت که: ما به میدون نرسیدیم و هنوز دشمن فرصت نکرده میدان مین و موانع ایجاد کنه. قرارشد بچه ها تقسیم شوند و تیم‏های معبر به گردان‎ها مأمور شوند. #سید_مهدی هم که بو برده بود عملیات در پیشه، مدام دور و بر شهید #زینال_حسینی می پلکید تا اینکه سید را راضی کند که او هم با بچه‏ها به عملیات بره.
شهید سیدمحمد اجازه نمی داد تا اینکه برادرش، شهید #سید_مجتبی_زینال_حسینی (تخریب‎چی شهید سید مجتبی زینال الحسینی در عملیات سیدالشهدا در اردیبهشت ۱۳۶۵ در فکه به شهادت رسید) هم به جمع اضافه شد. با حیا مقابل برادرش ایستاد و گفت: آقا سید ما را هم بفرست.
سید یک مقدار مِن مِن کرد اما اصرار #سید_مجتبی را که دید، گفت سریع وسایلت را جمع کن و تجهیزات بگیر .
مجتبی که رفت. سیدمهدی با التماس دوباره به آقا سید گفت: آقا سید ما چی!!!! ما بمونیم؟ شهید سیدمحمد خیلی عاطفی بود و علاقه شدید به سیدمهدی داشت. گفت: تو بمون با گردان های بعدی برو. سیدمهدی گفت: آقا سید ما را جواب می‏کنی. خلاصه از سید مهدی اصرار تا اینکه شهید زینال الحسینی راضی شد و سید مثل باز شکاری رها شد. سریع ساکش رو تحویل داد و تجهیزات گرفت و مهیا شد که با گردان حضرت علی اصغر(ع) برود.

نماز مغرب را خوندیم، بچه ها حرکت کردند و رفتند. ما داخل مقر الوارثین نگران بچه ها بودیم. گفتیم با گردان هایی که ادامه دفع تجاوز می کنند به منطقه برویم.
🍃🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
🌹
#خیبری_های_مجنون
ماموریت #تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام
#عملیات_خیبر

عملیات خیبر در سوم اسفند ماه سال 1362 با رمز یا رسول الله(ص) در جزایر مجنون انجام شد.
#تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام در مرحله اول عملیات ماموریتی نداشت
مرحله اول عملیات تصرف جزایر و گرفتن سرپل توسط یگانهای عمل کننده بود
مرحله دوم عمليات ،ماموريت تيپ سیدالشهداء(ع) ، عمليات آبي- خاكي در داخل #جزيره _جنوبي و دژ سمت راست، به سمت #پل_طلائيه بود كه #لشكر 41 #ثارالله در جناح راست و #لشكر 27 #حضرت_رسول (ص) در جناح چپ عمليات مي كردند .اين تيپ با تحت كنترل عملياتي گرفتن #تيپ _حضرت_عبدالعظيم(ع)( 4 گردان از بسيجيان اعزامي از شهر ري ) بالغ بر 17 گردان پياده وارد عمل نمود
#تیپ_سيدالشهداء (ع) در #عمليات_خيبر در 2 مرحله وارد عمل شد
#مرحله_اول در #جزيره_جنوبي بود که گردانهای،
#حضرت_قاسم(ع) به فرماندهی #شهید_حمزه_دولابی
#حضرت_قمر_بني_هاشم(ع) به فرماندهی #شهید_احمد_ساربان_نژاد
#حضرت_علي_اصغر(ع) به فرماندهی برادر احمدلو
#حضرت_علی_اکبر(ع)
#زهير به فرماندهی #شهید_اسکندرلو
وگردان عاشورا به فرماندهی #عباس_قهرودی (گردان عاشورا همگي از پاسداران رسمي پادگان ولي عصرتهران بودند) به منظور پيشروي در دژ و رسيدن به #پل_طلائيه از داخل جزيره وارد عملیات شدند
و #مرحله_دوم كه در تاريخ 9/12/62 در محور #طلائيه و به منظور مقابله با پاتكهاي دشمن وارد عمل شد
علي رغم اينكه تيپ حضرت سید الشهدا(ع) در #عمليات_خیبردر اوج قدرت و توانمندي بسياربالاي خود بود و از قوي ترين و مجربترين فرماندهان در سطوح مختلف بهره مند بود . لاكن درحين اين عمليات . خسارتهاي فراواني ديد، منجمله شهادت #مرتضي_سلمان_طرقي_فرمانده_عمليات- #رحمت_الله_كرد مسئول اطلاعات – #حسين_راحت مسئول محور - #احمد_ساربان_نژاد فرمانده گردان حضرت قمربنی هاشم(ع)و #مرتضي_حمزه_دولابي فرمانده گردان حضرت قاسم(ع)
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
#یاد_شهیدان_خدایی_بخیر
#خداوند#شهدا را درقیامت باچنان جلال ونورانیتی وارد #محشرمیکند،که اگر انبیاء سواره ازمقابل آنان عبورکنند به احترام #شهیدان پیاده شوند.
#حضرت_علی_علیه_السلام
@alvaresinchannel
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
🌸🌹
#آخرین_وداع
#شهید_حسن_مقدم
#عملیات_کربلای_2
✍️✍️✍️راوی : #جعفر_طهماسبی

روز یکشنبه 9 شهریور 65 از صبح تا ظهر اجازه دادند که در اختیار خودمون باشیم و اجازه دادند هر کس میخواهد داخل #شه_نقده برود آزاد است.
من هم با حسن راه افتادیم که چرخی توی شهر بزنیم . هم وطنان آذری زبان شهر نقده داشتند #تکایا و #حسینیه هاشون رو برپا میکردند. بوی #محرم به مشام میرسید و حسن بی تاب بود.. نهار رو که خوردیم اسم یک تعداد رو خوندند که سریع تجهیزات بگیرند و آماده شوند برای عملیات.. اسم من و حسن رو هم خوندند..
من #بسیجی بودم و حسن #پاسدار بود...حسن لباس سبز پاسداریش رو که تازه جیره گرفته بود پوشید و بند حمایل بست و نارنجکها رو بهش آویزون کرد و من هم لباس خاکی پوشیدم..
یک مینی بوس و چند تا وانت وارد مدرسه شدند و بعد از زیر قرآن رد شدن و وداع با بفیه بچه ها سوار ماشین ها شدیم و هنوز هوا روشن بود که به #پادگان_پسوه رسیدیم و از اونجا به گردانها به عنوان #تخریبچی مامور شدیم..من رفتم گردان #حضرت_قاسم_علیه_السلام و حسن رفت گردان #حضرت_علی_اضغر_علیه_السلام لشگر10 سیدالشهداء(ع)..
کامیونهای کمپرسی آمدند و بچه های گردانها رو سوار کردند برای انتقال به خط مقدم ، و من و حسن هم از هم جدا شدیم .
هوا گرگ و میش بود که روی #ارتفاع_کدو در داخل خاک عراق از ماشینها پیاده شدیم و دسته ها به خط شدند و فرمانده ها شروع کردن به توجیه نیروهاشون و من هم تو فکر حسن بودم که ماشین نیروهایی #گردان_حضرت_علی_اصغر (ع) رسید... هوا داشت تاریک میشد که شام رو هم پخش کردند و گفتند همه شام بخورند شام کنسرو ماهی و نون بود و من چون تجربه خوردن این شام و تشنگی رو داشتم شام نخوردم..داشتم نارنجکهام رو روی بند حمایل محکم میکردم که یکی از پشت سر بغلم کرد و کتفهام رو سفت گرفت و تا اومدم بفهمم کیه دو تا ماچ از صورت من کرد و من رو رها کرد من تا صورت برگردوندم او دیگر چند متری از من دور شده بود..اون حسن مقدم بود که خندان از من دور میشد و با خنده میگفت بالاخره ماچت کردم. من رو حلال کن و در حالیکه با #سیم_خاردارقطع کن بازی میکرد از#ارتفاع_کدو به پائین سرازیر شدند.
و گردان ما هم بعد از #گردان_حضرت_علی_اصغ_علیه_السلام حرکت کرد.
🌸🌹
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
@alvaresinchannel
#مرحله_پنجم_کربلای_1
#لشگر_ده_ سیدالشهداء_علیه_السلام
از آنجا که ارتفاعات مرزی# قلاویزان به ویژه #قله_223 در تثبیت #عملیات_کربلای 1 و مناطق آزاد شده نقش حساس و استراتژیکی داشت لذا فرماندهان بر آن شدند تا با تصرف کامل ارتفاعات قلاویزان و قله 223 بر منطقه عملیاتی کربلای 1 (منطقه عمومی مهران) و #دشت_زرباطیه و #بدره عراق اشراف کامل یافته و تثبیت عملیات نمایند. لذا این مرحله در سحرگاه 16/4/65 با حمله هماهنگ لشکرهای 10 #سید_الشهداء(ع) و 27 #حضرت_رسول آغاز شد. گردان #حضرت_علی_اکبر (ع) از لشکر 10 سید الشهداء با سرعت عمل و عبور از استحکامات و موانع دشمن و دو یال چپ ارتفاع 223 آخرین ارتفاعات قلاویزان را به تصرف در آوردند. گردان‌های#قمر_بنی_هاشم(ع) و #زهیر از لشکر 10 سید الشهداء (ع) باقیمانده یال‌های 223 در غرب این قله را تصرف کردند. در جریان این عملیات قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه لشکر 10 دشمن منهدم و تعدادی از عناصر آن از جمله #فرمانده_تیپ به اسارت در آمد.
🌿🌹
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌿🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌿🌺
#خوش_به_حال_حمید
#تخریبچی_شهید
#حمید_رضا_دادو
✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی

شب #عملیات_نصر_4 با بچه های مامور به گردانها سوار وانت شدیم .مسیر ما از #موقعیت_گردو (نام یکی از مقر های لشگر10 درماووت) تا خط اول تقریبا طولانی بود و در مسیر که میرفتیم حرفهای #حمید نشون میداد بدجوری هوایی شده.و ورد زبونش شده بود که : #دنیا_معبر_عبوره_نه_قرارگاه_موندن.
گاهی هم ازمن سووال میکرد. برادر جعفر؟؟؟ #طناب_معبر کم نیاد....حمید وظیفه کشیدن طناب معبر در میدون مین رو داشت.و این اولین ماموریت معبر زدن حمید بود .
ساعت حدود 12 شب بود که به مسوولین گردانها معرفی شدیم.از نیمه شب گذشته بود که با ستون گردانها به سمت راه کارهای #تپه_دو_قلو حرکت کردیم.
نزدیک خط دشمن ستون نیروها نشستن و به اتفاق #شهید_رسول_فیروزبخت نزدیک #میدون_مین شدیم.
صدای تلق و تولوق میومد و دشمن داشت موانع مقابل سنگرهاش رو تقویت میکرد .
قرار شد منتظر بمونیم که نیروهای دشمن #میدون_مین رو ترک کنند.
دستور رسید که بچه های تخریب معبرها رو باز کنند و بدون اینکه دشمن بفهمه با توکل به خدا و توسل به ائمه (ع) معابر باز شد و دستور آغاز عملیات صادر شد.
نیروها رو از #میدون_مین عبور دادیم .
در گیری سختی بود.
دشمن بر منطقه مسلط بود و آتش سنگینی روی معبر اجرا میکرد.
مجبور شدیم با #شهید_فیروزبخت پشت تخته سنگی پناه بگیریم.
هوا داشت روشن میشد و صحنه درگیری کاملا مشخص بود.گردان #حضرت_علی_اکبر(ع) و #حضرت_قاسم(ع) هم وارد میدون شدند و زیر آتش فوق العاده سنگین از معبر گذشتن.
نماز صبح رو فکر کنم بدو بخیز خوندیم .
یکی دوساعت از روز گذشته بود که مواضع اولیه تثبیت شد و قرار شد #بچه های_تخریب برای ماموریت بعدی به عقب برگردند.
همه اومدن غیر از حمید.
که یکی ازبچه ها که صورتش غرق خون بود گفت : خمپاره خورد بین من وحمید و دیگه نفهمیدم چی شد.
بچه های تخریب رو جمع کردیم وبه سمت عقب اومدیم.
اکثر بچه ها مجروح بودند.
از آخرین خاکریز که رد شدیم سنگر #بچه های_تخریب پیدابود و از اون دور معلوم بود که یکی مقابل سنگر ایستاده.
نزدیکتر که شدیم دیدم #شهید_حاج_سید_محمد_زینال_الحسینیه (معاون تیپ کربل وفرمانده تخریب ل10).
بعد از اینکه گزارش کار رو دادم سید حال اولین نفری رو که پرسید #حمید بود.گفت برادر #دادو چی شد.
گفتم آقا سید: #حمید_پرید.
تا اینوگفتم دیدم سید عقب عقب رفت وبه گونی های سنگر تکیه داد میشد غم رو ازچهره اش خوند.
وبا حسرت و خیلی غلیظ گفت: #خوش_به_حالش
🌿🌺
🌿🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌿🌹
#عملیات_کربلای_1
#مرحله_دوم
#فتح_شهر_مهران
#لشگر_ده_سیدالشهداء(ع)
#صبح روز 11/4/65 رزمندگان در خطوط مقدم متوجه #عقب_نشینی سریع دشمن شده و گردان‌های #حضرت_علی اکبر(ع) و #حضرت_حمزه(ع) از #لشکر_ده_ سید الشهداء (ع) همراه با گردان‌های عمل کننده #لشکر_27_حضرت رسول(ص) از مسیر روستای #هرمز_آباد، از پشت به طرف #باغ_کشاورزی حرکت کرده و ضمن جنگ و گریز با نیروهای در حال فرار دشمن عده ای از آنها را به اسارت در آوردند و با وارد عمل شدن #گردان_‌های_قمر_بنی_هاشم(ع) و #زهیر، رزمندگان اسلام موفق شدند تا ساعت 1 بعدازظهر #شهر_مهران را تا رودخانه #کنجانچم به تصرف در آورند.
🌿🌹
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#دو_سید_شهید_فکه
#عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام
#شهید_سید_مجتبی_زینال_حسینی
#شهید_سید_مهدی_اعتصامی

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی: #جعفر_طهماسبی

خبر رسید دشمن در جبهه فکه پیشروی کرده و تیپ سید الشهدا مأموریت مقابله با دشمن را دارد.
نزدیک ماه رمضان بود. قرار بود که بچه ها برای مرخصی به تهران بروند و بعضی‎ها هم رفته بودند راه آهن اندیمشک بلیط بگیرند نزدیک عصر بود که گردان #حضرت_علی_اکبر(ع) و گردان #حضرت_علی_اصغر(ع) وارد #مقر_الوارثین شدند، همه با تجهیزات کامل آمدند. مثل اینکه کار خیلی جدی بود.
شهید #سعید_صدیق برای شناسایی رفته بود. وقتی برگشت از حضور پرحجم دشمن در منطقه فکه می‎گفت. از سعید عمق میدان مین را پرسیدم و گفت که: ما به میدون نرسیدیم و هنوز دشمن فرصت نکرده میدان مین و موانع ایجاد کنه. قرارشد بچه ها تقسیم شوند و تیم‏های معبر به گردان‎ها مأمور شوند. #سید_مهدی هم که بو برده بود عملیات در پیشه، مدام دور و بر شهید #زینال_حسینی می پلکید تا اینکه سید را راضی کند که او هم با بچه‏ها به عملیات بره.
شهید سیدمحمد اجازه نمی داد تا اینکه برادرش، شهید #سید_مجتبی_زینال_حسینی (تخریب‎چی شهید سید مجتبی زینال الحسینی در عملیات سیدالشهدا در اردیبهشت ۱۳۶۵ در فکه به شهادت رسید) هم به جمع اضافه شد. با حیا مقابل برادرش ایستاد و گفت: آقا سید ما را هم بفرست.
سید یک مقدار مِن مِن کرد اما اصرار #سید_مجتبی را که دید، گفت سریع وسایلت را جمع کن و تجهیزات بگیر .
مجتبی که رفت. سیدمهدی با التماس دوباره به آقا سید گفت: آقا سید ما چی!!!! ما بمونیم؟ شهید سیدمحمد خیلی عاطفی بود و علاقه شدید به سیدمهدی داشت. گفت: تو بمون با گردان های بعدی برو. سیدمهدی گفت: آقا سید ما را جواب می‏کنی. خلاصه از سید مهدی اصرار تا اینکه شهید زینال الحسینی راضی شد و سید مثل باز شکاری رها شد. سریع ساکش رو تحویل داد و تجهیزات گرفت و مهیا شد که با گردان حضرت علی اصغر(ع) برود.

نماز مغرب را خوندیم، بچه ها حرکت کردند و رفتند. ما داخل مقر الوارثین نگران بچه ها بودیم. گفتیم با گردان هایی که ادامه دفع تجاوز می کنند به منطقه برویم.
🍃🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹🌹🌹🌹
#عملیات_لشگر10_در_فاو
#عملیات_والفجر8

با تدبیر فرماندهان لشگر گردان #قمربنی_هاشم_علیه_السلام در روز اول اسفند جایگزین گردان #حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام شد.حضور شهید حاج #عبدالله_نوریان با نیروها و ادوات #مهندسی رزمی و بچه های #تخریب به همه فرماندهان و رزمندگان روحیه میداد.تلاش بلدوزرها ولودرهای مهندسی که سینه به سینه دشمن ودر زیر آتش پرحجم مشغول احداث و تقویت خاکریزها برای حفاظت ازجان رزمندگان و هدایت آنها توسط شهید نوریان همه را متحیرنموده بود. گردان قمربنی هاشم علیه السلام با بکارگیری گروهان #والعادیات در پاتک دشمن صدمات فراوانی به نیروهای #گارد_ریاست_جمهوری دشمن وارد کرد ودر ادامه از گروهانهای #والفجر و #فتح نیز استفاده شد ودشمن با انهدام تانکها ونفراتش از #سه_راهی_کارخانه_نمک عقب نشینی کرد.
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌷🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌹
#هلالی_دوم(نونی دوم) تصرف شد

شیرمردان گردان#حضرت_علی_اصغر(ع) به کمک آمدند

گردان علی‌اصغر(ع) هم دیر به ما رسید.

گردان علی‌اصغر(ع) ـ که در احتیاط گردان حضرت زینب(س) بود با کمی تاخیر حدود ساعت 12:30 وارد منطقه شد و با استعداد یک گروهان و یک دسته ویژه، حدود ساعت 15 به محل هلالی اول رسید و با کمک گردان حضرت زینب(س) ضمن تصرف خاکریز هلالی دوم، در پشت خاکریز به‌سمت جاده آسفالت شلمچه پیشانی جنگی تشکیل داد. خبر موفقیت نیروهای لشکر سیدالشهدا(ع) در ورود به هلالی دوم محور شلمچه به قرارگاه کربلا اعلام شد.
طبق هماهنگی‌های قبلی قرار بود که بلافاصله بعد از اتمام مأموریت لشکر سیدالشهدا(ع) و تصرف دو موضع هلالی، گردان‌های #لشکر_5_نصر با هماهنگی از آن عبور کنند، اما به‌علت وقفه‌ای که در رسیدن نیروهای لشکر نصر به وجود آمد، دشمن فشار زیادی را به نیروهای لشکر سیدالشهدا(ع) وارد آورد و باعث شد که نیروها قدری از هلالی دوم عقب‌تر بیایند و تا ساعت 5 بعد از ظهر حدود 5 ساعت پس از تصرف #هلالی_دوم - که گردان‌های لشکر نصر رسیدند و از خط مقدم #لشکر_سیدالشهدا(ع) عبور کردند، رزمندگان این یگان درمقابل پاتک‌های متعدد دشمن دلیرانه مقاومت می‌کردند.
درعین‌حال لشکر سیدالشهدا(ع) که پس از تصرف دو دژ هلالی‌شکل شلمچه، به تثبیت موقعیت خود در این منطقه پرداخته بود، در ساعت 14:45 در محدوده پل پنجم کانال جنوب پنج‏ضلعی موفق به الحاق با لشکر19 فجر شد.
بدین‌ترتیب #مرحله_اول عملیات_لشکر_سیدالشهدا_(ع)، از لحظه حرکت غواص‌ها از نقطه رهایی تا پایان مأموریت حدود 19 ساعت به طول انجامید و پس از آن مأموریت پدافند منطقه به‌مدت 24 ساعت به 5 گردان عمل‌کننده لشکر در این مرحله واگذار شد.

🍃🌷🌷#یداله_ایزدی

🍃🌹🌹🌹 @alvaresinchannel