الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#دو_سید_شهید_فکه
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#دو_سید_شهید_فکه
#عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام
#شهید_سید_مجتبی_زینال_حسینی
#شهید_سید_مهدی_اعتصامی

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی: #جعفر_طهماسبی

خبر رسید دشمن در جبهه فکه پیشروی کرده و تیپ سید الشهدا مأموریت مقابله با دشمن را دارد.
نزدیک ماه رمضان بود. قرار بود که بچه ها برای مرخصی به تهران بروند و بعضی‎ها هم رفته بودند راه آهن اندیمشک بلیط بگیرند نزدیک عصر بود که گردان #حضرت_علی_اکبر(ع) و گردان #حضرت_علی_اصغر(ع) وارد #مقر_الوارثین شدند، همه با تجهیزات کامل آمدند. مثل اینکه کار خیلی جدی بود.
شهید #سعید_صدیق برای شناسایی رفته بود. وقتی برگشت از حضور پرحجم دشمن در منطقه فکه می‎گفت. از سعید عمق میدان مین را پرسیدم و گفت که: ما به میدون نرسیدیم و هنوز دشمن فرصت نکرده میدان مین و موانع ایجاد کنه. قرارشد بچه ها تقسیم شوند و تیم‏های معبر به گردان‎ها مأمور شوند. #سید_مهدی هم که بو برده بود عملیات در پیشه، مدام دور و بر شهید #زینال_حسینی می پلکید تا اینکه سید را راضی کند که او هم با بچه‏ها به عملیات بره.
شهید سیدمحمد اجازه نمی داد تا اینکه برادرش، شهید #سید_مجتبی_زینال_حسینی (تخریب‎چی شهید سید مجتبی زینال الحسینی در عملیات سیدالشهدا در اردیبهشت ۱۳۶۵ در فکه به شهادت رسید) هم به جمع اضافه شد. با حیا مقابل برادرش ایستاد و گفت: آقا سید ما را هم بفرست.
سید یک مقدار مِن مِن کرد اما اصرار #سید_مجتبی را که دید، گفت سریع وسایلت را جمع کن و تجهیزات بگیر .
مجتبی که رفت. سیدمهدی با التماس دوباره به آقا سید گفت: آقا سید ما چی!!!! ما بمونیم؟ شهید سیدمحمد خیلی عاطفی بود و علاقه شدید به سیدمهدی داشت. گفت: تو بمون با گردان های بعدی برو. سیدمهدی گفت: آقا سید ما را جواب می‏کنی. خلاصه از سید مهدی اصرار تا اینکه شهید زینال الحسینی راضی شد و سید مثل باز شکاری رها شد. سریع ساکش رو تحویل داد و تجهیزات گرفت و مهیا شد که با گردان حضرت علی اصغر(ع) برود.

نماز مغرب را خوندیم، بچه ها حرکت کردند و رفتند. ما داخل مقر الوارثین نگران بچه ها بودیم. گفتیم با گردان هایی که ادامه دفع تجاوز می کنند به منطقه برویم.
🍃🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#دو_سید_شهید_فکه
#عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام
#شهید_سید_مجتبی_زینال_حسینی
#شهید_سید_مهدی_اعتصامی

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی: #جعفر_طهماسبی

خبر رسید دشمن در جبهه فکه پیشروی کرده و تیپ سید الشهدا مأموریت مقابله با دشمن را دارد.
نزدیک ماه رمضان بود. قرار بود که بچه ها برای مرخصی به تهران بروند و بعضی‎ها هم رفته بودند راه آهن اندیمشک بلیط بگیرند نزدیک عصر بود که گردان #حضرت_علی_اکبر(ع) و گردان #حضرت_علی_اصغر(ع) وارد #مقر_الوارثین شدند، همه با تجهیزات کامل آمدند. مثل اینکه کار خیلی جدی بود.
شهید #سعید_صدیق برای شناسایی رفته بود. وقتی برگشت از حضور پرحجم دشمن در منطقه فکه می‎گفت. از سعید عمق میدان مین را پرسیدم و گفت که: ما به میدون نرسیدیم و هنوز دشمن فرصت نکرده میدان مین و موانع ایجاد کنه. قرارشد بچه ها تقسیم شوند و تیم‏های معبر به گردان‎ها مأمور شوند. #سید_مهدی هم که بو برده بود عملیات در پیشه، مدام دور و بر شهید #زینال_حسینی می پلکید تا اینکه سید را راضی کند که او هم با بچه‏ها به عملیات بره.
شهید سیدمحمد اجازه نمی داد تا اینکه برادرش، شهید #سید_مجتبی_زینال_حسینی (تخریب‎چی شهید سید مجتبی زینال الحسینی در عملیات سیدالشهدا در اردیبهشت ۱۳۶۵ در فکه به شهادت رسید) هم به جمع اضافه شد. با حیا مقابل برادرش ایستاد و گفت: آقا سید ما را هم بفرست.
سید یک مقدار مِن مِن کرد اما اصرار #سید_مجتبی را که دید، گفت سریع وسایلت را جمع کن و تجهیزات بگیر .
مجتبی که رفت. سیدمهدی با التماس دوباره به آقا سید گفت: آقا سید ما چی!!!! ما بمونیم؟ شهید سیدمحمد خیلی عاطفی بود و علاقه شدید به سیدمهدی داشت. گفت: تو بمون با گردان های بعدی برو. سیدمهدی گفت: آقا سید ما را جواب می‏کنی. خلاصه از سید مهدی اصرار تا اینکه شهید زینال الحسینی راضی شد و سید مثل باز شکاری رها شد. سریع ساکش رو تحویل داد و تجهیزات گرفت و مهیا شد که با گردان حضرت علی اصغر(ع) برود.

نماز مغرب را خوندیم، بچه ها حرکت کردند و رفتند. ما داخل مقر الوارثین نگران بچه ها بودیم. گفتیم با گردان هایی که ادامه دفع تجاوز می کنند به منطقه برویم.
🍃🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#دو_سید_شهید_فکه
#عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام
#شهید_سید_مجتبی_زینال_حسینی
#شهید_سید_مهدی_اعتصامی

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی: #جعفر_طهماسبی

خبر رسید دشمن در جبهه فکه پیشروی کرده و تیپ سید الشهدا مأموریت مقابله با دشمن را دارد.
نزدیک ماه رمضان بود. قرار بود که بچه ها برای مرخصی به تهران بروند و بعضی‎ها هم رفته بودند راه آهن اندیمشک بلیط بگیرند نزدیک عصر بود که گردان #حضرت_علی_اکبر(ع) و گردان #حضرت_علی_اصغر(ع) وارد #مقر_الوارثین شدند، همه با تجهیزات کامل آمدند. مثل اینکه کار خیلی جدی بود.
شهید #سعید_صدیق برای شناسایی رفته بود. وقتی برگشت از حضور پرحجم دشمن در منطقه فکه می‎گفت. از سعید عمق میدان مین را پرسیدم و گفت که: ما به میدون نرسیدیم و هنوز دشمن فرصت نکرده میدان مین و موانع ایجاد کنه. قرارشد بچه ها تقسیم شوند و تیم‏های معبر به گردان‎ها مأمور شوند. #سید_مهدی هم که بو برده بود عملیات در پیشه، مدام دور و بر شهید #زینال_حسینی می پلکید تا اینکه سید را راضی کند که او هم با بچه‏ها به عملیات بره.
شهید سیدمحمد اجازه نمی داد تا اینکه برادرش، شهید #سید_مجتبی_زینال_حسینی (تخریب‎چی شهید سید مجتبی زینال الحسینی در عملیات سیدالشهدا در اردیبهشت ۱۳۶۵ در فکه به شهادت رسید) هم به جمع اضافه شد. با حیا مقابل برادرش ایستاد و گفت: آقا سید ما را هم بفرست.
سید یک مقدار مِن مِن کرد اما اصرار #سید_مجتبی را که دید، گفت سریع وسایلت را جمع کن و تجهیزات بگیر .
مجتبی که رفت. سیدمهدی با التماس دوباره به آقا سید گفت: آقا سید ما چی!!!! ما بمونیم؟ شهید سیدمحمد خیلی عاطفی بود و علاقه شدید به سیدمهدی داشت. گفت: تو بمون با گردان های بعدی برو. سیدمهدی گفت: آقا سید ما را جواب می‏کنی. خلاصه از سید مهدی اصرار تا اینکه شهید زینال الحسینی راضی شد و سید مثل باز شکاری رها شد. سریع ساکش رو تحویل داد و تجهیزات گرفت و مهیا شد که با گردان حضرت علی اصغر(ع) برود.

نماز مغرب را خوندیم، بچه ها حرکت کردند و رفتند. ما داخل مقر الوارثین نگران بچه ها بودیم. گفتیم با گردان هایی که ادامه دفع تجاوز می کنند به منطقه برویم.
🍃🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#دو_سید_شهید_فکه
#عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام
#شهید_سید_مجتبی_زینال_حسینی
#شهید_سید_مهدی_اعتصامی

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی: #جعفر_طهماسبی

خبر رسید دشمن در جبهه فکه پیشروی کرده و تیپ سید الشهدا مأموریت مقابله با دشمن را دارد.
نزدیک ماه رمضان بود. قرار بود که بچه ها برای مرخصی به تهران بروند و بعضی‎ها هم رفته بودند راه آهن اندیمشک بلیط بگیرند نزدیک عصر بود که گردان #حضرت_علی_اکبر(ع) و گردان #حضرت_علی_اصغر(ع) وارد #مقر_الوارثین شدند، همه با تجهیزات کامل آمدند. مثل اینکه کار خیلی جدی بود.
شهید #سعید_صدیق برای شناسایی رفته بود. وقتی برگشت از حضور پرحجم دشمن در منطقه فکه می‎گفت. از سعید عمق میدان مین را پرسیدم و گفت که: ما به میدون نرسیدیم و هنوز دشمن فرصت نکرده میدان مین و موانع ایجاد کنه. قرارشد بچه ها تقسیم شوند و تیم‏های معبر به گردان‎ها مأمور شوند. #سید_مهدی هم که بو برده بود عملیات در پیشه، مدام دور و بر شهید #زینال_حسینی می پلکید تا اینکه سید را راضی کند که او هم با بچه‏ها به عملیات بره.
شهید سیدمحمد اجازه نمی داد تا اینکه برادرش، شهید #سید_مجتبی_زینال_حسینی (تخریب‎چی شهید سید مجتبی زینال الحسینی در عملیات سیدالشهدا در اردیبهشت ۱۳۶۵ در فکه به شهادت رسید) هم به جمع اضافه شد. با حیا مقابل برادرش ایستاد و گفت: آقا سید ما را هم بفرست.
سید یک مقدار مِن مِن کرد اما اصرار #سید_مجتبی را که دید، گفت سریع وسایلت را جمع کن و تجهیزات بگیر .
مجتبی که رفت. سیدمهدی با التماس دوباره به آقا سید گفت: آقا سید ما چی!!!! ما بمونیم؟ شهید سیدمحمد خیلی عاطفی بود و علاقه شدید به سیدمهدی داشت. گفت: تو بمون با گردان های بعدی برو. سیدمهدی گفت: آقا سید ما را جواب می‏کنی. خلاصه از سید مهدی اصرار تا اینکه شهید زینال الحسینی راضی شد و سید مثل باز شکاری رها شد. سریع ساکش رو تحویل داد و تجهیزات گرفت و مهیا شد که با گردان حضرت علی اصغر(ع) برود.

نماز مغرب را خوندیم، بچه ها حرکت کردند و رفتند. ما داخل مقر الوارثین نگران بچه ها بودیم. گفتیم با گردان هایی که ادامه دفع تجاوز می کنند به منطقه برویم.
🍃🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel