نج،روستای من و تو

#کرشری
Channel
Logo of the Telegram channel نج،روستای من و تو
@rostaye_nojPromote
1.23K
subscribers
8.55K
photos
1.12K
videos
275
links
#هوالخالق #روستایم_نج..... یکی از قدیمی ترین روستای شناخته شده ی ایران با قدمتی بیش از دوهزار سال ✌در صورتی که عکس و متن مرتبط با(روستای نج) دارید میتوانید به آیدی ادمین ها @nojkoh @noj_admin مراجعه نمایید... 🌺منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستیم🌺
🌸🌸
🌸🌸
🌸
🌸
#تقدیم_به_من_و_تو
#رویاهای_کودکانه_من

یادم میاد وقتی که بچه بودم
صبح که میشد تو راه و #کوچه بودم

نج که بودیم رسم و رسوم همین بود
بچه ها یا کوچه بودن یا میرفتن کلن کود

اون روزا ما خیلی #سواد نداشتیم
کاغذ و جوهر و دواد نداشتیم

کیف و کتاب کفش و کلاهی نبود
انگاری جز #نداشتی راهی نبود

دفتر صد برگ و مداد نداشتیم
یه چتر واسه بارون و باد نداشتیم

من بودم و یه پاره کفش و پیرهن
#قاسم بود و #رضا . رمضون. با بیژن

عماد بود و رجب . و گاهی اکبر
کریم بود و صفر بود و با اصغر

ولی همه دوستای خوبی بودیم
وقتی سوار اسب چوبی بودیم

روزا باهم میرفته ایم قناد سر
برای بازی با همه سر همسر

با هم دیگه #چلیک مار کا میکردیم
حساب حساب با یه کلا میکردیم

چلیک بود یه مار بود و یکی پا
شروع میکردیم به چلیک مار کا

چوب چلیک پرتاپ می شد به هوا
اونطرفم چوب و میزد با چوپ پا

اگه میخورد به چوب میشد کله پا
اگه نخورد میشمردیم از سر و پا

هر بیست شمارش میشده یک قلا
هرکی می باخت باید میداد با غلا

بازی دیگمون یه له له کا بود
آخ که چقدر این بازی با صفا بود

له له بود و یه خط با شیش تا خونه
اون که الان #قدیمیه این بازی رو میدونه

اون شیش تا خط خونه بوده دما دم
هر کی میسوخت یه راست میرفت جهنم

#بزیل_کا هم میکردیم و کل کا
بزیل یه استخوان بوده از گوسفند و ورکا

خلاصه که عصر قشنگی داشتیم
برای خود شهر فرنگی داشتیم

تیم کاری و #کرشری و جینگا سر
واسه خودش قصه یی داشت سراسر

حمام خزینه یی بود و دوش نداشت
همیشه آبش سرد بودو جوش نداشت

گاهی میرفتیم تو ی باغ بالا
به نیته ترش هلی . با قلا

غروب میشد #گسن_دمال میرفتیم
پاییز ما گلسرشور چال میرفتیم

دو مادر مهربون و نازنین
خاله حدیقه و عمو زن بنین

خدا بیامرزه چقدر مهربون
با ما بودن اون دوره و اون زمون

امان از اون تنیر و اون گرم نون
تعارفی میدادیم به همسایگون

مادر من هر وقت که نون می پخته
چند تا واسه خاله همایون می پخته

بابام میگفت الان کجا ها موندی ؟
همش که بازی میکنی پس درستو کی خوندی

آرورم آروم بزرگ شدیم چه بد شد
کوه غمی اومد بر اونکه گت شد

اومدیم آواره #تهران شدیم
رهگذره کوچه ی مهران شدیم

هرکدوم از ما به کناری رفته
برای پیگیری ی کاری رفته

عرصه زندگی زمانی تنگ شد
صدام بما حمله نمود و جنگ شد

دیگه کسی دل و دماغ نداره
آرزوی باکله باغ نداره

حوصله ی کوه و قلا نداره
هیچ باغی ام که با غلا نداره

دیگه داریم یواش یواش پیر میشیم
خدای ناکرده #زمین گیر میشیم

من که دیگه خبر از اون ندارم
از عماد و از رمضون ندارم

دنیا چقدر بد شده باز خدایی
بین همه افتاد یه جور جدایی

خیلی ساله رضا رو من ندیدم
خوشه یی از مهربونیش نچیدم

خدا کنه همه سلامت باشند
سلامت و تو ناز و نعمت باشند

مرد کوهستانم و شعر میگم براتون
همیشه من محتاج اون دعاتون

ارادتمند تمامی دوستان
مرد کوهستان
سرایش
97 / 10 / 27
🌸 با تشکر از آقای #حمید_مقدم 🌸
🆔 @rostaye_noj
#کانال_مردمی_روستای_نج
Forwarded from عکس نگار
تقدیم به #من و تو
که #پدرانمان_آسمانی شدند
پدر #مرو تو بمان
قسم به چاشتگاه و سحر
به صبح و زیبایی
به رنگ های #گل عشق
به سرخ لاله پیلژ
به بوی گندم #دخمن
پدر مرو تو بمان
پدر مرو که من از #شب
من از صدای وحشت این عصر
از این سکوت #کشنده
ازاین سیاه سنگ نوشته
بروی #مزار
من از قراعت #فاتحه
در سوگ شیر میترسم
هنوز صدای پای تو می آید از
زمین زیارون
و بوی پونه ی #کوهی
که میخورد به مشامم
هزار خوشه ی گندم
هزار ساقه ی شاهی
که در کناره #پیلوست
ببین که تشنه نشسته اند
و چشم براه تو هستند
مرو پدر که همه #سبزی زمین
قلاکش زمهربانی توست
من از نماز تو در #کرشری
میانه ی #جینگا
دانسته ام که عزم سفر کرده ای
پناه گاه منی
مثل کی مه ی دی ها
که در کشاکش طوفان و
رعد و برق حوادث
پناه من شده ای
مگر نه اینکه زمین بایر است
و من تنها
مگر نه اینکه ترا میزند صدا کوچه
مرو که خانه ی دل
بی چراغ میماند
مرو که میشکند شیشه ی
دلم بی تو
تو خاطرات منی مثل دفتر عمرم
تمام فرصت یک #زندگی
فدای جان توباد
تو بوده ای که من از عشق
می سرودم باز
توبوده ای که من از نور میخواندم
بیاد روز مه آلود و #روستایی سبز
و جوی آب که میرفت بپای آویشن
تجسمی تو برایم
خاطرات شیرینم
هنوز خاطره ام مثل آسمان #نج آبی
صدای آب هراز
دود آتش #چوپان
صدای چه ه چه ه بلبل
و بوی سبزی زی زا
مرا به حسرت کودکی میبرد با تو
پدر اگر بروی چوژاله میگریم
پدر اگر بروی چو شمع میسوزم
مرا دگر که برد آنسوی زراعتگاه
مرادگر که نشاند کنار سفره مهر
بروی دامنه و کوه #تنهایی
که را صدا بزنم
مرا دگر که بگوید خدا یکی
و دو نسیت
و رعد و برق و مه و برف
تمام کار خداست
معلمی که بمن درس #سادگی میداد
تو بوده ای
که همه اعتقاد من رنگیست
صدای پای تو می آید از زمین خاطره ام . پدر مرو تو بمان
خداکند که نخشکد درخت
شعر و دلم
خدا کند تو #بمانی
خداکند که نگیرد دلم زتنهایی
من ام مسافر این #قطار پر خطرم
که هرچه میگذرد بر غروب نزدیکم
اگرچه #مرد_کوهستانم و
دل هوای تو کرده
و روز . #روز پدر بود
باز خیال تو کرده
مبارک است پدر روزت و خدا حافظ .
خدا حافظی ام را سلام تازه بدان
سلام بر پدرم
تا #تولدی دیگر .

آقای #حمید_مقدم.مرد کوهستان
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🆔 @rostaye_noj
تقدیم به #من و تو
که #پدرانمان_آسمانی شدند
پدر #مرو تو بمان
قسم به چاشتگاه و سحر
به صبح و زیبایی
به رنگ های #گل عشق
به سرخ لاله پیلژ
به بوی گندم #دخمن
پدر مرو تو بمان
پدر مرو که من از #شب
من از صدای وحشت این عصر
از این سکوت #کشنده
ازاین سیاه سنگ نوشته
بروی #مزار
من از قراعت #فاتحه
در سوگ شیر میترسم
هنوز صدای پای تو می آید از
زمین زیارون
و بوی پونه ی #کوهی
که میخورد به مشامم
هزار خوشه ی گندم
هزار ساقه ی شاهی
که در کناره #پیلوست
ببین که تشنه نشسته اند
و چشم براه تو هستند
مرو پدر که همه #سبزی زمین
قلاکش زمهربانی توست
من از نماز تو در #کرشری
میانه ی #جینگا
دانسته ام که عزم سفر کرده ای
پناه گاه منی
مثل کی مه ی دی ها
که در کشاکش طوفان و
رعد و برق حوادث
پناه من شده ای
مگر نه اینکه زمین بایر است
و من تنها
مگر نه اینکه ترا میزند صدا کوچه
مرو که خانه ی دل
بی چراغ میماند
مرو که میشکند شیشه ی
دلم بی تو
تو خاطرات منی مثل دفتر عمرم
تمام فرصت یک #زندگی
فدای جان توباد
تو بوده ای که من از عشق
می سرودم باز
توبوده ای که من از نور میخواندم
بیاد روز مه آلود و #روستایی سبز
و جوی آب که میرفت بپای آویشن
تجسمی تو برایم
خاطرات شیرینم
هنوز خاطره ام مثل آسمان #نج آبی
صدای آب هراز
دود آتش #چوپان
صدای چه ه چه ه بلبل
و بوی سبزی زی زا
مرا به حسرت کودکی میبرد با تو
پدر اگر بروی چوژاله میگریم
پدر اگر بروی چو شمع میسوزم
مرا دگر که برد آنسوی زراعتگاه
مرادگر که نشاند کنار سفره مهر
بروی دامنه و کوه #تنهایی
که را صدا بزنم
مرا دگر که بگوید خدا یکی
و دو نسیت
و رعد و برق و مه و برف
تمام کار خداست
معلمی که بمن درس #سادگی میداد
تو بوده ای
که همه اعتقاد من رنگیست
صدای پای تو می آید از زمین خاطره ام . پدر مرو تو بمان
خداکند که نخشکد درخت
شعر و دلم
خدا کند تو #بمانی
خداکند که نگیرد دلم زتنهایی
من ام مسافر این #قطار پر خطرم
که هرچه میگذرد بر غروب نزدیکم
اگرچه #مرد_کوهستانم و
دل هوای تو کرده
و روز . #روز پدر بود
باز خیال تو کرده
مبارک است پدر روزت و خدا حافظ .
خدا حافظی ام را سلام تازه بدان
سلام بر پدرم
تا #تولدی دیگر .

آقای #حمید_مقدم.مرد کوهستان
🆔 @rostaye_noj
تقدیم به #من و تو
که #پدرانمان_آسمانی شدند
پدر #مرو تو بمان
قسم به چاشتگاه و سحر
به صبح و زیبایی
به رنگ های #گل عشق
به سرخ لاله پیلژ
به بوی گندم #دخمن
پدر مرو تو بمان
پدر مرو که من از #شب
من از صدای وحشت این عصر
از این سکوت #کشنده
ازاین سیاه سنگ نوشته
بروی #مزار
من از قراعت #فاتحه
در سوگ شیر میترسم
هنوز صدای پای تو می آید از
زمین زیارون
و بوی پونه ی #کوهی
که میخورد به مشامم
هزار خوشه ی گندم
هزار ساقه ی شاهی
که در کناره #پیلوست
ببین که تشنه نشسته اند
و چشم براه تو هستند
مرو پدر که همه #سبزی زمین
قلاکش زمهربانی توست
من از نماز تو در #کرشری
میانه ی #جینگا
دانسته ام که عزم سفر کرده ای
پناه گاه منی
مثل کی مه ی دی ها
که در کشاکش طوفان و
رعد و برق حوادث
پناه من شده ای
مگر نه اینکه زمین بایر است
و من تنها
مگر نه اینکه ترا میزند صدا کوچه
مرو که خانه ی دل
بی چراغ میماند
مرو که میشکند شیشه ی
دلم بی تو
تو خاطرات منی مثل دفتر عمرم
تمام فرصت یک #زندگی
فدای جان توباد
تو بوده ای که من از عشق
می سرودم باز
توبوده ای که من از نور میخواندم
بیاد روز مه آلود و #روستایی سبز
و جوی آب که میرفت بپای آویشن
تجسمی تو برایم
خاطرات شیرینم
هنوز خاطره ام مثل آسمان #نج آبی
صدای آب هراز
دود آتش #چوپان
صدای چه ه چه ه بلبل
و بوی سبزی زی زا
مرا به حسرت کودکی میبرد با تو
پدر اگر بروی چوژاله میگریم
پدر اگر بروی چو شمع میسوزم
مرا دگر که برد آنسوی زراعتگاه
مرادگر که نشاند کنار سفره مهر
بروی دامنه و کوه #تنهایی
که را صدا بزنم
مرا دگر که بگوید خدا یکی
و دو نسیت
و رعد و برق و مه و برف
تمام کار خداست
معلمی که بمن درس #سادگی میداد
تو بوده ای
که همه اعتقاد من رنگیست
صدای پای تو می آید از زمین خاطره ام . پدر مرو تو بمان
خداکند که نخشکد درخت
شعر و دلم
خدا کند تو #بمانی
خداکند که نگیرد دلم زتنهایی
من ام مسافر این #قطار پر خطرم
که هرچه میگذرد بر غروب نزدیکم
اگرچه #مرد_کوهستانم و
دل هوای تو کرده
و روز . #روز پدر بود
باز خیال تو کرده
مبارک است پدر روزت و خدا حافظ .
خدا حافظی ام را سلام تازه بدان
سلام بر پدرم
تا #تولدی دیگر .

💕 آقای #حمید_مقدم.مرد کوهستان💕
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💕 @rostaye_noj 💕