نج،روستای من و تو
#زمین
Channel
1.23K
subscribers
8.55K
photos
1.12K
videos
275
links
#هوالخالق
#روستایم_نج.....
یکی از قدیمی ترین روستای شناخته شده ی ایران
با قدمتی بیش از دوهزار سال
✌در صورتی که عکس و متن مرتبط با(روستای نج) دارید میتوانید به آیدی ادمین ها
@nojkoh
@noj_admin
مراجعه نمایید...
🌺منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستیم🌺
🍀🌸🍀🌸
🍀🌸🍀
🍀🌸
🍀
🆔 @rostaye_noj
#وقف_یا_هدیه
درگذشته های دور و حتی قبل از ظهور اسلام،
مردم یک روستا یک روز یا چند روز را به امورات روستا اختصاص می دادند و برای انجام کارهای عمرانی عده ای جمع می شدند و گوشه ای از کار را پیش می بردند و مزدی دریافت نمی کردند به طور مثال پلی با سنگ‌وچوب بر روی رودخانه میزدند، راهی درست می کردند، قنات یا چشمه تمیز می کردند ،حتی در همین چند سال پیش مردانی با پارو از نج تا نجرو را در زمستان برف روبی می کردند و یا کارهای دیگر انجام میدادند.
آنان عمر یک روز خویش،را صرف امورات روستا می کردند، شاید عموم مردم تن به این کار نمی دادند، اما از ثمره عملکرد آن عده ی اندک استفاده می کردند ، پس از #ترویج_فرهنگ_وقف آن دسته از اهالی روستا که زمین های زیاد داشتند و یا به نحوی دستشان به دهنشان می رسید،زمینها را وقف روستا، مسجد یا امامان معصوم می کردند و آن زمینها به #زمین_وقفی شهرت می گرفت، که می توان به زمینی که درآن #مدرسه یا #مخابرات و غیره احداث شده است نام‌برد واگر این زمینها شخصی بود می بایست این زمینها برای چنین پروژه های از مالک خریداری میشد و عموم مردم باید این هزینه را پرداخت و یا باز یک شخص زمین را خریداری و وقف مدرسه و یا پروژه های دیگر می کرد.
در کنار فرهنگ وقف فرهنگ‌نذر و ادای نذر هم وجود داشت، که این فرهنگ هم بسیاری از این کمبود ها و کاستی ها در محیط های اجتماعی را برطرف می کرد به طور مثال ظروفی که در مراسمات شادی و سوگواری استفاده می کنیم.
اما در این سالها از یک طرف ازدیاد جمعیت و بالا رفتن تورم و مخارج زندگی و از طرف دیگر تغییر کردند،فرهنگ زیستن در اجتماع و تغییر عقاید ، افکار و بینش باعث گردید تا اینگونه فرهنگ ها بسیار کمرنگ گردد،به طوری که نسبت به وطن و زادگاه خویش بسیار بسیار بی تفاوت شده ایم به اندازه ای که برای نگارش یک متن جهت پیشنهاد یا انتقاد کوتاهی می کنیم و حاضر به وقف وقت و زمان هم نیستیم.
اما اکنون در این تورم و تغییر افکار و بینش می توان فرهنگ وقف را در اجتماع کوچک روستا تغییر داد، که نیاز به مشارکت جمعی دارد تا برخی کاستی ها ،نیازها و کمبودها در محیط های عمومی روستا بر طرف گردد.
اکنون نمی شود یک قطعه زمین وقف روستا کرد
اما می تواند #وسیله_های_کوچک که نیاز جدی در منزل به آن نداریم وقف یا هدیه به روستا کرد.
به طور مثال یک شیر آب سالم، یک کیسه سیمان، یک متر سنگ، مقداری آهن و یا دستمزد یک روز یک کارگر یا یک آهنگر و غیره رابه روستا اهدا کرد تا برخی کمبود ها جبران گردد و گوشه ایی از روستا آباد و یا میراث نیاکان ما حفظ گردد.
پیشنهاد می کنیم.
بزرگان روستا یک شخصیت معتمد ، صادق، مردمدار را مسئول جمع آوری و اجرایی آن کنند تا برخی کاستی ها در محیط عمومی روستا بر طرف گردد
همانطور که به #فکر_ساختن_منزل_شخصی_زیبای_خود_هستیم
#به_فکر_روستایی_زیبا_هم_باشیم
✍ #ادمین_کانال_نج_روستای_من_تو
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🍀🌸🍀
🍀🌸
🍀
🆔 @rostaye_noj
#وقف_یا_هدیه
درگذشته های دور و حتی قبل از ظهور اسلام،
مردم یک روستا یک روز یا چند روز را به امورات روستا اختصاص می دادند و برای انجام کارهای عمرانی عده ای جمع می شدند و گوشه ای از کار را پیش می بردند و مزدی دریافت نمی کردند به طور مثال پلی با سنگ‌وچوب بر روی رودخانه میزدند، راهی درست می کردند، قنات یا چشمه تمیز می کردند ،حتی در همین چند سال پیش مردانی با پارو از نج تا نجرو را در زمستان برف روبی می کردند و یا کارهای دیگر انجام میدادند.
آنان عمر یک روز خویش،را صرف امورات روستا می کردند، شاید عموم مردم تن به این کار نمی دادند، اما از ثمره عملکرد آن عده ی اندک استفاده می کردند ، پس از #ترویج_فرهنگ_وقف آن دسته از اهالی روستا که زمین های زیاد داشتند و یا به نحوی دستشان به دهنشان می رسید،زمینها را وقف روستا، مسجد یا امامان معصوم می کردند و آن زمینها به #زمین_وقفی شهرت می گرفت، که می توان به زمینی که درآن #مدرسه یا #مخابرات و غیره احداث شده است نام‌برد واگر این زمینها شخصی بود می بایست این زمینها برای چنین پروژه های از مالک خریداری میشد و عموم مردم باید این هزینه را پرداخت و یا باز یک شخص زمین را خریداری و وقف مدرسه و یا پروژه های دیگر می کرد.
در کنار فرهنگ وقف فرهنگ‌نذر و ادای نذر هم وجود داشت، که این فرهنگ هم بسیاری از این کمبود ها و کاستی ها در محیط های اجتماعی را برطرف می کرد به طور مثال ظروفی که در مراسمات شادی و سوگواری استفاده می کنیم.
اما در این سالها از یک طرف ازدیاد جمعیت و بالا رفتن تورم و مخارج زندگی و از طرف دیگر تغییر کردند،فرهنگ زیستن در اجتماع و تغییر عقاید ، افکار و بینش باعث گردید تا اینگونه فرهنگ ها بسیار کمرنگ گردد،به طوری که نسبت به وطن و زادگاه خویش بسیار بسیار بی تفاوت شده ایم به اندازه ای که برای نگارش یک متن جهت پیشنهاد یا انتقاد کوتاهی می کنیم و حاضر به وقف وقت و زمان هم نیستیم.
اما اکنون در این تورم و تغییر افکار و بینش می توان فرهنگ وقف را در اجتماع کوچک روستا تغییر داد، که نیاز به مشارکت جمعی دارد تا برخی کاستی ها ،نیازها و کمبودها در محیط های عمومی روستا بر طرف گردد.
اکنون نمی شود یک قطعه زمین وقف روستا کرد
اما می تواند #وسیله_های_کوچک که نیاز جدی در منزل به آن نداریم وقف یا هدیه به روستا کرد.
به طور مثال یک شیر آب سالم، یک کیسه سیمان، یک متر سنگ، مقداری آهن و یا دستمزد یک روز یک کارگر یا یک آهنگر و غیره رابه روستا اهدا کرد تا برخی کمبود ها جبران گردد و گوشه ایی از روستا آباد و یا میراث نیاکان ما حفظ گردد.
پیشنهاد می کنیم.
بزرگان روستا یک شخصیت معتمد ، صادق، مردمدار را مسئول جمع آوری و اجرایی آن کنند تا برخی کاستی ها در محیط عمومی روستا بر طرف گردد
همانطور که به #فکر_ساختن_منزل_شخصی_زیبای_خود_هستیم
#به_فکر_روستایی_زیبا_هم_باشیم
✍ #ادمین_کانال_نج_روستای_من_تو
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🌸☘🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘
🌸
#تقدیم_به_من_و_تو
#رویاهای_کودکانه_من
یادم میاد وقتی که بچه بودم
صبح که میشد تو راه و #کوچه بودم
نج که بودیم رسم و رسوم همین بود
بچه ها یا کوچه بودن یا میرفتن کلن کود
اون روزا ما خیلی #سواد نداشتیم
کاغذ و جوهر و دواد نداشتیم
کیف و کتاب کفش و کلاهی نبود
انگاری جز #نداشتی راهی نبود
دفتر صد برگ و مداد نداشتیم
یه چتر واسه بارون و باد نداشتیم
من بودم و یه پاره کفش و پیرهن
#قاسم بود و #رضا . رمضون. با بیژن
عماد بود و رجب . و گاهی اکبر
کریم بود و صفر بود و با اصغر
ولی همه دوستای خوبی بودیم
وقتی سوار اسب چوبی بودیم
روزا باهم میرفته ایم قناد سر
برای بازی با همه سر همسر
با هم دیگه #چلیک مار کا میکردیم
حساب حساب با یه کلا میکردیم
چلیک بود یه مار بود و یکی پا
شروع میکردیم به چلیک مار کا
چوب چلیک پرتاپ می شد به هوا
اونطرفم چوب و میزد با چوپ پا
اگه میخورد به چوب میشد کله پا
اگه نخورد میشمردیم از سر و پا
هر بیست شمارش میشده یک قلا
هرکی می باخت باید میداد با غلا
بازی دیگمون یه له له کا بود
آخ که چقدر این بازی با صفا بود
له له بود و یه خط با شیش تا خونه
اون که الان #قدیمیه این بازی رو میدونه
اون شیش تا خط خونه بوده دما دم
هر کی میسوخت یه راست میرفت جهنم
#بزیل_کا هم میکردیم و کل کا
بزیل یه استخوان بوده از گوسفند و ورکا
خلاصه که عصر قشنگی داشتیم
برای خود شهر فرنگی داشتیم
تیم کاری و #کرشری و جینگا سر
واسه خودش قصه یی داشت سراسر
حمام خزینه یی بود و دوش نداشت
همیشه آبش سرد بودو جوش نداشت
گاهی میرفتیم تو ی باغ بالا
به نیته ترش هلی . با قلا
غروب میشد #گسن_دمال میرفتیم
پاییز ما گلسرشور چال میرفتیم
دو مادر مهربون و نازنین
خاله حدیقه و عمو زن بنین
خدا بیامرزه چقدر مهربون
با ما بودن اون دوره و اون زمون
امان از اون تنیر و اون گرم نون
تعارفی میدادیم به همسایگون
مادر من هر وقت که نون می پخته
چند تا واسه خاله همایون می پخته
بابام میگفت الان کجا ها موندی ؟
همش که بازی میکنی پس درستو کی خوندی
آرورم آروم بزرگ شدیم چه بد شد
کوه غمی اومد بر اونکه گت شد
اومدیم آواره #تهران شدیم
رهگذره کوچه ی مهران شدیم
هرکدوم از ما به کناری رفته
برای پیگیری ی کاری رفته
عرصه زندگی زمانی تنگ شد
صدام بما حمله نمود و جنگ شد
دیگه کسی دل و دماغ نداره
آرزوی باکله باغ نداره
حوصله ی کوه و قلا نداره
هیچ باغی ام که با غلا نداره
دیگه داریم یواش یواش پیر میشیم
خدای ناکرده #زمین گیر میشیم
من که دیگه خبر از اون ندارم
از عماد و از رمضون ندارم
دنیا چقدر بد شده باز خدایی
بین همه افتاد یه جور جدایی
خیلی ساله رضا رو من ندیدم
خوشه یی از مهربونیش نچیدم
خدا کنه همه سلامت باشند
سلامت و تو ناز و نعمت باشند
مرد کوهستانم و شعر میگم براتون
همیشه من محتاج اون دعاتون
ارادتمند تمامی دوستان
مرد کوهستان
سرایش
97 / 10 / 27
🌸 با تشکر از آقای #حمید_مقدم 🌸
🆔 @rostaye_noj
#کانال_مردمی_روستای_نج
🌸☘🌸
🌸☘
🌸
#تقدیم_به_من_و_تو
#رویاهای_کودکانه_من
یادم میاد وقتی که بچه بودم
صبح که میشد تو راه و #کوچه بودم
نج که بودیم رسم و رسوم همین بود
بچه ها یا کوچه بودن یا میرفتن کلن کود
اون روزا ما خیلی #سواد نداشتیم
کاغذ و جوهر و دواد نداشتیم
کیف و کتاب کفش و کلاهی نبود
انگاری جز #نداشتی راهی نبود
دفتر صد برگ و مداد نداشتیم
یه چتر واسه بارون و باد نداشتیم
من بودم و یه پاره کفش و پیرهن
#قاسم بود و #رضا . رمضون. با بیژن
عماد بود و رجب . و گاهی اکبر
کریم بود و صفر بود و با اصغر
ولی همه دوستای خوبی بودیم
وقتی سوار اسب چوبی بودیم
روزا باهم میرفته ایم قناد سر
برای بازی با همه سر همسر
با هم دیگه #چلیک مار کا میکردیم
حساب حساب با یه کلا میکردیم
چلیک بود یه مار بود و یکی پا
شروع میکردیم به چلیک مار کا
چوب چلیک پرتاپ می شد به هوا
اونطرفم چوب و میزد با چوپ پا
اگه میخورد به چوب میشد کله پا
اگه نخورد میشمردیم از سر و پا
هر بیست شمارش میشده یک قلا
هرکی می باخت باید میداد با غلا
بازی دیگمون یه له له کا بود
آخ که چقدر این بازی با صفا بود
له له بود و یه خط با شیش تا خونه
اون که الان #قدیمیه این بازی رو میدونه
اون شیش تا خط خونه بوده دما دم
هر کی میسوخت یه راست میرفت جهنم
#بزیل_کا هم میکردیم و کل کا
بزیل یه استخوان بوده از گوسفند و ورکا
خلاصه که عصر قشنگی داشتیم
برای خود شهر فرنگی داشتیم
تیم کاری و #کرشری و جینگا سر
واسه خودش قصه یی داشت سراسر
حمام خزینه یی بود و دوش نداشت
همیشه آبش سرد بودو جوش نداشت
گاهی میرفتیم تو ی باغ بالا
به نیته ترش هلی . با قلا
غروب میشد #گسن_دمال میرفتیم
پاییز ما گلسرشور چال میرفتیم
دو مادر مهربون و نازنین
خاله حدیقه و عمو زن بنین
خدا بیامرزه چقدر مهربون
با ما بودن اون دوره و اون زمون
امان از اون تنیر و اون گرم نون
تعارفی میدادیم به همسایگون
مادر من هر وقت که نون می پخته
چند تا واسه خاله همایون می پخته
بابام میگفت الان کجا ها موندی ؟
همش که بازی میکنی پس درستو کی خوندی
آرورم آروم بزرگ شدیم چه بد شد
کوه غمی اومد بر اونکه گت شد
اومدیم آواره #تهران شدیم
رهگذره کوچه ی مهران شدیم
هرکدوم از ما به کناری رفته
برای پیگیری ی کاری رفته
عرصه زندگی زمانی تنگ شد
صدام بما حمله نمود و جنگ شد
دیگه کسی دل و دماغ نداره
آرزوی باکله باغ نداره
حوصله ی کوه و قلا نداره
هیچ باغی ام که با غلا نداره
دیگه داریم یواش یواش پیر میشیم
خدای ناکرده #زمین گیر میشیم
من که دیگه خبر از اون ندارم
از عماد و از رمضون ندارم
دنیا چقدر بد شده باز خدایی
بین همه افتاد یه جور جدایی
خیلی ساله رضا رو من ندیدم
خوشه یی از مهربونیش نچیدم
خدا کنه همه سلامت باشند
سلامت و تو ناز و نعمت باشند
مرد کوهستانم و شعر میگم براتون
همیشه من محتاج اون دعاتون
ارادتمند تمامی دوستان
مرد کوهستان
سرایش
97 / 10 / 27
🌸 با تشکر از آقای #حمید_مقدم 🌸
🆔 @rostaye_noj
#کانال_مردمی_روستای_نج
Forwarded from عکس نگار
🆔 @rostaye_noj
🌸☘🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘
🌸
امشب #آخرین_شبی که موقع اذان
لیوان #آب_خنک برات یه طعم دیگه داره و عطر #غذا توی خونه ها میپیچه
صدای #خنده ی بعضی ها بلند و
صدای #بغض بعضی ها کنار پنجره ها شنیده میشه.....
رمضان به #شیرینی حل شدن یک #نبات توی چایی تموم شد....
گرمای انرژی بخشش رو #سی_شب به دل های ما بخشید....
خیلی ها تو این شبا از خدا #گله کردند
خیلی ها با #توفیق_بودن صله رحم کردند
خیلی ها #خدارو شکر کردند
خیلی ها #عزیزی رو از دست دادند
خیلی ها به #اونی که ميخواستند رسیدند
خیلی ها #بخشیده شدن از #مسیر کج شون برگشتن.
خیلی ها #مسکوت ماندن و بازهم از حرکت ترسیدن.
اما این #افطار_آخری ازتون میخوام
صدای #دعای_ربنا که #بلند شد
هرکجای این #زمین_گردِ سراشیب بودین
خودتون روبه #پنجره_اتاقی برسونید
وبرای دیده شدن #هلال_آرزو و #خوشبختیِ همه ی #آدم های روی زمین دعا کنید.
🌸آخرین افطار 1397تون انشالله بخیر و شادی🌸
🌸
🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘🌸☘
#التماس_دعا
#دلنوشته
#ادمین_من_تو_نج
#عیدتون_مبارک
🌸در این #شب_عید_فقط شاخه های #گلی رو تقدیم شما خوبان میکنیم که همیشه به ما ابراز #لطف کردید.🌸
#لطفا_عکس_باز_شود👇👇
🌸☘🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘
🌸
امشب #آخرین_شبی که موقع اذان
لیوان #آب_خنک برات یه طعم دیگه داره و عطر #غذا توی خونه ها میپیچه
صدای #خنده ی بعضی ها بلند و
صدای #بغض بعضی ها کنار پنجره ها شنیده میشه.....
رمضان به #شیرینی حل شدن یک #نبات توی چایی تموم شد....
گرمای انرژی بخشش رو #سی_شب به دل های ما بخشید....
خیلی ها تو این شبا از خدا #گله کردند
خیلی ها با #توفیق_بودن صله رحم کردند
خیلی ها #خدارو شکر کردند
خیلی ها #عزیزی رو از دست دادند
خیلی ها به #اونی که ميخواستند رسیدند
خیلی ها #بخشیده شدن از #مسیر کج شون برگشتن.
خیلی ها #مسکوت ماندن و بازهم از حرکت ترسیدن.
اما این #افطار_آخری ازتون میخوام
صدای #دعای_ربنا که #بلند شد
هرکجای این #زمین_گردِ سراشیب بودین
خودتون روبه #پنجره_اتاقی برسونید
وبرای دیده شدن #هلال_آرزو و #خوشبختیِ همه ی #آدم های روی زمین دعا کنید.
🌸آخرین افطار 1397تون انشالله بخیر و شادی🌸
🌸
🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘🌸☘
#التماس_دعا
#دلنوشته
#ادمین_من_تو_نج
#عیدتون_مبارک
🌸در این #شب_عید_فقط شاخه های #گلی رو تقدیم شما خوبان میکنیم که همیشه به ما ابراز #لطف کردید.🌸
#لطفا_عکس_باز_شود👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
تقدیمی دیگر به من و تو
(( چه خبر 3 ))
چه خبر این بار سوم چه خبر؟
خبرتازه چه داری ازنون و تنیر سر؟
آن تنور داغ و نان و مادرم را دیدی؟
بوی آن مهر و محبت رو. ز . نان فهمیدی؟
بوی نانی که تمام #کوچه را مست میکرد
مثل آن می زده در کوچه بن بست میکرد
نان کاپچی و بکت نون چقدر بامزه بود
یا که آن کسمه و آن توتک نون . بامزه بود
هنوزم گرم نون همسایه ها باقی هست؟
حق همسایگی و مهر و وفا باقی هست ؟
تو بگو باز خبری مانده که من بیخبرم ؟
یا کسی مانده که رفته است کنون از نظرم ؟
هنوز اون جو پیه و بچا پلا را دارید ؟
هنوز اون چینکاو کرک و تلا را دارید ؟
راستی از واش و واشتاشی چه خبر ؟
روز واش تاشی از اون پلاوخرشی چه خبر؟
راستی امسال کسی باکله مرجی و خلر میکارد؟
یاهنوز خانه خود اشکمه گوشتی رونگه میدارد؟
هنوز اون #کیسه و اون گنم همون را دارید ؟
اون ترازوی دو سر مثل قپون را دارید؟
اس نوروز هنوز آسیاب برقی دارد ؟
نج هنوز نماد فرهنگی ی شرقی دارد؟
از فقیری و از اون #ناشتی وداشتی چه خبر ؟
بچه های مدرسه . از قهر و آشتی چه خبر؟
هنوز آقا خسروی معلم قرآن هست؟
سرود #مدرسه ام نیایش یزدان هست؟
هنوزم بهره شاهنشاه دعا می خوانید ؟
هنوزم عم جز و . از بر و حفظ میدانید؟
هنوزم پرچم ایران وسط مدرسه است ؟
فرم صف بستن تان با صدای یک دو سه است ؟
چوب آلبالوی #خشک دست مدیر هست هنوز ؟
نوش جان میکند او هرآنکه دیرکرد هنوز؟
هنوزم رسم و #رسومات قدیم پا برجاست ؟
هنوزم جشن عروسی شما در گولاست ؟
هنوزم رقص شلیته ی قشنگی دارید؟
واسه اون روزای خوب باز دل تنگی دارید ؟
تو #عروسی هنوزم چکه سما مرسوم هست ؟
سرمه چشم سیاه نوعروس معلوم هست ؟
هنوزم #آذری ها برایتان میخوانند ؟
قدراونهارو همه اهل محل میدانند
هنوزم تا دل شب همسایه ها بیدارند؟
برسرعروس داماد نقل و نبات می بارند؟
نو عروسان همگی اسب سوارند هنوز؟
خانه بخت روان و #رهسپارند هنوز ؟
هنوزم بارون و اون گت شلاب
می آید ؟
داخل کوچه هنوز سیل و سیلاب می آید ؟
بعد بارندگی ها رنگین کمون می آید ؟
یا به قول #بچه ها رستم ذال تیر کمون می آید ؟
من شنیدم که دگر نج. بی صفا شد حالا
بهترین دوست من و تو. بی وفا شد حالا
دگر از گله و #چوپان خبری نیست که نیست .
رقص بره پی چوپان خبری نیست که نیست.
دگر از آن همه #دهقان خبری نیست که نیست .
از صدای زنگ اسب عمو رحمان خبری نیست که نیست .
گاو بی گالش و گوسفند همه بی بره
آن همه باغ و #زمین در نج ما بی بهره
من شنیدم که دگر آب #هراز کم شده است .
تیم کاری .کرشری .از نج ما جمع
شده است .
من شنیدم یکی آمد جت ازال را برده.
من شنیدم هر چه اسب بوده و ورزا مرده .
هرکسی بذر به خاکی و زمینی افشاند .
همه آفت زده شد یا که #حرامی خورده .
من که دلواپسم از کار و دگر گونی نج
همه دلتنگ شدیم بهره پریشونی نج
تو بیا مثل #قدیم دوست و برادر بشویم
و کمک حال همه خواهر و مادر بشویم
حیف و صد حیف شود گر که فراموش کنیم
شعله ی عشق #وطن را همه خاموش کنیم
دست یاری بده تا نج بشود همچو بهشت
آن بهشتی که توان در پی آن شعر
نوشت
من که خود مرد #کوهستانم و نج سایه من
هرکه با عشق نج آمیخت شد همسایه من
ارادتمند تمامی دوستان
#مرد_کوهستان
سرایش 96 / 6 / 6
☘ با تشکر از آقای #حمید_مقدم☘
💕 @rostaye_noj 💕
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
تقدیمی دیگر به من و تو
(( چه خبر 3 ))
چه خبر این بار سوم چه خبر؟
خبرتازه چه داری ازنون و تنیر سر؟
آن تنور داغ و نان و مادرم را دیدی؟
بوی آن مهر و محبت رو. ز . نان فهمیدی؟
بوی نانی که تمام #کوچه را مست میکرد
مثل آن می زده در کوچه بن بست میکرد
نان کاپچی و بکت نون چقدر بامزه بود
یا که آن کسمه و آن توتک نون . بامزه بود
هنوزم گرم نون همسایه ها باقی هست؟
حق همسایگی و مهر و وفا باقی هست ؟
تو بگو باز خبری مانده که من بیخبرم ؟
یا کسی مانده که رفته است کنون از نظرم ؟
هنوز اون جو پیه و بچا پلا را دارید ؟
هنوز اون چینکاو کرک و تلا را دارید ؟
راستی از واش و واشتاشی چه خبر ؟
روز واش تاشی از اون پلاوخرشی چه خبر؟
راستی امسال کسی باکله مرجی و خلر میکارد؟
یاهنوز خانه خود اشکمه گوشتی رونگه میدارد؟
هنوز اون #کیسه و اون گنم همون را دارید ؟
اون ترازوی دو سر مثل قپون را دارید؟
اس نوروز هنوز آسیاب برقی دارد ؟
نج هنوز نماد فرهنگی ی شرقی دارد؟
از فقیری و از اون #ناشتی وداشتی چه خبر ؟
بچه های مدرسه . از قهر و آشتی چه خبر؟
هنوز آقا خسروی معلم قرآن هست؟
سرود #مدرسه ام نیایش یزدان هست؟
هنوزم بهره شاهنشاه دعا می خوانید ؟
هنوزم عم جز و . از بر و حفظ میدانید؟
هنوزم پرچم ایران وسط مدرسه است ؟
فرم صف بستن تان با صدای یک دو سه است ؟
چوب آلبالوی #خشک دست مدیر هست هنوز ؟
نوش جان میکند او هرآنکه دیرکرد هنوز؟
هنوزم رسم و #رسومات قدیم پا برجاست ؟
هنوزم جشن عروسی شما در گولاست ؟
هنوزم رقص شلیته ی قشنگی دارید؟
واسه اون روزای خوب باز دل تنگی دارید ؟
تو #عروسی هنوزم چکه سما مرسوم هست ؟
سرمه چشم سیاه نوعروس معلوم هست ؟
هنوزم #آذری ها برایتان میخوانند ؟
قدراونهارو همه اهل محل میدانند
هنوزم تا دل شب همسایه ها بیدارند؟
برسرعروس داماد نقل و نبات می بارند؟
نو عروسان همگی اسب سوارند هنوز؟
خانه بخت روان و #رهسپارند هنوز ؟
هنوزم بارون و اون گت شلاب
می آید ؟
داخل کوچه هنوز سیل و سیلاب می آید ؟
بعد بارندگی ها رنگین کمون می آید ؟
یا به قول #بچه ها رستم ذال تیر کمون می آید ؟
من شنیدم که دگر نج. بی صفا شد حالا
بهترین دوست من و تو. بی وفا شد حالا
دگر از گله و #چوپان خبری نیست که نیست .
رقص بره پی چوپان خبری نیست که نیست.
دگر از آن همه #دهقان خبری نیست که نیست .
از صدای زنگ اسب عمو رحمان خبری نیست که نیست .
گاو بی گالش و گوسفند همه بی بره
آن همه باغ و #زمین در نج ما بی بهره
من شنیدم که دگر آب #هراز کم شده است .
تیم کاری .کرشری .از نج ما جمع
شده است .
من شنیدم یکی آمد جت ازال را برده.
من شنیدم هر چه اسب بوده و ورزا مرده .
هرکسی بذر به خاکی و زمینی افشاند .
همه آفت زده شد یا که #حرامی خورده .
من که دلواپسم از کار و دگر گونی نج
همه دلتنگ شدیم بهره پریشونی نج
تو بیا مثل #قدیم دوست و برادر بشویم
و کمک حال همه خواهر و مادر بشویم
حیف و صد حیف شود گر که فراموش کنیم
شعله ی عشق #وطن را همه خاموش کنیم
دست یاری بده تا نج بشود همچو بهشت
آن بهشتی که توان در پی آن شعر
نوشت
من که خود مرد #کوهستانم و نج سایه من
هرکه با عشق نج آمیخت شد همسایه من
ارادتمند تمامی دوستان
#مرد_کوهستان
سرایش 96 / 6 / 6
☘ با تشکر از آقای #حمید_مقدم☘
💕 @rostaye_noj 💕
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
#زمین_لرزه بامداد امروز منطقه پول، مازندران را لرزاند.
بزرگی : ۳.۵ ریشتر
عمق : ۱۲
زمان : ۱۳۹۶/۰۸/۲۲ ۰۱:۰۳
این زلزله نیز در #رویان و #نور احساس شد
💕 @rostaye_noj 💕
بزرگی : ۳.۵ ریشتر
عمق : ۱۲
زمان : ۱۳۹۶/۰۸/۲۲ ۰۱:۰۳
این زلزله نیز در #رویان و #نور احساس شد
💕 @rostaye_noj 💕
#زمین_لرزه
#رويان، نور، مازندران
بزرگی : ۱.۹ ریشتر
عمق : ۹ کیلومتر
زمان : ۱۳۹۶/۰۶/۱۶ ۰۷:۳۳
💕 @rostaye_noj 💕
#رويان، نور، مازندران
بزرگی : ۱.۹ ریشتر
عمق : ۹ کیلومتر
زمان : ۱۳۹۶/۰۶/۱۶ ۰۷:۳۳
💕 @rostaye_noj 💕
💕 @rostaye_noj 💕
🌸☘🌸
🌸☘
🌸
#تقدیم_به_من و تو
#آرزوهای _خیالی
کاشکی #گل میشدم
در کنار برکه ای
جوی آبی از #کنارم میگذشت
سرتکان میدادم از #دست نسیم
آب هم آواز خوان
از کنارم #میگذشت
کاش بودم یک #پرنده در هوا
شاخه های #غربت و باد شدید
در تماشای گل و نهری پر آب
کاشکی پر #میکشیدم
سوی گندم زار ما
دی خمن یا #پیلوی گندم کپا
کاشکی یک خوشه بودم در #زمین
رویشی دیگر مرا آیین بود
سبز بودم در میان #سبزه زار
درکنار سبزه های دیگری
سرخمیده یک #سلامی با ادب
می نمودم بر #کشاورز زمین
خسته می بیبینم ترا ای #برزگر
از عرق های که داری بر جبین
کاشکی یک شاخه بودم بر درخت
در بهاران یک #شکوفه
هدیه میکردم بتو
کودکی با #التماس از مادرش
تا که احساسم کند
کاشکی از خاک اینان می شدم
گل . شکوفه . خوشه ای
#کاشکی دنیا فقط
یک لحظه بود
عمر من چون
گل
شکوفه
خوشه بود .
کاشکی هم گر که گشتم
#آدمی
شهر ما انقدر #نامردی نداشت
آنقدر در شعر #نیمایوشیم
شکوه از #پاییز و
از سردی نداشت
کاشکی #سهراب هم نقاش
نیکی بود و بس
کاش #میگفت اهل ایرانم
هنوز
روزگارم #بد نباشد زین دیار
کاش #ثالث هم نمیگفت این
چنین
بس هوا #سرد است و سرد است این زمین
سردی سرما چقدر در این دیار
#ناجوانمرد است و نامرد
این چنین
کاش پروین شعر #دزد و قاضی اش
مخصوص
این میهن نبود
کاش شعر دیگرش #اشک یتیم
در رسای
سرزمین من نبود
#مرد_کوهستانم و این آرزوهای من است
#آرزوهای خیالی آرزویی
کم نبود
کاشکی دنیا فقط یک لحظه بود
عمر من چون
#گل
شکوفه
#خوشه بود .
سرایش 1376 / 8 / 7
#مرد_کوهستان
🌸 با تشکر فراوان از جناب آقای #حمید_مقدم🌸
🌸
🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘
🌸
#تقدیم_به_من و تو
#آرزوهای _خیالی
کاشکی #گل میشدم
در کنار برکه ای
جوی آبی از #کنارم میگذشت
سرتکان میدادم از #دست نسیم
آب هم آواز خوان
از کنارم #میگذشت
کاش بودم یک #پرنده در هوا
شاخه های #غربت و باد شدید
در تماشای گل و نهری پر آب
کاشکی پر #میکشیدم
سوی گندم زار ما
دی خمن یا #پیلوی گندم کپا
کاشکی یک خوشه بودم در #زمین
رویشی دیگر مرا آیین بود
سبز بودم در میان #سبزه زار
درکنار سبزه های دیگری
سرخمیده یک #سلامی با ادب
می نمودم بر #کشاورز زمین
خسته می بیبینم ترا ای #برزگر
از عرق های که داری بر جبین
کاشکی یک شاخه بودم بر درخت
در بهاران یک #شکوفه
هدیه میکردم بتو
کودکی با #التماس از مادرش
تا که احساسم کند
کاشکی از خاک اینان می شدم
گل . شکوفه . خوشه ای
#کاشکی دنیا فقط
یک لحظه بود
عمر من چون
گل
شکوفه
خوشه بود .
کاشکی هم گر که گشتم
#آدمی
شهر ما انقدر #نامردی نداشت
آنقدر در شعر #نیمایوشیم
شکوه از #پاییز و
از سردی نداشت
کاشکی #سهراب هم نقاش
نیکی بود و بس
کاش #میگفت اهل ایرانم
هنوز
روزگارم #بد نباشد زین دیار
کاش #ثالث هم نمیگفت این
چنین
بس هوا #سرد است و سرد است این زمین
سردی سرما چقدر در این دیار
#ناجوانمرد است و نامرد
این چنین
کاش پروین شعر #دزد و قاضی اش
مخصوص
این میهن نبود
کاش شعر دیگرش #اشک یتیم
در رسای
سرزمین من نبود
#مرد_کوهستانم و این آرزوهای من است
#آرزوهای خیالی آرزویی
کم نبود
کاشکی دنیا فقط یک لحظه بود
عمر من چون
#گل
شکوفه
#خوشه بود .
سرایش 1376 / 8 / 7
#مرد_کوهستان
🌸 با تشکر فراوان از جناب آقای #حمید_مقدم🌸
🌸
🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘🌸☘
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
تقدیمی دیگر به من و تو
(( چه خبر 3 ))
چه خبر این بار سوم چه خبر؟
خبرتازه چه داری ازنون و تنیر سر؟
آن تنور داغ و نان و مادرم را دیدی؟
بوی آن مهر و محبت رو. ز . نان فهمیدی؟
بوی نانی که تمام #کوچه را مست میکرد
مثل آن می زده در کوچه بن بست میکرد
نان کاپچی و بکت نون چقدر بامزه بود
یا که آن کسمه و آن توتک نون . بامزه بود
هنوزم گرم نون همسایه ها باقی هست؟
حق همسایگی و مهر و وفا باقی هست ؟
تو بگو باز خبری مانده که من بیخبرم ؟
یا کسی مانده که رفته است کنون از نظرم ؟
هنوز اون جو پیه و بچا پلا را دارید ؟
هنوز اون چینکاو کرک و تلا را دارید ؟
راستی از واش و واشتاشی چه خبر ؟
روز واش تاشی از اون پلاوخرشی چه خبر؟
راستی امسال کسی باکله مرجی و خلر میکارد؟
یاهنوز خانه خود اشکمه گوشتی رونگه میدارد؟
هنوز اون #کیسه و اون گنم همون را دارید ؟
اون ترازوی دو سر مثل قپون را دارید؟
اس نوروز هنوز آسیاب برقی دارد ؟
نج هنوز نماد فرهنگی ی شرقی دارد؟
از فقیری و از اون #ناشتی وداشتی چه خبر ؟
بچه های مدرسه . از قهر و آشتی چه خبر؟
هنوز آقا خسروی معلم قرآن هست؟
سرود #مدرسه ام نیایش یزدان هست؟
هنوزم بهره شاهنشاه دعا می خوانید ؟
هنوزم عم جز و . از بر و حفظ میدانید؟
هنوزم پرچم ایران وسط مدرسه است ؟
فرم صف بستن تان با صدای یک دو سه است ؟
چوب آلبالوی #خشک دست مدیر هست هنوز ؟
نوش جان میکند او هرآنکه دیرکرد هنوز؟
هنوزم رسم و #رسومات قدیم پا برجاست ؟
هنوزم جشن عروسی شما در گولاست ؟
هنوزم رقص شلیته ی قشنگی دارید؟
واسه اون روزای خوب باز دل تنگی دارید ؟
تو #عروسی هنوزم چکه سما مرسوم هست ؟
سرمه چشم سیاه نوعروس معلوم هست ؟
هنوزم #آذری ها برایتان میخوانند ؟
قدراونهارو همه اهل محل میدانند
هنوزم تا دل شب همسایه ها بیدارند؟
برسرعروس داماد نقل و نبات می بارند؟
نو عروسان همگی اسب سوارند هنوز؟
خانه بخت روان و #رهسپارند هنوز ؟
هنوزم بارون و اون گت شلاب
می آید ؟
داخل کوچه هنوز سیل و سیلاب می آید ؟
بعد بارندگی ها رنگین کمون می آید ؟
یا به قول #بچه ها رستم ذال تیر کمون می آید ؟
من شنیدم که دگر نج. بی صفا شد حالا
بهترین دوست من و تو. بی وفا شد حالا
دگر از گله و #چوپان خبری نیست که نیست .
رقص بره پی چوپان خبری نیست که نیست.
دگر از آن همه #دهقان خبری نیست که نیست .
از صدای زنگ اسب عمو رحمان خبری نیست که نیست .
گاو بی گالش و گوسفند همه بی بره
آن همه باغ و #زمین در نج ما بی بهره
من شنیدم که دگر آب #هراز کم شده است .
تیم کاری .کرشری .از نج ما جمع
شده است .
من شنیدم یکی آمد جت ازال را برده.
من شنیدم هر چه اسب بوده و ورزا مرده .
هرکسی بذر به خاکی و زمینی افشاند .
همه آفت زده شد یا که #حرامی خورده .
من که دلواپسم از کار و دگر گونی نج
همه دلتنگ شدیم بهره پریشونی نج
تو بیا مثل #قدیم دوست و برادر بشویم
و کمک حال همه خواهر و مادر بشویم
حیف و صد حیف شود گر که فراموش کنیم
شعله ی عشق #وطن را همه خاموش کنیم
دست یاری بده تا نج بشود همچو بهشت
آن بهشتی که توان در پی آن شعر
نوشت
من که خود مرد #کوهستانم و نج سایه من
هرکه با عشق نج آمیخت شد همسایه من
ارادتمند تمامی دوستان
#مرد_کوهستان
سرایش 96 / 6 / 6
💕 @rostaye_noj 💕
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
تقدیمی دیگر به من و تو
(( چه خبر 3 ))
چه خبر این بار سوم چه خبر؟
خبرتازه چه داری ازنون و تنیر سر؟
آن تنور داغ و نان و مادرم را دیدی؟
بوی آن مهر و محبت رو. ز . نان فهمیدی؟
بوی نانی که تمام #کوچه را مست میکرد
مثل آن می زده در کوچه بن بست میکرد
نان کاپچی و بکت نون چقدر بامزه بود
یا که آن کسمه و آن توتک نون . بامزه بود
هنوزم گرم نون همسایه ها باقی هست؟
حق همسایگی و مهر و وفا باقی هست ؟
تو بگو باز خبری مانده که من بیخبرم ؟
یا کسی مانده که رفته است کنون از نظرم ؟
هنوز اون جو پیه و بچا پلا را دارید ؟
هنوز اون چینکاو کرک و تلا را دارید ؟
راستی از واش و واشتاشی چه خبر ؟
روز واش تاشی از اون پلاوخرشی چه خبر؟
راستی امسال کسی باکله مرجی و خلر میکارد؟
یاهنوز خانه خود اشکمه گوشتی رونگه میدارد؟
هنوز اون #کیسه و اون گنم همون را دارید ؟
اون ترازوی دو سر مثل قپون را دارید؟
اس نوروز هنوز آسیاب برقی دارد ؟
نج هنوز نماد فرهنگی ی شرقی دارد؟
از فقیری و از اون #ناشتی وداشتی چه خبر ؟
بچه های مدرسه . از قهر و آشتی چه خبر؟
هنوز آقا خسروی معلم قرآن هست؟
سرود #مدرسه ام نیایش یزدان هست؟
هنوزم بهره شاهنشاه دعا می خوانید ؟
هنوزم عم جز و . از بر و حفظ میدانید؟
هنوزم پرچم ایران وسط مدرسه است ؟
فرم صف بستن تان با صدای یک دو سه است ؟
چوب آلبالوی #خشک دست مدیر هست هنوز ؟
نوش جان میکند او هرآنکه دیرکرد هنوز؟
هنوزم رسم و #رسومات قدیم پا برجاست ؟
هنوزم جشن عروسی شما در گولاست ؟
هنوزم رقص شلیته ی قشنگی دارید؟
واسه اون روزای خوب باز دل تنگی دارید ؟
تو #عروسی هنوزم چکه سما مرسوم هست ؟
سرمه چشم سیاه نوعروس معلوم هست ؟
هنوزم #آذری ها برایتان میخوانند ؟
قدراونهارو همه اهل محل میدانند
هنوزم تا دل شب همسایه ها بیدارند؟
برسرعروس داماد نقل و نبات می بارند؟
نو عروسان همگی اسب سوارند هنوز؟
خانه بخت روان و #رهسپارند هنوز ؟
هنوزم بارون و اون گت شلاب
می آید ؟
داخل کوچه هنوز سیل و سیلاب می آید ؟
بعد بارندگی ها رنگین کمون می آید ؟
یا به قول #بچه ها رستم ذال تیر کمون می آید ؟
من شنیدم که دگر نج. بی صفا شد حالا
بهترین دوست من و تو. بی وفا شد حالا
دگر از گله و #چوپان خبری نیست که نیست .
رقص بره پی چوپان خبری نیست که نیست.
دگر از آن همه #دهقان خبری نیست که نیست .
از صدای زنگ اسب عمو رحمان خبری نیست که نیست .
گاو بی گالش و گوسفند همه بی بره
آن همه باغ و #زمین در نج ما بی بهره
من شنیدم که دگر آب #هراز کم شده است .
تیم کاری .کرشری .از نج ما جمع
شده است .
من شنیدم یکی آمد جت ازال را برده.
من شنیدم هر چه اسب بوده و ورزا مرده .
هرکسی بذر به خاکی و زمینی افشاند .
همه آفت زده شد یا که #حرامی خورده .
من که دلواپسم از کار و دگر گونی نج
همه دلتنگ شدیم بهره پریشونی نج
تو بیا مثل #قدیم دوست و برادر بشویم
و کمک حال همه خواهر و مادر بشویم
حیف و صد حیف شود گر که فراموش کنیم
شعله ی عشق #وطن را همه خاموش کنیم
دست یاری بده تا نج بشود همچو بهشت
آن بهشتی که توان در پی آن شعر
نوشت
من که خود مرد #کوهستانم و نج سایه من
هرکه با عشق نج آمیخت شد همسایه من
ارادتمند تمامی دوستان
#مرد_کوهستان
سرایش 96 / 6 / 6
💕 @rostaye_noj 💕
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
💕 @rostaye_noj 💕
#هفت_پند_مولانا
#شب باش : در پوشیدن خطای دیگران
#زمین باش : در فروتنی
#خورشیدباش : در مهر و دوستی
#کوه باش : در هنگام خشم و غضب
#رودباش : در سخاوت و یاری به دیگران
#دریاباش : در کنار آمدن با دیگران
#خودت باش : همانگونه که می نمایی..
ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﮑﻨﯿﺪ:
ﺍﻭل ﺁﻧﭽﻪ ﻧﯿﺴﺘﯿﺪ
ﺩﻭﻡ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﭽﻪ ﻫﺴﺘﯿﺪ…..
همیشه یادمان باشد که نگفته ها را میتوان گفت ولی گفته ها را نمیتوان پس گرفت!..
چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ بزنی .
همیشه #شکست_با_کوزه است .
💕💕💕💕💕
💕💕💕💕💕💕
#کانال_روستای_نج_من و تو
#هفت_پند_مولانا
#شب باش : در پوشیدن خطای دیگران
#زمین باش : در فروتنی
#خورشیدباش : در مهر و دوستی
#کوه باش : در هنگام خشم و غضب
#رودباش : در سخاوت و یاری به دیگران
#دریاباش : در کنار آمدن با دیگران
#خودت باش : همانگونه که می نمایی..
ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﮑﻨﯿﺪ:
ﺍﻭل ﺁﻧﭽﻪ ﻧﯿﺴﺘﯿﺪ
ﺩﻭﻡ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﭽﻪ ﻫﺴﺘﯿﺪ…..
همیشه یادمان باشد که نگفته ها را میتوان گفت ولی گفته ها را نمیتوان پس گرفت!..
چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ بزنی .
همیشه #شکست_با_کوزه است .
💕💕💕💕💕
💕💕💕💕💕💕
#کانال_روستای_نج_من و تو
Forwarded from عکس نگار
💕 @rostaye_noj 💕
🌸☘🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘
🌸
امشب #آخرین_شبی که موقع اذان
لیوان #آب_خنک برات یه طعم دیگه داره و عطر #غذا توی خونه ها میپیچه
صدای #خنده ی بعضی ها بلند و
صدای #بغض بعضی ها کنار پنجره ها شنیده میشه.....
رمضان به #شیرینی حل شدن یک #نبات توی چایی تموم شد....
گرمای انرژی بخشش رو #سی_شب به دل های ما بخشید....
خیلی ها تو این شبا از خدا #گله کردند
خیلی ها با #توفیق_بودن صله رحم کردند
خیلی ها #خدارو شکر کردند
خیلی ها #عزیزی رو از دست دادند
خیلی ها به #اونی که ميخواستند رسیدند
خیلی ها #بخشیده شدن از #مسیر کج شون برگشتن.
خیلی ها #مسکوت ماندن و بازهم از حرکت ترسیدن.
اما این #افطار_آخری ازتون میخوام
صدای #دعای_ربنا که #بلند شد
هرکجای این #زمین_گردِ سراشیب بودین
خودتون روبه #پنجره_اتاقی برسونید
وبرای دیده شدن #هلال_آرزو و #خوشبختیِ همه ی #آدم های روی زمین دعا کنید.
🌸آخرین افطار 1396 تون انشالله بخیر و شادی🌸
🌸
🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘🌸☘
#التماس_دعا
#دلنوشته
#ادمین_من_تو_نج
#عیدتون_مبارک
🌸در این #شب_عید_فقط شاخه های #گلی رو تقدیم شما خوبان میکنیم که همیشه به ما ابراز #لطف کردید.🌸
#لطفا_عکس_باز_شود👇👇
🌸☘🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘
🌸
امشب #آخرین_شبی که موقع اذان
لیوان #آب_خنک برات یه طعم دیگه داره و عطر #غذا توی خونه ها میپیچه
صدای #خنده ی بعضی ها بلند و
صدای #بغض بعضی ها کنار پنجره ها شنیده میشه.....
رمضان به #شیرینی حل شدن یک #نبات توی چایی تموم شد....
گرمای انرژی بخشش رو #سی_شب به دل های ما بخشید....
خیلی ها تو این شبا از خدا #گله کردند
خیلی ها با #توفیق_بودن صله رحم کردند
خیلی ها #خدارو شکر کردند
خیلی ها #عزیزی رو از دست دادند
خیلی ها به #اونی که ميخواستند رسیدند
خیلی ها #بخشیده شدن از #مسیر کج شون برگشتن.
خیلی ها #مسکوت ماندن و بازهم از حرکت ترسیدن.
اما این #افطار_آخری ازتون میخوام
صدای #دعای_ربنا که #بلند شد
هرکجای این #زمین_گردِ سراشیب بودین
خودتون روبه #پنجره_اتاقی برسونید
وبرای دیده شدن #هلال_آرزو و #خوشبختیِ همه ی #آدم های روی زمین دعا کنید.
🌸آخرین افطار 1396 تون انشالله بخیر و شادی🌸
🌸
🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘🌸☘
#التماس_دعا
#دلنوشته
#ادمین_من_تو_نج
#عیدتون_مبارک
🌸در این #شب_عید_فقط شاخه های #گلی رو تقدیم شما خوبان میکنیم که همیشه به ما ابراز #لطف کردید.🌸
#لطفا_عکس_باز_شود👇👇
اطلاعیه 📣📣
باسلام خدمت #همولایتی های گرامی 🍃
همانگونه که مستحضرید آشپزخانه عمومی #مسجد_جامع که بنام آشپزخانه حضرت رقیه (س) سالیان متمادی در اختیار عموم مردم بوده و با توجه به افزایش #جمعیت در ایام محرم و مناسبت ها با توجه به کمبود فضا و قدمت، جوابگو نخواهد بود و با عنایت به اینکه از این به بعد #ایام_محرم در فصل تابستان و تعطیلی مدارس قرار خواهد گرفت باید فکری در خصوص #بازسازی یا نوسازی آشپزخانه نمود . از شما #بزرگواران تقاضا می شود چنانچه با نوسازی یا بازسازی و اضافه نمودن ۲۱متر #زمین مجاور که به همین منظور خریداری و وقف شده است موافق می باشید تمایل ومیزان #کمک خود را از طریق گروه ها یا با تماس از طریق تلفن
09902395231
09122375231
(آقای علیرضا آذری)
09121871684
( آقای اصغر دشتی)
اعلام نمائید. انشالله در اولین فرصت اقدام شود .
ارادتمند شما #علیرضا_آذری عضو هیئت امناء و آشپزخانه حضرت رقیه (س) .
اعضا هیئت امناء جهت اطلاع : آقایان
#نبی_عباس_زاده ، #رجب_مختاری ، #مهرداد_رحمانی ،#اصغر_دشتی ، #مهدی_عباس_زاده
💕 @rostaye_noj 💕
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
ارتباط با ادمین های ما
💕 @nojkoh 💕
💕 @nojkoh1💕
باسلام خدمت #همولایتی های گرامی 🍃
همانگونه که مستحضرید آشپزخانه عمومی #مسجد_جامع که بنام آشپزخانه حضرت رقیه (س) سالیان متمادی در اختیار عموم مردم بوده و با توجه به افزایش #جمعیت در ایام محرم و مناسبت ها با توجه به کمبود فضا و قدمت، جوابگو نخواهد بود و با عنایت به اینکه از این به بعد #ایام_محرم در فصل تابستان و تعطیلی مدارس قرار خواهد گرفت باید فکری در خصوص #بازسازی یا نوسازی آشپزخانه نمود . از شما #بزرگواران تقاضا می شود چنانچه با نوسازی یا بازسازی و اضافه نمودن ۲۱متر #زمین مجاور که به همین منظور خریداری و وقف شده است موافق می باشید تمایل ومیزان #کمک خود را از طریق گروه ها یا با تماس از طریق تلفن
09902395231
09122375231
(آقای علیرضا آذری)
09121871684
( آقای اصغر دشتی)
اعلام نمائید. انشالله در اولین فرصت اقدام شود .
ارادتمند شما #علیرضا_آذری عضو هیئت امناء و آشپزخانه حضرت رقیه (س) .
اعضا هیئت امناء جهت اطلاع : آقایان
#نبی_عباس_زاده ، #رجب_مختاری ، #مهرداد_رحمانی ،#اصغر_دشتی ، #مهدی_عباس_زاده
💕 @rostaye_noj 💕
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
ارتباط با ادمین های ما
💕 @nojkoh 💕
💕 @nojkoh1💕
Forwarded from عکس نگار
💕 @rostaye_noj 💕
🌸☘🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘
🌸
دریاچه #امامزاده_علی(ع) در نزدیکی آب اسک در جاده هراز آمل و حدود 80 کیلومتری تهران واقع شده است
🔸سالها پیش محل فعلی دریاچه همانند سایر نقاط رودخانه هراز، تقریبا رودخانه ای کم عمق و کم عرض بود.
در بهار سال 1377 یکی از بزرگترین #زمین_لغزشهای جاده هراز به وقوع پیوست. 🔹خوشبختانه با تخلیه بموقع کلیه اماکن مسکونی-تجاری اطراف محل، این حادثه تلفات جانی در بر نداشت
🔸لیکن 600 متر از جاده هراز، یک روستای ییلاقی 15 خانواری خالی از سکنه بنام پشتک، زائر سرا و بقعه سه امامزاده و ... #تخریب شدند.
#دریاچه
#مسافرت
#کانال_روستای_نج_من و تو
🌸☘🌸☘
🌸☘🌸
🌸☘
🌸
دریاچه #امامزاده_علی(ع) در نزدیکی آب اسک در جاده هراز آمل و حدود 80 کیلومتری تهران واقع شده است
🔸سالها پیش محل فعلی دریاچه همانند سایر نقاط رودخانه هراز، تقریبا رودخانه ای کم عمق و کم عرض بود.
در بهار سال 1377 یکی از بزرگترین #زمین_لغزشهای جاده هراز به وقوع پیوست. 🔹خوشبختانه با تخلیه بموقع کلیه اماکن مسکونی-تجاری اطراف محل، این حادثه تلفات جانی در بر نداشت
🔸لیکن 600 متر از جاده هراز، یک روستای ییلاقی 15 خانواری خالی از سکنه بنام پشتک، زائر سرا و بقعه سه امامزاده و ... #تخریب شدند.
#دریاچه
#مسافرت
#کانال_روستای_نج_من و تو
انسان با سه چیز #مغرور میشود؛
1- نام بزرگ
2- خانه #بزرگ
3- لباس فاخر
اما افسوس که بعد از مرگ؛
1- نامش... #مرحوم
2- خانه اش... قبر
3- لباسش... #کفن
بر چرخ #فلک مناز که کمر شکن است
بر رنگ لباس مناز که آخر کفن است
مغرور مشو که #زندگی چند روز است
در زیرِ #زمین شاه و گدا یک رقم است
🌺🌸 ارسالی از آقای علیرضا آذری
🌸🌺
💕 @rostaye_noj 💕
1- نام بزرگ
2- خانه #بزرگ
3- لباس فاخر
اما افسوس که بعد از مرگ؛
1- نامش... #مرحوم
2- خانه اش... قبر
3- لباسش... #کفن
بر چرخ #فلک مناز که کمر شکن است
بر رنگ لباس مناز که آخر کفن است
مغرور مشو که #زندگی چند روز است
در زیرِ #زمین شاه و گدا یک رقم است
🌺🌸 ارسالی از آقای علیرضا آذری
🌸🌺
💕 @rostaye_noj 💕
Forwarded from پاتوق نوری ها
#پست_خاص ✨💫
تقدیم به هر چه نوری
#نوری ریکا و #نوری کیجا
نوری #ریکای دل #نم نم وارش
نوری #کیجای دل #مشت سفارش
نوری #ریکای دل #زمین راهه
نوری #کیجای دل #آسمونه ماهه
نوری #ریکای دل #صبح صوایی
نوری #کیجای دل #شعر لالایی
نوری #ریکای دل #جنگل نوره
نوری #کیجای دل #دریای جوره
نوری #ریکای دل #همیشه مهربون
نوری #کیجای دل #تنه قربون
#بهمن_یزدانی
اولین و بزگترین کانال رسمی شهرستان نور👇
telegram.me/joinchat/BSZYsTvdM2Yi0N9hbCahZg
تقدیم به هر چه نوری
#نوری ریکا و #نوری کیجا
نوری #ریکای دل #نم نم وارش
نوری #کیجای دل #مشت سفارش
نوری #ریکای دل #زمین راهه
نوری #کیجای دل #آسمونه ماهه
نوری #ریکای دل #صبح صوایی
نوری #کیجای دل #شعر لالایی
نوری #ریکای دل #جنگل نوره
نوری #کیجای دل #دریای جوره
نوری #ریکای دل #همیشه مهربون
نوری #کیجای دل #تنه قربون
#بهمن_یزدانی
اولین و بزگترین کانال رسمی شهرستان نور👇
telegram.me/joinchat/BSZYsTvdM2Yi0N9hbCahZg
🌸🌸🌸🌸☘☘☘🌸🌸🌸🌸
هیچ #مگسی
در اندیشه فتح #ابرها نیست،
و هیچ #گرگی،
گرگ دیگر را به خاطر #اندیشه اش نمی کشد!
هیچ کلاغی به طاووس، رشک نمیبرد،
و قناری میداند #قار قار هم شنیدن دارد...
هیچ #موشي،
به فیل بخاطر بزرگی اش #حسادت نمیکند.
و زنبور میداند که #گل،مال #پروانه هم هست.
و رودخانه به #قورباغه هم اجازه خواندن میدهد!
کوه از مرگ نمیترسد و هیچ #سنگی به سفر فکر نمیکند.
زمین میچرخد تا #آفتاب به سمت دیگری هم بتابد.
و خاک در رویاندن،#زشت و #زیبا نمیکند!!
هیچ موجودی در #زمین،بیشتر از انسان همنوعانش را #قضاوت نمیکند و #همنوعانش را به #خاک و #خون نمی کشد!
ای #انسان!
دنیا، فقط براي تو نيست.
پس #هوشیار باش،به کجا خواهی رفت؟! خورو #خواب و #خشم و #شهوت، #غضب است و جهل و #ظلمت حیوان خبر ندارد ز مکان #آدمیت ، #بیدارباش و #مقام الوهیت خود را با مکان #مادیت خود #معامله نکن.
تقدیم به مدیر و اعضای محترم کانال روستای من و توکه مجددا #توفیق #رفیق راهمان شد تا دیگر بار در #خدمت عزیزان باشیم.
#ارادتمند همه شما #مجیدحسن زاده
🌸با تشکر از جناب #آقای_مجید_حسن زاده🌸
🌸🌸🌸🌸☘☘☘☘🌸🌸🌸🌸
ارتباط با ادمین های ما👇👇👇👇👇👇
@nojkoh
@nojkoh1
#کانال_من_و_تو_روستای_نج
💕 @rostaye_noj 💕
هیچ #مگسی
در اندیشه فتح #ابرها نیست،
و هیچ #گرگی،
گرگ دیگر را به خاطر #اندیشه اش نمی کشد!
هیچ کلاغی به طاووس، رشک نمیبرد،
و قناری میداند #قار قار هم شنیدن دارد...
هیچ #موشي،
به فیل بخاطر بزرگی اش #حسادت نمیکند.
و زنبور میداند که #گل،مال #پروانه هم هست.
و رودخانه به #قورباغه هم اجازه خواندن میدهد!
کوه از مرگ نمیترسد و هیچ #سنگی به سفر فکر نمیکند.
زمین میچرخد تا #آفتاب به سمت دیگری هم بتابد.
و خاک در رویاندن،#زشت و #زیبا نمیکند!!
هیچ موجودی در #زمین،بیشتر از انسان همنوعانش را #قضاوت نمیکند و #همنوعانش را به #خاک و #خون نمی کشد!
ای #انسان!
دنیا، فقط براي تو نيست.
پس #هوشیار باش،به کجا خواهی رفت؟! خورو #خواب و #خشم و #شهوت، #غضب است و جهل و #ظلمت حیوان خبر ندارد ز مکان #آدمیت ، #بیدارباش و #مقام الوهیت خود را با مکان #مادیت خود #معامله نکن.
تقدیم به مدیر و اعضای محترم کانال روستای من و توکه مجددا #توفیق #رفیق راهمان شد تا دیگر بار در #خدمت عزیزان باشیم.
#ارادتمند همه شما #مجیدحسن زاده
🌸با تشکر از جناب #آقای_مجید_حسن زاده🌸
🌸🌸🌸🌸☘☘☘☘🌸🌸🌸🌸
ارتباط با ادمین های ما👇👇👇👇👇👇
@nojkoh
@nojkoh1
#کانال_من_و_تو_روستای_نج
💕 @rostaye_noj 💕