📝#روایت_دیدار |
روزی که مهمان حاج قاسم بودیم (بخش چهارم)
🖥روایت ریحانه
KHAMENEI.IR از دیدار و سخنرانی رهبر انقلاب به مناسبت پنجمین سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی
🔹با شنیدن این حرفها، چهرهی مدافعان حرم، در ذهنم ترسیم میشد و با خودم فکر میکردم این روزها که عدهای به واسطهی حوادث سوریه، دربارهی جانفشانیهای آنها به تردید افتادهاند، چقدر این حرفها و تاکید کردن بر روی چنین اصلی، میتواند برایشان مهم و راهگشا باشد.
🔹حالا حضرت آقا داشتند میگفتند که: «انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی سرزنده است، باطراوت است، درخت ثمربخش است.» و جوانانی از دهههای مختلف را مثال زدند که حاضر بودند برای دفاع از اسلام، جان خود را فدا کنند. سر چرخاندم و به جوانانی که دور و اطرافم بودند نگاه کردم. برق شادی در چشمهایشان و طرح لبخند بر روی لبهایشان نشسته بود. جوانانی از ایران، لبنان و قطعا بعد از شنیدن این صحبتها، از جای جای جهان.
🔹در انتهای صحبت، آقا مثل پدری مهربان، که حواسشان به تمام فرزندانشان بود، هوای فرزندان لبنانی و یمنی خودشان را هم داشتند و به آنها، امیدی برای ادامهی مسیر مقاومت و بشارتی برای پیرزوی دادند:
«لبنان نماد مقاومت است. لبنان ضربه خورده، لکن خم نشده، به زانو درنیامده. دشمن ضربه میزند، امّا «فَاِنَّهُم یَألَمونَ کَما تَألَمون»؛ خودش هم ضربه میخورد. و آن که در نهایت پیروز است، قدرت ایمان است و صاحبان ایمانند. لبنان نماد مقاومت است و پیروز خواهد شد؛ یمن هم نماد مقاومت است و پیروز خواهد شد. و انشاءالله دشمن و متجاوزین، در رأس همهی آنها آمریکای طمّاع و جنایتکار، مجبور خواهند شد دست از سر مردم منطقه و ملّتهای منطقه بردارند و با ذلّت از این منطقه انشاءالله خارج بشوند.»
🔹حالا تمام حسینیه به خصوص فرزندان لبنانی، که از ظلم زمانه به آغوش گرم پدرشان پناه آورده بودند، یکپارچه شور و تکبیر شدند و با این حرفها، خونی که از چشمها و دستهای مجروحان حادثهی پیجرها رفته بود و خونی که از پیکرهای شهیدان حزبالله بر زمین ضاحیه جاری شده بود، دوباره به رگهای مقاومت بازمیگشت.
🔹«والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته» که بر زبان پدر جاری شد، جمعیت یکپارچه به خروش آمد و با شعار و تکبیر، ایشان را بدرقه کرد.
🔎متن کامل را از اینجا بخوانید
👇khl.ink/f/58898