دوست خوبم
به خدا که وصل شوی؛ آرامش وجودت را فرا میگيرد، نه به راحتی میرنجی و نه به آسانی می رنجانی.آرامش سهم دلهايی که سمت خداست
لینک کانال در پیام رسان ایتا:
eitaa.com/rahe_aseman
ثبت شده فرهنگ وارشاداسلامی
https://t.center/itdmcbot?start=rahe_aseman
حضرت طبق روایات معتبر وقتی ظهور می کند که عقل ، یعنی عقل است و عقل است و عقل؛ عقل مردم بالا بیاید!! با فریب و نیرنگ و دروغ و جعل یقینا ظهور به این نزدیکی ها نیست! در زمان ظهور ذات اقدس اله دستش به برکت ولی عصر (ارواحنا فداه) روی سر مردم می آید که کمل به احلامهم. عقل مردم که بالا آمد، سیصد و سیزده شاگرد مثل امام (امام خمینی (رض)) خدمت حضرت بودند؛ آنوقت جهان چند میلیاردی را می شود به آسانی اداره کرد، و گرنه جهان را مگر با کشتن می شود اداره کرد؟ جهان بی عقل را مگر می شود به عدل دعوت کرد؟! وقتی حضرت ظهور می کند که عقل مردم کامل بشود، آنوقت است که می شود عدل را پیاده کرد؛ مگر بی عقل می شود عدل را پیاده کرد 🔸ر.ک الکافی / جلد 1 / صفحه 25 🔸درس خارج تفسیر _ قم ؛ ۹۰/۰۳/۰۹
🔹 بارها به عرضتان رسید، گرچه ﴿هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ﴾[1] ناظر به امّیین حجاز است، ولی اگر الآن كه هفت میلیارد بشر روی زمین زندگی میكنند، همهٴ اینها در علوم عقلی در حدّ مرحوم فارابی و بوعلی باشند و از نظر علوم نقلی در حدّ مرحوم شیخ طوسی و شیخ مفید(رضوان الله علیهما) باشند، باز ﴿هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ﴾ صادق است. هفت میلیارد ابنسینا و شیخ مفید نسبت به دیگران بزرگ هستند، اما نسبت به حضرت اُمّی می باشند؛ او از غیب باخبر است، از گذشته باخبر است، از آینده باخبر است، علمش به غیب و شهود است، علم شهودی است نه حصولی و نه مفهومی، علمش معصوم و مصون است؛ اما علمِ اینها خطاپذیر است، اصلاً قابل قیاس نیست! بنابراین اینچنین نیست كه حالا اگر علم ترقّی كرده و همه در حدّ بوعلی شدند مثلاً ﴿هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ﴾ صادق نباشد، نه این صادق است. 🔹 وجود مبارك پیامبر به جایی میرسد كه مرحوم كلینی(رضوان الله تعالی علیه) در كتاب قیم كافی این حدیث نورانی را از وجود مبارك پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل كرده كه «مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطّ»؛[2] یعنی در تمام مدّت عمر پر بركتش حضرت به اندازهٴ فكر خودش با احدی حرف نزد! خب چه كسی بود كه بفهمد؟! اول كسی كه در بین این متأخّرین ما دیدیم مرحوم صدرالمتألّهین است كه اهل بیت را استثنا كرده، بعد مرحوم مجلسی و مرحوم فیض و دیگران گفتند كه اگر پیامبر به كُنه عقل خود با اهل بیت سخن میگفت آنها میفهمیدند، چه اینكه با آنها هم سخن گفته «مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطّ». ____________________________ [1] . سوره جمعه، آيه 2. [2] . الكافی، ج1، ص23.
یکی از ارکان سلوک الی الله و پیمودن راه قرب الهی، عزم و اراده قوی است که از شئون عقل عملی می باشد و بدون آن، سیر سالک به سامان نمی رسد، چرا که «عزم» در حقیقت سنگِ زیرینِ سیر و سلوک و مراحل و مراتب معنوی آن می باشد.
«عزم» غیر از «اراده محض» می باشد، با اراده، انسان غیر سالک، سالک می شود و به او مرید راه آخرت گفته می شود، اما صِرف اراده، برای رسیدن به مقصد کافی نیست، بلکه سالک باید صاحب عزم باشد و بدون عزم، سلوکی محقق نمی گردد و آدمی در همین عالم ماده و طبیعت و حس باقی می ماند.
و خدا شما را از خاک ، سپس از نطفه آفرید، آن گاه شما را زوج هایی قرار داد. هیچ ماده ای باردار نمی شود و نمی زاید مگر به علم او ، و هیچ کس عمر طولانی نمی کند و از عمرش کاسته نمی شود مگر اینکه در کتابی ثبت است. بی تردید این بر خدا آسان است. (۱۱)
معبودا ! وزش باد را احساس می کنم در حالیکه نام تو را زمزمه می کند. از آواز پرنده تا عظمت شکوه یک درخت یا گستره ی وسیعی از آبهای آزاد... با چشم دوختن به پرنده ای که در میان هوا اوج می گیرد و با دراز کشیدن زیر ستارگان,حضورت را آنجا احساس می کنم... دوست دارم در ساحل اقیانوس بایستم و با خروش موجها احساست کنم.... با قدم زدن از میان دشتی از جوانه های طلایی و با غوغایی از شکوفه های بی پایان.. با گوش دادن به رودخانه ی جاری که زمین را سیراب می کند با بوی خوش شکوفه های رز و گریه نوزادان هنگام تولد... "احساست می کنم " چگونه می توانم بگویم خدایی وجود ندارد در حالیکه تمام پیرامونم اورا ستایش می کند؟