سین/ هنر و ادبیات

Channel
Logo of the Telegram channel سین/ هنر و ادبیات
@quqnusPromote
785
subscribers
1.65K
photos
242
videos
43
links
Art & litrature سین(Sîn) یا سوئن(Su’en) خدای ماه نزد اکدی‌ها و سومری‌ها در میان‌رودان بوده. نشانی ادمین: @farGuraan زیر نظر: فرهاد ح گوران طراح لوگو کانال: ناصر خادم
🔻در اندرون من بشارتی هست، عجبم می‌آید از این مردمان که بی آن بشارت شادند.
🔻همه یاران رفتند به سوی مطلوبان خود و تنهات رها کردند، من یار بی‌یارانم.

▫️مقالات شمس تبریزی

🔺سخن شمس به روزگار ویرانی برمی‌گردد، روزگاری که هیچ در دسترس مردم نبوده جز امید و آرزو: هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد.
جهان امروز نیز تهی از هر بشارتی‌ست و این اندوه مالامال مردمان از همان فقدان بزرگ است، مردمان عمیقأ ناشاد، عمیقأ تنها.
باشد که رستگاری ممکن شود.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ادبیات به چه کار می‌آید در خیابان فرشته؟
این همان جایی است که رانتخواران و کارفرمایان نظام ج.ا با همه قدرت مستقر شده‌اند.
🔻🔻🔻
«در کوبورگ بسیاری مردم محتضر و در حال مرگ درخواست می‌کردند که با کتاب مقدس دفن شوند، اما وقتی پدر مورگنتائو از کارگران معدن آخرین درخواست‌شان را می‌پرسید بسیاری از آنان می‌گفتند که به جای کتاب مقدس می‌خواهند با مانیفست دفن شوند. آنان از دکتر تمنا می‌کردند نسخه پاکیزه‌ای از کتاب همراه ایشان باشد و مراقب باشند که کشیشان دزدکی وارد نشوند و در آخرین دقیقه کتاب را پنهانی عوض نکنند.»
فردریک جیمسون (۲۰۲۴-۱۹۳۴)

Someone once said that it is easier to imagine the end of the world than to imagine the end of capitalism. We can now revise that and witness the attempt to imagine capitalism by way of imagining the end of the world.
― Fredric Jameson

زمانی یک نفر گفته بود که تصور پایان جهان ساده‌تر از تصور پایان سرمایه‌داری است.
و حالا...‌

@Quqnus
♦️Diamond Dust Shoes/ Painting by Andy Warhol

@StirringsStill
♦️A Pair of Shoes/ Painting by Vincent van Gogh

@StirringsStill
Forwarded from Cinémathèque
۲۵ سپتامبر | صدوبیست‌ودومین زادروز روبر برسون (۱۹۹۹-۱۹۰۱)

–مارگریت دوراس: «آن‌چه آدم‌ها تا الان در شعر و ادبیات‌ کرده‌اند برسون با سینما انجام داده. می‌شود گفت سینما تا الان انگل‌وار زندگی کرده و از هنرهای دیگر تغذیه کرده است. ولی با او به سینمای ناب وارد شده‌ایم. سینمایی که تنها از آن اوست.»

–میشائیل هانکه: «به قول برشت، «دست یافتن به هیچ‌چیز به دشواریِ سادگی نیست.» هر کسی در رؤیای خود به این فکر می‌کند که کارهای ساده انجام دهد و با این‌ حال کل جهان را در کارش بگنجاند. فقط بهترین‌ها به این مرتبه می‌رسند. همچون برسون.»

–آندری تارکوفسکی: «برسون یک نابغه است، صراحتاً می‌توان به این اذعان داشت، او یک نابغه است. اگر او در جایگاه اول قرار دارد، نفر بعد در جایگاه دهم است (فاصله نجومی‌ست). نشانی از حرکتی بیهوده در او دیده نمی‌شود.»

–آندری تارکوفسکی: «برسون شاید یگانه فرد در تمام تاریخ سینما باشد که ترکیبی کامل میان کار هنری پایان گرفته با مفهومی نظری را که از پیش به دقت شکل گرفته بود، کشف کرد. من هیچ هنرمند دیگری را در این مسیر چون او پیگیر نمی‌شناسم. اصل اساسی او حذف تمامی آن چیزهایی است که خودش آن‌ها را صریح و بیش از حد بیان‌گر دانسته است. از این راه او توانسته از شّر مرزی که میان تصویر و زندگی راستین کشیده شده رها شود یعنی توانسته زندگی را تصویری و بیان‌گر کند.»

–ژیل دلوز: «برسون یقیناً بزرگ‌ترین فیلمسازی است که ارزش‌های لامسه‌ای را مجدداً وارد فیلم کرده است. نه فقط به این علّت که نماهایی عالی از دست‌ها می‌گیرد. او به این جهت بلد است تصویرهایی درخشان از دست‌ها بگیرد که به آن‌ها نیاز دارد. شخص خالق کسی نیست که برای لذّت کار کند. شخص خالق فقط کاری را می‌کند که با تمام وجود به آن نیاز دارد.»

–سوزان سانتاگ: «از نظر برسون، هنر کشف آن چیزی است که ضروری است –فقط همان و نه چیزی بیشتر. قدرت شش فیلم برسون در این واقعیت نهفته است که خلوص و وسواس او، صرفاً بیانیه‌ای در باب سرچشمه‌های سینما نیست، شبیه بخش اعظم نقاشی مدرن که بیشتر تفسیری است و زبان نقاشی در مورد نقاشی؛ این فیلم‌ها در عین حال ایده‌ای هستند در باب زندگی، در باب آن‌چه که کوکتو «سبک درونی» می‌نامدش، و در باب جدی‌ترین طریق انسان‌ بودن. ... «شکست»‌های برسون بسیار ارزشمندتر از موفقیت‌های اغلب کارگردانان است.»

–الکساندر سوکورف: «شیفتۀ برسون‌ام. در خانه مجموعۀ کوچکی از فیلم‌هایش دارم و آنها را بارها و بارها با کمال دقت تماشا می‌کنم. به شعر خواندن می‌مانَد. راستش بخواهید من علاقۀ چندانی به فیلم‌های سینمایی ندارم و از آنها چندان هم سر درنمی‌آورم. فیلم دیدن برای من یک جور فشار روحی است، روحم را خسته می‌کند. ولی فیلم‌های برسون را که تماشا می‌کنم احساس رهایی کامل می‌کنم و از هیچ چیز نمی‌ترسم. از چیزی نمی‌ترسم. عجیب نیست که فرانسوی‌ها برسون را درک نمی‌کنند یا اصلا از کارهایش لذت نمی‌برند. اصلا عجیب نیست. او حتی برای کشوری مثل فرانسه زیادی بزرگ است.»

–ژان-لوک گدار: «برسون یعنی سینمای فرانسه، همچنان که داستایفسکی یعنی ادبیات روسیه و موتسارت یعنی موسیقی آلمان.»

Photo: Robert Bresson and Balthazar by Georges Menager, 1966.

@Ciinematheque
فتانه ولیدی
 ( ۱۳۳۲ سنندج - ۳مهرماه ۰۳)
او با حنجره‌ی نورافشانش، یادآور عشق‌های بزرگ رمانتیک بود.‌
«سه‌بری گوڵ فرۆش» موسیقی کوردی بود.
سین/ هنر و ادبیات
فاجعه در معدن طبس جان باختن کارگران یکم مهرماه ۰۳ « فاجعه یک حادثه نیست که تاریخ را به هم می‌زند بلكه فاجعه آن است که هیچ اتفاقی نمی‌افتد. زمان به همان صورت همیشگی پیش می‌رود‌ و نظام سلطه به همان صورت همیشگی ادامه دارد».
معدن زغال‌سنگ:
تذکره یک نفر، با شناسه ر.طبس، یک گزارش کامل و سربسته است. ر.طبس، کارگر معدن بوده. دوازده سال سابقه کار داشته. تذکره‌اش را این‌طوری روی ‌کاغذ آورده:
در روز جهانی مبارزه با مواد مخدر از دود می‌پرم بیرون.
شَكونّ.
در کارگاه مثل ماهیگ تو هامون.
انفجار سنگ‌های سقف و كف آن 
هر لحظه گازهای كشنده وارد هوای معدن، به شدت.
او خودش در سينه‌‌كار چکش زدن.
لايه‌های زغال‌سنگ کندن به‌صورت دستی با پيكور. بر اساس حجمی كه ‌استخراج کردن حقوق گرفتن. زن را طلاق دادن.
وارد تونل شدن. دوازده ساعت اون تو چکش زدن. غروب که از معدن بیرون آمدن، تنها چشم و دندان‌هايش قابل شناسايی.
صابون مايع تو چشم‌هاش‌ ریختن.
گرد زغال شستن. سوچن سوچن.

دلیل اخراج از شرکت: بازداشتن مردم از انجام کسب‌وکار، توقیف غیرقانونی نگهبان و تخریب عمدی تابلوی شرکت.

زیرنویس‌ها:
- افتادن با سر
- جنون
- سوزن



▫️از رمان #کوچ_شامار

@Quqnus
فاجعه در معدن طبس
جان باختن کارگران
یکم مهرماه ۰۳



« فاجعه یک حادثه نیست که تاریخ را به هم می‌زند بلكه فاجعه آن است که هیچ اتفاقی نمی‌افتد. زمان به همان صورت همیشگی پیش می‌رود‌ و نظام سلطه به همان صورت همیشگی ادامه دارد».
#عکس

چند عکس از کنزو ایزو، عکاس صاحب سبک ژاپنی.
در میان گفته‌هایش گشتم و رسیدم به آنجا که گفته است؛ من عکاس بناها و مکان‌های مقدس و رازآمیز هستم. کوه فوجی را از چشم یک زائر می‌بینم، و کلیسای معمارانه‌ی تادائو آندو را از نگاه یک انسان غربی.


Kenro Izu was born in Osaka, Japan in 1949.

@Quqnus
More