پیر پرنیان‌اندیش

Channel
Logo of the Telegram channel پیر پرنیان‌اندیش
@pireparnianandishPromote
2.08K
subscribers
کتابی درباره‌ی سایه، شعر و موسیقی ایرانی میلاد عظیمی و عاطفه طیه (انتشارات سخن)
مشکل بزرگ‌
دو بیت از اقبال لاهوری به مناسبت ۱۸ آبان زادروز این سخنسرای فارسی‌گوی پاکستان

می‌خورد هر ذرّه‌ی ما پیچ و تاب
محشری در هر دمِ ما مُضمَر است

با سکندر خضر در ظلْمات گفت:
«مرگ مشکل، زندگی مشکل‌تر است»


@pireparnianandish
مهربانی
[توضیح عظیمی]: موسیقی گوش می‌کردیم. عاطفه هی از سایه عکس می‌گرفت. یه مرتبه با شیطنت گفت: «استاد ببینید بالأخره یک عکس مهربون از شما انداختم».
سایه کمی جا خورد و با لبخند گفت:
تو اون‌همه عکسی که از من گرفتید مهربانی را ندیده بودید. واقعاً که!
چند لحظه‌ای سکوت کرد و بعد این بیت سعدی را خواند:
مهربانی ز من آموز و گرم عمر نماند
بر سر تربت سعدی بطلب مهرگیا را
سایه غمگین شد.

پیر پرنیان‌اندیش (ص ۱۱۰۲)

تصویر: سایه و آناهید عظیمی (۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۵)
@pireparnianandish
به مناسبت سوم آبان‌ماه سالروز درگذشت فریدون مشیری، بخشی از خاطرات سایه دربارۀ مشیری برگرفته از پیر پرنیان‌اندیش (ص ۹۷۵):

پیرارسال‌ها یک برنامه‌ای برای مشیری گذاشته بودن و من هم رفتم. داشتم می‌رفتم بالا خانم مشیری رو دیدم و حال و احوال کردیم و من خیلی ناراحت و منقلب شدم. اصلاً یادم نیست که چی گفتم از بس مشوش بودم.
فقط یادمه گفتم دفعۀ آخری که فریدون مشیری رو دیدم بهش گفتم:
«فریدون!
همه رفتند ازین خانه، خدا را تو بمان!»
فریدون گفت:
«تو بمان!»
دعای من مستجاب نشد و نفرین او مستجاب شد...

عکس: زنده‌یادان مشیری و محمدرضا #شجریان
@pireparnianandish
Afsaneh
Aminollah Rashidi
افسانه
آهنگ‌ساز و خواننده: امین‌الله رشیدی
ترانه‌سرا: تورج نگهبان

شیدای زمانم
رسوای جهانم
بی دلبر و بی دل
بی نام و نشانم
دامن مکش از من
بنشین که نشاید
آن دل که سپردم
دیگر بستانم

@pireparnianandish
با دریغ، استاد امین‌الله رشیدی (۴ اردیبهشت ۱۳۰۴ - ۲۰ مهر ۱۴۰۳) خواننده و آهنگساز پیشکسوت درگذشت.
این هنرمند گرامی که دستی هم در شاعری و ترانه‌سرایی داشت بیشتر آهنگ‌های ساخته‌ی خود را می‌خواند اما با آهنگ‌سازانی نامدار چون حبیب‌الله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، عباس شاپوری، محمد میرنقیبی و انوشیروان روحانی نیز همکاری داشت.

@pireparnianandish
به مناسبت ۲۱ مهرماه سالروز درگذشت بانو مرضیه، خوانندۀ توانا و بلندآوازه، سخنان سایه دربارۀ ایشان در پیر پرنیان‌اندیش (ص ۵۶۳):

[عاطفه]: با مرضیه هم آشنا بودید؟
[سایه]: بله، مرضیه رو از سال‌های ۲۵ می‌شناختم. تو یک خونه‌ای، خونۀ خانم نجات، خدمت می‌کرد. اسمش هم مرضیه نبود. اشرف‌السادات بود. وقتی مهمان می‌اومد خونۀ خانم نجات، قلیان می‌آورد و پذیرایی می‌کرد. خیلی زبر و زرنگ بود. بعد فهمیدن صدا داره و پاش به رادیو وا شد. گویا آقای خالقی یا مرحوم پیرنیا اسمشو گذاشتن مرضیه. چون مرضیه اسم معشوق شیدا، آهنگساز معروف بود. اوایل هم مرضیه آهنگ‌های شیدا رو خونده بود. بعد هم روزنامه‌ها جنگ مرضیه و دلکش راه انداختند. ملت دو قسمت شدن، یه عده طرفدار دلکش شدن و یه عده طرفدار مرضیه... مرضیه از همون موقع هم تو خونۀ بزرگان و شخصیت‌های مملکتی می‌رفت و می‌خوند.

[عاطفه]: این اواخر هم که رو تانک می‌خوند! (سایه پوزخند بلیغی می‌زند و سرش را تکان می‌دهد) کارش چطور بود؟
[سایه]: صدای بدی نداشت.

[عاطفه]: تصنیف‌هاش چی؟
[سایه] (لبش را ورمی‌چیند و با بی‌میلی می‌گوید): ای بد نبود!...

@pireparnianandish
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎶 اجرای زنده‌ی ترانه‌ی «موج آتش» (اشک من هویدا شد)


آهنگساز: همایون خرم
ترانه‌سرا: بیژن ترقی‌
خواننده: مرضیه
@pireparnianandish
🌱 به مناسبت بیستم مهر، روز بزرگداشت حافظ
بخشی زیبا و دل‌انگیز از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۸۳۶-۸۳۷):

[عظیمی]: چه ارتباط عاطفی‌ای با حافظ دارید؟
(لبخندی زد و گفت) [سایه]:
احساس پیوند ازلی و ابدی با حافظ دارم... تو اون غزل:
چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی
چراغ خلوت این عاشق کهن باشی
یه بیتی ساختم:
تو یار خواجه نگشتی به صد هنر، هیهات
که بر مـُــراد دلِ بی‌قرارِ من باشی
داره به معشوق ازلی و ابدی می‌گه: «تو همونی که با حافظ سر و کار داشتی و یار او نشدی با همه‌ی هنری که او داشت. حالا می‌آی یار من بشی؟!!»
پیوند عمیقی با حافظ دارم
واقعاً دردش دردِ منه، عشقش عشقِ منه، معشوق من همون معشوق حافظه که براش شعر می‌ساخت:
هــــــــزار جهد بکردم که یار من باشی
مُرادبخشِ دلِ بی‌قرار من باشی...

[عظیمی]: تو اون بیت هم به حافظ اشاره‌ی صریح دارین:
صفای آینه‌ی خواجه بین کزین دمِ‌ سرد
نشد مکدّر و بر آه عاشقان بخشید

(این بیت را با من می‌خواند) [سایه]:
آره! حافظ گفته بود:
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید
من ساختم:
نه لب گشایدم از گل نه دل کشد به نبید
چه بی‌نشاط بهاری که بی‌رخ تو رسید
به هر حال جسارت بود به خواجه دیگه. عذرخواهی کردم ازش. (لبخند می‌زند)

[عظیمی]: استاد این غزل شما بهتره یا غزل حافظ؟

(نگاهی عاقل اندر سفیه می‌اندازد و تبسم می‌کند)
ببینم می‌تونم رابطه‌تونو با خواجه شکرآب کنم!
[سایه]: نمی‌تونید! من و حافظ یک رابطه‌ی خیلی خوب با هم داریم. واقعاً این‌طوره... من می‌بینمش!
(عشق می‌بارد از این شیوه سخن!)

[عظیمی]: استاد! چه شکلیه حافظ؟

[سایه]: یک آدم لاغر ریزه!... بعد هم بهش می‌گفتم: «حافظ جان! این کلمه رو چرا این‌جوری کردی؟» اون هم فکر می‌کرد و می‌گفت: «آره درست می‌گی؛ آفرین!» بعد دستشو می‌ذاشت رو شونه‌ام و می‌گفت: «آفرین!» و می‌خندید. من هم عیــــــش می‌کردم از آفرینِ حافظ.

https://t.center/pireparnianandish
Yad Baad
MohammadReza Shajarian
روز وصلِ دوستداران
شعر حافظ
آهنگ پرویز مشکاتیان
آواز محمدرضا #شجریان


روز وصلِ دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران، یاد باد

کامم از تلخیِ غم چون زهر گشت
بانگِ نوشِ شادخواران یاد باد

گرچه یاران فارِغَند از یادِ من
از من ایشان را هزاران یاد باد

مبتلا گشتم درین بند و بلا
کوشش آن حق‌گزاران یاد باد

گرچه صد رود است از چشمم روان
زنده‌رودِ باغ‌ِ کاران یاد باد

استاد شجریان «باغِ کاران» (نام باغی قدیمی در شهر اصفهان) را به‌خطا «باغکاران» خوانده‌اند.
@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به‌مناسبت روز بزرگداشت حافظ
نظر استاد ابتهاج دربارۀ اجرای شعر حافظ توسط استاد #شجریان (اشاره به آواز ایشان در آلبوم «عشق داند» در آواز ابوعطا همراه تار استاد لطفی):
من فکر می‌کنم اگه حافظ بود پا می‌شد غرق بوسه می‌کرد شجریان رو... اون‌طوری که می‌گه: «مفلسانیم و هوایِ...» خیلی قشنگه!

مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم
آه اگر خرقۀ پشمین به گرو نستانند
#حافظ
@pireparnianandish
۱۹ مهر زادروز جناب استاد محمدرضا شفیعی‌ کدکنی خجسته باد.
سخنی از #سایه برگرفته از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۱۱۳۹):

خیلی به من لطف داره شفیعی. من هم واقعاً دوستش دارم... آدم مغتنمیه... هم از نظر شخصی آدم عزیزیه و هم از لحاظ هنری و علمی مغتنمه...
یه استثناست شفیعی که احتمالاً شانس تکرار برای دیگران نداره؛ مگر اینکه در آینده اتفاقات عجیب و غریبی بیفته.

@pireparnianandish
یاد خسرو آواز ایران، استاد محمدرضا شجریان (۱ مهر ۱۳۱۹ – ۱۷ مهر ۱۳۹۹)، را در چهارمین سالروز درگذشتشان گرامی می‌داریم.

مرغی‌ست که دیگر نه پرِ ‌بازش هست
نه شوق گل و هوای پروازش هست
اما نفس باد صبا می‌گوید
او هست درین چمن که آوازش هست
#سایه

@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنان استاد هوشنگ ابتهاج (سایه) دربارۀ استاد محمدرضا #شجریان:
شجریان برای من مث پسرمه، مث برادرمه، مث پدرمه. اصلاً مخلوط همۀ این مناسبات هست.

آخرین باری که من باهاش صحبت کردم... من دیدم که نمی‌تونم ادامه بدم. بغض کردم. و او شروع کرد به حرف زدن: «شما همیشه برای من پدری کردید...» زد به گریه.

(دربارۀ اینکه سایه، در دورۀ مدیریت بر بخش موسیقی رادیو، و زمان جوانی شجریان، از او حمایت کرد) حافظ یه بیتی داره می‌گه:
هر کس که دید روی تو بوسید چشم من
کاری که کرد دیدۀ من بی‌نظر نکرد

نه اهل الکل بود، نه اهل افیون بود، یه استثنا بود توی هنرمندان ما.

من از دوستای پزشکم پرسیدم. می‌گن مگه می‌شه؟ این از هجده سال پیش عمل کرده ریه‌ش رو، هجده سال پیش سرطان پیشرفته داشته... چطور تا الان دوام آورده؟ اینم از کارای عجیبه.

@pireparnianandish
Forwarded from سایه و موسیقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هوای روی تو
شعر #سایه
آهنگ غلام‌رضا صادقی
سه‌تار و آواز همایون شجریان


هوای روی تو دارم نمی‌گذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
چه باک اگر به دل بی‌غمان نبردم راه
غم شکسته‌دلانم که می‌گسارندم

🥀 چهار سال از درگذشت استاد محمدرضا شجریان گذشت. یادشان را گرامی می‌داریم.

#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
به مناسبت شانزدهم مهرماه زادروز ایران‌شناس بی‌همتا زنده‌یاد استاد ایرج افشار سخنی از دکتر میلاد عظیمی که در کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۴۰۴) آمده است:

اشخاصی چون ایرج افشار، کامران فانی، دکتر محمد اسلامی، محمد باقری، مسعود جعفری که خاموش و بی‌پیرایه‌اند و حتی به اندازۀ بود هم نمود ندارند، محبوب سایه هستند.
یاد استاد افشار به‌خیر‌! سایه بارها بر این ویژگی افشار تکیه می‌کرد که فروتن و بی‌ریاست؛ اگر او را نشناسی هیچ‌ نمی‌فهمی که این مرد چقدر دانشمند است و...

@pireparnianandish
Forwarded from سایه و موسیقی
۱۶ مهرماه زادروز جاودان‌یاد استاد ایرج افشار گرامی باد!

عکس (از راست)،‌ استادان: محمد افشین‌وفایی، علی دهباشی، ایرج افشار، نادر مطلبی، محمد اسلامی، #سایه، جلال خالقی‌ مطلق، ایرج پارسی‌نژاد، محمدرضا شفیعی‌ کدکنی، محمود امیدسالار
@sayeoMusighi
به مناسبت ۱۵ مهرماه زادروز سهراب سپهری بخشی از سخنان سایه دربارۀ ایشان برگرفته از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۱۰۰۲-۱۰۰۳):

[عاطفه]: استاد! کدوم شعر سپهری رو بیشتر می‌پسندید؟
[سایه]: صدای پای آب. به نظرم سراسر این شعر فوق‌العاده زیبا و لطیفه. آدم دلش می‌خواد که سپهری کاش جز صدای پای آب هیچ شعری نگفته بود. بس که همه‌چی رو تکرار می‌کنه. با این تکرارها سپهری به خودش ظلم کرده. عیب اصلی این تکرارها این نیست که ممکنه یه عده‌ای بگن این نشانۀ فقر شاعره که یه مطلب رو هی تکرار می‌کنه. عیب اصلی اینه که این کارش به شعر لطمه می‌زنه؛ چون این تکرارها باعث می‌شه که مضمون و تصویر دستمالی‌شده به نظر برسه و ظرافت درک و احساس و حتی لفظو از بین می‌بره. چون عادی می‌شه دیگه؛ دیگه اعجاب و طراوت خودشو از دست می‌ده. تو این، به قول شفیعی [کدکنی]، «حس‌آمیزی»ها سپهری خیلی افراط می‌کنه... وقتی این حس‌ها هی جای همدیگه رو پر می‌کنن و با هم قاطی می‌شن طراوت کشفو از بین می‌بره.
شاعرها باید یه دوره‌ای به خودشون مرخصی بدن و شعر نگن تا دوباره از یه حال و هوا و فضای دیگه پر بشن. خود شاعر باید بفهمه که داره خودشو تکرار می‌کنه. یه دنیای زیبای دلپذیری برای شاعر به وجود می‌آد که نمی‌تونه ازش دل بکنه. این دوره‌های سکوت خیلی خوبه؛ هر قدر که لازم باشه، یه سال، دو سال، پنج سال، ده سال؛ هر قدر که لازمه تا این درون خالی‌شده پر بشه دوباره.
تازه سپهری آدمی بود که با شاعرهای دیگه فرق می‌کرد و اهل تظاهر و بازی درآوردن نبود؛ ولی وقتی که آدم به شعر فکر نکنه، به خود شعر، همین می‌شه.

[عاطفه]: یعنی چی؟
[سایه]: یعنی اگه عشق و حرمت به شعر در حدّ وفور نداشته باشیم به جای شیفتگی به شعر، شاعر به خودش شیفته می‌شه.

[عاطفه]: سپهری این‌طوری بود؟
[سایه]: نه به این معنا. سپهری با دیگران فرق داشت. آدمِ ساده‌ای بود. حتی دور و بری‌هاش نمی‌دونستن او این چیزها رو گفته.

https://t.center/pireparnianandish
به مناسبت هشتم مهرماه روز بزرگداشت حضرت خداوندگار، مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، این شگفتی تبار بشری، بخشی از گفته‌های سایه درباره‌ی ایشان،‌ برگرفته از کتاب پیر پرنیان‌اندیش، ص ۸۲۷:
وقتی آدمی مثل مولانا هست، چرا به نیرو و شکوه انسان باور نباید داشت؟
شما به دیوان شمس نگاه کنین؛ اونچه در مغز این آدم گذشته و بخشی‌ش تو دیوان شمس اومده حیرت‌آوره. من حق ندارم این حرفو بزنم چون مستلزم اینه که همه‌ی شعرا و متفکرین عالمو بشناسم، ولی من ندیدم مغزی به عظمت مغز مولانا! اگه بود خبرش لااقل به ما می‌رسید.
این آدم به جاهایی نگاه کرده که اصلاً باورکردنی نیست.

نقاشی مینیاتور: شمس و مولانا از محمود فرشچیان
@pireparnianandish
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ره پنهان
غزلی از حضرت مولانا با صدای عبدالجبار کاکایی

هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟

در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آنجا
ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند

و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها
رهِ پنهان بنماید که کس آن راه نداند

نه که قصّاب به خنجر چو سر میش ببُرّد
نهلد کشتهٔ خود را، کُشد آن‌گاه کشاند

چو دم میش نمانَد ز دم خود کُنَدش پُر
تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند

به مثَل گفتم این را و اگر نه کرَم او
نکُشد هیچ کسی را و ز کشتن برهاند

همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد
بدهد هر دو جهان را و دلی را نرماند

دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش
به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟
@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جان جهان
شعر مولانا
آهنگ پرویز #مشکاتیان
آواز محمدرضا #شجریان


آه که من دوش چه‌سان بوده‌ام!
آه که تو دوش که را بوده‌ای!

رشک برم کاش قبا بودمی
چونکه در آغوشِ قبا بوده‌ای

@pireparnianandish
Telegram Center
Telegram Center
Channel