#سبک_زندگی را از
#نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۷)
#زبان #عاقل و
زبان #احمق وَ قالَ عَلَيْهِ السَّلامُ: لِسانُ الْعاقِلِ وَراءَ قَلْبِهِ، وَ قَلْبُ الاَْحْمَق ِوَراءَ لِسانِهِ.
حکمت ۴۰ نهج البلاغه
و آن حضرت فرمود:
زبان عاقل، پشت قلب او قرار دارد، و قلب احمق، پشت
زبان او جاى گرفته است. (عاقل، با انديشه سخن مى گويد و نادان، بدون فكر )
انسان عاقل، وقتى بخواهد سخن بر
زبان آورد، نخست به دل و انديشه خود مراجعه مى كند، معنى آن سخن و نيكى يا بدى آن را با عقل و شعور خود مى سنجد،
نتيجه اى را كه ممكن است از آن حاصل شود حساب مى كند،
و هنگامى كه به درستى و خوبى سخن خود اطمينان يافت، آن را بر
زبان مى آورد.
پس عاقل، قلب و انديشه اش را بيش از زبانش به كار مى اندازد،
و زبانش را پشت سر عقل و شعور خود نگاه ميدارد.
اما احمق، بر عكس رفتار مى كند. يعنى هر سخنى كه به زبانش آمد، نسنجيده و بدون فكر و انديشه بيان مى كند،
و پس از آن كه سخن او، در ديگران، تأثير بد گذاشت، تازه بفكر مى افتد كه آيا سخنش درست بوده يا نادرست!
يعنى احمق، نخست
زبان خود را به كار مى اندازد و نسنجيده حرف مى زند،
و بعد از آن، به قلب و عقل خود مراجعه مى كند و در باره نيك و بد سخن خود و نتيجه و حاصل آن مى انديشد!
به همين دليل است كه خردمندان، از قديم گفته اند:
«سخنى كه درباره آن كاملا فكر نكرده اى، بر
زبان مياور»
@mahdaviyaanbahal