💞مــتــقــیــان💞 (𝐏𝐈𝐎𝐔𝐒114)

#ادامه
Channel
Logo of the Telegram channel 💞مــتــقــیــان💞 (𝐏𝐈𝐎𝐔𝐒114)
@pious114Promote
10.93K
subscribers
11.5K
photos
10.6K
videos
631
links
🌺﷽ اگردوست داریدگناهان شماپاک شود پس بسیارنیکی کنید. الله میفرماید! إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏ِ بى گمان نیکی ها بدیها را از بین می برند. #کپی‌حلال🌺 اخلاقی،عرفانی،مذهبی @Mohammad_Mazari_49
#تفسیر_ادبی_وعرفانی_سوره_نساء
جزءچهارم

بِسۡمِ ٱللَّهِ .....تفسیرمفصّل(بِسۡمِ ٱللَّهِ)درآغازسوره (حمد)بیان شده.


۱___يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ ......

ای نقطه انسانیت،ای صفای بشریت،
تقوی پناه خویش گیرید وآن را ملازم باشید که صیانت بندگان به اوست ورستگاری رهیگان در اوست،
تقوی آنست که بنده فرمان شرع را سپرخویش سازد تا تیر نهی بدو نرسد وآنرا سه رتبت است:
#اول آنکه در پناه کلمه توحید شودواز هرچه شرک است بپرهیزد.
#دوم‌ آنکه به پناه طاعت وعبادت شودوازراه معصیت برخیزد.
#سوم آنکه به پناه احتیاط شود وازشهبت بگریزد.

هرکه این سه منزل تقوی را به صدق بازبَرَد ناچار بمقصد رستگاری رسد که خداوند خود فرمود:
پرهیزکاران را در پناه خویش گیرد وبه آنها بدی واندوهی نرسد.

خواهر (بشرحافی)یکی از عارفان مشهور،
از یکی از پیشوایان اسلام پرسید:
من بر بام خانه دوک ریسم،
درآن حال مشعل طاهریان بگذرد ومن در روشنی آن تا بی از ریسمان دربندم،
روا باشد یا نه؟
عارف شناسائی آن زن را خواست گفت‌:
من خواهر بشرحافی هستم ،گفت‌: الحق که خواهر آن بزرگواری !
پس هرگز در مشعل دیگران تاب مبندکه برادرت هروقت دست به طعامی شبهه ناک بردی ، دست از او ازاطاعت نکردی!

مصطفی علیه السلام فرمود‌:
دروصف کردگارجهانیان وخداوند عالمیان گفت:
خداوند می فرماید:
چون بنده من همه مرا خواند وهمه مرا داند وهمه مرا باشد، من نیز روی دل خود با وی گردانم ودرب همه شهوتها وارادتها وشهوتها و بایستها براو در بندم
واغیار را به تمامی از دل او بیرون کنم،عشق با ما گفتن واز ما شنیدن را برجان ودلش مسلط گردانم،
بربساط عشقش آرام دهم.

تیغ غیرت ازل بالای سرش بدارم‌،
تا اگر خواهد با دیگری نگرد یا به کس طمع کند یا به دیگری بازاری سازد،
او را فرا نگذارم.

آری چون ما او را خواهیم،
دانیم که به غارث چون باید برد،
امروز او را به شحنه تقوی سپاریم تا او را در حمایت خود جای دهد وحرکات وسکنات او را به شرط ادب در آورد.

وما فردا اورا به حضور خودفرودآوریم وگوئیم
بیا،
بیا، که امروز بازار تواست وهرکه را ازتو بهره ایست بقدر نصیب وی او را به سرائی فرودآر،
وآشنایان را در حضور بپذیر که ما در ازل چنین حکم کردیم.


#ادامه⬇️⬇️

@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
Forwarded from Mohammad Rastgoo
به مناسبت عید مبعث

#مجموعه پوسترهای #پیام_پیامبر
👈🏻 بررسی چند نمونه از
آیات نبوی قرآن کریم

💌 #پیام_دوم ( ۳۲ آل عمران )

4⃣ پیامبرِ دیکتاتور؛ آری یا نه؟!

5⃣ سختی را گوشزد کن،
قبل از اینکه سختی به تو گوشزد کند ...

6⃣ ایمان یا کفر از ما؛ حبّ یا بغض از خدا 🤷🏻‍♂

7⃣ خطر در کمین است
در راه راست برانید ....

8⃣ کافر به خدا؟
کافر به رسول!؟
یا کافر محض!!

#شرح_در_تصویر 🎴
#ادامه_دارد...

✍🏻 مجمع حافظان قرآن کریم کاشمر"محاق"
Forwarded from Mohammad Rastgoo
به مناسبت عید مبعث

#مجموعه پوسترهای #پیام_پیامبر
👈🏻 بررسی چند نمونه از
آیات نبوی قرآن کریم

💌 #پیام_اول ( ۳۲ آل عمران )

1⃣ ای پیامبر! « بگو» ها را هم بگو...

2⃣ محمدِ مخلوق یا محمدِ خالق

3⃣ اطاعت از خدا، اطاعت از رسول 👈🏻 دو روی یک سکه

#شرح_در_تصویر 🎴
#ادامه_دارد...

✍🏻 مجمع حافظان قرآن کریم کاشمر"محاق"
Forwarded from 💕متقیان💕
#ادامه_تفسیر_سوره_القصص👇👇

🔮القصص آیه6

وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ

📝و ایشان را در سرزمین (مصر) مستقرّ گردانیم و سلطه و حکومتشان دهیم، و بر دست مستضعفان، به فرعون و هامان و لشکریانشان چیزی را بنمایانیم که از آن در هراس بودند.

🍃 [«نُمَکِّنَ»: مکانت و منزلت بخشیم. سلطه و قدرت دهیم. مستقرّ سازیم و حکومت دهیم. «هَامَان»: وزیر فرعون و مستشار اعظم او بود «مَا»: آنچه. مراد هلاک فرعون و فرعونیان بر دست بنی‌اسرائیل است (نگا: یونس / 90) که در اینجا به مقدّمات آن اشاره شده است.]]
🍃🍃🍃

🔮القصص آیه7

وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِيهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ

📝ما به مادر موسی الهام کردیم که موسی را شیر بده، و هنگامی که بر او ترسیدی، وی را به دریا (گونه‌ی نیل) بینداز، و مترس و غمگین مباش که ما او را به تو باز می‌گردانیم و از زمره‌ی پیغمبرانش می‌نمائیم.

🍃 [«أَوْحَیْنَا»: الهام کردیم. پیام دادیم (نگا: نحل / 68، مائده / 111، طه / 38، انفال / 12، زلزله / 5). «الْیَمِّ»: دریا. مراد رودخانه عظیم نیل است (نگا: طه / 39).]]
🍃🍃🍃🍃

🔮القصص آیه8

فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا ۗ إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ

📝(کار به جائی رسید که مادر موسی ناچار شد، او را به دریا گونه‌ی نیل بیندازد) خاندان فرعون، موسی را (از روی امواج نیل) بر گرفتند تا سرانجام دشمن آنان و مایه‌ی اندوهشان گردد! مسلّماً فرعون و هامان و لشکریانشان خطاکار بودند.

🍃 [«آلُ»: خاندان. دار و دسته. «لِیَکُونَ»: لام این واژه لام عاقبت است؛ نه لام علّت. یعنی سرانجام و عاقبت کار چنین شد. «حَزَناً»: حُزْن و حَزَن به معنی غم و اندوه است. در اینجا به معنی اسم فاعل مُحْزِن است، یعنی: مایه اندوه و سبب غم.]]
🍃🍃🍃🍃

🔮القصص آیه9

وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَلَكَ ۖ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَىٰ أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ

📝زن فرعون (آسیه هنگامی که دید آنان قصد کشتن کودک را دارند) گفت: او را نکشید، نور چشم من و تو است. شاید برای ما مفید باشد، و یا اصلاً او را پسر خود کنیم. آنان نمی‌فهمیدند (که دست تقدیر در پس پرده‌ی غیب چه بازی می‌کند).

🍃 [«قُرَّةُ عَیْنٍ»: روشنی چشم. مراد مایه سرور و شادمانی است (نگا: طه / 40). (قُرَّةُ) خبر مبتدای محذوف است و اصل آن چنین است: هُوَ قُرَّةُ عَیْنٍ. «إِمْرَأَةُ فِرْعَوْنَ»: زن فرعون. مراد آسیه، همسر فرعون است که قرآن او را زن باایمانی معرّفی می‌کند (نگا: تحریم / 11).]]
🍃🍃🍃🍃

🔮القصص آیه10

وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَارِغًا ۖ إِنْ كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَنْ رَبَطْنَا عَلَىٰ قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

📝دل مادر موسی تهی (از صبر و قرار) شد، و اگر دل او را (با اعطای صبر و شکیبائی) برجای و استوار نمی‌داشتیم تا از زمره‌ی باورمندان (به وعده‌ی خدا) باشد، نزدیک بود (بر اثر ناراحتی و پریشانی، راز) او را آشکار سازد (و فریاد بزند که وای فرزندم!).

🍃 [«فَارِغاً»: خالی و تهی. مراد خالی از قوّت و قدرت ضبط خود و تهی از خویشتنداری و شکیبائی (نگا: ابراهیم / 43). «إِنْ ... لَتُبْدِی ...»: از مصدر ابداء به معنی بیان و اظهار است. «رَبَطْنَا عَلی قَلْبِهَا»: دل او را بر جای و استوار داشتیم (نگا: کهف / 14). «الْمُؤْمِنینَ»: مراد باورمندان و معتقدان به وعده خدا است، که در اینجا (إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَیْکِ ...) در آیه هفتم است.]]🍃

ادامه دارد ان شاءالله..

💕̈́م̈́ـ̈́ـ̈́̈́ت̈́ـ̈́ـ̈́̈́ق̈́ـ̈́ـ̈́ی̑̑ـ̑̑ـ̑ان💕
@mahdaviyaanbahal⚡️
Forwarded from 💕متقیان💕
┏━━━🌺🍃🕋🍂🌺━━━┓

#آموزش_قران_به_كودكان
( قسمت اول )

مربیان و والدین عزیزے ڪه دوست دارند در زمینه آموزش قرآن به ڪودڪان، موفق باشند و آموزش‌هاے آنان راحت، ماندگار و بر پایه اصول و روش‌هاے علمے باشد، لازم است چند نڪته را به یاد داشته باشند. 

🔹در ابتداے آموزش حفظ، از سوره‌هاے آسان استفاده ڪنید. سوره‌هاے آسان، سوره‌هایے هستند ڪه تعداد آیات آن‌ها ڪم بوده و نڪات تجویدے و ڪلمات سخت و دشوار ندارند، به‌گونه‌اے ڪه یادگیرے و حفظ آن‌ها براے ڪودڪان قبل از سنین هفت‌سال آسان است. براساس تحقیقے ڪه بر روے برخے سوره‌هاے جزء۳۰ انجام شده، سوره‌هاے مبارڪه فیل، ماعون، همزه، نصر، حمد، توحید، ڪافرون، ڪوثر، عصر، ناس و قدر، به ترتیبِ آموزش(از آسان به مشڪل) است. 

🔹قبل از آموزشِ حفظ قرآن، معنے و مفهوم سوره را در قالب داستان براے ڪودڪان بیان ڪنید تا چارچوب ذهنے لازم را براے ڪودک فراهم ڪند.
#ادامه_دارد

🌺̅̅م̅̅ـ̅̅ـ̅̅̅̅ت̅̅ـ̅̅ـ̅̅̅̅ق̅̅ـ̅̅ـ̅̅̅̅ی̅̅ـ̅̅ـ̅̅ان🌺
@mahdaviyaanbahal
┗━━━🌺🍃🕋🍃🌺━━━┛
Forwarded from 💕متقیان💕
🌸مــتــقــیــان🌸
@mahdaviyaanbahal🌎🌙
🌙

🌙#تاثیرات_مثبت_نماز_شب در دنیا🌈

نماز شب که یکی از عبادات خالص اولیای خدا و از برنامه های سازنده اسلامی به شمار می رود انسان را به وادی معنویات نزدیکتر می کند. نماز شب درس خودسازی و خلوت کردن با خالق خود را که از نیازهای طبیعی انسان است به انسان می آموزد ،نماز شب تاثیر بسزایی در سه عالم دارد هم در دنیا و هم در برزخ و هم در قیامت.

تاثیر نماز شب در دنیا، ابعاد گسترده ای دارد
هم تاثیر در زندگی شخصی و اجتماعی و سیاسی،
و هم تاثیر در باطن و ظاهر انسان دارد.نماز شب رفع  مشکلات و گرفتاری و رفع بیماری های روحی و جسمی را نیز در برمی گیرد.

🍃#ادامه_دارد

🌸مــتــقــیــان🌸
@mahdaviyaanbahal🍃

🌙
🌎🌙
👨‍❤️‍👨💑👨‍❤️‍👨

📖 آداب همبستری از نگاه قرآن وحدیث📚

👈 آداب همبستری
قسمت_سوم

🚫حرام سوم: افشای عمل زناشویی و متعلقات آن:
حرام است که مرد یا زن عمل جنسی و سخنان مربوط به آن  و تلذذ از یک‌دیگر را پیش دوستان افشا کنند. پیامبر صلىٰ الله علیه وسلم می‌فرماید: «إِنَّ مِنْ أَشَرِّ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ مَنْزِلَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ الرَّجُلَ یُفْضِى إِلَى امْرَأَتِهِ وَتُفْضِى إِلَیْهِ ثُمَّ یَنْشُرُ سِرَّهَا»؛ از بدترین مردم نزد خدا، مردی است که با زن خود هم‌بستر می‌شود، سپس راز وی را فاش می‌کند. (صحیح مسلم: ۱۴۳۷)

#ادامه_دارد...

👈در نشر آن سهیم باشید🌸
ُ@mahdaviyaanbahal
•﷽•

🌸چنـد رآه برایِ ترڪِ گُنــاه🌸


🔸تفڪـر:
شآید بہترین رآه برایِ اینڪه از گُناه دور شویم این اسٺ کہ به #عاقبــت شوم نافرمانے و گُناه فڪر ڪنیم.
گُناه اگر لذتے داشته باشد لذت آن چند ثانیـه بیشتر طول نمے کشد و تمآم مے شود ولے چیزی کہ در #اثرش به وجـود مے آید خریدن:

🔻خشـم
🔻غضـب الهے
🔻آزردن دلِ امام زمان‌‌﴿عج﴾‌😔
🔻آتش جهنــم اسٺ.

ڪسی کہ به عاقبـت گُناه #فڪر کند
مے تواند خودش را از گُنآه دور کند.


#گنآه_نڪنیم
#ادامه_دارد..

@mahdaviyaanbahal 🦋
🌸داستان هابیل و قابیل🌸

◀️◀️قسمت پایانی
@mahdaviyaanbahal
🔺کشتن برادر و پشیمانی بعد از آن:

🔸با این حال شیطان به شدت در درون قابیل رخنه کرده و سخت او را فریب داده بود. به طوری که گوش‌هایش از شنیدن حق، کر و چشم‌هایش از دیدن حقیقت، کور شده بود. شیطان آن‌قدر در قابیل نفوذ کرده بود، مثل این بود که در رگ و پوستش نیز نفوذ کرده است و او را به حرکت در می‌آورد.
↩️پس در لحظه‌ای که کسی از آن دو خبر نداشت، ناگهان قابیل به هابیل حمله‌ور شد و بر فرق سرش کوبید و چیزی نگذشت که هابیل در بین دو دستان قابیل جان باخت و جز جثه‌ای بی‌جان، چیزی از او باقی نماند که غرق در خون خود بود. قابیل جسد برادرش را بر زمین نهاد و کمی آن طرف‌تر به او نگاه می‌کرد در حالی‌که از ترس بر خود می‌لرزید و قلبش به شدت می‌تپید. در این لحظه کمی فکر کرد و فهمید که چه گناه بزرگی کرده است و احساس می‌کرد که برادر و پشتیبانش را از دست داده است و به این ترتیب بود که:
🌹 فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ‏ (مائده/ 30)
◀️«... جزو ستم‌کاران شد».
وجدانش او را سرزنش می‌کرد و گرفتار دام اندوه و تأسف‌ شده بود و سرگردان و حیران، تنهای تنها، احساس می‌کرد که هر ذره‌ای از ذرات هستی او را ملامت و سرزنش می‌کنند.

🔸ناتوانی و پشیمانی😔
@mahdaviyaanbahal
↩️سپس قابیل بر صخره‌ای نشست و به فکر فرو رفت. در حالی که اندوه و حزن بر او سنگینی می‌کرد و پاهایش از شدت اندوه و تأسف توان حملش را نداشتند.
⭐️در این هنگام در حالی‌که جنازه‌ی برادر مقتولش روی دستش مانده بود و نمی‌دانست با آن چه کار کند، کلاغی جلوی پایش فرود آمد. در حالی‌که پرنده‌ی مرده‌ای به چنگ و منقار داشت و پرنده‌ی مرده را گوشه‌ای رها ساخت و با چنگال‌ها و منقارش شروع به حفر کردن زمین نمود. پس از حفر چاله‌ای، کلاغ مرده را در آن نهاد و خاک را روی آن ریخت و پنهان کرد. سپس پر گشود و در هوا پرواز کرد و ناپدید شد. این کلاغ از جانب خداوند فرستاده شده بود تا به قابیل بیاموزد که جثه‌ی برادر مقتولش، را پنهان کند.
آیا پرنده به انسان آموزش می‌دهد؟ هیچ شکی نیست که در این واقعه حکمتی است از جانب خداوند متعال و مفهوم آن این است که کارهای موجودات چه انسان یا حیوان، جماد یا نبات، پرنده و غیره همه به دست خداوند است.
💧چشمان قابیل از دیدن کلاغ و عملش متحیر ماند و به فکر فرو رفت و با اندوه و پشیمانی گفت:
🌹قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ ‏(مائده / 31)
◀️«... ای وای بر من آیا من نمی‌توانم مثل این کلاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم. پس (سرانجام از ترس رسوایی و بر اثر فشار وجدان، از کرده‌ی خود پشیمان شد) و از زمره‌ی افراد پشیمان شد».
↩️سپس قابیل برخاست و در حالی‌که از شدت حسرت و پشیمانی و درد و رنج عذاب وجدان پاهایش به سختی او را تحمل می‌کردند، عمل کلاغ را تقلید کرده و اقدام به دفن برادر خود نمود.
این چنین بود که اولین خون انسانی در قربان‌گاه شهوت و هواپرستی بر زمین جاری گشت و (به جای اطاعت خدا) از شیطان فرمان‌برداری نمود.
#ادامه_دارد
@mahdaviyaanbahal 🎙|
🌸داستان هابیل و قابیل🌸
@mahdaviyaanbahal
قسمت6⃣

🍃قربانی نمودن در راه خدا

🔸آدم؛ خواست که فتنه و اختلاف میان دو فرزندش را از بین ببرد و به همین خاطر خداوند را میان ایشان داور قرار داد. پس خداوند از آنان خواست که هر کدام از دست‌رنج و محصول خود در راه خدا قربانی کنند و قربانی هر کس که مورد قبول خداوند واقع شود، رستگار شده و به آرزویش خواهد رسید.
چنان‌که گفته شد، قابیل کشاورزی و باغبانی می‌نمود. پس در میان محصولاتش گشت و مقداری از محصولات را که نزدیک بود فاسد شود و ارزش چندانی نداشت، انتخاب کرد و آن را در جای تعیین شده قرار داد، ولی هابیل که کارش نگه‌داری از حیوانات (دامداری) بود، در میان حیواناتش یکی از بهترین آن‌ها را انتخاب کرد و سرش را برید و در محل تعیین‌ شده قرار داد، تا پرندگان و حیوانات وحشی از گوشت آن بخورند.
🔹با دمیده‌شدن صبحگاهان و طلوع آفتاب مشخص شد که قربانی هابیل (که از روی اخلاص و با رضایت قلبی در راه خدا بخشیده بود) مورد قبول واقع شده و چیزی از آن باقی نمانده است. اما قربانی قابیل که بیش‌تر از خاشاک و مواد پس‌مانده و غیرقابل استفاده از میوه‌ها و محصولات کشاورزی بود، همچنان بر جای خود باقی بوده و مورد پذیرش خداوند متعال قرار نگرفته بود.
🌹قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ‏ (مائده / 27)
◀️«... خداوند تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد».

🔺ابلیس (شیطان) تصمیم گرفت که آتش اختلاف و دشمنی را میان دو برادر شعله‌ور سازد. کینه و نفرت را میان فرزندان آدم ایجاد کند. او در این کار استاد است و مهارت زیادی دارد. به همین خاطر از روش‌های گوناگونی بهره می‌گیرد. بلافاصله آتش کینه را در دل قابیل افروخت و ارتباط میان او و خانواده‌اش را زشت جلوه داد (و وانمود می‌‌کرد که هابیل از او ارزش‌مندتر است). قابیل هر روز بیش‌تر از روز گذشته از هابیل متنفر می‌گشت و کینه‌ی او را بیش‌تر در دل می‌پروراند. در نتیجه شیطان به او گفت که برادرش هابیل مانعی است در مقابل او و تا او هست آرزوهایش تحقق نخواهد یافت. ناچار باید او را از سر راه برداشت و از دستش نجات یافت.
🔺قابیل تهدیداتش را نسبت به برادرش آغاز کرد و در این میان ابلیس (شیطان) مرتب با وی سخن می‌گفت و او را راهنمایی می‌کرد.
⭐️قابیل به هابیل گفت: تو را خواهم کشت و این کار را با توحتماً انجام خواهم داد. تو کسی هستی که مانع برآورده شدن آرزوهای من می‌باشی، تو زندگی را بر من تلخ نموده‌ای. (پس تو را می‌کشم) و پس از آن در کمال آرامش و خوشی زندگی خواهم کرد و همشیره و همزادم نیز از آن من خواهد بود و از لذت‌های زندگی بهره‌مند خواهم شد. به درستی که قربانی تو مورد قبول خداوند واقع شد، ولی قربانی من رد شد.
🌱هابیل با مهربانی و آرامش گفت: «خداوند تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد».
🔹در این هنگام چهره‌ی قابیل برافروخته شد و چشمانش از شدت خشم و غضب سرخ گشت و گفت: «این کار را حتماً خواهم کرد، یعنی تو را می‌کشم».
🔸هابیل در پاسخ گفت:
🌹 لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَاْ بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لَأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ (28) إِنِّي أُرِيدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاء الظَّالِمِينَ ‏(29)‏(مائده/ 29-28)
◀️«اگر تو برای کشتن من دست دراز کنی، من به سوی تو دست دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم. آخر من از خدا (یعنی) پروردگار جهانیان می‌ترسم.* من می‌خواهم (تو) با (کوله‌بار) گناه من و گناه خود (در روز رستاخیز به سوی پروردگار) برگردی و از دوزخیان باشی و این سزای (عادلانه‌ی خدا) برای ستم‌کاران است».

#ادامه_دارد
@mahdaviyaanbahal🎙|
🌸داستان هابیل و قابیل🌸

قسمت5⃣

🔺توطئه‌ی شیطان🔺

🌱دختری که همزاد و همراه قابیل بود از دختری که به همراه هابیل متولد شده بود، زیباتر بود. با زیاد شدن سن و رشد جسمانی (و رسیدن به سن بلوغ)، آن دختر به هابیل تمایل پیدا کرد و این الهامی بود از طرف خداوند متعال که به آن دختر شده بود و اتفاقاً قابیل نیز به همشیره و همزاد خود متمایل گشت. در این میان آن دختر بیش از پیش به هابیل عشق می‌ورزید و پیوند محبت و دوستی میان آن‌ها محکم‌تر می‌شد.

↩️به این ترتیب شیطان بذر کینه و حسد را در دل قابیل افشاند، همچنان‌که در گذشته نیز برای آدم نقشه کشید و باعث اخراج او از بهشت شد و او را در زمین به زحمت انداخت و موجب نافرمانی او از خداوند گشت، امروز نیز طرح و نقشه‌ای دیگر دارد؛ چون او راضی نخواهد شد که آدم و فرزندانش در آرامش و رضایت زندگی کنند.

🔺مگر شیطان دشمنی همیشگی خود را با آدم فراموش می‌کند؟ روزی خداوند به او دستور داد که به آدم سجده کند، اما او تکبر کرد و نپذیرفت و هشدار داد که انتقام خواهد گرفت. پس هر گاه فرصت انتقام یافت، تأخیر نکرد. سپس آدم را وسوسه کرد و او را در گودال عصیان و نافرمانی انداخت و نتیجه‌اش دوری از بهشت بود. امروز نیز از نو آغاز کرده است و نقشه‌ای جدید دارد؛ چون او فرزند آدم را رها نمی‌کند، تا با خیال آسوده خدا را اطاعت کند و به این ترتیب کم‌کم قابیل نسبت به برادرش هابیل شروع به بدزبانی و دشمنی نمود.

#ادامه_دارد

@mahdaviyaanbahal🎙|
🌸داستان هابیل و قابیل🌸

قسمت4⃣

🔸محل کار

🍃به دلیل متنوع بودن نیازهای خانواده در زندگی، کار و تلاش جهت برآورده کردن این نیازهای مختلف، متنوع و گوناگون می‌باشد و از آن‌جایی که خداوند متعال استعداد و توانایی بسیاری به زمین عطا کرده، با گردش زمین و پیدایش فصل‌ها، کار روی آن نیز مختلف است. گاهی باید زمین را شخم زد و موقعی دیگر محصول را برداشت کرد. یک زمانی هم باید زمین را شخم زد و موقعی دیگر محصول را برداشت کرد. یک زمانی هم باید آن را به حال خود رها ساخت تا استراحت نموده و مجدداً کسب نیرو و انرژی کند. به همین دلیل قابیل بر روی زمین کار می‌کرد و باغبانی و کشاورزی می‌نمود، کار و تلاش می‌کرد و سپس از میوه‌های آن برداشت می‌نمود و نیازهای خود و خانواده‌اش را از فصلی تا فصل دیگر برآورده می‌ساخت و این چنین بود که کشت و کار و زراعت را آموخت.
🌱هابیل راه دیگری انتخاب کرد. او دید که شیر و پشم و پوست و گوشت چهارپایان به خوبی نیازهای ضروری زندگی خانواده را برآورده می‌سازند. به همین دلیل مشغول چوپانی و نگه‌‌داری از حیوانات شد و در این راه سخت تلاش می‌کرد. حیوانات را به چراگاه می‌برد و از آنان مواظبت می‌کرد. حیوانات زاد و ولد می‌کردند، تعدادشان زیاد می‌شد و فربه و چاق می‌شدند و خانواده از این نعمت‌ها بهره‌مند می‌شد.
#ادامه_دارد

@mahdaviyaanbahal🎙|
🌸داستان هابیل و قابیل🌸

قسمت3⃣
@mahdaviyaanbahal
🔶اولین تولد

🌱حوّا همسر آدم ؛ برای اولین بار، باردار گشت و بعد از چند ماه یک دوقلوی پسر و دختر به دنیا آورد و این تولد پدر و مادرشان را بسیار شادمان و خوش‌حال نمود.
↩️نوزاد دختر کم‌کم کمکش می‌نمود و رفته‌رفته، زیبا و دوست‌داشتنی می‌شد. مادر نیز به دو فرزندش مهر می‌ورزید و از آنان نگه‌داری و پرستاری می‌کرد. پدر هم به نوبه‌ی خود با کار کردن روی زمین و در طبیعت نیازمندی‌های خانواده‌ی کوچکش را برآورده می‌ساخت و آنان را از هیچ‌گونه حمایتی محروم نمی‌ساخت.
↩️چیزی نگذشت که «حوّا» برای بار دوم باردار شد و در شکمش آن‌چه را که خداوند مقدر و معین نموده بود، جای گرفت. پس از چند ماه وضع حمل نمود و این بار نیز یک دوقلوی پسر و دختر به دنیا آمدند. کم‌کم تعداد افراد خانواده زیاد شد و مسئولیت آدم در تلاش و کوشش برای بهدست آوردن مخارج زندگی و اداره‌ی امور فرزندان سنگین‌تر شد و بر همین منوال کار و مسئولیت حوّا نیز در نگه‌داری کودکان و مواظبت نمودن از آن‌ها بیشتر شد.

🍀خانواده خوشبخت

🌺آدم ؛ پسر اول را قابیل و پسر دوم را هابیل نهاد. با گذشت زمان و آمدن روزها و شب‌ها پشت سر هم، به تدریج فرزندان بزرگ می‌شدند. ابتدا چهاردست و پا و سپس بر روی پاهای خود راه می‌رفتند. ساق پاها و بازوانشان رشد کرده و قوی شدند. تا این‌که قابیل و هابیل هر دو توانایی انجام انواع بازی‌ها و ورزش‌ها را پیدا کردند. کم‌کم در مقابل سختی‌ها و بی‌رحمی‌های طبیعت نیرومند شدند و در مقابل حیوانات وحشی و درنده از خود دفاع می‌کردند و در این هنگام بود که در تأمین نیازمندی‌های خانواده به بهترین صورت به پدرشان کمک می‌کردند. بر این خانواده‌ی کوچک و این اولین اجتماع بشری، فضایی از مهربانی، دوستی و همکاری حکم‌فرما بود.
↩️هم‌چنین دختران خردسال نیز به تدریج بزرگ و بزرگ‌تر می‌شدند. از طرفی نشانه‌های ضعف از نظر جسمی (نسبت به پسران) در آنان ظاهر می‌گشت و از طرف دیگر زیبا و دل‌ربا می‌شدند.
⭐️در این میان قابیل و هابیل در راضی نگه‌داشتن آن‌ها و برآورده کردن نیازهای آن دو با یکدیگر مسابقه می‌دادند و در حمایت و یاری دادن آنان بیش از پیش به ایشان کوتاهی نمی‌ورزیدند. قابیل و هابیل به همراه پدر و مادرشان، آدم و حوّا، کار و تلاش می‌کردند و اصلاً خسته و ناراحت نمی‌شدند.

#ادامه_دارد
@mahdaviyaanbahal🎙|
🌸داستان هابیل و قابیل🌸

@mahdaviyaanbahal
قسمت2⃣

🌹مجازات خداوند مهربان🌹

🍃خداوند آدم وحوا را مورد سرزنش قرار داد و فرمود:
وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا (اعراف / 22)
◀️«پروردگارشان فریادشان زد: آیا شما را از آن نهی نکردم؟...»

پس آنان (آدم و حوّا) از شرمندگی هر دو سرشان را پایین انداختند و از گناهی که مرتکب شده بودند، از خداوند طلب عفو و بخشش نمودند و توبه کردند.
🌷فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ‏(بقره / 37)
«سپس آدم از پروردگار خود کلماتی را دریافت داشت و (با گفتن آن‌ها) توبه کرد و خداوند توبه‌ی او را پذیرفت خداوند توبه‌پذیر و مهربان است».
👌پس از آن خداوند به آن دو امر کرد که بر زمین فرود آیند و از بهشت خارج شوند. به طوری که زمین جایگاه ایشان و فرزندانشان تا روز رستاخیز باشد.
همان‌طور که خداوند جایگاه ایشان را از دشمنی شیطان آگاه ساخت و به ایشان فهماند که نبرد و درگیری میان شما و شیطان وجود خواهد داشت، از لحظه‌ای تسلیم شدن آنان در مقابل وسوسه‌ی شیطان و خوردن میوه‌ی درخت ممنوعه، این نبرد و درگیری آغاز گردید. اما خداوند آنان و فرزندانشان را لحظه‌ای در مقابل ابلیس (شیطان) و یاران او رها نساخت و آنان را به وسیله‌ی نعمت هدایت و روشن ساختن راه، مورد رحمت خویش قرار داد.
🌷قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعاً بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى(طه / 123)
◀️«خدا دستور داد: هر دو گروه شما با هم از بهشت فرو آیید. برخی دشمن برخی دیگر خواهند شد و هر گاه رهنمود و هدایت من برای شما آمد، هر که از هدایت و رهنمودم پیروی کند، گمراه و بدبخت نخواهد شد».
🔹آدم؛ و همسرش حوّا به زمین فرود آمدند و در آن‌جا زندگی را آغاز کردند و آدم کلماتی را از پروردگارش دریافت می‌نمود که آن را توشه‌ی راه خود می‌ساخت و در مسیر آباد کردن زندگی از آن‌ها بهره می‌گرفت و هم‌چون چراغی در تاریکی‌های راه از آن استفاده می‌کرد و به وسیله‌ی آن سختی‌ها و ناهمواری‌های زندگی را برطرف می‌کرد.

#ادامه_دارد
@mahdaviyaanbahal