🔹مسیر معکوس تقویت مدارس؛ روند شاخصهای مرتبط در سالهای اخیر
در ادبیات نظری و تجربی حوزۀ سیاستگذاری آموزش سه مسیر اصلی برای تقویت و ارتقای کیفیت مدارس معرفی شده است: ۱. شاخصهای مرتبط با کلاس درس، ۲. تأمین مالی آموزشوپرورش، و ۳. استانداردهای حرفهای معلمی و نظام گزینش. اما شاخصهای مربوط به این سه مسیر طی سالهای اخیر چه روندی داشته است:
🔸درحالیکه جمعیت دانشآموزی کشور از حدود ۱۳.۲ میلیون نفر در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ به حدود ۱۵.۵ میلیون نفر در سال تحصیلی ۰۲-۱۴۰۱ رسیده، تعداد معلمان کشور از ۸۴۰ هزار نفر به حدود ۷۵۰ هزار نفر کاهش یافته؛ یعنی بهرغم افزایش حدود ۲.۳ میلیون نفر به جمعیت دانشآموزی، تعداد معلمان حدود ۹۰ هزار نفر کمتر شده است.
🔸تعداد مدارس شبانهروزی که ماهیتی چندکارکردی دارند و بیشتر در مناطق محروم و یا با پراکندگی جمعیتی بالا طراحی و تأسیس شدهاند در این فاصله از ۳ هزار و ۲۷۲ مدرسه به ۳ هزار و ۷۸ مدرسه کاهش یافته؛ یعنی نزدیک به ۲۰۰ مدرسۀ شبانهروزی با حدود ۱۳۰۰ کلاس در مقاطع متوسطۀ اول و دوم کاسته شده است.
🔸جمعیت بازمانده از تحصیل در فاصلۀ سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ از حدود ۶۹۶ هزار نفر به حدود ۹۳۰ هزار نفر افزایش پیدا کرده است. براساس آخرین سالنامۀ آماری آموزشوپرورش چیزی حدود ۸ درصد افرادی که در سن تحصیل هستند، در مدرسه نیستند یعنی یا بازمانده از تحصیلاند یا دانشآموزانی هستند که ترک تحصیل کردهاند و حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر را شامل می شوند. نرخ ترک تحصیل در مقطع متوسطۀ اول حدود دو برابر شده است و از ۲.۸ درصد در سال ۱۳۹۳ به ۵.۵ درصد در سال ۱۴۰۱ رسیده است.
🔸شاخص نسبت دانشآموز به معلم در سال ۱۳۹۳، حدود ۲۳ نفر در مقطع ابتدایی بوده که در سال ۱۴۰۱ به ۲۷.۴ رسیده است. در مقطع متوسطۀ اول از حدود ۱۴.۷ در سال ۱۳۹۳ به ۲۵.۳ در سال ۱۴۰۱ رسیده است. در مقطع متوسطۀ دوم نیز این شاخص از ۱۵ به ۱۶.۱ رسیده است.
🔸شاخص تراکم دانشآموز در کلاس طی این دوره در همۀ مقاطع تحصیلی روند افزایشی داشته است و در مجموع حدود ۳۵ درصد کلاسهای درس به اصطلاح شلوغ هستند و بیش از ۳۰ دانشآموز در هر کلاس حضور دارند. حدود ۱۱ هزار کلاس درس در مقاطع مختلف با جمعیت بالای ۴۰ دانشآموز هستند که حدود ۷۰ درصد این کلاسها در مقطع ابتدایی است.
🔸سهم مدارس خصوصی ابتدایی در کل کشور از ۷ درصد در سال ۱۳۹۳ به ۱۵ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده و بیش از ۲ برابر شده است. سهم مدارس متوسطۀ اول از ۱۰ درصد به ۱۵.۶ درصد و متوسطۀ دوم از ۱۷ درصد به حدود ۲۴ درصد رسیده است.
🔸براساس برآوردها، بودجۀ مصوب آموزشوپرورش براساس قیمت ثابت سال ۱۳۹۵، طی سالهای ۱۴۰۱-۱۳۹۳ حدود ۲۵ درصد کاهش یافته است. در همین دوره، بودجۀ کاهشی آموزش از یکسو و افزایش جمعیت دانشآموزی از سوی دیگر موجب شده تا سرانۀ بودجه در ازای هر دانشآموز تقریباً به نصف برسد. براساس محاسبات هزینه-درآمد خانوار این وضعیت برای خانوادهها هم اتفاق افتاده و هزینۀ خانوادهها برای آموزش فرزندان به قیمت ثابت سال ۱۳۹۵، طی ۶ سال اخیر به نصف رسیده است. یعنی تعداد بیشتری از خانوادهها به دلیل تشدید مسائلی نظیر فقر، تورمهای بالا در هزینههای معیشتی، و افزایش سهم مسکن در سبد هزینۀ خانواده توان خود را برای تأمین مالی آموزش فرزندانشان از دست دادهاند. این روند کاهشی، حتی در دهکهای ۹ و ۱۰ نیز مشاهده میشود.
🔸براساس شاخصهای نسبت دانشآموز به معلم، کمبود معلم در مقاطع مختلف تحصیلی بین ۱۸۵ هزار تا ۲۱۵ هزار نفر برآورد میشود. در برخی سالها تا ۸۸ هزار بازنشسته در قالب نیروهای پارهوقت با مدارس همکاری داشتهاند. بخشی از نیروهای موردنیاز نیز از طریق خرید خدمات آموزشی از شرکتهای پیمانکاری خصوصی تأمین شده است؛ در برخی سالها تا ۵۰ هزار معلم. سالانه بین ۵ تا ۱۰ هزار نفر هم در قالب سرباز-معلم در آموزشوپرورش خدمت میکنند. برخی سالها بیش از ۹۰ هزار نفر هم از طریق نیروهای حقالتدریسی تأمین میشوند.
🔸اگر به دنبال تقویت مدارس هستیم، ادبیات نظری و تجربۀ جهانی مسیرهای روشنی دارد: تأمین مالی مناسب، بهبود وضعیت شاخصهای کلاس، بهبود وضعیت معلمان و ارتقای استانداردهای حرفهای و بهرسمیت شناختن تشکلهای حرفهای معلمان، میداندادن به معلمان و خانوادهها و دانشآموزان در مشارکت و نظارت بر نظام آموزشی و مدرسه. مسیری که در پیش گرفتهایم، مسیر کاملاً معکوسی است.
@omidi_reza