نه طاقت دل کندن از زمستان را دارد و نه شور و شوقِ رسیدن به بهار را پنهان میکند آری اسفند آنقدر مست است که هم دلش آغوشِ زمستان می خواهد و هم دوست دارد برای شکوفه های بهار بمیرد
...🌦☔️❄️ چه فرقی میکند جانم! که من! خیس باران باشم و یا در تَوَهُمِ بودنت غوطه ور! وقتی... وقتی هر شب میان بازوان تنهایی خویش مچاله می شوم درد می شوم دود می شوم گم می شوم آه آه آه از نبودنت