محتوا‌فام |فاطمه مدیحی بیدگلی

Channel
Logo of the Telegram channel محتوا‌فام |فاطمه مدیحی بیدگلی
@mohtavafamPromote
1.55K
subscribers
تمرین محتوای متنی، تبلیغ‌نویسی، نام برند و اندکی بیشتر چشم‌انتظار نظرات شما: @MadihiBidgoliF
از صبح دارم به این فکر می‌کنم:
اگه دلتنگی آهنگ بود،...
شماها جواب بدید، شاید من هم انتخاب کنم.
راننده اسنپ روضه‌ی فاطمیه گذاشته و بیست دقیقه‌ی دیگه در خدمتش خواهیم بود. اگه این پیام رو می‌خونی و شماره‌م رو داری، زنگ بزن که حرف بزنیم. شاید روضه رو قطع کرد. :)

#اسنپ‌سواری
محتوا‌فام |فاطمه مدیحی بیدگلی
در اهمیت شجاعت، جرئت و جسارت نمی‌دانم امروز چندمین روز است که زمام همه‌چیز از دستم در رفته است. یکی‌اش هم همین‌جاست. به‌گمانم این حرف‌هایی که می‌خواهم اینجا بنویسم را کمتر کسی در ملأ عام اعتراف می‌کند. اما من همینم و اصالت خودم را به تقلید از دیگران ترجیح…
اگر از سال ۱۴۰۲ و اگر از شجاعت در سال ۱۴۰۲ فقط یک خاطره در ذهنم ماندگار شده باشد،
سفرم به هرمز است. سفری که بابا می‌گفت نباید به کسی بگویم که می‌روم. فکر می‌کرد اگر من با تور گروهی به هرمز سفر کنم، یعنی او بابای بد و ناکافی قصه است.

من اما دوست داشتم این شجاعت و جسارت و ترس و لذت توأمان را فریاد بزنم.


تورگردانِ هرمز پارسال، آگهی گذاشته برای سفر امسال. امشب آخرین مهلت ثبت‌نام است و من بنا به دلایلی که حرفش رفت، از سایر رسانه‌هایم نمی‌توانم این اطلاعیه را پخش کنم. اینجا کنج دنج‌تری است.

اگر هوس سفر به هرمز کرده‌اید،
غنیمت بشمرید فرصت هم‌سفری با محسن و ریحانه را.

پارسال، با هم، به همه‌ی مشکلات غلبه کردیم و به همگی‌مان خیلی خوش گذشت. یادش به‌خیر!

جای مرا هم خالی کنید:
https://t.center/moon_trips/261
#چالش #کپی‌_رایتینگ

🌴شرکت بم بن که در زمینه تخصصی خرما فعالیت میکنه، میخواد یه کپی بامزه و فان 😃 با ضرب‌المثل «هم خدا، هم خرما» داشته باشه.

جایزه شما هم «خرمای پاییزه بم» خواهد بود که در نوع خودش کمیابه و با رسیدن فصل سرد میرسه و آماده خوردن میشه.

این زیر کپی‌ها و محتواهای بامزه خودتون رو بنویسید.
محتوا‌فام |فاطمه مدیحی بیدگلی
این روزها که می‌گذرد، هم خسته‌ام، هم غمگین. هم سرگردانم، هم خوشحال. هر کدام به دلیلی. اگر بپرسید این‌جای این زمستان را چطور سر می‌کنم، باید بگویم که روزها را با شکل و شمایل تازه‌ای از کلمات که کار و بارم است. شب‌ها را با شعر. سر شب زنگ می‌زنم به دوست تازه‌یافته‌ای…
مخاطب همیشه برام شگفت‌انگیزه.
مثلاً این محتوای‌‌زندگی من، چی داشته که نه‌تنها دوستش داشتید، بلکه چهار بار هم به اشتراک گذاشتید؟ امروز رو تا حالا به غم‌نوردی و خاطره‌گردی سپری کرده‌م.‌ کاش دست هر کسی که از زندگی دلخواه دوره به مرگ بی‌دغدغه نزدیک‌تر بود. اگر چه جرئت خودکشی ندارم اما دل‌خوشی‌م اینه که مرگ، بی‌شک سهم من هم خواهد شد. کاش می‌دونستم که کِی تموم می‌شه.
ان‌قدر ایراد و نکته داره که می‌تونم باهاش یک جلسه کلاس برگزار کنم. این پیامک، از طرف یکی از قدیمی‌ترین بانک‌های ایرانه و قاعدتاً برای خلق چنین پیامکی، کم هزینه نشده. دریغ از کیفیت!
محتوا‌فام |فاطمه مدیحی بیدگلی pinned «اطلاعیه. :) جلسه‌ی اول دوره‌ی جدید در پناه کلمات (کارگاه تمرین‌محور ریزه‌کاری‌های خلاقیت در نگارش) امشب ساعت ۸ برگزار می‌شه. کارگاه قرار بود خصوصی و تک‌نفره باشه، الان با هماهنگی خودشون تصمیم گرفتم که فقط در همین‌جا اطلاع‌رسانی کنم. اگر شما هم دوست…»
اطلاعیه. :)

جلسه‌ی اول دوره‌ی جدید
در پناه کلمات
(کارگاه تمرین‌محور ریزه‌کاری‌های خلاقیت در نگارش) امشب ساعت ۸ برگزار می‌شه.

کارگاه قرار بود خصوصی و تک‌نفره باشه،
الان با هماهنگی خودشون تصمیم گرفتم که فقط در همین‌جا اطلاع‌رسانی کنم. اگر شما هم دوست دارید که در کنار ما باشید،
به من پیام بدید و ثبت‌نام کنید.

@madihibidgolif
مهم نیست چقدر تلاش می‌کنی که از روز به سلامت بگذری، شب که می‌شه، تمام چیزهایی که جاشون توی لحظه‌هات خالیه، از پس سیاهی و سکوت شب سرک می‌کشند. قلبم و روح و روانم، در نوعی از رنج و سختی روزگار و شب‌های آزرگار رو سپری می‌کنه که با هیچ کلامی و برای هیچ گوش شنوایی بیان‌شدنی نیست.
کاش یکی بود که با هم گریه کنیم اما یکی نبود.
چشم‌هایتان را ببندید و این موقعیت را تصور کنید: در عصر سرد پاییز یا شب بلند زمستان، خودتان را در یک پتو گرم و نرم پیچیده‌اید و هوس کرده‌اید نوشیدنی داغ و شیرین بخورید. اما آرمان‌هایتان چه می‌شود؟ منظورم پایبندی به رژیم حذف قند و سالم‌خواری و این‌طور چیزها است.


این مقدمه‌ی بخش دوم از مقاله‌ایه که دارم می‌نویسم.

کاش می‌شد چشم‌هام رو ببیندم، تصور کنم و بخوابم.
سحرناز یادتونه؟ من احساس می‌کنم سحر‌سگ هستم!
بله دوستان، وقتی کم خوابیده‌م، ۹ صبح هم سحره. :)
ببخشید دیگه، من هم این‌طوری با محتوا زندگی می‌کنم.
ادا اطوار بلد نیستم.
اصلاً نمی‌دونم چرا دماغ چاق که در ادبیات ما نماد سلامتی و سرخوشی بوده، الان این‌همه منفور شده. شاید باورتون نشه اما این صدوهشتاد درجه تغییر ذائقه، از صبح تا حالا چند بار دست و پای خلاقیت من رو بسته.
بله، وقتی که بعد از قرنی، صبح ساعت ۶ پا شدی، دیشب هم فقط ۴ ساعت خوابیدی، باید هم به ۸ و ۳۸ دقیقه که رسیدی، بگی از صبح تا حالا!
Forwarded from Reza Mazandarani
تو همین آبان کوله‌بار هوش مصنوعیتو ببند

اگه میخوای از گردونه عقب نمونی و تا آبان تموم نشده، در کمترین زمان ممکن عصاره تجربیاتم رو ببینی و بشنوی این اطلاعیه رو جدی بگیر

من رضا مازندرانی هستم و عصاره آنچه در یکسال گذشته آموختم و تجربه کردم رو در این ۵ جلسه گنجوندم و از طریق این کانال دوست داشتنی ازت دعوت میکنم شرکت کنی🪴

پکیج آموزش هوش مصنوعی آبان شامل اینهاست:

🔅جلسه اول و دوم: هوش مصنوعی از صفر تا پرامپت نویسی

🔆تاریخ برگزاری: ۱۷ آبان ساعت ۱۸ الی ۲۱

🌐لینک ثبت نام:
https://evnd.co/tV4H6

--------------------------
🔅جلسه سوم: جامدادی پرامپت برای نوشتن پرامپت‌های بهتر و زیباتر

🔆تاریخ برگزاری: ۱۸ آبان ساعت ۱۸ الی ۲۰

🌐لینک ثبت نام:
https://eseminar.tv/wb146983

--------------------------
🔅جلسه چهارم و پنجم: ماشین محتوای هوش مصنوعی

🔆تاریخ برگزاری: ۲۵ و ۲۶ آبان ساعت ۱۹ الی ۲۱

🌐لینک ثبت نام:
https://evnd.co/ta8cB

--------------------------
جمع مبلغ شرکت کردن در این جلسات به صورت جداگانه ۷۹۰ تومن میشه اما با استفاده از کد تخفیف bidgoli میتونی با ۴۶۰ تومن بصورت یکجا در این ۵ جلسه ثبت نام کنی

لطفا این پست رو برای دوستات که منتظر آموزش کاربردی و ارزان هوش مصنوعی بودن بفرست🙏

پ‌ن: تمام جلسات ضبط خواهند شد🎞

از ایده‌‌ها به دیده‌‌ها برسیم
🔤Videomarketing(+AI)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در جست‌وجوی پاسخ به یک پرسش

شما از اینکه یک پیام واحد را به‌طور همزمان در چند جا ببینید، چه حسی پیدا می‌کنید؟
مثلاً اطلاع‌رسانی درباره‌ی برگزاری و درخواست یک دوره در چند کانال تلگرامی یا در استوری‌های اینفلوئنسرهای مختلف.
از اینکه نظرتان را می‌نویسید،
ممنونم. اگر دوست ندارید هویت واقعی‌تان افشا شود، می‌توانید برایم پیام خصوصی بفرستید تا نظراتتان را بدون نام منتشر کنم.
Nafas Keshidan Sakhteh
Roozbeh Nematollahi
دیشب نشستم سعادت‌آباد را دیدم و فکر کردم. به آدمی که سال ۸۹ بودم، فکر کردم.‌ به اینکه حالا‌ سال‌ها از آن روزها گذشته است. به ده سال بعد فکر‌ کردم و اینکه چقدر دیرتر و دشوارتر می‌گذرد. به این فکر کردم که بخت هرگز‌ با من یار نبود و کامم‌ به تلخی زهر خو گرفت.ای کاش، آن که می‌رود، بخت‌یار باشد، غم نیست اگر آن که می‌ماند با غم، من باشم.

T.me/mohtavafam
دلت می‌خواد بری سفر، ولی جور نمی‌شه؟
برنامه سفر داری؟ بلیت خریدی؟ چمدونت رو بستی؟ امروز مسافری؟ توی قطار یا اتوبوس نشستی و سرت توی گوشی‌ته؟
اگه کیفیت سفر برات مهمه، ۲ دقیقه وقت بذار و به این پرسشنامه جواب بده:
https://zaya.io/xxuec


سفرت سلامت!

T.me/mohtavafam
Telegram Center
Telegram Center
Channel