👆🏻 در مطالبی که گذشت، مشخص است که تمام عارفان و صوفیان در معنای "موت اختیاری" اشتراک ندارند. دستهای آن را به: "
گرسنگی و ریاضت و ترک لذات و شهوات و در نهایت فناء معنا کردهاند." و دستهای دیگر: "
به انخلاع روح از بدن، یا همان جدایی بین روح و بدن." اشتراک این دو دسته در ریاضت کشیدن است، اما گویا دستهٔ دوم مطلوبشان "
انخلاع روح" است، که بیشتر بین متأخرین شایع و رایج است. چه آنکه دربارهٔ سید هاشم
#حداد و سید علی
#قاضی نقل شده که گاهی چندین ساعت انخلاع روح داشتهاند.
🔸 اشتراکِ دیگر این دو دسته دربارهٔ نقلِ: "
موتوا قبل أن تموتوا" است که مستند هر دو طائفه میباشد. بسیاری از بزرگانِ عرفان مانند: "
#ملاصدرا و
#مولوی و
#نجمالدین_کبری و جناب
#حسن_زاده_آملی و غیرهم این نقل را بعنوان حدیث پذیرفتهاند. علامه مجلسی رحمهالله نیز در جایی این نقل را آورده، اما نه بعنوان حدیث، و در جایی دیگر نیز نوشته که: "این نقل بعنوان حدیث مشهور است."
ظاهرا قدیمیترین مصدرِ این نقل، کتاب "ختم الأولیاء، حکیم ترمذی _ نشر: مهد الآداب الشرقيه ص ٥١٤" است که متعلق به قرن سوم میباشد. از طرفی عارفان مشهور دیگری مانند
#غزالی اصلا به این نقل توجهی نداشتهاند و گویا آن را حدیث نمیپنداشتهاند. هرچند این نقل بعنوان یک حدیث مشهور منتشر شده است
، اما مصدر این روایت، منابع شیعی نیست، حتی برخی سُنیان هم آن را جعلی میدانند و جز در مصادر صوفیان و برخی سُنیان جای دیگری نقل نشده. اما مضمونش در روایات ما وارد شده، ولی اگر همین نقل نیز معتبر و موثق بود، باز صوفیه مثل موارد فراوان دیگر، اینجا نیز مصادره به مطلوب کردهاند، بلکه عارفانِ متأخر، تمام معنای آن را تحریف نمودهاند.
همانطور که در اول بحث عرض شد، مرگِ نَفْس و شهوات و امیال شیطانی، و کنترل لذات برای عبادت و بندگی از طریق شرع مقدس، بسیار امری پسندیده و بافضیلت است، همچنین حسابرسیِ نفْس و محاسبه اعمال نیز در همین زمره است، که در صورتِ حدیث بودنِ آن نقل، اینها همان معنای واقعی "موتوا قبل أن تموتوا" میباشد.👈🏻 برخی محققین نیز معتقدند که این عبارت در اصل "
توبوا قبل ان یموتوا" بوده که باز مصدرش کتب سُنیان است و توسط مشاهیر عرفان و تصوف تحریف شده است و به آن صورت درآمده.
✳️ در هر صورت این بحث، هیچ ربطی به ریاضات و دستورات عرفانی و بدعتآلودِ صوفیه ندارد. اینکه چهارنوع موت اختیاری (
موت أبیض، موت احمر، موت أسود، موت أخضر) نیز تعریف نمودهاند، از معارف وحیانی نیست، بلکه ساخته و پرداخته صوفیه است و اصلش از "
بوداییان" اخذ شده چنانکه اشاره رفت. لذا این مسئله از معنای صحیحش تحریف و تبدیل به بدعت شده و أوارد و اذکار و اعمال و ریاضاتی در آن وارد شده، که بدعت است و اثری از این دستورات در سیره و سنت نیست.
🔴 در این بین "
انخلاع روح" و حواشی آن باقی میماند، که در مطلب بعد به آن خواهم پرداخت ان شاء الله.
@moaveniyan_ir