چتر خیس

#نیما_یوشیج
Channel
Books
Art and Design
Music
Education
Persian
Logo of the Telegram channel چتر خیس
@mm_shahidiPromote
732
subscribers
9.73K
photos
2.98K
videos
444
links
میر محمد شهیدی نویسنده کتابهایِ چاپ شده: رمانِ اول: " رازِ گلِ یخ " کتاب شعر: " دست‌هایت؛ میهمانِ کدام گندمزارند؟ " رمانِ دوم: " زندگی، امید و دیگر هیچ ... " تماس با ادمین: @mirmohammad_shahidi میر محمد شهیدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
به من آهسته بگو عشق سلام
چه خبر از غم دنیا
دل من خسته نباشی
نفست گرم و دلت شاد
مبادا که از این رنج برنجی
که جهان گشته پر از درد
به من آهسته بگو نیست جهان جای قشنگی
بگذار هرچه بدی هست در این خاک بماند
من و تو رهگذر کوچه ی عشقیم
و همین بس که تورا دوست بدارم
نکند خسته شوی یا که ببازی
من کنار تو نشستم
که تو بر عشق بنازی
کمکت خواهم کرد که به شکرانه این عشق
تو یک کلبه بسازی
که در آن بوی خدا هست
و این حس
سر آغاز قشنگی ایست
که آغاز شود بودن و بی عشق نماندن
به من آهسته بگو
هستی و هستم...

#نیما_یوشیج

❤️
@mm_shahidi


تو را من چشم در راهم
شباهنگام
که می‌گیرند در شاخ تَلاجَن سایه‌ها رنگِ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم

تو را من چشم در راهم
شباهنگام
در آن دم که بر جا دره‌ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دستِ نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یادآوری یا نه،
من از یادت نمی‌کاهم
تو را من چشم در راهم...

#نیما_یوشیج


❤️
@mm_shahidi
به من آهسته بگو ، عشق سلام ...
چه خبر، از غم دنیا؟
دلِ من خسته نباشی،
نَفست گرم و دلت شاد.
مبادا که از این رنج، برنجی!
که جهان گَشته پر از درد.
به من آهسته بگو نیست جهان جای قشنگی.
بُگُذار هرچه بدی هست، در این خاک بماند.
من و تو رهگذرِ کوچه‌یِ عشقیم.
و همین بس که تورا دوست بِدارم.
نکند خسته شَوی یا که بِبازی؟
من کنارِ تو نشستم،
که تو بر عشق بنازی.
کمکت خواهم کرد، که به شکرانه‌یِ این عشق،
تو یک کلبه بسازی.
که در آن بویِ خدا هست.
و این حس،
سر آغازِ قشنگی‌ست.
که آغاز شَود بودن و بی عشق نماندن.
به من آهسته بگو،
هستی و هستم ...

#نیما_یوشیج

❤️
@mm_shahidi
دلم یک باغِ پر نارنج
دلم آرامشِ تُرد و لطیفِ صبحِ شالیزار
دلم ،صبحی
سلامی
بوسه‌ای
عشقی
نسیمی
عطرِ لبخندی
نوایِ دلکشِ تار و کمانچه
از مسیری دورتر حتی
دلم شعری سراسر "دوستت‌ دارم"
دلم دشتی پر از آویشن و
گل‌پونه می‌خواهد ...

#نیما_یوشیج

❤️
@mm_shahidi
Forwarded from چتر خیس (mirmohammad.shahidi)
گرَم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی‌کاهم
تو را من
چشم در راهم
شباهنگام ...

#نیما_یوشیج


❤️
@mm_shahidi
فکر اگر پر بکشد،
جای این توپ و تفنگ،
این همه جنگ،
سینه‌ها دشت محبت گردد،
دست‌ها مزرع گلهای قشنگ
فکر اگر پر بکشد،
هیچکس کافر و ننگ و نجس و مُشرک نیست،
همه پاکیم و رها...

#نیما_یوشیج

❤️
@faratar_az_boodan
سال ها پیش، ارنست همینگوی با یکی از دوستانش شرطی بست. دوستش می‌گفت امکان ندارد که کسی بتواند فقط با شش کلمه یک داستان بنویسد...

و کوتاهترین داستان جهان نوشته شد :

For Sale: Baby Shoes, Never Worn"
برای فروش: کفش بچه،هرگز پوشیده نشده.

از مفهوم آن چنین می‌توان برداشت کرد که بچه مرده است.

🔸 و کوتاه‌ترین داستان ایرانی را نیما یوشیج نوشته. اونجا که میگه :
دیدمش
گفتم منم !
نشناخت او ....

#ارنست_همینگوی
#نیما_یوشیج
#داستانک

❤️
@mm_shahidi
خانه ام ابری ست اما
در خیالِ روزهای روشنم ...

#نیما_یوشیج

سلام
امروزتون پُر از امید 🌹

❤️
@chatrkhis
Forwarded from کتابخانه
ببین کوه‌ها را چقدر آسوده ایستاده‌اند. ابرها را که چطور بدون دنباله ناپدید میشوند. هیچ موجودی مثل انسان، بدبختی رابه انواع وسائل برای خودش تهیه نمیکند!


📙 #دنیا_خانه_من_است
✍🏻 #نیما_یوشیج

📚 @BookTop
Forwarded from آفرودیت
می‌تراود مهتاب
می‌درخشد شب‌تاب
مانده پای‌آبله از راه دراز
بر دم دهکده مردی تنها
کوله‌بارش بر دوش
دست او بر در، می‌گوید با خود:
غم این خفته‌ی چند
خواب در چشم ترم می‌شکند...

#نیما_یوشیج

@Aphrodite89
یاد بعضی نفرات
روشنم می دارد
قوتم می بخشد
راه می اندازد
و اجاق ِکهن ِسردِ سرایم
گرم می آید از گرمی ِعالی دم شان.
نام بعضی نفرات
رزق روحم شده است
وقت هر دل تنگی
سوی شان دارم دست
جراتم می بخشد
روشنم می دارد ...

#نیما_یوشیج

❤️
@chatrkhis
دلــم یك بـــاغ پر نارنـــج
دلم آرامشِ تُرد وُ لطیفَ صبح شالیزار
دلم صبـــــحی
سلامــــی
بوســــه اى
عشـــــــقی
نسیــــــمی
عطـر لبخنـدى
نواى دلکش تار و کمانچه
از مسیری دورتر حتی
دلم شعری سراسر دوستت دارم
دلم دشتی پر از آویشن و
گل پونه می خواهد ...


#نیما_یوشیج

❤️
@chatrkhis
ﺑﺎ ﺍﺑﺮ ﺑﻬﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ: ‏«ﺍﯼ ﺍﺑﺮ ﺑﻬﺎﺭ!
ﺑﺮ ﺧﺎﺭﺑﻨﺎﻥ ﺑﻬﺮ ﭼﻪ ﺑﮕﺸﺎﯾﯽ ﺑﺎﺭ؟»
ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﺮﯾﺴﺖ ﺍﺑﺮ ﻭ ﮔﻔﺖ: ‏«اﯼ ﻏﻢﺧﻮﺍﺭ!
ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﻋﻄﺎﯼ ﻣﺎ ﭼﻪ ﮔﻠﺰﺍﺭ، ﭼﻪ ﺧﺎﺭ!»

#نیما_یوشیج

@chatrkhis
کسی‌سوال‌می‌کند
«به خاطرچه زنده‌ای...؟»
و من برای زندگی تو را بهانه می‌کنم ...

#نیما_یوشیج

@chatrkhis
تو را من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ «تلاجن» سایه ها رنگ سیاهی
وز آن دلخستگانت راست اندوهی فراهم؛
تو را من چشم در راهم شباهنگام،
در آن دم که بر جا دره  ها چون مرده ماران خفتگانند؛
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام،
گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم؛
 تو را من چشم در راهم...

#نیما_یوشیج

@chatrkhis
دلم باران...
دلم دریا...
دلم لبخند ماهی ها...
دلم اغوای تاکستان به لطف مستی انگور...
دلم بوی خوش بابونه می خواهد...
دلم یک باغ پر نارنج...
دلم آرامش ِتُرد وُ لطیف ِصبح شالیزار...
دلم صبحی...
سلامی...
بوسه ای...
عشقی...
نسیمی...
عطر لبخندی...
نوای دلکش تار و کمانچه...
از مسیری دورتر حتی...
دلم شعری سراسر دوستت دارم...
دلم دشتی پر از آویشن و گل پونه می خواهد...
دلم مهتاب می خواهد که جانم را بپوشاند...
دلم آوازهای سرخوش مستانه می خواهد...
دلم تغییر می خواهد...
دلم تغییر می خواهد...

#نیما_یوشیج

@chatrkhis