🔴 فریادهای کشمیری سوخت!
🔹باز خوانی پرونده مسعود کشمیری
1⃣1⃣🔺 حسن عسگری راد، رئیس دفتر شهید
#رجایی که آن زمان در ساختمان نخست وزیری حضور داشت درباره روز 8 شهریور 1360 می گوید:
من همانجا در دفتر كارم بودم ... ناگهان ديدم انفجاري صورت گرفت. اول فكر كردم زلزله رخ داده، آمدم در راهرو كه به سمت سالن جلسه بروم، اولين كساني را كه در حال بيرون آمدن ديدم،
#بهزاد_نبوي و
#خسرو_تهرانی بودند. من داشتم به محل انفجار ميرفتم و آنها داشتند ميآمدند بيرون. يكي از آنها گفت نرو كه من ديدم دستهايش خوني است. معلوم بود موج انفجار، آنها را هم تحت تأثير قرار داده.
اجازه بدهيد يك چيز را كه در اين موضوع مغفول مانده بگويم: همين آقاي
#سازگارا چند روز قبل از انفجار گفت: «بهآقاي رجايي بگوييد اين دفعه نوبت ايشان است.» بهنظرم منافقين به او خبر داده بودند كه تروري در دستور كارشان است. چون
سازگارا و گروهش، خودشان را از صف
#منافقين جدا ميدانستند. حال خدا ميداند كه دستشان در يك كاسه بود يا نه. ما هم به آقاي رجايي گفتيم: «شما اتاقت را عوض كن ظاهراً خطراتي شما را تهديد ميكند.» البته بعد هم در اتاق ايشان
#بمبگذاري نشد. (ویژه نامه 30 سال پس از جراحی بزرگ روزنامه جوان، خرداد1390، ص97)
🔺 حجت الاسلام احمد سالک که دفترش روبروی ساختمان نخست وزیری بود نیز نکته ای تامل برانگیز درباره رفتار بازماندگان
#انفجار_نخست_وزیری ارائه می دهد: وقتی که انفجار نخست وزیر اتفاق افتاد بنده از جمله افراد اولیه ای بودم که به نخست وزیری وارد شدم و دود و آتش بود و هنوز آتش نشانی نیامده بود. از پله ها که بالا می رفتم بهزاد نبوی می آمد پایین و یقه اش را گرفتم و گفتم کجا می روی؟ صحبتی که بهزاد نبوی با من کرد این بود که کشمیری سوخت،
#کشمیری سوخت! و آقایی هم یک پلاستیک مشکی که دستش بود را برد داخل آسانسور و رفت پایین و بهزاد نبوی هم از پله ها رفت پایین. این در حالی بود که مرحوم رجایی و
#باهنر و
#دستجردی در آتش می سوختند و من همان جا تعجب کردم که نبوی از کشمیری صحبت می کند، اما از رجایی و باهنر حرفی نمی زند و اینکه اصلا چرا خود
#بهزاد_نبوی در اتاق نسوخته است. ده ها سوال در همان لحظه اول در ذهن ما سامان پیدا کرد که ما رفتیم به سمت اتاق جلسه و آتش نشانی هم آمد، ولی دیگر جنازه ها سوخته بود. این مسئله در ذهن من مانده است و هنوز هم برای ما حل نشده است که چرا بهزاد نبوی بعد از انفجار بدنبال کشمیری بود، ولی بدنبال رجایی و باهنر نبود. (گفتگو با احمد سالک، خبرگزاری دانشجو، 7 شهریور 1390)
🔴 ادامه دارد
⚪️ برای دسترسی جامع تر به کتاب پرونده مسکوت (بررسی اسناد و اسرار انفجار 8 شهریور 1360 در نخست وزیری) اثر مشترک بنده و جناب آقای روزی طلب که دو سال قبل منتشر شد، رجوع فرمایید.
🔵 قسمت های قبل در کانال در دسترس شما است:
@mm_eslamy