🔰نقد و نظر
🔆وضعیت ارثیه در عقد موقت
🔹اگر چه ماهیت عقد موقّت همان عقد
نکاح است، اما عقد موقت اختلافاتی با عقد دائم دارد. یکی از این اختلافات در مسأله ارثبری زوجین مطرح است. به طور کلّی فقها درباره وضعیت ارثیه در عقد موقت قائل به سه نظریه هستند:
۱. تا زمانی که سقوط ارث را شرط نکرده باشند، از یکدیگر ارث میبرند؛ از جمله قائلین به این نظر عبارتند از سید مرتضی و ابوعقیل.
۲. مطلقا از هم ارث نمیبرند و حتی اگر چنین شرطی کنند باطل خواهد بود؛ ابوالصلاح حلبی، ابن ادریس، علامه این قول را اختیار نمودهاند.
۳. طرفین از یکدیگر ارث نمیبرند، مگر آنکه ثبوت ارث را شرط کرده باشند؛ شیخ طوسی در نهایه، ابن حمزه، قطب الدین کیدری قائل به این قول شدهاند.
در ادامه لازم است تا مستند هر گروه از اقوال فقها مورد بررسی قرار گیرد.
🔸الف. بیان ادله قول به ارث بری در صورت عدم شرط سقوط
استدلال این گروه از فقها به صدق عنوان زوجیت در عقد موقّت است و این گروه بر این باورند عموم آیه شریفه «و لکم نصف ما ترک أزواجکم و لهنّ الرّبع ممّا ترکتم» شامل زوجین در عقد دائم و موقت میشود. و اصل در مسأله آن است که زوجین در عقد موقت هم از یکدیگر ارث ببرند. اما سؤال اینجاست که بر چه اساس در عقد زوجین میتوانند شرط سقوط ارث کنند؟ پاسخ به این اشکال با استدلال به موثقه محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام روشن میشود که میفرماید:
«سمعته یقول: الرجل یتزوّج المرأة متعة إنّهما یتوارثان ما لم یشترطا و انّما الشرط بعد النکاح.»
✳️بررسی دلیل دیدگاه اول
استدلال قائلین به ارث در ازدواج موقت به عمومات ارث، مبتنی بر نبود دلیل خاص بر خارج کردن ازواج در عقد موقت از ادله عام ارث است. استدلال به صحیحه محمد بن مسلم نیز قابل منافشه است. مرحوم شیخ طوسی این احتمال را مطرح کرده که مراد از اشترطا در صحیحه، اشتراط اجل در عقد
نکاح باشد نه اشتراط عدم ارث در عقد ازدواج موقت و بنابراین با عدم ذکر اجل، عقد موقت به عقد دائم تبدیل میشود و در عقد دائم قطعا طرفین از یکدیگر ارث میبرند. آنچه که این معنا را به ذهن نزدیک میکند روایتی است که ابان ابن تغلب از امام صادق(ع) نقل میکند:
«قلت لأبی عبدالله کیف أقول لها اذا خلوت بها قال تقول أتزوّجک متعة علی کتاب الله و سنة نبیّه(ص) لا وارثة و لا موروثة.... قلت فإنّی أستحی أن أذکر شرط الأیّام؛ قال هو أضرّ علیک... إنّک إن لم تشترط کان تزویج مقام لزمتک النفقة فی العدّة و کانت وارثة...»
🔸ادله قول به عدم ارث بری مطلق
همانطور که اشاره شد قائلین به این قول معتقدند حتی در صورت شرط نیز ارث بردن وجهی ندارد. قائلین به این قول از یک سو به اصل عدم المیراث استدلال مینمایند. به نظر این گروه از فقها ارثیه حکمی شرعی است که اثبات آن متوقّف بر دستور شارع است. از سوی دیگر مستند دیگر این دسته از فقها روایاتی همچون روایت سعید بن یسار از امام صادق(ع) است که میفرماید:
«سألته عن الرجل یتزوّج المرأة متعة و لم یشترط المیراث؟ قال لیس بینهما میراث؛ اشترط او لم یشترط.»
در این روایت راوی از حضرت امام صادق(ع) سوال مینماید که در صورتی شرط عدم میراث ضمن عقد متعه ذکر نشود آیا طرفین از یکدیگر ارث میبرند؟ امام(ع) میفرمایند: چه شرط کنند و چه شرط نکنند ارث نخواهند برد.
✳️بررسی ادله قول دوم
استدلال به اصل، پس از ورود روایات در مسأله جایی نخواهد داشت. اما درباره روایت سعید بن یسار باید این نکته را در نظر داشت که در گذشته با توجه به جهل عامّه مردم نسبت به احکام متعه و مخفی بودن حدود و ثغور آن، این احکام پیش از عقد مورد اشاره قرار میگرفته است. شیخ طوسی بر این باور است که منظور از شرط در این روایت شریفه همان شرط متعارف در گذشته، یعنی شرط عدم المیراث بوده و ارتباطی با «اشتراط المیراث» ندارد. اگر چه این حمل شیخ خلاف ظاهر است اما مؤیّد این برداشت تصریح پارهای از روایات به لزوم بیان نمودن برخی از مسائل از جمله عدم المیراث در متن عقد است. برای نمونه در روایتی از ابوبصیر میخوانیم:
«لابدّ من أن یقول فیه هذه الشروط؛ اتزوّجک متعة کذا و کذا یوما بکذا و کذا درهما، نکاحا غیر سفاح علی کتاب الله و سنة نبیّه و علی أن لاترثینی و لاأرثک...».
🔹ادامه مقاله و بررسی ادله نظریه سوم را اینجا بخوانید:
👉https://bit.ly/2JefSwk#فقه #نکاح#نقد_و_نظر ___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیهالسلام
@mfeqhi