مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام

#رجال
Канал
Логотип телеграм канала مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام
@mfeqhiПродвигать
1,03 тыс.
подписчиков
449
фото
44
видео
569
ссылок
کانال رسمی پایگاه مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام • مجله علمی حوزه فقه و استنباط • 🔎پایگاه مرکز: m-feqhi.ir 📝 راهنمایی و پیشنهادها : @sabtahy @telmizedanesh
📝 معنای توقیع

🔹 توقیعات در گذشته در طومارهای بزرگی با نام «درج» نگاشته می‌شده است؛ زیرا سؤال، بر روی طومار نوشته می‌شده و برای درج پاسخ حضرت، مقداری جای خالی قرار می‌دادند و پایین‌تر از آن، پرسش بعدی می‌آمده است و به همین ترتیب، پرسش‌ها تا پایان طومار ذکر می‌شده است.

🔸 شیخ طوسی در کتاب الغیبة این توضیحات را در مورد توقیع از محمد بن عبدالله بن جعفر الحمیری نقل کرده است.

🔹 به آن پاسخی که حضرت در ذیل سوال درج می‌نماید، توقیع اطلاق می‌شود.

🔸 توقیعات در اصل، مربوط به سلاطین بوده است. سلاطین در زمان قدیم، کاتبی داشتند که حکم را می‌نوشت و سلطان، در ذیل حکم، جمله‌ای در تأیید یا رد آن درج می‌کرده است. به این نوشتۀ سلطان، توقیع گفته می‌شود.

🔺 درس خارج فقه استاد سیدمحمدجواد شبیری‌زنجانی
5 مهرماه 1402

💠 پ.ن" اطلاعات بیشتر در این زمینه را در مدخل «توقیع» دانشنامۀ جهان اسلام به قلم استاد معظم بخوانید: (B2n.ir/e45760)


#توقیع
# حدیث #رجال


---
🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام

@mfeqhi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#استناد
آیا «علم رجال» تدریسی است؟
🔹توضیحات استاد معظم آقای حاج سید محمد جواد شبیری (دامت برکاته) در این‌باره:
شاید خود «علم رجال» به یک معنا تدریسی نباشد، یعنی رجال یک علم کاربردی است و تدریس آن باید به شکل کارگاهی باشد ولی می‌توان یک سری قواعد و ضوابطی را به عنوان اصول رجال تدوین کرد و مسیر آموختن این علم را برای کارآموزان آسان نمود. «اصول الرجال» و سپس کتاب «استناد» با این نگاه تحقیق و تدوین شده است.
#رجال #علم_رجال #شبیری_زنجانی
@shobeiryzanjani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹توضیحات استاد معظم آقای حاج سید محمد جواد شبیری (دامت برکاته) دربارۀ ساختار کتاب «استناد»:
برخی از اصطلاحاتی که در کتب «درایه» ما آمده، برگرفته از کتب درایه عامه است در حالی‌که درایه عامه بر اساس واقعیت‌های موجود در حدیث عامه تدوین شده است . ما در «اصول الرجال» محور اصلی را اسناد شیعی، آن هم از کتب اربعه، قرار دادیم و سعی کردیم که واقعیت‌های موجود در کتب حدیثی شیعه را پر رنگ و ضابطه‌مند کنیم و اصطلاحاتی را که مثال‌های بسیار اندکی در کتب حدیثی ما دارند، حذف کردیم.
مباحث کتاب «استناد» نسخۀ مفصل و تکامل یافته مباحث «اصول‌الرجال» است. مباحث مختلف این مجموعۀ ارزشمند را بارها با محققین این کتاب بررسی و مباحثه کردیم تا مباحث آن از اتقان لازم برخوردار باشد. نکتۀ مهم دیگر درباره این اثر آن است که «استناد»، اوّلین کتابی است که شیوۀ استنباطِ رجالی آیت الله والد «دام ظله» در آن منعکس شده است.
#استناد #رجال
@mfeqhi
#تازه_های_نشر
🔻کتاب «استناد در روش شناخت رجال اسناد» به چاپ دوم رسید

❖مراکز پخش:🔻
✔️ انتشارات مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام:
02537743719
09307444599
✔️فروشگاه کتاب ما (قم. بلوار معلم. مجتمع ناشران. همکف. پلاک 11):
02537842443
09205382262
#استناد #رجال #چاپ_دوم
@mfeqhi
🔰یادداشت محقق
وجه تردید در روایات عمار ساباطی از جهت صحیحه یا موثقه بودن(۲)

🔹صاحب جواهر در مسئلۀ «إباق العبد طلاق إمرأته» روایتی را ذکر می کند که اصحاب به آن عمل کرده‌اند ولی ایشان می فرماید با این وجود در عمل به این روایت تردید هست، ولی این تردید از جهت ضعف سند نیست؛ «إذ هو من الصحيح أو الموثق».

🔸سؤالی که در اینجا به آن پرداخته می شود، وجه تردید صاحب جواهر در تعبیرشان از روایت عمار به صحیحه یا موثقه است، با اینکه بی‌شک عمار ساباطی، فطحی مذهب است. هفت وجه برای آن می توان ذکر کرد که در همۀ موارد مشابه، همه یا برخی از این وجوه جاری و ساری است.

6️⃣وجه ششم: شاید صاحب جواهر صحیحه بودن روایت عمار را بنابر اعتبار شهادت کشی ذکر کرده باشد و موثقه بودن آن را با قطع نظر از شهادت کشی در نظر گرفته است...

7️⃣احتمالات شش‌گانه‌ای که ذکر شد همه در راستای تصحیح عبارت بود. ولی احتمال أقوی در مسئله و راه حل واقعی این است که صاحب جواهر اشتباه کرده و بین پدر، یعنی عمار و پسر، یعنی اسحاق خلط کرده است. خلط بین پدر و پسر و برعکس، از خلط‌هایی است که زیاد اتفاق می افتد و نمونه‌های فراونی دارد که در ذیل به چند مورد آن اشاره می شود.


#فقه
#رجال
#سند
#عمار_ساباطی
#یادداشت_محقق

متن کامل این نوشته و وجه اشتباه صاحب جواهر را اینجا بخوانید:
https://b2n.ir/g62567
—------—
🔍 مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام:
👉@mfeqhi
🔰یادداشت محقق
وجه تردید در روایات عمار ساباطی از جهت صحیحه یا موثقه بودن(بخش اول)

🔹صاحب جواهر در مسئلۀ «إباق العبد طلاق إمرأته» روایتی را ذکر می کند که اصحاب به آن عمل کرده‌اند ولی ایشان می فرماید با این وجود در عمل به این روایت تردید هست، ولی این تردید از جهت ضعف سند نیست؛ «إذ هو من الصحيح أو الموثق».

🔸سؤالی که در اینجا به آن پرداخته می شود، وجه تردید صاحب جواهر در تعبیرشان از روایت عمار به صحیحه یا موثقه است، با اینکه بی‌شک عمار ساباطی، فطحی مذهب است. هفت وجه برای آن می توان ذکر کرد که در همۀ موارد مشابه، همه یا برخی از این وجوه جاری و ساری است.

1️⃣وجه اول: محتمل است که صاحب جواهر در فطحی بودن عمار تردید داشته باشد....

2️⃣ وجه دوم: در باب رجال، مبانی در پذیرفتن شهادات مختلف مطرح است. برخی مانند صاحب معالم آن را مانند باب شهادات در امور دیگر می‌دانند که بینه معتبر است....

3️⃣وجه سوم: همان طور که در باب شهادات، اگر شاهد هنگام أدای شهادت فاسق باشد در اعتبار قولش تأثیرگذار است ولو قبل یا بعد از شهادت عادل باشد، در باب روایت هم، عدالت و فسق راوی هنگام اخذ و استماع روایت از او در اعتبار روایت تأثیر گذار است....

4️⃣وجه چهارم: دوره فطحی‌گری خیلی کوتاه، قریب به هفتاد روز بوده که با فوت زود هنگام عبدالله أفطح به پایان می‌رسد...

5️⃣ وجه پنجم: در عطف‌هایی که در اسانید واقع می شود، گاهی کسی دو طریق به یک کتاب، یا به یک شخص دارد که گاهی هر دو طریق از نظر مقدار واسطه مساوی هستند و گاهی یک طریقش اعلای از طریق دیگر است که در اصطلاح، نسبت به دیگری علو سند دارد.
طبق توضیحات فوق، چند احتمال در عطف‌های سند روایت عمار، «حسن بن محبوب عن هشام بن سالم و الحکم الاعمی عن عمار ساباطی عن ابی عبدالله علیه السلام» داده می شود که طبق برخی از آنها روایت صحیحه می شود و طبق برخی روایت موثقه.

#فقه
#رجال
#سند
#عمار_ساباطی
#یادداشت_محقق

متن کامل این نوشته را اینجا بخوانید:
https://b2n.ir/w24169
—------—
🔍 مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام:
👉@mfeqhi
🔰تحلیل یک سند از تهذیب

کتاب تهذیب مشتمل بر برخی سندهای پیچیده است که تحلیل آنها نیازمند دقت و تأمل اهل خبره است. یکی از این سندها عبارت است از:

👈 «الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ وَ هِشَامٍ وَ النَّضْرِ وَ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ جَمِيعاً عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام».

🔆 در نگاه اول و با قطع نظر از اشکال طبقات، چهار احتمال در این سند داده می شود که به لحاظ نکات طبقاتی باید دید کدام یک از این احتمالات صحیح و کدام ناصحیح است و چه بسا همۀ احتمالات ناصحیح دانسته شود و قائل به تصحیف سند روایت شویم. چهار احتمال عبارتند از:

1️⃣ الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ و الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ هِشَامٍ وَ النَّضْرِ وَ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام.

2️⃣ الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ وَ هِشَامٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ و الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عن النَّضْرِ وَ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام.

3️⃣ الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ وَ هِشَامٍ وَ النَّضْرِ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ و الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عن عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام.

4️⃣ الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام و الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ هِشَامٍ وَ النَّضْرِ وَ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام.

🔆 تحلیل این چهار سند و بحث تفصیلی را اینجا بخوانید:
https://b2n.ir/t15126

#نقد_و_نظر
#رجال
#سند
#تهذیب

—------—
🔍 مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام:
👉@mfeqhi
🌟نکات و اشارات🌟

🔰مقایسه رجال آقای خوئی با جامع الرواة اردبیلی

آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی:
🔸يكى از امتيازات رجال آقاى خوئى بر جامع الرّواة اردبيلى، امانت زيادى است كه در نقل روايات و در نقل آدرس وجود دارد.

🔹موارد مختلفى در رجال آقاى خويى هست، كه به عين تعبيرى كه در خود اسانيد واقع شده است نقل مى‌كند و‌ آدرس مى‌دهد، ولى نقطۀ ضعف جامع الرّواة اين است كه در نقل اجتهاد مى‌كند.

✳️ مثلًا اگر «ابن فضّال» در سندى باشد و به نظرش برسد كه مقصود حسن بن فضّال است، در شرح حال حسن آن را نقل مى‌كند و مى‌گويد «عنه فلان»، درحالى‌كه ممكن است اين ابن فضّال غير از حسن باشد، مثلًا على يا برادرش احمد باشد، چون بنو فضّال زياد هستند.

👈 اين اجتهادات منشأ اشتباهاتى مى‌شود. ولى آقاى خويى در رجالش اين كار را نمى‌كند، اگر تعبير ابن فضّال بوده است، همان را نقل مى‌كند و تصرّفى در آن نمى‌كند.

▪️كتاب نكاح، ج۱، ص ۱۰۴

#نکات_اشارات
#رجال
#خوئی
#جامع_الرواة
#اردبیلی
____
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
🔰تطبیقات

بررسی سند یک روایت در باب کراهت عزوبت

🔹متن روایت: حدّثنا هارون بن موسى قال حدّثنا محمّد بن عليّ بن معمّر الكوفيّ عن محمّد بن الحسين ابن أبي الخطّاب عن عليّ بن أسباط عن ابن فضّال عن الصّادق عن أبيه عن آبائه عليهم السلام عن النبيّ صلّى اللّه عليه و آله قال: شرار امّتى‏ عزّابها. (جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي) ؛ ج‏۲۵ ؛ ص۹۸)

💠آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی:
🔸در سند اين روايت تمام افراد از اجلاء ثقات هستند. البته «ابن فضال» فطحى ثقه است، مگر «محمد بن على بن معمر كوفى» كه توثيق صريح ندارد، ولى از آنجا كه از مشايخ اجازۀ «تلعكبرى»(هارون بن موسی) بوده، مى‌توان آن را علامت اعتبار دانسته، و وى را توثيق كرد.

🔸🔹البته در سند روايت سقط يا ارسالى رخ داده است، چرا كه مراد از «الصادق عليه السلام» امام ششم است نه مفهوم وصفى آن، و از آنجا که «ابن فضال» متوفى ۲۲۴هـ.ق بوده (يعنى ۷۶ سال بعد از وفات امام صادق عليه السلام) و آن حضرت را درك نكرده است، در سند روايت سقط يا ارسال وجود دارد.

ولى مضمون روايت از روايات ديگر هم استفاده می‌شود، و مجموعاً اطمينان به صدور آن مى‌باشد.

🔳كتاب نكاح (زنجانى)؛ ج۱، ص:۱۲-۱۴

#تطبیقات
#نکاح
#عزوبت
#رجال
#ابن_فضال
#تلعکبری

---
🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام
👉@mfeqhi
🔰تطبیقات 

نقدی بر استدلال به یک روایت

🔹صاحب عروه برای استدلال به اینکه ازدواج موجب توسعه در رزق است، به روایتی از اسحاق بن عمّار استدلال نموده و می‌فرماید:
«المستفاد من الایة و بعض الاخبار انه(ای النکاح) موجب لسعة الرزق، و فی خبر اسحاق بن عمار قلت لابی عبدالله علیه السلام: الحدیث الذی یرویه الناس حق ان رجلا اتی النبی صلی الله علیه و آله: و سلم فشک الله الحاجة فامره بالتزویج حتی امره ثلاث مرات. قال ابو عبدالله علیه السلام: نعم هو حق، الرزق مع النساء والعیال.»(العروة الوثقی، ج۲، ص ۷۹۶)

💠آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی در نقد بیان ایشان می‌فرمایند:

🔸مرحوم مصنف اشاره می‏‌کند که اینکه نکاح سبب زیادی روزی می‌شود، علاوه بر آیه کریمه، از روایات هم استفاده می‏‌شود، و سپس روایت اسحاق بن عمار را ذکر می‏‌کنند که در آن امام علیه السلام حدیث مروی از پیامبر صلی الله علیه و آله را در مورد امر به تزویج برای رفع احتیاج تصدیق نموده،وخود حضرت می‏‌فرماید که رزق همراه زنان و عیال می‏‌باشد.

🔸🔹البته روایات بسیاری که مستفیض بوده و اطمینان به صدور آنهاست دلالت می‏‌کند که نکاح سبب زیادی رزق است، ولی روایتی که ایشان نقل کرده‏‌اند ضعیف السند است. بهتر بود ایشان از روایات صحیح السند، یا موثق نقل نموده، یا لااقل به استفاضه روایات اشاره می‏‌کردند.

👈سند این روایت چنین است: «عدة من اصحابنا، عن احمد بن أبی عبدالله عن أبی عبدالله الجامورانی عن الحسن بن علی بن ابی حمزة عن المؤمن عن اسحاق بن عمار »

در این سند لااقل ابو عبدالله جامورانی و حسن بن علی بن ابی حمزه، ضعیف می‏‌باشند. 

🔳کتاب النکاح، ج۱، ص ۸

#تطبیقات 
#نکاح
#رزق
#رجال
#ابو_عبدالله_جامورانی
#حسن_بن_علی_ابن_ابی_حمزه

---
🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 
👉@mfeqhi
🔰آثار پژوهشی

ابراهیم بن مهزیار

💠یکی از رواتی که به صراحت مورد توثیق یا تضعیف قرار نگرفته «ابراهیم بن مهزیار اهوازی » برادر «علی بن مهزیار» است ولی به نظر ما او ثقه بوده و برای اثبات وثاقت او دو راه وجود دارد:

1️⃣راه اول: نقل کتاب او توسط «محمد بن عبدالجبار»
بنابر نقل نجاشی کتاب «ابراهیم بن مهزیار» را «محمد بن عبدالجبار» که از اجلاء ثقات است نقل می‌کند و نقل کتاب قرنیۀ اعتماد بر راوی است.


2️⃣راه دوم: عدم استثناء از رجال نوادر الحکمه
کتاب معروف «محمد بن أحمد بن یحیی بن عمران اشعری» به نام «نوادر الحکمه» قبل از کتاب شریف کافی مرجع شیعه بوده است، ولی با وجود این که مولف ثقه و معتبر بوده به دلیل اینکه درباره مؤلف «یروی عن الضعفاء» وارد شده، سه نفر از نقادین حدیث یعنی مرحوم ابن ولید، مرحوم صدوق و مرحوم ابو العباس سیرافی اسناد این کتاب را مورد بررسی قرار داده و حدود به سی نفر را از راویان «نوادر الحکمه» را از استثنا کرده و آنها را نامعتبر دانسته‌اند که نتیجه‌اش این است که بقیه مشایخ او این کتاب، معتبر بوده و روایات آنها قابل عمل است. یکی از مشایخ «محمد بن احمد» که استثنا نشده «ابراهیم بن مهزیار» است، لذا او قابل اعتماد دانسته شده و روایاتش قابلیت عمل را دارد.

✳️جدای از این دو راه برای اثبات وثاقت «ابراهیم بن مهزیار» مدائحی نیز در وصف او وارد شده که موید وثاقت اوست.

👈 نتیجه اینکه به نظر می‌رسد با توجه به این قرائن، می توان وثاقت «ابراهیم بن مهزیار» را ثابت دانست.

🔅متن کامل مقاله در وبسایت مرکز فقهی امام محمدباقر علیه‌السلام:
👉 https://b2n.ir/371745

#آثار_پژوهشی
#رجال
#مفردات
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام
@mfeqhi
🌟نکات و اشارات🌟

🔰آیا حضرت امام عسکری (علیه السلام)، علی ابن بابویه را با تعبیر «شیخی و فقیهی» خطاب نموده‌اند؟


آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی:
🔹مشهور است که حضرت عسکری (علیه السلام) به علی ابن بابویه، نامه‌ای نوشت و در آن از وی به «شیخی و فقیهی» تعبیر فرمود. (ن.ک: خاتمة المستدرک، ج۳، ص ۲۷۷)

🔸به نظر من این نامه یا اساسا مجعول است، یا اصل آن درباره شخص دیگری بوده است. اشکالاتی که به نظر می‌آید، بعضی دلیل و بعضی مؤیّد است.

اما دلایل:

1️⃣اول اینکه علی بن بابویه حدود هفتاد سال بعد از حضرت عسکری (علیه‌السلام) وفات کرد و مشایخش امثال سعد بن عبدالله و عبدالله ابن جعفر حمیری بودند. او حتی احمد بن محمد بن عیسی را درک نکرده. با این اوصاف چگونه ممکن است چنین کسی در زمان حضرت عسکری (علیه السلام) رئیس شیعه باشد و آن حضرت با چنین تعابیری او را مورد خطاب قرار داده باشد؟ با در نظر گرفتن طبقه مشایخ علی بن بابویه و روایاتی که اخذ کرده، او در زمان حضرت عسکری علیه السلام یا اصلا به دنیا نیامده، یا کودکی خردسال بوده است.

2️⃣دوم اینکه صدوق در چهار جای کتاب من لا یحضره الفقیه به نامه حضرت عسکری (علیه السلام) به صفّار اشاره می‌کند. در نامه‌ای که محل بحث است، توصیه حضرت به نماز شب ذکر شده و صدوق در هیچ یک از کتابهایش از جمله «ثواب الاعمال» در بخش فضیلت نماز شب به این نامه اشاره‌ای نمی‌کند؛ در حالی که اگر این نامه صادر شده بود، از کسانی که از آن مطّلع بود و در اختیار داشت، فرزندش شیخ صدوق بود و باید در یکی از کتابهایش آن را نقل می‌کرد. صدوق در کتاب «ثواب الاعمال» روایات و طرق ضعیفی چون حسن بن علی بن حمزه واقفی را نقل می‌کند، ولی بسیار بعید به نظر می‌رسد که در فرض صدور، به این توقیع مهم و معتبر حضرت عسکری (علیه‌السلام) که به پدرش نوشته شده، هیچ اشاره‌ای نکند.

✳️اما مؤیّد این اشکال، تعبیر «شیخی و فقیهی» است. «شیخ» به استاد گفته می‌شود و صدور چنین تعبیری از امام علیه السلام در حق کسی نامأنوس است و چنین اضافاتی، احتمال مجعول بودن توقیع را افزایش می‌دهد.

▪️جرعه‌ای از دریا، ج ۴، ص ۳۴۸


#نکات_اشارات
#رجال
____
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
🔰آثار پژوهشی

ابو همام

💠یکی از کُنای مشترک در روایات «ابو همام» مشترک بین دو نفر است که یک طرف این اشتراک «اسماعیل بن همام» است که مرحوم برقی تعبیر بصری برای او به کار برده است و از اصحاب امام رضا‏ (علیه السلام) است و یقینا ثقه است. چند نکته در خصوص «ابوهمام» مشترک مسلم است که به آنها اشاره می‌کنیم:

1️⃣نکته اول: ابوهمامِ ناقل از «حَکَم بن بهلول» اسماعیل است
با مراجعه به کمال الدین و خصال مرحوم صدوق به دست میآید که «ابوهمام»ی که حَکَم بن بهلول او نقل می‏کند «اسماعیل بن همام» است.

2️⃣نکته دوم: طبقه‌ی «اسماعیل بن همام»
در کافی و محاسن برقی نقل «اسماعیل بن همام» از «علی بن جعفر» وجود دارد لذا «اسماعیل بن همام» قطعا از نظر طبقه متأخر از «علی بن جعفر» و در رتبه شاگردان او به شمار می‏رود. از طبقه شاگردان «اسماعیل بن همام» روشن می‏‌شود که او از رجال سنه‏های ۲۲۰ ـ ۲۳۰ یعنی از اصحاب حضرت امام رضاعلیه السلام بوده؛ هر چند که مرحوم برقی او را جزء اصحاب حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام ذکر کرده است.

3️⃣نکته سوم: نقل بی واسطه‌ی «یعقوب بن یزید» از ابو همام
یعقوب بن یزید همواره بلا واسطه از ابو همام نقل کرده است.


🔅متن کامل این مقاله را اینجا بخوانید:
👉https://bit.ly/3gZBHy3

#آثار_پژوهشی
#رجال
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام
@mfeqhi
نقل روایت می‌کند، مأخذش عبارت از کافی است. همینطور در مورد سهل بن زیاد که شیخِ شیخِ کلینی است، ولی هر جا از سهل بن زیاد نقل می‌کند، روایت از کافی اخذ شده است و کافی هم به طریق خودش از سهل نقل می‌کند.

پنج نفر از اصحاب هستند که اینگونه‌اند و گاهی به وسیله کلینی از آنها نقل روایت شده است و گاهی از کتاب خودشان نقل شده است. این پنج نفر عبارتند از حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن أبی عبدالله برقی، فضل بن شاذان، حسین بن سعید و احمد بن محمد بن عیسی.

اما جای این سؤال هست که بر چه اساسی ما می‌گوییم که بر خلاف ظاهر کلام خود شیخ در مشیخه تهذیب و استبصار، گاهی به واسطه کلینی است و گاهی از خود کتب به صورت مستقل است؟!


🔆اهمیت موضوع

البته بحث اینکه روایت سمرة آیا مستقلا اخذ شده است یا غیر مستقل، گاهی در قوّت سند و در تعارضات سندی، برای محکم شدن نقل دخالت دارد. و در این موارد، جای این بحث هست که آیا این روایت مصدری غیر از کافی هم دارد؟ و آیا به دو طریق نقل شده است و یا فقط به طریق کلینی؟ اینها در استحکام اعتبار سند دخالت دارد. خصوصا که ممکن است کسی اعتبار اسانید را فقط به واسطه اطمینان بگوید.

اما از کجای عبارت، این مدّعا مشخص می‌شود؟ دلیل استثنای این پنج نفر آن است که ایشان گاهی طریق نقل کتاب کافی را می‌گوید که ما کتاب کافی را به چه طریقی نقل می‌کنیم؟ و راجع به « احمد بن محمد بن خالد»، گاهی به دنبال نقل از «کافی» می‌گوید: « و من جملة ما نقلته عن احمد بن محمد بن خالد»، به طریق کلینی نقل می‌کنیم. همینطور در مورد «حسن بن محبوب» و دیگران نیز همین گونه است. و بعد از اینکه اینها را گفت، به صورت مستقلا می‌گوید: «و من جملة ما ذکرته عن احمد بن ابی عبدالله» به فلان طریق نقل می‌کنیم و به همین صورت به صورت جداگانه هم نقل می‌شود. اینکه در طریق روایت، به دو صورت نقل شده است؛ یکی به واسطه کلینی و یکی هم به صورت مستقل، خودش کاشف از این است که از این پنج نفر به دو صورت نقل روایت شده است؛ یکی به واسطه کتب خودشان و دیگری به واسطه کلینی.

حال جای این سؤال هست که ما از کجا بفهمیم که روایتی که از یکی از این پنج نفر نقل شده است، آیا مستقیما نقل شده، یا به واسطه کلینی نقل شده است؟ ایشان می‌گوید دو راه برای کشف این موضوع داریم. یکی عبارت از این است که ما هر جا «احمد بن محمد بن خالد» دیدیم، از خارج تطبیق نمودیم و دیدیم، همگی در کافی هست؛ ولی «احمد بن ابی عبدالله» چنین نیست. از اینجا معلوم می‌شود که روایاتی که از «احمد بن محمد بن خالد» نقل شده است، از کافی است. و دیگری اینکه بعد از اسم کلینی این افراد را نام برده است و اینگونه تعبیر کرده است که «احمد بن محمد بن خالد»، گفته است. ولی آنجا که «ما ذکرته عن احمد بن ابی عبدالله» که در طریقش هم اسمی از کلینی نبرده است، (از همین راوی) به «احمد بن ابی عبدالله» نام برده شده است. از این استفاده می‌شود که در جایی که «احمد بن محمد بن خالد» تعبیر می‌کند از کافی است و جایی که «احمد بن ابی عبدالله» نقل شده است از خود صاحب کتاب است. بنابراین نفس دو گانگی تعبیر، مشیر به آن است که روایت دو مصدر دارد و اینکه کافی باشد یا اصل و تصنیف، از اختلاف تعبیر استفاده می‌شود.


👈نقد کلام

ولی به نظر ما این موضوع هیچ دلالتی بر مدعا ندارد. چرا که اگر به فهرست شیخ و فهرست نجاشی نگاه کنیم، گاهی طریق اشخاص برای نقل کتاب، طریقی عام است. مثلا به وسیله فلان راوی تمام کتب را نقل می‌کنیم؛ حال ممکن است که این نقل به واسطه اجازه باشد یا سماع و... . ولی در عین حال می‌گوید فلان کتاب را به طریق فلان راوی نقل می‌کنیم. در این دو کتاب زیاد هست که طریق خاص به یک کتاب،و طریق عام برای همه کتب نقل شده است.

شیخ برای طریقی عام برای تمام کتاب‌های احمد بن ابی عبدالله برقی صاحب المحاسن دارد که طریقش را هم ذکر می‌کند و طریقی خاص هم دارد که از طریق کلینی است. نه اینکه از کتاب کافی کلینی باشد. بلکه در طریقی که مشایخ به کتاب محاسن یا برخی از کتب محاسن دارد، کلینی واقع شده است و ممکن است از خود کتاب صاحبِ کتاب اخذ کرده است. ولی در برخی از اسناد، کلینی هست و به صورت عموم هم طریقی هست که کلینی در طریقش نیست.

اختلاف تعبیر دلیل بر این نیست که بگوییم حتما روایات دیگر از کتاب اخذ نشده است و نمی‌توان به این واسطه در ظاهر عبارت تصرّف نمود.


#رجال

#تعلیق_سند

#حدیث_معلّق

#تهذیب

#استبصار

#کلیپ

#سمرة_بن_جندب

#اصل

#تصنیف


——
مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام
@mfeqhi
🔰نقد و نظر

🔆بررسی وثاقت «غیاث ابن ابراهیم»

یکی از روات محل بحث که روایات فراوانی نیز از ایشان نقل شده است، «غیاث بن ابراهیم» می‌باشد. درباره این راوی در چهار محور اصلی میان علمای رجال اختلاف واقع شده است. در ادامه به اختصار به این اختلافات پرداخته و نظر مختار را بیان خواهیم نمود.



🔸الف. وحدت یا تعدد؟

«غیاث بن ابراهیم» از نام‌های مشترک بین روات محسوب می‌شود. غیاث بن ابراهیم نخعی از قبیله نخع و قحطانی می‌باشد. اما غیاث ابن ابراهیم که مورد اشاره نجاشی و شیخ در فهرست و رجال قرار گرفته است، تمیمی است و تمیم از قبائل عدنان به شمار می‌رود. در مورد هر دو غیاث ذکر این نکته شایسته است که بحثی از «ولاء» در آنها مطرح نیست و لذا مشخص می‌‎شود که این دو نسبا به تیره خاص خود تعلق داشته‌اند.

کنیه غیاث ابن ابراهیم نخعی، ابو عبدالرحمن است که در کتب عامه ذکر شده است و کنیه تمیمی ابو محمّد است که در کتب شیعه ذکر شده است. از سوی دیگر غیاث نخعی کوفی است و غیاث تمیمی بصری است که نزول به کوفه پیدا کرده است.

شایان ذکر است که غیاث بن ابراهیم نخعی، از اهل سنت و بتری مذهب است. اهل سنت در شرح حال غياث بن ابراهيم نخعى نقطه ضعفى را ذكر كرده‌اند و آن اين است كه براى خوش آمد مهدى عباسى- كه به كبوتر بازى علاقه داشت- حديثى را جعل كرد كه «لا سبق الّا فى خف أو حافر أو جناح». ولی غیاث بن ابراهیم تمیمی شیعی و ثقه است.

🔹ب. از اصحاب امام باقر(ع) یا امام صادق(ع)؟

در نگاه اول برای ما دقیقا مشخص نیست که منظور از غیاث بن ابراهیم کدام غیاث است؛ اما با توجه به کلمات رجالیون شیعه می‌دانیم که غیاث بن ابراهیم غیر ثقه در دوره امام باقر(ع) می‌زیسته است ولی غیاث شیعه در دوره امام صادق(ع) می‌زیسته است.

مرحوم آقای خوئی در معجم الرجال، ادلّه‌ای را برای این مدّعا اقامه می‌کند که غیاث ابن ابراهیم از اصحاب امام باقر(ع) نیست. اگر چه اصل این مدعی صحیح به نظر می‌رسد اما ادله ذکر شده نیازمند بحث و بررسی است.

👈 بررسی و نقد این ادلّه، و متن کامل مقاله را اینجا بخوانید:
https://bit.ly/35BZvnl

#نقد_و_نظر
#رجال

——
مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام
@mfeqhi
🔰آثار پژوهشی

احمد بن موسی بن جعفر بن ابی العباس؛ مجهولٌ

💠علامه مجلسی در جلد دهم بحار، صفحه ۲۴۹، بابی را با عنوان «ماوصل الینا من اخبار علی بن جعفر عن اخیه موسی ‏علیه السلام بغیر روایة الحمیری...» گشوده و با این سند احادیثی را نقل می‏کند: «أخبرنا احمد بن موسی بن جعفر بن ابی العبّاس قال حدّثنا ابوجعفر بن یزید بن النضر الخراسانی من کتابه فی جمادی الآخرة سنة احدی و ثمانین و مائتین قال حدّثنا علی بن الحسن بن علی بن عمر بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب عن علی بن جعفر بن محمد عن اخیه موسی بن جعفر قال سألتُ ابی جعفر بن محمد عن رجل...».

👈هیچ یک از افراد واقع در این سند توثیق نشده‏اند، بلکه به جز «علی بن الحسن» که علی عسگری است و در کتاب انساب ذکر شده است، نام سایر افراد این سلسله در هیچ جای دیگری دیده نشده است. گوینده یعنی «احمد بن موسی بن جعفر بن ابی العباس» هم ناشناس و مجهول است و در نتیجه، این نسخه‌ای است که مجهولی آن را از مجهولی دیگر نقل کرده است.


🔅متن کامل این مقاله را اینجا بخوانید:
👉https://bit.ly/3cZOS0b

#آثار_پژوهشی
#رجال
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام
@mfeqhi
🔰آثار پژوهشی

ابو جعفر مردعه
در کتب حدیثی ما، عنوان ابو جعفر مردعة تنها در یک سند به چشم می‌خورد و آن سند روایتی است که در «من لایحضره الفقیه» آمده است: «رَوَی صَفْوَانُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مِرْدَعَة قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ...».

🔹ضبط عنوان راوی
مرحوم مجلسی اول در «روضة المتقین» طبق نسخه دیگری «بمردعه» هم نقل کرده است و می‏‌گوید این عنوان تصحیف شده است.
این احتمال هم وجود دارد که اصل تعبیر، «ببزرعه» باشد؛ بزرعه شهر مهمی بوده است و معنا این می‏‌شود که صفوان از ابی جعفر در بزرعه روایت را شنیده است؛ اما چون بزرعه از بلاد آذربایجان است، بعید است که صفوان به آنجا رفته باشد و چنین چیزی در شرح حال او نقل نشده است.

🔸در عده‏‌ای از کتب مانند «وافی» ، «وسائل الشیعة» ، «کفایه» سبزواری ، «حدائق» و «جواهر» اصلاً تعبیر «مردعه» یا «بمردعة» وجود ندارد و در بعضی هم خود مؤلف ابی جعفر را به احول که مومن طاق است، تفسیر نموده است.

✳️وثاقت راوی
با توجه به اینکه، راوی ابو جعفر مردعة، صفوان بن یحیی است، حتی اگر نتوانیم او را بشناسیم، بنابر مختار در مورد مشایخ ثلاث، چون صفوان از او نقل حدیث نموده است، حکم به اعتبارش می‏‌شود.


🔅متن کامل این مقاله را اینجا بخوانید:
👉https://bit.ly/2RMVJS8

#آثار_پژوهشی
#رجال
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام
@mfeqhi
🔰آثار پژوهشی

ابراهیم بن محمد الهمدانی
ابراهیم بن محمد الهمدانی جدّ عیسی بن عبداللَّه قمی و از معاشرین علی بن مهزیار است.
در مورد ضبط «الهمدانی» باید توجه کرد که در اینجا «الهَمَدانی» به فتح میم صحیح است چرا که ابراهیم بن محمد اهل همدان از شهرهای ایران است و «الهَمْدانی» به سکون میم، مربوط به قبیله معروفی از قبائل یمنی است که بسیاری از محدثان کوفه از این قبیله بوده اند. شهید ثانی در نسخه ای که تصحیح نموده و با نسخه شیخ مقابله کرده است نیز بر روی میم فتحه گذاشته است. علاوه بر این، در نسخه های قدیم، «الهمدانی» را با «ذال» معجمة نوشته اند که این نیز قرینه بر مفتوح بودن میم است چرا که بر اساس قانون فرس قدیم، در صورتی «دال» در کتابت یا نوشتار تبدیل به «ذال» می شود که ما قبل آن، حرف علّه یا حرف متحرک باشد.

🔸بررسی وثاقت ابراهیم بن محمد الهمدانی
در مورد ابراهیم بن محمد، توثیقی در کتب رجالی وجود ندارد، جز روایتی که کشی نقل می کند که بر اساس آن ابراهیم بن محمد الهمدانی ثقه دانسته شده است: «محمد بن مسعود قال حدثنی علی بن محمد قال حدثنی محمد بن أحمد عن محمد بن عیسی عن أبی محمد الرازی قال کنت أنا و أحمد بن أبی عبد الله البرقی بالعسکر فورد علینا رسول من الرجل فقال لنا الغائب العلیل ثقة و أیوب بن نوح وإبراهیم بن محمد الهمدانی و أحمد بن حمزة و أحمد بن إسحاق ثقات جمیعا».
اما این نقل قابل اعتماد نیست چرا که سند این روایت ضعیف است و علی بن محمد بن فیروزان القمی شناخته شده نیست؛ بنابراین برای اثبات وثاقت ابراهیم بن محمد الهمدانی باید مسیرهای دیگری را پی گرفت که در ادامه به آنها پرداخته ایم:

🔹۱ و ۲. اکثار اجلاء و کثرت نقل اجلاء
اجلای زیادی از ابراهیم بن محمد الهمدانی نقل حدیث کرده اند که همگی از بزرگان و از شخصیت های مهم حدیثی هستند؛ از قبیل احمد بن محمد بن عیسی، علی بن مهزیار، محمد بن عیسی العبیدی و یعقوب بن یزید که نه تنها از ابراهیم بن محمد اخذ حدیث کرده اند بلکه این کار را در دفعات متعدد انجام داده اند. این کثرت از ناحیه تعداد روات و تعداد نقل ها علامت اعتماد اجلاء به وی بوده و نشان دهنده وثاقت ابراهیم بن محمد است.

🔸۳. وکالت ناحیة مقدسة
مطلب دیگری که وثاقت ابراهیم بن محمد را به دنبال می آورد، وکالت او از ائمه: است چه اینکه او وکیل حضرت هادی(علیه السلام) در همدان بوده است.
بنا بر تحقیق، وکالت اماره بر وثاقت است و اگر کسی در نقل قول مورد اعتماد نباشد، به حسب متعارف در کارهای مالی متعدد و مختلف مورد اعتماد قرار نمی گیرد؛ این مطلب خیلی بعید است که شخصی استثناءاً در باب امور مالی وثاقت قول داشته باشد و در امور دیگر وثاقت نداشته باشد؛ بنابراین، با توجه به وکالت محمد بن ابراهیم از حضرت هادی(علیه السلام)، می توان به وثاقت وی حکم نمود.

🔹۴. فتوای الزامی شیخ صدوق
بنا بر تحقیق، در صورتی که شیخ صدوق یا شیخ کلینی با استناد به یک روایت، به حکمی الزامی فتوا دهند، می توان اعتماد آنها به سند روایت و در نتیجه، وثاقت رواة را نتیجه گرفت.
در مورد ابراهیم بن محمد الهمدانی نیز مکاتبه ای وجود دارد که متضمن حکمی الزامی است و شیخ صدوق آن را در فقیه نقل کرده است؛ بنا بر فرمایش خود صدوق، در کتاب فقیه، تنها روایاتی نقل شده است که مورد فتوای ایشان است، بنابراین، از آنجا که در این مسأله روایتی با مضمون مشابه نقل نشده که مستمسک فتوای صدوق باشد، می توان اعتماد صدوق به این روایت و به تبع آن اعتبار سند را نتیجه گرفت.
بر این اساس، وثاقت ابراهیم بن محمد الهمدانی نیز ثابت می گردد.

🔸۵. تشرف مکرر به حج
یکی از مواردی که می تواند مؤید وثاقت ابراهیم بن محمد الهمدانی باشد، تشرف مکرر او به حج است؛ چه اینکه طبق نقل، وی چهل مرتبه حج به جا آورده است.
با توجه به مشکلاتی که به جا آوردن حج در زمان گذشته داشته، تا جایی که شخص از جانش می گذشته و به حج می رفته است، می توان نتیجه گرفت که تشرف مکرر ابراهیم بن محمد به حج با آن شرائط خاص، نشان گر تقوی و عشق و علاقه ی خاصی بوده که او را به این سفر می کشانده است و این می تواند اشعار به وثاقت وی داشته باشد.


🔅متن کامل این مقاله را اینجا بخوانید:
👉https://bit.ly/2tVwPY4

#آثار_پژوهشی
#رجال
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام
@mfeqhi
🔰آثار پژوهشی

ابراهیم بن عبد الحمید الاسدی

🔸شیخ طوسی در کتاب رجال خود به واقفی بودن ابراهیم بن عبد الحمید حکم کرده و در فهرست ابراهیم بن عبد الحمید را ثقة دانسته است؛ با توجه به این توثیق، واقفی بودن او ضرری به اعتبار روایاتش نمی‌رساند؛ اگر چه با توجه به حضور او، صحیحه بودن روایت با اشکال مواجه می‌گردد.
اما مطلب به اینجا ختم نمی‌شود. در رجال کشی، از قول فضل بن شاذان در مورد ابراهیم بن عبد الحمید تعبیر به «صالح» شده است؛ در حالی که نسبت به کسی که واقفی باشد تعبیر صالح به کار نمی‌رود. از سوی دیگر، نجاشی نیز که کتاب خود را بعد از مرحوم شیخ نوشته و ناظر به آن بوده، اشاره‌ای به وقف ابراهیم بن عبد الحمید نکرده است.

🔹با توجه به این دو نکته، میتوان گفت که ابراهیم بن عبد الحمید از کسانی است که از واقفی بودن برگشته و امامی به شمار می‌آمده است. چه اینکه در کلام شیخ، نسبت به کسانی که از وقف توبه کرده‌اند نیز تعبیر واقفی به کار رفته است. در نتیجه ابراهیم بن عبد الحمید ثقه و امامی محسوب می‌گردد و حضور او در سند روایت، خللی در صحیحه بودن آن ایجاد نمی‌نماید.

👈علاوه بر این، حتی اگر به طور مطلق حکم به امامی بودن ابراهیم بن عبد الحمید نکنیم، مطلبی در مورد واقفیه وجود دارد که راه را برای تصحیح روایات ابراهیم باز می‌نماید. توضیح آنکه، واقفیه، مخصوصا واقفیه نخستین، به منزله ناصبی و دشمنان اهل بیت تلقی می‌شده‌اند و از این رو، محل رجوع اصحاب نبوده‌اند. لذا نقل اصحاب ائمه از افرادی که به آنها نسبت وقف داده شده است، یا قبل از وقف بوده و یا بعد از توبه از وقف.

🔸با توجه به این نکته، روایاتی از ابراهیم بن عبدالحمید که توسط افرادی همچون ابن ابی عمیر نقل شده است، مربوط به دوران استقامت او خواهد بود و از آنجا که معیارِ صحیحه بودن روایت، امامی بودن راوی در زمان تحمل روایت توسط شاگرد اوست و امامی بودن در زمان اداء روایت توسط شاگرد، اهمیت ندارد، لذا عمده روایات ابراهیم بن عبد الحمید صحیحه خواهند بود؛ چرا که عمده روایات او توسط امامیه نقل شده است.

تذنیب: مراد از عیسی در مشایخ ابراهیم بن عبد الحمید
یکی از مشایخ ابراهیم بن عبد الحمید، عیسی بن ابی منصور شلقان است که در رجال کشی چند مورد از روایت‌های ابراهیم بن عبد الحمید از او نقل شده است؛ در قرب الأسناد مرحوم حمیری هم از ابراهیم بن عبد الحمید از حضرت صادق علیه السلام نقل می‏کند که حضرت فرمود «مَن أرادَ أن یَنظُرَ إِلَی خِیَارٍ فِی الدُّنْیَا و خیار فِی الجَنةِ فَلیَنظر إِلَی هَذَا الشَّیْخِ» و می‏گوید که مراد از «هَذَا الشَّیْخِ»، «عِیسَی بْنَ أَبِی مَنْصُورٍ شلقان» است. لذا ابراهیم بن عبد الحمید با عیسی بن ابی منصور حشر و نشر داشته است و بر این اساس، در روایت تهذیب که می‌فرماید «إِبْرَاهِیمُ بْنُ هَاشِمٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَمَّادٍ الْکُوفِیِّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ عِیسَی»، مراد از «عیسی»، «عیسی بن أبی منصور شلقان» است.

🔅متن کامل این مقاله را اینجا بخوانید:
👉https://bit.ly/2RRwkpA

#آثار_پژوهشی
#رجال
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام
@mfeqhi
📚کتابشناسی

📝اهمیت «خاتمة مستدرک الوسائل»

آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی:
🔸مرحوم حاج میرزا حسین #نوری صاحب مستدرک بسیار محقق و عظیم الشأن بود. «#خاتمه_مستدرک» ایشان در علم رجال بسیار پر فایده است. نزد اهل تحقیق، این کتاب بسیار ارزشمند است.

🔹ممکن است منشأ قضاوت مخالفان، کتاب «#فصل_الخطاب» ایشان باشد که آن نیز درست فهم نشده است. استناد فصل الخطاب به حاجی نوری قطعی است.

▪️جرعه‌ای از دریا، ج۳، ص۳۳۵

#کتابشناسی
#رجال
____
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
Ещё