پرسشگری و خردورزی

🔴 تجمع اعتراضی بازنشستگان مخابرات در شهر تبریز





دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳
#اعتصابات_واعتراضات_سراسری

🔸نکیسا (نام‌های دیگر: نگیسا یا سگیسا)
خنیا گر ، رامشی، چنگ نواز و خوانندهٔ دوره ساسانی است که نظامی در نسک خسرو و شیرین و به پیروی او امیر خسرو دهلوی در نسک شیرین و خسرو از او یاد کرده‌اند.

نکیسا یا نگیسا از ترکیب واژه نگین و سا («همانند») ساخته شده‌است. این ترکیب در نام های دختر پارسی همانند پری‌سا، مهرسا، گلسا، مهسا و رخ‌سا نیز یافت می‌شود. نکیسا هم به عنوان نام دختر و هم به عنوان نام پسر رایج است.

نکیسا با باربد در ساخت بخش هفت‌نوازی پرآوازه سرود خسروانی همکاری کرده‌است. مضامین بنیادین ترانه‌های او در ستایش خسرو پرویز بودند. وی همچنین سرود میهنی آن زمان را ساخته بود.

موسیقی در دوران شاهنشاهی ساسانی بسیار شکوفا شد چرا که بسیاری از پادشاهان پشتیبان هنر و نیز برخی خود هنرمند بودند. در این دوران چامه، آوازخوانی، خنیا، و هنر بسیار دوست داشتنی شدند و شاهانی همچون خسرو پرویز و اردشیر از نوازندگان پشتیبانی کردند. خنیا گران بسیاری همانند رامتین، بامشاد، باربد، سرکش و نکیسا به استادان بزرگی در خمنیا دگرگون شدند و اثرگذاری‌های آن‌ها از زمانه خود فراتر رفت. باربد و نکیسا دستگاه خنیا ایرانی، خسروانی، را بسیار تحت تأثیر قرار دادند و به آن کمک کردند. گفته شده که یک بار نکیسا ترانه‌ای سروده که شنوندگان چنان متأثر شدند که بیهوش شدند یا جامه‌های خود را دریدند (جامه‌دران)

نکیسا در ترنم جادوی ساخت / پس آنگه این غزل در راهوی ساخت
بساز ای یار با یاران دلسوز / که دی رفت و نخواهد ماند امر

🖋 نظامی گنجوی - خسرو و شیرین

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎

نور اسلام شما از تابش شمشیر بود
ریشهء این دینتان در مسلخ زنجیر بود
رحمت آیینتان یا سنگ بود یا تیغ مرگ
فارغ از هرگونه فکر و اندکی تدبیر بود
فکرتان خون بود و تدبیر شما گردن زدن
کارتان یا نوحه و یا سجده و تکبیر بود
خرقه ی شوم شما در مکتب روی و ریا
از همان روزی که آمد کار آن تزویر بود
آن بهشت و دوزخ و آن حیله ی بی انتها
بدترین نقش خیال از عالم تصویر بود
حکم این دین سیاه و محفل اهریمنان
حاصلش یا گریه و یا ناله ی شبگیر بود
این همه حرف تباه و گفتن از کار گناه
از وجودِ صد حدیث و آیه و تفسیر بود
ای جوانی که هنوز هم مانده ای در سادگی
لحظه ای با خود بیندیش و مگو تقدیر بود!
میهن آبـادمان مانند یک ویـرانه گشت
بی خرد بودیم از ایران همین تقصیر بود

میدان رزم و کارزار که نزدیک است فرانک ترین لبخند
پیوند کنید پیوند
که یزدان پاک از میان گروه
بر انگیخت مارا ز البرز کوه
کوه ارش و آتش
کوه ضحاک بند
کوه دماوند
مازی بیک فرزند دهقان ابان ماه ۲۵۸۰ هخامنشی فرهوشی کورشی شورشی بر بیداد با کاویانی ترین فریاد چو ایران نباشد تن من مباد

چو ایران نباشد تن من مباد
چرا نقشه ایران در دوران هخامنشیان و ساسانیان را همراه با پیکار کاوه با درفش ضحاک ستیز کاویان و تخت گاه جمشید جاوید و ...ریشه در پاسارگاد با کاویانی ترین فریاد در نزدیکی یادمان حماسه ابان و قادسی !!! گزاردم ؟؟؟
فرزندان ریشه در پاسارگاد
فرزندان دیار ارش و آتش و فرهاد
شما که شور منشور در سر دارید و چونان بزرگ دادگر همه دوران تازنده بر بیداد و پیمان کننده گان و پاسبانان و نگهبانان داد. و بر پای دارنده فرداد !!!!؟؟؟ ریشه تان فرو رفته به درازای تاریخ از کیامرث و هوشنگ و دارا و اشک و ساسان و کسری و قباد
بسیارانی ناخواسته یا ندانسته و بسیاری دانسته و همانند پزشک ضحاک کار آزموده روح حماسی و دلاوری مردم سر زمین دستان و در نوردنده هفتخوان و سیمرغ آشیان را نشانه می روند !!! اینکه بارها و بارها دیواری کوتاه تر از فرزندان دیار ققنوس گیر نیاورد و مدام مردم میهن در بند را نکوهش می کنند اگر نگاه کنید به پیشینه بسیاری از آنان که دانسته چنین می کنند و برای ربودن روح دلاوری و حماسه سازان ابان کمین می کنند و مردمی که حماسه دی و ابان و امرداد. را با کاویانی ترین فریاد رقم زدند و در شاهراه جم قدم ..به هم ظنین می کنند. که مردم مقصر ربودن شکوه ابان و تکرار قادسی دوم و بهمن اوار شده بودند
هرگز این جماعت از دسیسه نوفل زیر درخت اپل تا گودالپ سخن نمی گویند از ابلیسی ترین انجمن نمی گویند از دشمنان تاریخ و فرهنگ ۲۵۰۰ ساله نمی گویند از رمه سا م ری ترین گوساله و دجاله های فرومایه سر سپرده و سربازان بیگانه در خانه نمی گویند..( اتحاد مشتی شیاد چپ و راست ارتجاع سرخ و سیاه و ملا مصدقی های روسیاه و پان دروغین...) از نماز سرخ عباس آباد تا برلین نمی گویند !!! چرا ؟؟؟
مگر همین مردم در دوران هخامنشی تا اشک ساسان و نادر بزرگ..نبودند که با تمدن و فرهنگ جهان تاریک را با تابش خورشید و گارد جاوید گشودند ؟؟؟
انگاه دارا شکست خورد و تا یزدگرد ...آیا می شود کوتاهی را بنام مردم نوشت و شکست را در سر نوشت !!! بنام مردم و شکوه و فرهی را بنام پادشاه و فر مانده؟؟؟
یا آنکه همانگونه که در فر و شکوه ...شکوفایی..فرماندهان رهبران .راهبران و پیشروان و آنان که جامعه را راهبری می کنند و مردم از آنان الگو برداری !!! نقش اصلی را دارند ؟؟؟ چه ارائه دهنده گان الگو و چه الگو سازان و دست یازان!!!! خروجی هر حکومت را با کار نامه فرهنگی اقتصادی سیاسی و ...و ...می سنجند..
دیروز کسانی بودند که وطن و میهن را برای باز گرمی و کاسبی در رسانه هوار هوار می کردند و چیره گی ضحاک را هموار و پس از پایان ماموریت فروشنده بودند و فرار.....
امروز هم کاسب و فروشنده و چرخنده و ...و میهن گویان آسیابان تبار داریم بسیار..پنهان و پیدا و اشکار..بسیاری که می دانند دیگران از آنان الگو بر می دارند هیچ مرز بندی ندارند..ولنگاری و لمپنیسم و ...مازوخسیم را به بعنوان الگو یا گارد دموکراتیک...به اشتباه به خورد جامعه می دهند..مشکل فرهنگی همیشه از بالا بوده نه از پایین
بله از این سر زمین همیشه از بالا بوده نه از پایین اینکه ما هرج و مرج و نداشتن مرز بندی را به بهانه آزادی به خورد فرزندان میهن بدهیم این خیانتی نا بخشودنی است از هر کس و هر گروه و دارای هر جایگاه که باشد خواه قاجار خواه سلطان حسین خواه حزب و گروه و دسته ..اینکه پابند نبودن به اخلاق مداری را .و ولنگاری را معادل...خوی آزاد منشی قرار دهیم خروجی آن می شود شاملو تا ...تتلو..
اینکه برای خوشایند دیگران و سیاهی لشگر ..بخواهیم از خط.قرمز ها گذر کنیم ...امروز نتیجه همان است که فردوسی هزار سال پیش هشدار داد
چنان دید کز تازیان صد هزار
هیونان مست و گسسته مهار..
که از قادسی تا لب رودبار
زمین را ببخشیم با شهریار!!!!
گذر یافتندی به اروند رود
به چرخ زحل بر شدی تیره دود
به ایران و بابل ز کشت و درود
نماندی خود از بوم و بر تار
از این مار خوار اهرمن چهره گان
ز دانایی و شرم بی بهره گان
همی داد خواهند گیتی بباد
نه شرم و نه دانش نه نام و نژاد
به هر کشوری در ستمکاره ای
پدید آید زشت پتیاره ایی
پدر بر پسر کین سیم آورد
خورش کشت و پوشش گلیم آورد
رباید همی این از آن آن ازین
ز نفرین ندانند و باز آفرین
همه گنج ها زیر دامن نهند
بکوشند و کوشش به دشمن دهند ....
از شما فرزندان حماسه ساز ابان و سربازان گارد ۰جاویدان از قلعه بابک تا مازیاران از سیستان تا کرمانشاهان از پارس دریا تا مازندران...و سراسر فلات ایران می خواهیم که سازماندهی و ساماندهی را در دستور کار قرار. دهید و در نشست مهستان پنهان و ستاد کاویان به رخش اندیشه سوار دهید و کاوهای بیقرار در

چو ایران نباشد تن من مباد
اگر متن عاشقانه خانم نیلو ..سابق یا همان معصومه ابتکار که با پر و پاچه بالای دیوار سفارت عکس اش هست ..نگاه کنید ‌‌!! آنوقت در می یابید که عاشقان بایدن چه کسانی هستند ..هیچ فرقی ندارد که شما حاج فیروز باشید یا فاحشه ای بنام آزیتا سا...البته که او فاحشه علمی هست!!! فالگیر شد ..گمان می کنید من فحش می دهم !!! یا کینه دارم !!!؟؟؟ نه نه او خودش می گوید سخنانی که من شرم دارم آنرا بیان کنم ..امروز بیش از پیش مشخص می شود و نقاب ها کنار می رود که سر سپرده گان وطن فروش و دل سپرده گان کارتر و کلینتون و حاج باراک و رفیق برنی و رفیق بایدن چه کسانی هستند فرزندان میهن دیروز هم فرنگ رفته گان مادر قحبه و دکتر پرفسورهای وطن فروش از بازرگان تا سید ابول..شاملو و شایگان..و تمام ملا مصدقی و کمونیست و ملا مجاهد ..عکس هندوی جادو را در ماه توهم گواهی دادند و کشور را به تباهی ..شما اگر گمان می کنید ابلیس فریب و سهامداران قصر پستوی هزار توی ضحاک بیسواد هستند اشتباه می کنید ..یکبار دیگر این بیت را بخوانید
بسان پزشکی پس ابلیس تفت
به فرزانگی نزد ضحاک رفت...
بله فرزانه بود ..می دانست نقطه ضعف مردم چیست ..می دانست روزنه نفوذ کجاست..سالها نگریست ..تا عصا را مار کرد و مغز خوار و هندوی جادویی را عفیر سوار ..
چنان بود که ابلیس روز پگاه
بیامد بسان یکی نیکخواه ...وعده اب و نان مجانی داد ..مزدکی !!!
آنگاه جماعتی تن پرور که یک شبه می خواست ره ...
دل مهتر از راه نیکی ببرد
جوان گوش گفتار او را سپرد...
بعد فردای روزی که وعده پول نفت داد نفت را کوپنی کرد !!!!
البته با پول نفت در کشورهای دیگر خشت طلا ..صادر کردو ساخت..اینجا اما آسیاب خون بود و تجاوز مقدس در زندان گورهای بی نشان از رکس آبادان تا همین ابان...
طناب دار بود و ایدز و اسید و کوید ۱۹ ..و یکصد پنجاه تن عن وارداتی ترکیه....که به ریش و پیش و جد آباد خود ببندند..اما روز حساب نزدیک است و پایان شب تاریک..
بدان بی بها ناسزاوار پوست
پدید آمد آوای دشمن ز دوست..
جاوید ایران بر افراشته باد درفش ضحاک ستیز کاویان..گامی بیش نمانده تا شکوه دوباره آبان و آغاز ترین پایان و پرواز سیمرغان