او در اصل بی ریشه است ..و فروشنده و کاسب...بعنوان خواننده!!!
سالها پیش کنش و کردار این جماعت لمپن معلوم بود و آشکار..!!! صدها مقاله نوشتم ..با هوار هوار
در هنگام معرکه گیری کنسرت ارمنستان وقتی قر می داد با سربلند عشق از سر دار !!! همین لمپن کاسب کار نابکار
بگواه تاریخ دهها و صدها مقاله هنوز در پیچ هست ...
که سخن گفتم به هشدار و زینهار برای فرزندان ریشه در پاسارگاد با کاویانی ترین فریاد در مهستان نشست!!!
فرزندان میهن باید دست در دست
به سازمان و سامان..در ستاد پنهان مهستان و کاویان..
با آرمان شکوه ابان..
خود را آماده در نوردیدن آخرین خوان کنید ..
باید رهبران و راهبران خود را در میان گرفته و از دید ماران مغز خوار ضحاک و جاسوسان و فالگوشان خلیفه دده پنهان کنید ..
شما که حماسه ابان را رقم زدید
شما که شاهراه جم و تخت گاه جمشید جاوید برای رسیدن به سپیده دمان خورشید قدم زدید
و قلم
شما که خورشید و روشنایی باریدید و امید کاریدید
شما که بر رخش اندیشه سوارید
شیران بیشه خورشید و بیقرارید
اینجا دیار خسروان هست دیار شاهان .دیار کاوه و فریدونیان
هزار کاوه و فریدون در نهان مشعل افروزی می کنند و رقص پیروزی و اوا می دهند به سی مرغان تا سیمرغ شدن و ققنوس وار از خاکستر پرواز را در سر پروریدن ..
پیوند کنید و انجمن ..سازمان کنید و سامان ..از ارتشی و سپاهی میهن پرست و قهرمان از معلمان و کارگران همه مردمان فلات ایران ...که نبرد نهایی نزدیک است و پایان شب ضحاکی و تاریک و به زودی ققنوس از خاکستر جیک می زند جیک..
که یزدان پاک از میان گروه
بر انگیخت مارا ز البرز کوه
سپاهی نباید که با پیشه ور
به یک روی جویند هر دو هنر ..
آری ما از شب تاریک و ضحاک زده گی گذر می کنیم گذر
به خانه روشنایی و خورشید سفر
سروشی ندا. می دهد خبر
که روزگار ضحاکی و تاریکی
بزودی به سر می آید به سر ..
اگر غم لشگر انگیزد
که خون عاشقان ریزد
من ساقی بهم سازیم و بنیادش بر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
که سیمرغان پروازیم
بر انداز بر انداز بر اندازیم
به خشت جان وطن سازیم
جاوید ایران بر افراشته باد درفش ضحاک ستیز کاویان
انجمن کننده ای از(( پیک همسان ))
فروردین ماه دوهزاروپانصد هشتاد و یک هخامنشی کورشی فرهوشی شورشی بر بیداد
چو ایران نباشد تن من مباد