در شعله های حنایی غروب یا که سپیددم طلوع بنفش هر دو افق مهار نمی شود کنکاش خاطره ها می رقصند دست در دست تا مرزهای دیوانه گی تنگ نای سکوت بیرون میزند از دیده گانم آشیان کرده گستاخ یاد ها جمعه بازار و شیدایی من و مفرت عشق به واجور مهر و محبت بی نجوای انگشتانم که هیچ قرار اش نیست سیاه از تن بزداید همدست دیروز ها همنشین نبودن هاست چمدان روزها را کی خواهد بست سرنوشت تا دیگر پرده آخر دیوانه گیم رقص فحل کند بر سن روزگار...م.ن #منوچهر_افتخارزاده #غروبتان_پرازخاطرات_شیرین #لحظات_بکام #شاعرانه_های_من #بانام_صاحب_اثرنشردهیم #امروزتون_مملو_از_شادی_و_آرامش_و_سلامتی
با تار و پود تنم بافتم زرین کلام عشق بر سراب مهرش آن تلخی ایام بگذشت شیرین و رنگین شد دلم همام غم گذشت به تاخت میرود قافله ایمن مهر تا بگیرم دستی دوباره بشنوم صوت کرور کرور چشمانت به دوستت دارم ها باورم این است قلب نا آرامم پینه بر دوست داشتنت خواهد بست تا بوده همین است من بعد از این هم همین ...م.ن #منوچهرـافتخارزاده @loverScarecrow2
کاش منم هم تک گل رزی میگرفتم تا بر هر گلبرگش هزار حدیث عشق را آذین ببندم تا بماند ابد بودنی در یاد گویی فراسوی گستره زمان وا می چیند از پهنه باغ زیست دریده پیراهنی غنچه خوش منظری را الف تا ه کلام مبدل زندگی عشق محالی بیش برایم نبود طلب کار روزگار خواهم رفت ...م.ن #منوچهرـافتخارزاده یک بیک ورق زدم دروس زیست را برگی از زندگی نبود جز عکسی خوش جز جلدی طلا کوب جز همان واژه زندگی ...م.ن #منوچهرـافتخارزاده گاهی باید جنم قلم را به دست تنهایی داد بنویسد شکنجه پنهان تا کودکی به تمسخر بنشیند هجا به هجا رنج دل شب مرگی ارواح سکوت به پای کوبی دف بر دو لب بتارانند مطلع تکاپوی مترسک حقیر سلخورده را ...م.ن #منوچهرـافتخارزاده @loverScarecrow2
ظهر یعنی حسرت خندهی دلدار ظهریعنی یاد خاطره های با دلدار ظهریعنی خوانش حدیث عشق دلدار ظهریعنی روبرو نشسته رخسار دلدار ظهر یعنی بخیر شود دعای خوش دلدار ظهر یعنی طعم خوش بوسه دلدار ظهر تون آکنده از عشق دلدار با من نهار می خوری
پنهان نیست و فقط جور چین واژه نیست رد قلم خوش جامانده نیست می خوانی به لبخندی ملیح و باورت نیست تهی از معنا و کلام رمان عاشقانه ای نیست چون جمله ای تهی معنا نیست سوار بر قایق بی سرنشین حیران دریا نیست
بگذار از دیروز های بودنم برایت بگویم گویا پسین سالهای پیش من تو را جای دیده بودم میان سبزه زاری مرطوب باران مه گرفته شتابان می دویدم به حتم زمان وجد قوص قزح در پوست نمی گنجیدم در نبودت بی شک هزار رنگ دنیا را دیدم تا نو پرواز بر معبر هزار توی عشق به تو رسیدم همان یک رنگی همان ایستاده تکه انتظار همان حصار بازپسین مهر بی گمان حسرت های جا مانده کهنه می ساخت شرابی را که مسکر مستی من بعد از اینم باشد فرادا بر آینه بخندم دل خوش، پیشین نم ناک باران مهر ایام مانده بر بودنم را همانا عشق هم صبور بر ماندن بود تا به تسخیر در آورد خرابه دل شیدا بر نبودی مدام ...م.ن #منوچهرافتخارزاده @loverScarecrow2
بغض سکوت بر دامان آرزو پیله کرده سایه مبهمی از خاطراتت بادبادک رو یا را به رقص در آورده و آنک ایستاده متبسم ! رخسارت را بر هیا هوی ستاره گان شب ترسیم می کنم شمیم شب بو ها از شکوفه نو رس که بی دریغ بر مشام آرامش اند گاهشماری نیست ؟! من تشنه تر از انم که به تمنا بنشینم کمی معجره بر زیست می خواهم همانا مسلسلی از نبودن ها که ملودی نوازش اش همان غشغشه است تا پیکری بر خاک بوی خون گیرد عشق بماند جاوید...م.ن #منوچهرافتخارزاده @loverScarecrow2
صبر کن خوب نگاهت بکنم بعد بخواب دوسه بار هی صدایت بکنم بعد بخواب به سر انگشت بوسه برایت بفرستم بعد بخواب صورتت را به تفرج صنع خدا شکرکنم بعد بخواب بر سر بالین تو بنشستم دورسرت گشتم تو بخواب من در ان چشم خمار تو غمزه و ناز می بینم تو بخواب اشک می شورد گونه و زائر رخسار تو هستم تو بخواب آگه از آن نیستم که یقین بیداری من همین فرداست تو بخواب...م.ن خوانش 🎙#منوچهرافتخارزاده #منوچهرافتخارزاده @loverScarecrow2
عطری بر جورچین واژها می پاشی تا مشام با خود ببرد درون قفس سینه که غم بادی را با خود عجین کرده سواره هر هجا وجد امیدی بر بال دارد تا پر خویش کوبند بر میله های هجر آنچه میخوانم آنچه میبینم از هر آنچه لامس قلب هجرتی بر امید محال است ملتمس خدا بر زمزمه مدام اویی که حامی اسیر ان واحه ی عشق است گهواره سکوت را جنبشی عظیم می طلبم تا یک بار دیگر بخوانم درون چشمانت دوستت دارم ها را ...م.ن #منوچهرـافتخارزاده @loverScarecrow2
خوب من هر آن رخ میچرخانے نا آرام میشود قلبے ڪه براے بودنت مے تپد فریاد خامے به گلو دارم بارش باران مهر بوے نم ناک واژه را در بر می گیرد و من فریاد نبودنت را بر بوم سبز می ڪشم تو برایم خرمنے از شڪوفه بودن ها باش هیچ میدانی تام آدینه ها را خیال خاطراتت در بر می گیرد برایم باش اگر چه تمامیش رویاست ...م.ن #منوچهرـافتخارزاده @loverScarecrow2
رقص سراب می کند یادها بر سیاهی شبم مانده یادگاری ها زبان گویا دارند غبار تسکینی به هر آفاق نسیم آشنای دوباره خواستنت را بر گونه سرخ عشق می نوازد مرغ عشق نجواوار خواب آلوده برگ برگ پیچک را وجد ندا می خواند شبنم یادت نیشتر بر خفت تنهایی میزند گویی فرادا به فرادا اسباب خانه خنده درنهان میکنند بوسه بر تصویر فتیله فانوس شب را میچکد من دوباره روزی رابه ابد عشق غریو بلند بر سر میکشم دیروز ها را پوچ امروز دوباره عاشقت شدم...م.ن #منوچهر_افتخارزاده #لحظات_بکام #شاعرانه_های_من #بانام_صاحب_اثرنشردهیم #امروزتون_مملو_از_شادی_و_آرامش_و_سلامتی @loverScarecrow2 باورت باشد یا که نه ابد بودنم حریص عشقت خواهم ماند