مرز واقعیت | کیان عبداللهی

Channel
Logo of the Telegram channel مرز واقعیت | کیان عبداللهی
@kianabdollahiPromote
281
subscribers
سردبیر گروه هاي سياسي و بين الملل خبرگزاری تسنیم محلی برای انتشار «نظرات شخصی» درباره موضوعات مهم ارتباط با ادمین: @ka6464 https://t.center/joinchat/AAAAAEBQqa-xIVjd8ZejRw
مرز واقعیت | کیان عبداللهی
متی نصرالله؟ خبرگزاری تسنیم-عبدالله عبداللهی: 🔹یکم-ما و نصرالله: خسارت سنگینی است؛ سیّد حسن نصرالله از ارکان اصلی مقاومت در منطقه ترور شده و به شهادت رسیده و علاوه بر ایشان، جمعی از فرماندهان هم شهید شده‌اند. در چنین حالتی نخستین تصوری که به ذهن می‌آید این…
سوّم:ما و مویه‌ها!
🔹اسطوره و بزرگی که از دست می‌رود، از حاج قاسم گرفته تا سید حسن نصرالله، مویه‌ها و مرثیه‌ها طبیعی است؛ اصلاً خود پیامبر(ص) هم برای رفتگانش و سردارانش گریه می‌کرد؛ برخی روایت‌ها درباره‌ی گریه آن حضرت برای حمزه(ع) می‌گوید که آنقدر با صدای بلند گریه کرد که حال غش به آن حضرت دست داد.

🔹امّا مرثیه اگر به حماسه نرسد و صرفاً با انفعال توام شود، خیری نه برای مقاومت دارد و نه برای سید مقاومت! آنگاه که مقاومت تصمیم گرفت که با صهیونیست‌ها مبارزه کند، می‌دانست که او برتری تکنولوژیکی دارد، می‌دانست که او پول و زور و دستگاه‌های جاسوسی و امنیتی و تروریستی همه‌ی زورگویان دنیا را پشت خود دارد، می‌دانست که او بی‌رحم و سفّاک است؛ می‌دانست که او ممکن است فرماندهان را ترور کند؛ می‌دانست که خود، به لحاظ امکانات و پول و سرمایه و تجهیزات و ... بسیار کمتر از طرف مقابل برخوردار است؛ امّا اینها را به انفعال و صرفاً مرثیه‌خوانی و مداحی تفسیر و ترجمه نکرد؛ اینها فقط یک چیز به ما می‌گوید: اگر امکانات کم بود، باید ایمان بیشتر باشد و کار جدی‌تر و شبانه‌روزی‌تر؛ وگرنه نوحه‌خوانی را سلیمان صردخزائی هم بلد بود!
@TasnimNews
متی نصرالله؟

خبرگزاری تسنیم-عبدالله عبداللهی:
🔹یکم-ما و نصرالله: خسارت سنگینی است؛ سیّد حسن نصرالله از ارکان اصلی مقاومت در منطقه ترور شده و به شهادت رسیده و علاوه بر ایشان، جمعی از فرماندهان هم شهید شده‌اند. در چنین حالتی نخستین تصوری که به ذهن می‌آید این است که آیا کار در حال رسیدن به انتهاست و باید مایوس و مغبون شد؟

🔹دست‌کم به ۳ دلیل هیچ استدلالی برای یاس و انفعال نمی‌بینم. یکی از این سه را در بند دوم خواهم گفت. امّا دو دلیل دیگر اینکه، من تاریخ را خطی و پیوسته نمی‌بینم؛ استدلالهای مهم و بنیادی هم برای این مدعا در میان است؛ تاریخ مسیر مملو از پیوستگی‌ها نیست و معادلات جهان هم اسیر علت و معلول‌هایی که ما می‌شناسیم نیست؛ تاریخ پر از شکاف‌ها و گسست‌هاست و به تعبیر مولوی ‌همه‌ی قرآن هم سراسر نفی همین سبب‌ها و علت‌هایی است که ما می‌شناسیم: جمله قرآن هست در قطع سبب/ عزّ درویش و هلاک بولهب.

🔹لذا این که روند فعلی پر از ترور توسط صهیونیست‌هاست و ضربه به فرماندهان مقاومت، ضرورتاً ادامه نخواهد یافت و در گسست‌ها، مستضعفین وارثان زمین خواهند شد.

🔹دلیل مهمتر ارجاع به این آیه‌ی بسیار عجیب و نفس‌گیر قرآن درباره نصر الهی است: أَمۡ حَسِبۡتُمۡ أَن تَدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ وَلَمَّا يَأۡتِكُم مَّثَلُ ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِكُمۖ مَّسَّتۡهُمُ ٱلۡبَأۡسَآءُ وَٱلضَّرَّآءُ وَزُلۡزِلُواْ حَتَّىٰ يَقُولَ ٱلرَّسُولُ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ مَتَىٰ نَصۡرُ ٱللَّهِۗ أَلَآ إِنَّ نَصۡرَ ٱللَّهِ قَرِيبࣱ.

🔹آیه ۲۱۴ سوره بقره، می‌گوید بعضاً شرایط و دشواری‌ها آنقدر جدی می‌شد و تنگناها به قدری اضطراب‌آور بود که حتی پیامبر(ص)! –دقت کنیم، حتی خود پیامبر(ص)- و آنها که همراه ایشان ایمان آورده بودند می‌گفتند که این یاری و نصرت خداوند کی خواهد آمد؟ و خداوند در چنین هنگامه‌هایی در جواب می‌گفت که قطعاً نصرت و پیروزی از آن خدا نزدیک است.

🔹ما به این آیه ایمان داریم؛ تاریخ را گسسته می‌دانیم و در این گسست‌ها نصرت‌هایی می‌بینیم که همه‌ی شرایط را عوض خواهد کرد. و البته این نافی آن نیست که تلاش‌ها را در اضطراب‌ها دوچندان کنیم. اما به هرحال این سنت خداست، آنها که سنت الهی را باور کنند با پیروزی کار را خاتمه خواهند داد و آنها که از وسط راه برگردند، خسارت را به دوش خواهند کشید.

دوّم-ما و اسرائیل:
🔹نه نیازی به شعار است و نه الان وقت شعار دادن است؛ امّا بدون تعارف معتقدم که اسرائیل علیرغم همه‌ی توفیقات تاکتیکی‌اش بخصوص در ترورهای اخیرش، دست برتر را ندارد و هدف راهبردی نهایی و عظیمی را محقق نکرده است. این ادعا، از تحلیل ماهیت رژیم صهیونیستی برمی‌آید؛ صهیونیست‌ها به عنوان کسانی که سرزمینی را اشغال کرده‌اند و می‌خواهند در این سرزمین غصبی بمانند و گام‌های بعدی را بردارند، در قدم اوّل و اصلی نیازمند دوچیزند: *نخست: امنیت پایدار* و مطلقی که بتوانند اشغالگران مهاجر فعلی را حفظ کنند و مهاجران دیگر را هم به سمت فلسطین بکشانند و *دوم: نرمالایز کردن خود در منطقه و جهان*؛ به نحوی که ملت-دولت‌های منطقه و بویژه اعراب، همچون برخی مرتجعین و سفیهان‌، به همزیستی ظاهراً مسالمت‌آمیز با آنان روی آورند و خود را خلع سلاح کنند. پروژه‌هایی مانند تطبیع (عادی‌سازی روابط با اعراب) و کریدور اقتصای آی‌مک (هندی-عربی-اسرائیلی) برای پیش‌برد همین راهبرد بود.
هرآنچه امنیت صهیونیست‌ها را متزلزل کند و پروژه فیک نرمالیزاسیون را به محاق ببرد، بنیاناً علیه صهیونیست‌هاست و دراین زمینه توفیقات تاکتیکی آنها، چاره‌ساز کلان راهبری نیست.

🔹اگر صهیونیست‌ها بتوانند امنیت را تکمیل یا حداقل ارتقا دهند و نرمال شوند، پیروزی راهبردی کسب کرده‌‌اند، امّا مسئله اینجاست که هرگام که جلوتر می‌روند، هر دوی اینها را بیشتر تخریب می‌کنند. به تعبیر خود نتانیاهو در سازمان ملل، امروز حداقل ۷ خط مقدم و جبهه‌ی فعال علیه صهیونیست‌ها-از ایران تا عراق و یمن و سوریه و لبنان تا غزه و حتی کرانه‌باختری- وجود دارد و آنچه از ترور و خرابکاری و کشتار و نسل‌کشی و ... انجام داده، شلیک‌ها را متوقف نکرده و حتی وضعیت خود به لحاظ نرمال شدن را در میان مردم اروپا و آمریکا هم بدتر کرده است.
@TasnimNews
مرز واقعیت | کیان عبداللهی
نتایج انتخابات ۱۴۰۳؛ آفساید نظرسنجی‌ها و مساله آرای نامزدها ▪️بخش دوّم 🔹۳- پیش‌بینی غلط از مشارکت، موجب شد که حتی بخش‌هایی از جامعه که بیش از رای نامزدها، مساله مشارکت برایشان موضوعیت تام و تمام دارد، چندان در این زمینه احساس نیاز نکنند؛ به همین دلیل تلاش…
نتایج انتخابات ۱۴۰۳؛ آفساید نظرسنجی‌ها و مساله آرای نامزدها

▪️بخش سوّم و پایانی

🔹۵- صداوسیما در این دور زحمت بسیار کشید و حجم بالای برنامه‌ها انصافاً توان بالا، انگیزه بالا و تلاش بالا می‌خواهد؛ امّا هم حجم و هم فرم و محتوای برنامه‌ها و بخصوص مناظره‌ها را می‌توان گفت که تاحدودی ضد تحریک مشارکت بود! البته این به کاراکتر نامزدها هم برمی‌گشت و شاید اگر نامزدهایی با کاراکترهای سیاسی قوی‌تر هم در مناظره‌ها حضور داشتند، تا حدی اوضاع فرق می‌کرد؛ اما به هرحال صداوسیما باید متناسب با همین ها که در صحنه هستند برنامه‌ریزی کند؛ نه اینکه کلیشه‌ای از پیش وجود داشته باشد و هر انتخاباتی را به درون همان کلیشه‌ها، با کمی جابجایی البته، بریزیم.

🔹۶- بلاتکلیفی عجیب و کمپین رسانه‌ای غیرحرفه‌ای برخی هواداران هر دو نامزد اصلی جبهه انقلاب یعنی آقایان جلیلی و قالیباف، هم به سود رشد آرای پزشکیان بود وهم علیه مشارکت!

🔹ضربات هولناکی که برخی هواداران دوطرف –که البته می‌توان گفت در یک سمت بیشتر بود- علیه یکدیگر نثار می‌کردند، رمق اجتماعی را برای فعال شدن به نفع آنان می‌گرفت. بدتر اینکه در یک هفته نهایی، این دو کمپین، بیش از آنکه به فکر تاثیرگذاری‌های حیاتی روزهای پایانی بر آرای کل جامعه باشد، اخبار نالازم از اجماع بر سر این یا آن کاندیدا را منتشر می‌کرد! اخبار جلسات برای اجماع، حتی اگر واقعی بود، نیاز نبود که به این نحو عمومی شود؛ این جلسات معمولاً در پشت صحنه ها برگزار می‌شود و قصدش پیروز کردن یکی از آنهاست، نه اینکه جامعه از اخبار درست وبسیاری از اخباری هم که البته فیک بود، این چنین نتیجه‌گیری کند که اینها تکلیفشان با خودشان هم معلوم نیست.

🔹اعتقاد نگارنده بر این است که این چند روز پایانی و عملکرد آماتور موجب شد برخی اساساً از خیر رای دادن بگذرند و بعضی هم حس کنند که بهتر است به نامزد دیگری متمایل شوند که حداقل می‌دانند تا پایان در صحنه حضور دارد!
@TasnimNews
مرز واقعیت | کیان عبداللهی
نتایج انتخابات۱۴۰۳؛ آفساید نظرسنجی‌ها و مساله آرای نامزدها ▪️بخش اوّل گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم - عبدالله عبداللهی: 🔹انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری تا اینجا با پیشتازی آقایان مسعود پزشکیان و سعید جلیلی در دور اوّل، ولی به دلیل عدم کسب ۵۰درصد بعلاوه…
نتایج انتخابات ۱۴۰۳؛ آفساید نظرسنجی‌ها و مساله آرای نامزدها

▪️بخش دوّم


🔹۳- پیش‌بینی غلط از مشارکت، موجب شد که حتی بخش‌هایی از جامعه که بیش از رای نامزدها، مساله مشارکت برایشان موضوعیت تام و تمام دارد، چندان در این زمینه احساس نیاز نکنند؛ به همین دلیل تلاش خیلی زیادی، مثل انتخابات مجلس گذشته و حتی ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ برای جلب مشارکت بیشتر صورت نگرفت و شد آنچه شد.

🔹۴- تحلیل مشارکت ۴۰ درصدی مسئله‌ی مهمی است؛ این چهارمین انتخاباتی است که بعد از سال ۱۳۹۸، مشارکت در این حدود باقی مانده و زیر ۵۰ درصد است. عوامل مختلفی از وضعیت نامطلوب اقتصادی تا تشدید شکاف‌های سیاسی و بعضاً فرهنگی و مسائل اجتماعی را می‌شود در این زمینه فهرست و آن‌ها را تجزیه و تحلیل و برای آن فکری کرد؛ امّا علی‌الحساب اینکه مثل بعضی دوستان در انتخابات ۱۳۹۴، از تغییرات تمدّنی! سخن بگوییم و یا آن را به حساب کمپین تحریم بنویسیم، هم به نظر می‌رسد که خطاست.

🔹اساساً کمپین سیاسی فعالی برای تحریم وجود نداشت؛ اصلاح‌طلبان به صورت سازمان یافته و کامل در انتخابات حضور یافتند، اصولگرایان هم که همیشه بوده‌اند؛ تحریمی‌‌ها هم به اندازه‌ای بیرون از بازی بودند که حتی بی‌بی‌سی فارسی هم تریبونی برای آنها نشد.

🔹بنابراین ظاهراً برهه‌ای شد که «هر ۳ اشتباه می‌کردیم!»؛ اصولگرایان تصور می‌کردند که مسئله مشارکت حل شده؛ اصلاح‌طلبان تصور می‌کردند که حضور یا عدم حضورشان سهم مهمی در بالا و پایین کردن مشارکت دارد؛ تحریمی‌ها هم فکر می‌کردند که فعال یا فعال نشدنشان، جامعه را این سو و آن سو می‌برد. جامعه نشان داد، هر سه فعلاً اشتباه می‌کنند!

🔹اعتقاد نگارنده بر این است که اگر «واقعیت‌»های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بخشی از عامل کاهش مشارکت بودند، اما این بار «سیاست‌» موثرتر بود؛ به چه معنا؟ به این معنا که نامزدهایی که در این انتخابات از شورای نگهبان عبور کردند، غالباً کاراکتر سیاسی نیرومندی برای حرکت دادن بدنه اجتماعی نداشتند. غیر از آقای قالیباف که در چند انتخابات گذشته هم از این ناحیه ضربه خورده و نتوانسته از مزیّت کارنامه‌ای و مدیریتی خودش بهره ببرد، آقایان پزشکیان و جلیلی هم بیش از هرچیز به همان بدنه ایدئولوژیک و از ابتدا چسبنده‌ی خود تکیه کردند و تقریباً توانستند همان بدنه را تاحدودی فعال کنند. امّا حرکت دادن به عموم جامعه که شرط تحرک آفرینی برای کل جامعه و فیصله دادن به انتخابات در همان دور اول است، در کار هیچکدام از این آقایان تا اینجا رخ نداد.

🔹اکتفا کردن به کاراکتر کارشناسی! و غفلت از اینکه انتخابات بیش از هرچیز محل ظهور و بروز کاراکتر و بازیگری سیاسی افراد است، موجب شد که کمپین‌های رقابتی نسبتاً ملول‌کننده‌ای را شاهد باشیم.
@TasnimNews
نتایج انتخابات۱۴۰۳؛ آفساید نظرسنجی‌ها و مساله آرای نامزدها

▪️بخش اوّل

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم - عبدالله عبداللهی:
🔹انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری تا اینجا با پیشتازی آقایان مسعود پزشکیان و سعید جلیلی در دور اوّل، ولی به دلیل عدم کسب ۵۰درصد بعلاوه یک از آرای ماخوذه به دور دوم رفته تا 15 تیرماه، روز تعیین‌تکلیف نهایی این ماراتن حدوداً ۵۰ روزه باشد.

🔹تحلیل جامع‌تر انتخابات قاعدتاً باید به پس از ۱۵ تیر موکول شود، امّا تا همینجا و برای یک تحلیل مختصر از آنچه رخ داده می‌توان اینطور نوشت:

🔹۱- نظرسنجی‌ها مهمترین بازنده انتخابات تا اینجا بوده‌اند؛ به نحوی که هم نامزدها و هم ناظران سیاسی و هم هواداران و هم شاید برخی‌ سیاست‌گذاران کلان در کشور را به خطر انداختند.

🔹اینکه یک حزب یا گروه سیاسی در درون خودش به نحوی عمل کند که برخی به او انگ نظرسازی‌ هم بزنند، اگرچه غیراخلاقی است، اما ضررش صرفاً به همان حزب یا گروه سیاسی می‌رسد، امّا اینکه موسسات معتبر نظرسنجی که سالهای سال در کشور محل رجوع و واجد اعتبار و یک معیار مهم در برخی تصمیم‌گیری‌ها بوده‌اند، به این نحو بازنده شوند، خسارتش متعلق به کل کشور است.

🔹درباره دور اول انتخابات، تقریباً همه‌ی موسسات سابقاً معتبر مانند ایسپا، صداوسیما، متا و ... درصد مشارکت را با فاصله‌ی غیرقابل قبول برای یک افکارسنجی معتبر پیش‌بینی‌ کردند. صداوسیما که حداقل تا چند سال پیش، یعنی دست‌کم تا انتخابات قبلی ریاست‌جمهوری، واجد یک نظرسنجی بسیار معتبر بود و معمولاً به صورت بسیار نزدیک به واقعیت، روندها را پیش‌بینی می‌کرد، این بار درصد مشارکت را با خطای ۱۱-۱۲ درصد پیش بینی‌ کرده است! این موسسه در آخرین نظرسنجی خود مدعی بود که مشارکت حدود ۵۱ خواهد بود! آنچه رخ داد، با این پیش‌بینی صداوسیما ۱۱ درصد اختلاف داشت. چنین اختلافی، کارکرد نظرسنجی را به طور کلی مختل می‌کند.

🔹برآورد ایسپا (متعلق به جهاد دانشگاهی) هم از مشارکت، همین میزان ۵۱ درصد بود و مستندات این مدعا هنوز در کانال تلگرامی ایسپا وجود دارد.

🔹مرکز افکارسنجی «متا»، وابسته به مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) هم می‌گفت که پیش‌بینی‌اش از مشارکت ۵۲.۴ درصد است! یعنی فاصله‌ی بیش از ۱۲ درصدی با آنچه روی زمین اتفاق افتاد!

🔹افرادی مانند آقای عباس عبدی که سالهاست کار نظرسنجی و افکار سنجی می‌کند، به پیش‌بینی‌های موسساتی مانند «پرسش» اعتنا و آن را منتشر می‌کردند که اینها مشارکت را ۵۸ درصد پیش‌بینی کردند! حاشیه خطایی که دیگر در واقع حاشیه خطا محسوب نمی‌شود؛ بلکه ورود به آفساید نظرسنجی‌هاست.

🔹اگرچه بسیاری از این نظرسنجی‌ها ترتیب محبوبیت نامزدها، یعنی اول پزشکیان، بعد جلیلی و بعد قالیباف را درست مخابره می‌کردند، اما باز همگی در سنجش رای نامزدها واختلاف میان آنها غلط عمل کردند. مثلاً در نتایج نهایی، آقای پزشکیان بالای ۴۰ درصد رای آورد و آرای آقای جلیلی حدوداً سه برابر آقای قالیباف بود. اما هیچکدام از نظرسنجی‌ها چنین تفاوتی را نشان نمی‌داد. مثلاً ایسپا آرای آقای پزشکیان را نهایتاً ۳۳ درصد، آقای جلیلی را ۲۸.۸ درصد پیش بینی کرده بود؛ یعنی هر دو با فاصله‌ی ۱۰ درصد از آنچه واقعاً اتفاق افتاد!

🔹در نظرسنجی متا هم رای نامزدها، با آنچه واقعاً رخ داد، همین اختلاف هشت تا ۱۲ درصد را برای نامزدهای مختلف دارا بود!

🔹موسسه موسوم به دانشگاه تهران هم اگرچه نظرسنجی‌های خود را چندان عمومی نکرد، ولی وضعیت بهتری از بقیه نداشت.

۲- درباره عامل این شکست مهم نظرسنجی‌ها چند فاکتور را می‌شود در نظر گرفت؛ یکی خطای روشی بویژه در نحوه‌ی اخذ نمونه‌های آماری است که قاعدتاً متخصصان این رشته بهتر می‌توانند آن را تجزیه و تحلیل کنند؛ امّا یک عامل مهمتر دیگر بازی با نظرسنجی‌ها، آنهم نظرسنجی‌های سابقاً معتبر به عنوان یکی از کارت‌های بازی ستادها بود. اینکه چه وقت این نظرسنجی‌ها منتشر شود، چه وقت نشود، روش نمونه‌گیری چطور باشد، چه ساعاتی و در اختیار چه کسانی قرار بگیرد، ظاهراً در برخی از آنها به عوامل سیاسی و نظر ستادها هم زیادی گره خورده بود!
@TasnimNews
عزّ درویش

🔷 ذهنیتهای ما درباره دنیا و مسیر تاریخ، اسیر دو پیشفرض غلط است؛ اینکه این پیشفرضها از کجا آمده را کاری نداریم؛ اما یکی از آنها ذهنیت «پیوستگی» برای امورات دنیاست و دیگری تصوّر سیطره‌ی علّیت طبیعی!

🔷 در اولی تصور می‌کنیم که همه چیز به این نحوی که می‌بینیم به نحو پیوسته جاری خواهد بود تا به مقصدی که قابل پیش بینی است برسد؛ و در دومی خیال می‌کنیم که حتماً چارچوب علی و معلولی طبیعی، همه چیز را بر ما روشن خواهد کرد.

🔷 خیلیها این دو را پیشفرضهای علمی تصور می‌کنند؛ یعنی فکر می‌کنند که اگر بخواهیم به پدیده‌ها نگاه علمی داشته باشیم و خرافی نبینیم، لاجرم باید صرفاً به تجربه و تکامل و تداوم و علیّت طبیعی معتقد و در چارچوب آن اسیر باشیم وگرنه شبه‌علم یا خرافه گفته ایم!

🔷 اما مساله اینجاست که اینها از ابتدا هم پیشفرضهای مسلّم علمی نبوده، بلکه چارچوب ناتورالیسم است؛ حتی اگر هم بگوییم زمانی علم مساوی ناتورالیسم بود، امروز دیگر نیست. امروز غیر از آنکه فلسفه به چیزهای دیگری رسیده و حتی اسطوره‌ی روش مدرن و دکارتی را برای رسیدن به حقیقت تمسخر می‌کند، علم هم (بویژه بعد از فیزیک کوانتوم و مساله میدان‌ها و بویژه میدان الکتریسیته) اذعان و اقرار می‌کند که فراتر از طبیعت، عوامل زیادی درکارند و به جای علیت طبیعی، تصادف یا Randomness درکار است! ما این عامل بیرون از طبیعت مادی را مشخصاً خدا میگوییم.

🔷 این مقدمات به چه کار امروز می‌آید؟ به اینکه با ماجرای شهادت آیت‌الله رئیسی و آیت‌الله آل هاشم و دکتر امیرعبداللهیان و همراهان، چه تخیلها و تصورها و چه ماجراها که تغییر نکرد و چه ذهن‌هایی که تکانهای هشت ریشتری نخورد!!

🔷 خدا نشان داد که چگونه در دل تاریخ حضور دارد و از هرچیزی موثرتر است و همه چیز به دست قدرت اوست؛ آنها را که بسیاری عزیز نمی‌خواستند، به چه جایگاهی نشاند و چه عزتمندانه به پیش خود برد و...

🔷 روزگار نشان داد که این محاسبات بشری ما فقط به درد خود ما می‌خورد! خدا و روزگار برای آن تره هم خرد نمی‌کنند! خدا و روزگار از شما فقط اخلاص می‌خواهد و کار و مجاهدت و…! معادلات خدا بسیار با معادلات ما متفاوت است. چه کسی فکر می‌کرد که رییس‌جمهوری که خیلیها درباره داستان انتخابات سال آینده اش سخن می‌گفتند، اینچنین شهید شود؟ وزیر خارجه‌ای که وزارتخانه‌اش ظاهراً لاکچری‌ترین و دنیایی‌ترین وزارتخانه است و اساسش بر تشریفات و پروتکل استوار است، بدون هیچ پروتکل دنیایی ویژه‌ای با خدا ملاقات کند و به دیدار یار برود؟ اصلاً چه کسی تصور می‌کرد که یک امام جمعه، بدون اینکه تروری هم در کار باشد، اینچنین به خیل شهدا بپیوندد؟ امام جمعه‌ای که ظاهراً کارش فقط خطبه است و نماز؛ اما نامش اینطور در تاریخ انقلاب ثبت شود؟ و دیگرانی که همراهشان بودند و هرکدام قصه ای داشتند!

🔷 همه‌ی اینها که شهیید شدند، در کنار ویژگی های اختصاصی شان یک ویژگی مشترک دارند: آنها مخلصانه آنچه از کم و زیاد در چنته دارند برای خدا رو می‌کنند و کار می‌کنند و به محاسبات دودوتا چهارتای این دنیا چندان کاری ندارند؛ دکارتی فکر نمی‌کنند، دلی عمل می‌کنند؛ چارچوبهای اساسی خداوند را رعایت می‌کنند و خداوند همین‌ها را می‌خواهد؛ خدا که از همه شق القمر نمیخواهد! آنها که بیشتر اهل حساب و کتاب می‌شوند و رفتارشان را با خلق روزگار تنظیم می‌کنند، معمولاً نه این را می‌یابند و نه آن را. خدا به ما رحم کند؛ وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ.
@TasnimNews
تحلیل‌ تحلیل‌ها-۲ | فوتبال علیه دشمن؛ محمد فاضلی علیه ایران!

▪️آقای فاضلی! اسم کوچک شما «شهروند» است؟

عبدالله عبداللهی:
🔹آقای محمد فاضلی پس از پیروزی تاریخی تیم ملّی ایران بر ولز در دوّمین‌ بازی‌اش در جام جهانی و قبل از بازی بسیار مهم ایران و آمریکا، یادداشتی با عنوان «تیم ملّی چه کسی؟» منتشر کرده است.

🔹آقای فاضلی در این یادداشت مدام تلاش کرده بگوید که سیاست نباید در مباحث ورزشی ورود کند! حال بلافاصله این پرسش از خود ایشان پیش می‌آید که خود حضرتعالی بازیکن یا مربّی کدام تیم فوتبال لیگ برتری یا حتی سطوح پایین‌تر هستید که با چنین اعتماد به نفسی در این باره صحبت می‌کنید؟ نفس ورود خود شما به این حوزه و خطابه‌ گفتن برای دیگران ورود حداکثری سیاست به ورزش است! شما می‌خواهید بگویید فقط من وارد شوم و دیگران کنار بایستند؟

🔹آقای فاضلی حتماً بهتر می‌داند که این، نه جمهوری اسلامی، بلکه طرف مقابل بود که با جفت پا، آنهم پا برهنه وارد ورزش شده و همه چیز را از روح استعماری خود متأثر کرده است. جریان برانداز سالهاست که کمپین تحریم ورزشی ایران را کلید زده و پرقدرت دنبال می‌کند؛ در همین چند ماه اخیر سنگین‌ترین تلاش‌ها از ناحیه مصی علی‌نژاد و رفقایش و حتی رژیمی مانند کانادا با مشارکت نخست‌وزیرش و دیگران صورت گرفت تا تیم ملی ایران که در مسابقات ورزشی پیروز شده و جواز حضور در جام جهانی را یافته این بار با بهانه سیاسی از این رقابت‌ها حذف کنند!

📝درباره تحلیل تحلیل‌ها و برای مطالعه متن کامل این بررسی، اینجا را بخوانید
@TasnimNews
تحلیل‌ تحلیل‌ها -۱ | مهدی نصیری و یادداشت «دین‌ستیزی یا اصلاح‌ دین؟»

▪️متن متناقض و اصرار بر کلّی‌گویی

🔹در تسنیم بنا داریم ذیل ژانر مشخصی با عنوان «تحلیل تحلیل‌ها»، برخی از تحلیل‌های منتشر شده در روزنامه‌ها یا فضای مجازی (رسانه‌های رسمی و شبکه‌های اجتماعی) – بویژه توسط افراد مشهورتر- را بررسی کنیم.

🔹در شماره اوّل هم توضیحی درباره فرم «تحلیل تحلیل‌ها» ارائه داده و هم یادداشت آقای مهدی نصیری با عنوان «دین‌ ستیزی یا اصلاح دین؟» را بررسی کرده‌ایم.

🔹در این مطلب مورد اشاره‌ی ۸۴۸ کلمه‌ای، حداقّل ۳۵ مدّعای ریز و درشت وجود دارد که آقای نصیری توضیحی درباره جزییات و اثبات آنها نمی‌دهد. یعنی به ازای هر ۲۴ کلمه، ایشان یک مدّعا(و نه صرفاً جمله) طرح کرده که به این متن ایشان بیش از آنکه سیاق تحلیل کارشناسانه داشته باشد، رنگ و بوی موضع‌گیری صرف داده است.

📝 ادامه بررسی این یادداشت را از اینجا بخوانید
@TasnimNews
گره‌های مذاکرات وین کجاست؟
کیان عبداللّهی
🎙فایل صوتی اپیزود هفتاد و چهارم رادیو جدال منتشر شد

گره‌های مذاکرات وین کجاست؟

گفتگو با کیان عبداللّهی، سردبیر خبرگزاری تسنیم

مدت زمان ۱۲۸ دقیقه

📻این اپیزود و هفتاد و سه اپیزود دیگر جدال را میتوانید به عنوان پادکست در بسترهای مختلف از جمله کست‌باکس بشنوید

https://castbox.fm/vd/474025949
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک بحث داغ درباره فقر نظریه عدالت در جمهوری اسلامی

🔹دکتر حسین کچوئیان جامعه شناس و استاد دانشگاه معتقد است مشکلات کشور نداشتن ایده و نظریه نیست و مشکل در اجرا است و اصلا هنوز به بحث‌های تئوریک نرسیدیم. او البته اذعان دارد که در حوزه عدالت نظریه پردازی نشده‌ است.

🔹کچوئیان در پاسخ به این گزاره که «اگر در حوزه عدالت نظریه پردازی نکنیم کم کم بعضی مفاهیم معنای خود را از دست می‌دهد و اساسا پدیده‌ای مثل باستی‌هیلز فساد نام نمی‌گیرد که بخواهیم با آن برخورد کنیم» معتقد است: بدیهیات به‌هم ریخته؛ وقتی وزیر سابق صنایع در ۱۶ پتروشیمی سهام دارد، شک دارید که این دزدی است؟ وقتی در این حد دچار مشکل هستیم بحث تئوریک چه معنایی دارد. وقتی ما دزدی را موجه کردیم بحث دیگر به نظریه نمی‌رسد. پیچیدگی کشورداری همین است؛ یکی از همین آقایان نامزدها باستی‌هیلز نشین است

🔹او درباره دوران سازندگی می‌گوید: آقای هاشمی اساسا نظریه‌ای نداشت؛ عملگرا بود. یک روز در نماز جمعه درباره عدالت می‌گفت، فردایش وقتی مردم پول‌هایشان را از بانک بیرون کشیدند حرفش را پس گرفت.
@TasnimNews
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اگر رئیسی، قالیباف و علی لاریجانی ثبت‌نام کنند رقابت اصلی بین اینها خواهد بود

🔸تئوری زوج در رقابت‌های انتخاباتی ایران فعلاً جواب نمی‌دهد.

🔹گفت‌وگوی تسنیم با محمدجواد لاریجانی - بخش پنجم
tn.ai/2452244
@TasnimNews
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برخی اظهارات آقایان روحانی و ظریف درباره نحوه کار با بایدن کجراهه بسیار بدی است

🔹گفت‌وگوی تسنیم با محمدجواد لاریجانی - بخش چهارم
tn.ai/2452240
@TasnimNews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بعید است بایدن به این زودی‌ها درباره برجام گام مهمی بردارد

🔹گفت‌وگوی تسنیم با محمدجواد لاریجانی - بخش سوم
tn.ai/2452232
@TasnimNews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همه تعهداتمان را به صفر برسانیم و از NPT خارج شویم و سپس «قدم به قدم» با آمریکا جلو بریم

🔹گفت‌وگوی تسنیم با محمدجواد لاریجانی - بخش دوم
tn.ai/2452229
@TasnimNews
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برجام دولت روحانی از توافق نهضت‌آزادی با آمریکایی‌ها هم بدتر است

🔹گفت‌وگوی تسنیم با محمدجواد لاریجانی - بخش اول
tn.ai/2452213
@TasnimNews
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 نگرانی «آقای اصغر» برای حاج قاسم در خط مقدم

🔹سال گذشته فیلمی از همراهی شهید «اصغر پاشاپور» با سردار سلیمانی در صحنه نبرد با تکفیری‌ها در سوریه پخش شد که خبرگزاری تسنیم برای اولین‌بار فیلم کامل آن را منتشر می‌کند.

#حاج_قاسم #مرد_میدان
tn.ai/2425063
@TasnimNews
آقای شیرعلی‌نیا! تاریخ علم تحقیق است؛ خیّاطی نیست!

کیان عبداللهی نوشت:
🔹در مطلب اخیر آقای شیرعلی‌نیا ابتدا به بخشی از کتاب «گذری در تاریخ» اشاره می‌کند که می‌گوید ایشان (مقام معظم رهبری) فرمودند: «اگر (مذاکره) برای اتمام حجت است، اشکال ندارد و من مخالفت نمی‌کنم» اما با این شروط ۴ گانه.

🔹شرط دوم این است که مذاکره برای مذاکره نباشد که دائم بروید مذاکره کنید و آن هم به سرنوشت ۵+۱ دچار بشود؛ اگر دیدید در یکی دو جلسه به جایی نمی‌رسید فوراً مذاکرات را قطع کنید یا در جلسه اول و دوم یک امتیازی مثل حق غنی‌سازی را بگیرید.

🔹پیرو آن، جناب شیرعلی نیا در پرسش‌هایی که سوگیرانه و برای تخطئه ذهنیت حاکمیت برای مذاکره مطرح شده می‌گوید: «اتمام حجت با مردم چه معنایی می‌دهد؟ در صورت موفقیت مذاکرات، تکلیف اتمام حجت چگونه می‌شود؟ موفقیت مذاکرات نقض غرض نمی‌شود؟»

🔹اگر کسی تحقیق اندکی در تاریخ مذاکرات هسته‌ای داشته باشد و یا حتی همین کتاب «گذری در تاریخ» جناب صالحی را خوانده باشد، متوجه می‌شود که این نوع مواجهه جناب شیرعلی نیا با مطالب مطرح در آن، صادقانه و تحقیقی نیست بلکه محصول دوخت و دوزی است که نتیجه‌اش را از پیش برای خود مشخص کرده و فقط دنبال دکمه و نخ و سوزن و پارچه‌اش بوده.

🔹اینکه چرا آیت‌الله خامنه‌ای تاکید می‌کند برای اتمام حجت با این مذاکرات موافقت می‌کند، مشخص است و بارها در سخنرانی‌های مختلف توضیح داده است؛ مبنای این حرف، عدم خوش‌بینی ایشان به وفای به عهد آمریکایی‌ها و اعتقاد حقیقی آنها به مذاکره و گفتگوست؛ آمریکایی‌ها به دنبال دیکته‌کردن مطالباتشان به طرف مقابلند و اگر عهدی هم کنند زیر آن می‌زنند.

🔹از قضا این روزها بیش از پیش مشخص شده است که این عدم‌ خوش‌بینی ایشان به آمریکا، نه از روی قضاوت‌های ایدئولوژیک و تعصب‌آمیز، بلکه محصول شناخت دقیق از آمریکا و تجارب مختلف کشور در مواجهه با آن‌هاست.

🔹اما اینکه چرا آقای شیرعلی‌نیا این پرسش را همینطور رها مطرح می‌کند و اشاره‌ای به تبیین‌های متعدد آقای خامنه‌ای نمی‌کند؟ پاسخ روشن است؛ ایشان فقط همین یک جمله را به مثابه‌ی یک دکمه می‌خواهد تا با آن کت دلخواه خود را بدوزد؛ والّا ظاهراً کاری به تحقیق و پژوهش ندارد.

📝 ادامه در لینک ذیل👇
tn.ai/2400666
@TasnimNews
ترور محاسبات!

پس از ترور شهید محسن فخری‌زاده این تحلیل خیلی مطرح است که صهیونیستها با طراحی و اجرای این ترور در واقع می‌خواستند راه دیپلماسی ایران و آمریکا و تزهای بامزه‌ای مثل بازگشت آمریکا به برجام! را ببندند؛ لذا پاسخ تلافی‌جویانه ایران به صهیونیستها، بازی در پازل نتانیاهوست؛ پس برای اینکه این پازل تکمیل نشود، اقتضای هوشمندی، نشستن و نگاه کردن است.


اتفاقاً تیتر روزنامه سازندگی از سخنان آقای روحانی هم دربردارنده همین معنی است! رئیس‌جمهور مثل همیشه باهوش! ما فرموده ما در دام این توطئه نمی‌افتیم. مقصودش به فارسی سلیس این است که ما هوشمندتر از آنیم که تکان بخوریم!


اینکه تحلیل کنیم صهیونیستها چنین قصدی داشتند، اشکالی ندارد. ممکن است واقعی هم باشد. امّا تا اینجا که خیلی کار پیچیده‌ای نیست؛ از همان عصر دیروز تا همین الان هم تمام رسانه‌های آمریکایی سعی دارند همین مسئله را مدام به دوستانشان در ایران گوشزد کنند. اما موضوع آن است که خب با همه‌ی این تحلیل‌ها ما چه امکان‌هایی داریم و بهترینشان چیست؟


امکان اوّل همین است که به توصیه خوشمزه‌ی ایستادن و تماشاکردن و ادای نبوغ سیاسی درآوردن گوش کنیم و بایستیم؛ اما مرحله بعد چیست؟ آیا این ذهنیت متصور نیست که ترورکننده روی همین محاسبه هم حساب کرده باشد؟ یعنی در مرحله بعد دوباره تروری می‌کند و شما پیش خود خواهید گفت: ای بابا مجبوریم باز هم باهوش باشیم و جواب ندهیم! و مجدداً تکرار خواهد شد و شما مجبورید در همین سیکل هوشمندی بمانید و بخورید ولی عوضش سیب و گلابی صبر استراتژیک را گاز بزنید!


امکان دوّم این است که علیرغم آن تحلیلی که می‌تواند درست هم باشد، ضربه متقابل را به این سگ هار (این تعبیر درباره رژیم صهیونیستی از خود موشه‌ دایان رئیس اسبق نیروهای این رژیم است) بزنید تا قلاده‌اش بسته شود. در آن صورت، اگر طرف آمریکایی صادق است، به جای آنکه دست شما را با توصیه‌های بی‌مقدار تنش‌زدایی ببندد، بی‌بی‌(نتانیاهو) را خواهد بست و اتفاقاً این محک و میزان خوبی است که بدانیم او به دنبال دیپلماسی است یا دوست دارد هم از آغل تروریسم بخورد و هم توبره‌ی دیپلماسی با دوستان نابغه‌ی ایرانی‌اش!

https://www.instagram.com/p/CIJdG03BYnQ/?igshid=14oa9lldv835
این است نابرابری!

وقتی با این تصاویر و واقعیت‌ها روبرو می‌شویم دقیقاً چطور باید فکر کنیم؟ به این که خب شاید آن‌ها که برایشان کاخ ساخته شده و ماشین سوپرمدل سوار شده‌اند و خیابان‌هایشان تر و تمیز است، این امکانات را با پول صددرصد حلال کسب کرده‌اند و حالا نوش‌جانشان؟

یا اینکه بگوییم اینها «استحقاق» و «استعداد» داشته‌اند و «کوشش» کرده‌اند؛ لذا «دولت‌ها» که مسئول اصلی مراقبت از عدالت و توزیع مواهبند به آنها توجه ویژه کرده‌اند، امّا در عوض، آنها که غر می‌زنند بی عرضه و کاهل و تنبل تشریف داشته و حالا هم «حسادت» می‌کنند؟

یا بگوییم، دولت‌ها حواسشان هست و می‌دانند که بالاخره از آن کا‌خ‌ها و تجملات و آدمهای لاکچری و امکانات لوکس در نهایت چیزی هم عاید این بینوایان خواهد شد؛ پس مخالفت با آن مخالفت با پیشرفت و طرفداری از توزیع فقر است؟

نه آقایان! در عدالت چشم بسته رفته‌ایم؛ این نابرابری‌ها حتی اگر با حلال‌ترین پولها هم کسب شده باشد، از زمین تا آسمان نامشروع است. اصلاً کدام حلال و حرامی می‌تواند چنین شکافی تولید کند؟ مگر امیرالمومنین(ع) نگفت: "اگرجایی دیدید که کاخی بنا شده بدانید که حق فقیری خورده شده است؟"

برخی مخالفان نابرابریهای ناموجه، ضمن آنکه نابرابریهای شدید را موجب «کنترل» مناسبات زندگی فرودستان توسط فرادستان اقتصادی و به همین دلیل تخطی از «آزادی» میدانند، تاکید میکنند که این نابرابری باعث ایجاد احساس «تحقیر» در افراد جامعه می‌‌شود. و‌ چه چیزی تحقیر را توجیه میکند؟

این مخالفان به درستی استدلال می‌کنند که نابرابری شدید رخ نمی‌دهد مگر آنکه دولت، ضرورت توجه برابر به همه آحاد جامعه را مراعات نکرده باشد و نهایتاً اینکه «درآمدها به نحو ناعادلانه‌ای توزیع شده باشد».

صادق امامی خبرنگار کاربلد فرهیختگان در کار جدید خود نشان داده که چگونه این مستضعفان در ماهشهر احساس تحقیر و تبعیض می‌کنند. و چگونه این نابرابری‌ها ماهشهر را سوگوار کرده. ماهشهر تنها نیست، باستی‌هیلز لواسان در کنار حاشیه‌نشینان پایتخت همین بیخ گوش ماست. صدها کیلومتر آنطرف‌تر، در چابهار هم همین ماجراست! و ما هنوز درباره عدالت ساده‌سازانه می‌اندیشیم!

https://www.instagram.com/p/CHvpPuBBu_y/?igshid=1am966tlh7200
دقیقاً مشکل از سیاست‌داخلی است!

نقد عبدالله عبداللهی، سردبیر خبرگزاری تسنیم در شش بند بر سخنان و مواضع آقای عبدی در هفتمین گفتگوی تلویزیون اینترنتی جدال

عبداللهی در این متن اشاره میکند که آمریکا در سالهای هشتاد و هفت و هشتاد و هشت به شدت در تنگنا و محتاج مذاکره با ایران بود. عبداللهی ادامه میدهد که رهبر جمهوری اسلامی هم در سال هشتاد و هشت مشغول آماده‌سازی شرایط گفتگو با آمریکا بود و منتظر بود تا این مذاکرات بعد از پایان انتخابات ریاست جمهوری انجام شود. در شرایطی که ایران در بالاترین سطح قدرت نظامی و اقتصادی بود. اما بحران داخلی در سال هشتاد و هشت و تبدیل سیاست داخلی به محل نزاع و جنگ، کلیت نظام ایران را به شدت تضعیف کرد و دست ایران را برای مذاکره از منظر قدرت به شدت بست. طرف آمریکایی هم که تا پیش از خرداد هشتاد و هشت از منظری مستاصل خواهان مذاکره با ایران بود به طمع افزایش فشار و افزایش تحریم و قلدری افتاد. ازینرو عبداللهی با جناب عباس عبدی موافق است که آنچه سیاست خارجی را به یک بحران تبدیل کرد نزاع و عدم مفاهمه در سیاست داخلی بود اما میگوید منبع این نزاع و عدم مفاهمه جناح اصلاح‌طلب و رفتار سیاسی‌اش در سال هشتاد و هشت بود. دعوت میکنم کل مقاله را در لینک زیر بخوانید.

#جدالتیوی
#جدال
#عباس_عبدی
@abdiabbas
@TasnimNews
@kian_abdollahi64
@jedaal_tv


https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/08/18/2385356/درباره-گفتگوی-آقایان-عبدی-و-علیزاده-دقیقاً-مشکل-از-سیاست-داخلی-است
Telegram Center
Telegram Center
Channel