خاطرات حاجت روایی از نمازشب ،استغفار،توبه ، رزق و روزی ،شهدا ....

#شهید_یوسف_قربانی
Канал
Логотип телеграм канала خاطرات حاجت روایی از نمازشب ،استغفار،توبه ، رزق و روزی ،شهدا ....
@khaterate_namazshab114Продвигать
2,84 тыс.
подписчиков
447
фото
190
видео
196
ссылок
💠 ارسال خاطرات معنوی👇 @taranehbaran2000 💠 خاطرات حاجتروایی @khaterate_namazshab114 @hajatravai313 💠 نمازشب @namazshab114 💠شفاخانه @darolshafa114 توبه و استغفار @toubeh_esteghfar114 گروه👇 @khaatteraat 💥💥💥کپی برداری مطالب بدون لینک حق الناس💜 
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸.

#خاطرات_حاجتروایی_شهیدنویدصفری
#خاطرات_حاجتروایی_از_شهدا

حاجت روایی از هدیه ی زیارت عاشورا ب شهید نوید صفری و #شهید_یوسف_قربانی و #شهید_عبدالمهدی_مغفوری عزیز
مژده شهادت
من دختری بودم که نعوذبالله ب باور ناخدایی رسیده بودم کفر میگفتم نعوذبالله
به اهل بیت توهین میکردم و فکر میکردم ساخته ذهن قدیمیا و داستان بقیس حتی چنان درگیر این باتلاق شده بودم که روز تولد حضرت معصومه تودانشگاه اعصابم خورد شد گفتم ب ما چ ربطی داره جشن عربا 😭😭😭خدا منو ببخشه خلاصه دراین حد بودم و اعتقادم کاملا بریده بود تااینکه تو آذرماه نامزدم رو ازدست دادم درست روز سالگرد آشناییمون ازاین دنیای زشت که خودشم هیچوقت میلی بهش نداشت رفت باشهادت درراه خدمت هم رفت شهید معلم شد
اون روز دل کندم ازاین دنیا اما همه چیز برعکس پیش رفت من ب جای دور شدن ازخدا اون روز بعد چندسال اولین نمازم رو خوندم دست خودم نبود رفتارم ۱۸۰ درجه چرخیدم ب اون طرف ازاون روز شروع شد من کم کم ب خدا نزدیکترشدم توبه کردم ازاون روز چندین گناه کبیره رو گذاشتم کنار اینا تو توان من نبود اما من انگار اون من نبودم انگار تمام دنیا بسیج شده بودن ک من عوض بشم و کم کم شدم هرروز ک پیش میرفتم نسبت ب دیروزم چقدر باایمان تر میشدم باشهید نوید اتفاقی آشنا شده بودم ولی باهم رفاقتی نداشتیم تااینکه تویکی از روزهای بهمن ماه بود که صدای اسپیکر عروسی که خیلی هم بلند بود روشن شد با شنیدن اون صدا من کنترلم رو ازدست دادم و منی ک دلشکسته و داغ دیده بودن قلبم به یکباره مچاله شد قشنگ تیکه تیکه شدن قلبم رو حس میکردم ب یاد عروسی که نامزدم قراربود بگیره و نشد قلب من مچاله شد چشام می‌بارید و من نمیتونستم قلبم رو آروم کنم هرلحظه بیشتر مچاله میشد رفتم تویک اتاق تنهایی و شروع ب زجه کردم با سه تاشهید شهید نوید صفری و شهید یوسف قربانی که روز تولدشون ب طور اتفاقی گوگل اسمشون روسرچ کردم و فهمیدم روزتولدشونه و شهید عبدالمهدی مغفوری که ب امامزاده شهدای کرمان معروفه متوسل شدم و گفتم آقا من این دنیا رو نمیخام من میخام بیام اونجا پیش شماها اما نه روسیاه نه من میخام باشهادت بیام میخام روسفید بیام انقدر با قلب مچاله شده و تیکه تیکه شده قسم شون دادم ب حضرت زهرا و ..... که یه وساطتی کنن منم شهید شم منم قول شرف میدم که هرروز ب نیابت از شهید نوید و شهید قربانی و شهید مغفوری زیارت عاشورا میخونم و ایمان داشتم دعای با دل شکسته بی جواب نمیمونه چندین بار بهم ثابت شده بود اون شب خوابیدم نزدیکای نمازصبح بود بیدارشدم نمازخوندم وبعد نماز دعا کردم که شهادت رو خدا بهم ببخشه همون موقع یه صدایی شنیدم انگار یه صدای درونی گفت این کارهارو میکنی که شهید شی گفتم آره یعنی میشه شهید ف...ب.... اسم خودم رو با حالت سوالی تکرار کردم همون لحظه همه جا خاموش شد و این دفعه نه توهم نبود بلندگویی دم گوشم با صدایی که هیچ خواننده ی خوش صدایی تواین دنیا نداره صدایی که نورانی بود گرچه لفظ نورانی برا صدا برا کسایی که تجربه نکردن سخته تصورش اما اون صدای نورانی اون صدای شایسته اون صدای سرتا سر آرامش که بلند بود و کاملا رسا و زیبا و بلند اما بلندیش گوشم رو اذیت نمیکرد مطمئنم مثلش تودنیا شنیده نشده گفت بله شهیییید ف...ب... انقدر هم با طمأنینه و آرامش لفظ شهید و اسمم رو ادا میکردن که سرتا سر آرامش و عشق می‌بارید انگار زمان داشت کند می‌گذشت یا سرعت تفکر من زیادش شده بود چون اون صدا فعلا تا اسم من رسیده بود شهیییید ف.....و هنوز فامیل من رو ادانکرده بود اما من انقدر ذوق زده بودم که فقط دوست داشتم زودتر کلامشون تموم بشه و ب قول بچه ها بپرم هوا و شادی کنم ازاین مژده اون لحظه فکر نکردم این صدا کیه آیا وجود پاک مهدی جانمونه یا صدای شهید نوید یا شهید قربانی یا مغفوری اون موقع ها فقط خوشحالی میکردم ب خاطر این مژده تااینکه یک ماهی گذشت و من فهمیدم که چون حجت روی زمین درحال حاضر حضرت مهدی هست و برآورده شدن همه حاجت ها امضاش دست ایشون هست شاید وجود پاک ایشون بود یا صدای یکی از شهدا نمیدونم واقعا کی بود اما ازاون روز هرروز دارم بهترازقبل میشم تاروزی که این شایستگی رو ب دست بیارم و برم و پای قولم ب اون سه شهید هرروز براشون زیارت عاشورا هدیه میکنم تحت هرشرایطی باشم پای قولم هستم میخاستم بگم ببین خدا چقد خداست که من روسیاه که فقط دوسه ماه از توبه نصفه نیمه ام می‌گذشت رو ارزنده ترین خیر عالم رو بهم بخشید همون خدایی که بنده ای که تو قعر جهنم بود رو از کفر به مژده شهادت رسوند این خدا خیلی خداست.

.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ @khaterate_namazshab114 💖
🦋🕊🦋🕊
🕊🦋🕊
🦋🕊
🕊

🌼🌼هشتگ های کامل کانال
#هشتگ ۱ قسمت سوم


🌸اذکار و دعاها 🌸
#حاطرات_حاجتروایی_ازختم_نادعلی
#خاطرات_حاجتروایی_از_زیارت_عاشورا #خاطرات_خواندن_زیارت_عاشورا
#خاطرات_حاجتروایی_ازدعای_توسل
#زیارت_عاشورا

🌸 اذکار 🌸
#برکات_لاحول_ولاقوه_الابالله_علی_العظیم
#خاطرات_ذکرلاحول_ولاقوه_الابالله_علی_العظیم
#حاجتروایی_ختم_آیه_ومن_یتق_الله
#خاطرات_حاجتروایی_ازصلوات
#خاطرات_حاجتروایی_ازذکر_یاجوادالائمه
#خاطرات_حاجتروایی_با_ذکر_امن_یجیب
#خاطرات_حاجتروایی_ذکر_یونسیه
#خاطرات_حاجتروایی_اآیه_الکرسی
#خاطرات_حاجتروایی_آیه_الکرسی
#ختم_آیه_الکرسی_بطریقه_ده_وقف
#هفتادآیه_الکرسی
#آیه_الکرسی_شفا


🌸شهدا 🌸
#شهیدسیدمجتبی_صالحی_خوانساری

#خاطرات_حاجتروایی_شهیدنویدصفری
#خاطرات_حاجتروایی_از_شهدا
#شهید_سید_جواد_موسوی
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_علمدار

#شهید_عبدالمهدی_مغفوری🙏
#شهید_یوسف_قربانی
#شهید_حمید_رضا_قبادی 🙏

🌸خواب ..اموات 🌸
#سفارش_اموات_به_نماز_در_خواب
#خواب_اموات
#کشف_مطلب_و_مشکل_با_قرآن_درخواب

🌸ازدواج ..خانواده 🌸

#خاطرات_حاجتروایی_محبت_بین_زن_و_شوهر
#تجربه_حاجتروایی_دفع_شهوت
#خاطرات_حاجتروایی_بخت_گشایی
#ازدواج
#بخت_گشایی
#تجربه_حاجتروایی_گشایش_بخت
#خاطرات_حاجتروایی_بچه_دارشدن
#خاطرات_پیدا_کردن_شغل
#نمازباطل_سحرحضرت_زهراس

#دور_کردن_افراد_از_خود
#دفع_دشمن
#خاطره_جذب_محبت
#خاطرات_دفع_سحروجادو
#چهار_قل_درمانی
#آزادی_زندانی

🌸متفرقه 🌸

#قربانی_گوسفند
#غیبت
#دفع_بلا
#خاطرات_دفع_بلا
#اموات
#یک_تجربه
#یک_راهکار
#تبادل_نظردرگروه
#خواب_معنوی
#تلنگر
#ترک_اعتیاد_و_اخلاق_بد
#توجه
#توفیق
#ماه_رمضان
#رها_سازی_خواسته_ها
#شب_جمعه
#شکرگذاری
#حرز_امام_جواد
#مناجات_با_خدا
#سه_شنبه
#سفره_موسی_بن_جعفر
#تبادل_نظر_مفید_درگروه
#خاطرات_زیبایی_صورت

#برنده_شدن_قرعه_کشی⁉️


🕊 💖 @khaterate_namazshab114 💖
🦋🕊
🕊🦋🕊
🦋🕊🦋🕊