خانه فرهنگ گیلان

Channel
Logo of the Telegram channel خانه فرهنگ گیلان
@kfgilPromote
1.51K
subscribers
1.96K
photos
107
videos
599
links
پایگاه تلگرامی موسسه فرهنگی «خانه فرهنگ گیلان» رشت، انتهای ساغریسازان، روبه‌روی کوچه‌ بلورچیان، بن‌بست سمیعی تماس با ما: @a_yazdaani [email protected] تلفکس: 33354852-013
▫️به گزارش گروه شعر فارسی خانه فرهنگ، یکشنبه هشتم مهر هزار و چهارصد و سه کارگاه شعر و نقد گروه شعر فارسی خانه فرهنگ گیلان با حضور شاعران و تنی‌چند از دانشجویان دانشگاه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان برگزار شد.
در ابتدای این نشست مزدک پنجه‌ای شاعر و روزنامه‌نگار به عنوان دبیرنشست ضمن خوش‌آمدگویی، برنامه‌ی هفته‌ی آینده‌ی گروه شعر فارسی خانه‌ی فرهنگ را که به عصری با کودکان اختصاص دارد، تعرفه کرد و بیان داشت: دلیل برگزاری این نشست در هفته‌ی آتی این است که ببینیم کودکان و نوجوانان دهه‌ی نودی چه طور جهان را می‌بینند، همچنین خانه‌ی فرهنگ و گروه شعر فارسی این خانه بر خود وظیفه می‌داند تا نسبت به کشف استعدادهای حوزه‌ی ادبیات اقدام موثری انجام دهد. همچنین خانه فرهنگ به عنوان یک امکان فرهنگی جایگاهی است که هر هنرمند با استعدادی می‌تواند، هنر خود را از این نهاد عرضه کند. خانه‌ی فرهنگ باید ویترین اهالی فرهنگ و هنر باشد.
در ادامه پنجه‌ای نسبت به معرفی سحر یحیی‌پور شاعر مجموعه‌ی «نام همه‌ی ما مرگ است» پرداخت. او گفت: یحیی‌پور را از سال نود و چهار می‌شناسم زمانی که تازه نشریه دوات را تأسیس کرده بودیم، با مادرش به دفتر نشریه آمد و خواست که عرصه‌ی روزنامه‌نگاری ادبی را تجربه کند، او توسط علی‌رضا پنجه‌ای که سردبیر نشریه بود، به عنوان یک استعداد باور شد و بعدها در نشریه نقد ادبی نوشت. حالا هم دانشجوی مقطع دکتری در دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان است.
سحر یحیی‌پور پیرامون بحث  «فردیت در شعر معاصر از تکوین تا فقدان» با ارائه‌ی مباحثی در باب مفهوم فردیت و مراحل تکوین آن در اروپای سده‌های هجدهم و نوزدهم، به نقش رمانتیسم در توجه به فردگرایی و طرح آگاهانه‌ی این مفهوم، پس از وقوع رنسانس اشاره کرد در ادامه ویژگی‌های رمانتیسم و نکات مورد توجه رمانتیک‌ها را مورد بررسی قرار داد و به عنوان نمونه از «احساسات، خیال‌پردازی، نبوغ، تجربه و...» نام برد. سپس به سوژه‌محوری و رابطه‌ی بین رمانتیسم و  اکازیونالیسم اشاره کرد و با بیان جمله‌ای از «فریدمن» درباره‌ی «توهم بودنِ انتخاب‌‌»، به نقش عوامل کنترل‌کننده، محدودکننده و جهت‌دهنده به فردیت در زندگی بشر و به تبع آن محدود شدن یا زیر سوال رفتن زیست شاعرانه پراخت. او به عواملی مانند گزاره‌های عقل سلیم، کلیشه‌های قالبی، بنیادهای الهیاتی، رسانه‌ها و سلطه‌ی آن‌ها، هژمونی، گفتمان‌‌ها، ایدئولوژی‌ها و... بر زیست انسان امروز و زیر سوال بردن تجربه‌های منحصر به‌فرد او‌ اشاره کرد.
در پایان، برای وارد شدن به بحث شعر امروز و نسبت فردیت با اشعار فروغ فرخزاد، مقاله‌ای را با موضوع «بیان درونِ زنانه در شعر شاعران زن امروز» قرائت کرد.
در ادامه بین مخاطبان و یحیی‌پور پرسش و پاسخ‌هایی مطرح شد.
در بخش بعد از شاعران احمد تباتبایی، رها برنجکار، سعید حاکم‌زاده، محمدعلی آچاک، حسن علی‌تبار فیروزجاه، مهدی نیک‌نژاد، محسن خاتمی، حامد رضوی و امیرخان‌پرور برای شعرخوانی دعوت به عمل آمد.
در پایان این نشست نیز بحث‌های پیرامون نسبت زیبایی‌شناسی، التذاذ هنری و تفکرمندی اثر درگرفت.
@kfgil
🔻🔻🔻
گروه شعر گیلکی خانه‌ فرهنگ گیلان:
🔹شعرخوانی و نقد شعر
🔸دوشنبه | ۹ مهر ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷

@kfgil
خانه فرهنگ گیلان برگزار می‌کند:
#درس‌گفتارهای_تاریخ_هنر

🔹 امیر کمالی

🔸 دوره پنجم: داستانِ مردم، مردمِ شعر
نقد مارکسیستی  متأخر

📌 حضوری _ آنلاین

📌  شروع دوره: ۱۸ مهر ۱۴۰۳

برای دریافت اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشید:
Telegram: @a_yazdaani
❗️Instagram: instagram.com/khane.farhang.gilan
.
.

__
دوره
گذشته به خاستگاه، پیشینه و مبانی اساسی نقد مارکسیستی پرداختیم. این واقعیت که در دوران مدرن چگونه تضادهای  طبقاتی، نابرابری اجتماعی و آرمان‌های طبقات خاموش در دسترسی به برابری جملگی راه سخن خود به ادبیات مدرن را گشودند. از واکنش‌های مختلف ادبیات و فرهنگ به مسائل اجتماعی گفتیم.
اکنون در این دوره به اصل بحث می‌رسیم.
برای ورود به زیباشناسی و نقد شعر و داستان در مارکسيسم متأخر از چهره‌ای آغاز خواهيم کرد که نه مارکسيست بود و نه منتقد ادبی و نه فیلسوف. با این حال برای موج جدیدی از متفکران سنت چپ بدل به پایه‌ای غيرقابل انکار شد: ژک لکان. پس از او از  آلتوسر، ماچری، گلدمن، رانسیر، ایگلتون، بدیو و آگامبن و نگری خواهيم گفت.
@kfgil
گروه شعر فارسی خانه‌ فرهنگ گیلان:
🔹شعرخوانی و نقد شعر
و ارایه‌ی طرح "فردیت در شعر امروز از تکوین تا فقدان" از منظر سحر یحیی‌پور
🔸یکشنبه | ۸ مهر ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷

@kfgil
📺شب یاوران فرهنگ و هنر خانه فرهنگ گیلان + فیلم

🔹عصر پنجشنبه بیست اردیبهشت ۱۴۰۳، هفتمین شب از شب‌های خانه‌ی فرهنگ گیلان با عنوان «شب یاوران فرهنگ و هنر» با حضور یاوران، هنرمندان، فرهنگ‌دوستان و اعضای خانه فرهنگ برگزار شد.

🔸در ابتدای این برنامه پرویز فکرآزاد، ضمن ابراز خوش‌آمدگویی به مهمانان شب یاوران فرهنگ و هنر خانه فرهنگ گیلان، پیرامون اهمیت یاوری در عرصه‌ی فرهنگ و هنر مطالبی را بیان کرد. سپس از مهندس فرید فیروزی برای سخنرانی دعوت به عمل آمد.
مدیرمسوول خانه‌ی فرهنگ گیلان درباره ضرورت و توجه یاوران در کنار مباحث مادی به موضوع فرهنگ اشاره کرد و گفت: فرهنگ‌سازی و توسعه‌ی فرهنگی نیازمند حمایت همه جانبه‌ است و خانه‌ی فرهنگ تا کنون با حمایت‌های بی‌دریغ هنرمندان، اعضا و یاوران‌ توانسته نقش خود را به عنوان یک نهاد فرهنگی به درستی ایفا کند.

برای تماشای فیلم «شب یاوران فرهنگ و هنر» روی لینک زیر کلیک کنید 👇🏻

🎞 https://www.aparat.com/v/ukox5yl

#شب‌های_خانه_فرهنگ_گیلان

@kfgil
🔹 گزارش نشست ماهانه فرهنگ بومی گیلان ( نشست شهریور، خانه فرهنگ گیلان) با محوریت فولکلور  و زبان گیلکی

▫️دوشنبه مورخ دوم مهرماه، نشست چهاردهم از سلسله نشست‌های بحث پیرامون گیلان شناسی با محوریت فولکلور و زبان‌گیلکی در تالار خانه فرهنگ گیلان برگزار شد. این نشست از ساعت ۵ عصر شروع و تا ۳۰: ۷  ادامه داشت و ۱۹ تن در آن شرکت داشتند. ابتدا مدیر جلسه ضمن خوشامدگویی به حاضران که از دور و نزدیک گیلان آمده بودند به تبادل اخبار فرهنگی حول گیلان‌پژوهی پرداخت و از درگذشت شاعر و پژوهشگر گیلانی مقیم کرج حسین شهاب کومله خبر داد و در مورد دو اثر او که در زمینه فولکلور و مردم شناسی منتشر شده بود یاد کرد. پس از آن به دیده‌ها و شنیده‌های کوی و برزن شهر پرداخته شد که در آن از گیرایی، میرایی و زندگی ، آداب و سنن، رفتار و حیات اجتماعی گیلانیان و از کمرنگ شدن زبان گیلکی در جامعه گیلانی سخن به میان آمد و دقایقی به صورت گفتگوی آزاد میان حاضران مطرح گردید.
سپس به معرفی یک اثر فولکلوریک از استاد علی اکبر مرادیان به نام " ضرب‌المثل ها و ترانه‌های گیلکی" پرداخته شد که جزو اولین آثار چاپ شده در حوزه فولکلور گیلان بود. گزینش تعدادی از ضرب المثل‌ها و ترانه‌های مندرج در آن و طرح مساله درست نویسی و درست خوانی گیلکی، به صورت درس به شیوه نگارش مجله گیله وا دیگر مورد مطرح شده در این جلسه بود.
بخش پایانی جلسه با پرسش و پاسخ حاضران همراه بود. این نشست‌ها ماهی یک بار و در اولین دوشنبه هر ماه تشکیل می‌شود و ورود به آن آزاد است. گفتنی است حضور طیفی از جوانان در این جلسه مشهود بود که بسیار مغتنم است.

@kfgil
🔻🔻🔻
گروه داستان فارسی خانه‌ فرهنگ گیلان:
🔹داستان‌خوانی و نقد
🔸سه‌شنبه| ۳ مهر ۱۴۰۳ |ساعت ۱۷

@kfgil
🔸گروه فولکلور خانه فرهنگ گیلان
 
🔹 به مدیریت: م.پ. جکتاجی

🔸 دوشنبه | ۲ مهر ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷

📌 حضور با هماهنگی با دفترِ خانه فرهنگ گیلان آزاد است.

@kfgil
#بازتاب

گروه شعر فارسی خانه فرهنگ گیلان:

🔹 دال‌های شناور

🔸️ سخنران: علی جهانگیری

🔹 یکشنبه | ۲۵ شهریور ۱۴۰۳

@kfgil
▫️به گزارش گروه داستان گیلکی خانه فرهنگ، مراسم یادبود هنرمند فقید زنده‌یاد " علی مطلبی" عصر دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ با حضور اعضای خانواده‌ی ایشان و جمع کثیری از اهالی فرهنگ و هنر گیلان در تالار خانه‌ی فرهنگ برگزار شد.
ابتدا شهرام دفاعی مجری این برنامه با ابلاغ عرض تسلیت از طرف خانه فرهنگ به همسر مرحوم علی مطلبی و همچنین خوش‌آمدگویی، حاضرین در این مراسم را دعوت به یک دقیقه سکوت به احترام این هنرمند و عضو گروه داستان گیلکی خانه فرهنگ گیلان نمود.
در ابتدای این مراسم کلیپی کوتاه از بیوگرافی و داستان‌خوانی علی مطلبی برای حاضرین پخش گردید.
این کلیپ با تدوین جواد اصغری تهیه شده بود.
سپس مجری برنامه از اولین سخنران این مراسم آقای پوراحمد جکتاجی گیلان‌پژوه و عضو موسس خانه‌ی فرهنگ دعوت نمود تا پشت تریبون قرار بگیرند.
جکتاجی با بیان دیدار اولین‌اش با علی مطلبی در سال‌های قبل از انقلاب و همچنین همکاری با وی در اداره ارشاد اسلامی رشت پس از انقلاب، او را یکی از هنرمندان پرشور و علاقه‌مند به هنر دانست.
سخنران دوم آقای محمدسعید محصصی فیلمساز و کارگردان بود که از آشنایی خود با مرحوم مطلبی و همکاری با او در تهیه و ساخت فیلم سخن گفت، محصصی اشاراتی به خاطرات بسیارش با مطلبی داشت که مربوط به فعالیت‌شان در زمینه‌ی تهیه فیلم بود.
سخنران سوم این برنامه آقای محمد پُرحلم معاون فرهنگی حوزه‌ی هنری رشت بودند که در جریان چاپ کتاب‌های مرحوم علی مطلبی، مساعدت بسیاری داشتند، پرحلم نیز به بیان خاطره‌ای از اولین دیدارش با علی مطلبی، او را نویسنده‌ای توانمند در ارائه‌ی متن و استفاده از واژگان گیلکی می‌دانست.
این برنامه با پخش فیلم "تنبلی" ساخته‌ی علی مطلبی برای حاضرین ادامه یافت و پس از آن خانم روستا همسر مرحوم علی مطلبی لحظاتی کوتاه پشت تریبون قرار گرفت و از حضور دوستان و فرهیختگان و حاضرین در این جلسه تشکر کرد.
علی مطلبی فیلمساز، کارگردان، بازیگر، داستان‌نویس و عضو گروه داستان گیلکی خانه‌ی فرهنگ، روز جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ پس از تحمل یک دوره بیماری درگذشت.
از او فیلم‌های کوتاه بسیاری به جا مانده، همچنین دو کتاب "کی زور ویشتره؟" برای کودکان و " دانا الامه و کلاچان" برای نوجوانان از آثار این نویسنده‌ی فقید بود.

یادش گرامی، نامش جاوید.
@kfgil
🔻🔻🔻
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹یادمان هنرمند فقید
زنده‌یاد "علی مطلبی"

🔸سخنران‌ها:
محمدتقی پوراحمد جکتاجی
محمد سعید محصصی
محمد پُرحلم

🔹دوشنبه| ۲۶ شهریور  ۱۴۰۳


ویدئو: عباس عزتی
🔸️ نمایشگاه تصویرگری "داستان‌های کلیله و دمنه" | مریم واقع‌طلب

🔹️ ۲۳ تا ۲۹ شهریور  ۱۴۰۳
    
.

سوژه‌های انسانی تولید می‌شوند نه اینکه صرفا زاده شوند.‌
"میشل فوکو"                                                            
.
▫️فوکو استدلال می‌کند سوژه‌های انسانی از طریق فرآیندهای خاص برساخته می‌شوند، بر این اساس درک تصویرگر امروز با نحوه روایت تصویری گذشتگان به لحاظ فرمی تفاوت‌هایی بس آشکار دارد. موضوع و سوژه واحدی همچون تصویرگری کلیله و دمنه در روایت‌هایی همچون تصویرگری در مکتب بغداد و مکتب تبریز در مقایسه با نحوه برخورد مجموعه حاضر تفاوت‌های بنیادین دارد، به طور طبیعی انسان محصول شرایط اجتماعی، تاریخی و جغرافیایی دوران خود است و هر دوره لوازمات و ارزش بصری و روایی خود را به همراه دارد.
مجموعه حاضر با دستاوردهای دوران مدرن شکل پذیرفته است. موضوع برگزیده شده، همان موضوع مشترک است که در گذشته نیز به نحوی که نگرش روایی همان دوره را بازتاب می‌دهد، ساخته شده؛ با این تفاوت که رژیم مشاهده انسان امروزی در دیدن و بیان کردن موضوع فوق بسیار دگرگون گشته است.
نگاه امروزین طیفی گسترده از شیوه دیدن را به واسطه تحولات دوران مدرن ممکن کرده است. هر روایت تصویری، دیدگاه‌های خاصی از جهان اجتماعی را برمی‌سازد که خود از طریق رژیم حقیقت برساخته می‌شود. در مجموعه حاضر آنچه که بر آن تاکید شده، تفاوت و اقتدار و بقاست در قالب رابطه حاکم و محکوم، برنده و بازنده که از طریق تاکید بر بافت‌های لامسه‌ای و خط‌های تیز و ملایم کاراکترهای موجود تفکیک پذیرفته‌اند.
سلسله‌ای از نظام قدرت در قالب فانتزی، روایت ساده پیروزی و شکست، تلاش با حیلت برای بقا و تکثیر نوع، تالی همان رابطه غالب و مغلوب اجتماع انسانی است که در روایت فانتزی تصویری حیوانات بیان شده است.
@kfgil
🔻🔻🔻
▫️به گزارش گروه شعر فارسی خانه‌ی فرهنگ گیلان؛ نشست «دال‌های شناور» با سخنرانی علی جهانگیری شاعر و منتقد عصر یکشنبه بیست و پنج شهریور با حضور جمعی از هنرمندان و هنردوستان در خانه‌ی فرهنگ گیلان برگزار شد. در ابتدا دبیر نشست، اعظم اسعدی - شاعر - به معرفی سخنران پرداخت و سپس از ایشان دعوت به‌عمل آورد تا به ایراد دیدگاه‌ها و نظرات خود بپردازد. جهانگیری در ابتدا بیان داشت که منتقدان امروز به‌رگه‌های نظریه‌ی ادبی در ما اشاره‌ای نمی‌کنند و نمی‌توان هم بدون نظریه‌ی ادبی رنسانسی ایجاد کرد.
سپس این شاعر به عبدالقاهر جرجانی اشاره کرد و افزود که او ملقب به امام‌المعنا است. «طبق بررسی‌هایی که داشتم، متوجه شدم او دو کتاب اصلی دارد: یکی اسرارالبلاغه و دیگری دلائل الاعجاز. کتاب اول در مورد مجاز، استعاره، کنایه، تشبیه و تمثیل بوده که بارها منتشر شده؛ و کتاب دیگر فقط یک بار چاپ شد. در این کتاب نظریاتش فقط مبتنی بر متن است. آنجایی که جرجانی با آرایه‌ها و بدیع کار دارد، نگاهش کاملاً متفاوت از زمانی است که با بیان و متن کار دارد.»
سپس شاعرِ مجموعه شعر «کجا» بیان داشت که بهتر است جنگ میان فرم و محتوا را همین‌جا خاتمه بدهیم و وارد بحث‌مان نکنیم، چرا که فرم همان محتوا است. او سپس به بحث سنت پرداخت و افزود: چیزی مربوط به‌گذشته نیست که به‌عنوان تکیه‌گاه به آن افتخار کنیم، بلکه همان متنی هست که همواره خوانده می‌شود، مانند حافظ و مولانا.
او سپس با اشاره به دریدا و لکان بیان داشت: «آن‌ها می‌گویند معنا هیچگاه به پایان نمی‌رسد. مثلاً میوه‌ای مانند خرمالو را در نظر بگیرید. در نظر هرکس، این خرمالو معنایی دارد. هیچ معنایی خودبسنده نیست و همه به هم وابسته‌اند.»
سپس جهانگیری به هرمنوتیک اشاره کرد و افزود که هرمنوتیک سویه‌های اثباتی دارد و دنبال تکثر معناها است. «اما دال‌های شناور چیز اثباتی ندارد. دال قرار نیست چیزی را نمایندگی کند. مثلاً وقتی می‌گوییم فارماکون، از دو سویه‌ی پدیدار شناختی حرف می‌زنیم: زن/مرد، بالا/ پایین، این جهان/ آن جهان. بالا/ پایین دو سوی پدیداری شناختی به نام مکان هستند.»
سپس نویسنده‌ی کتاب «آسیمه‌های معنا» افزود: چگونه می‌توانیم دال‌ها و دلالت‌ها را شناور کنیم: «با مکانیسم‌های مختلفی چون پارادوکس. سوسور اعتقاد دارد که رابطه‌ی دلالت‌ها مستقیم و اثبات شده است. متفکر دیگری هم داریم به نام  «چارلز پیرس» که معتقد است این دوگانگی وجود ندارد. یک مورد تأویلی هم میان دال و مدلول است که بستگی به بسیاری چیزها دارد: مانند فرهنگ و... بنابراین هیچ معنای مطلقی وجود ندارد.»
جهانگیری افزود که قبل از جرجانی جنگ لفظ و معنا بود که او حلش کرد. «او ابتدا اندیشه‌های قبل از خود را نقد کرد و درگیری میان اشاعره و معتزله را خاتمه داد و سپس روی این شالوده‌ها دیدگاه خود را استوار کرد.»
او سپس به رمزگان هنری اشاره کرد و افزود: «یک واژه تبدیل به‌استعاره می‌شود. یک معنا به‌واژه اضافه می‌شود. لباس‌ها عاریتی می‌شوند. اما جرجانی پا را فراتر می‌گذارد و می‌گوید فکر کنید این‌ها وقتی وارد متن می‌شوند، لباس‌های خود را در می‌آورند، دال‌ها رها می‌شوند، لفظ رها می‌شود. دلالت‌ها باقی می‌مانند و برهنه‌ها هستند که یکدیگر را می‌پوشانند، مکانیسم را می‌بینیم، اما انتها را نه.»
در ادامه او از نیما یوشیج» نام برد و بیان داشت که نیما استقلال را از بیت و مصرع گرفت و به طولِ روایت داد، یعنی کاری که جرجانی کرد و آن دادن استقلال به متن بود. «موسیقی در مصرع و بیت تمام می‌شد. نیما این را از بین برد. او متوجه شد که در ترکیب‌ها، معنای معنا می‌ایستد، جنس این معنا اثباتی است، یعنی می‌توان آن را به معناهای مختلف منطبق کرد و یا نسبت داد.»
او سپس افزود که جرجانی مانند فرمالیست‌ها اعتقاد دارد متن خودبسنده است. «نیت مؤلف را کنار می‌گذارد. چون او درباره‌ی قرآن صحبت می‌کند، نمی‌تواند درباره‌ی نیت مؤلف صحبت کند. البته این نکته هم حائز اهمیت است که جرجانی قائل به معنا است، در حالی که فرمالیست‌ها این‌گونه نیستند. آن‌ها پوزیتیویست هستند.»
جهانگیری در آخر سخنان خود بیان داشت یکی از شاعران بزرگ ما که بسیار تحت تأثیر جرجانی بود حافظ است. «مثلاً به این بیت حافظ دقت کنید که می‌گوید:
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن               شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
در شعر حافظ معنا اصلاً نمی‌ایستد و مدام دورتر و دورتر می‌شود. ده‌ها مثال از حافظ وجود دارد که این‌گونه‌اند.»
در بخش پایانی نشست نیز پرسخ و پاسخی میان حاضران و سخنران شکل گرفت. 
@kfgil
🔻🔻🔻
🔹یادمان هنرمند فقید
زنده‌یاد "علی مطلبی"

🔸سخنران‌ها:
محمدتقی پوراحمد جکتاجی
محمد سعید محصصی
محمد پُرحلم

🔹دوشنبه| ۲۶ شهریور  ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷:۳۰

@kfgil
گروه شعر فارسی خانه فرهنگ گیلان:

🔹 دال‌های شناور

🔸️ سخنران: علی جهانگیری

🔹 یکشنبه | ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷:۳۰

@kfgil
▫️در روز ۲۰ شهریور ۱۴۰۳، هوا گرم بود و طلای آفتاب غروب، به خوشی روی برگ‌های درختان خانه فرهنگ می‌رقصید.
نقد کتاب" آذربه‌جان"  اثر شیوا پورنگ توی ایوان دل‌انگیز خانه فرهنگ، با آن طارمی‌های آبی، در ساختمانی که انگار هزاران نگاه تاریخی بر شیشه‌های اساطیری‎اش نقش بسته، برگزار شد. منوچهر بهدانی، دبیر نشست، با خوش‌آمد گویی به جمعی که عشق به داستان آنان را گرد هم آورده است، گفت: نویسنده باید عاشق نوشتن باشد تا بتواند از ورای ساختارنویسی تکنیکال و فرمی، حس را انتقال بدهد. زیرا حسی که نویسنده از اجرا و روایتش می‌دهد نشان دهنده‌ی  هنر اوست.بعد، با خواندن پاراگراف‌هایی از کتاب، بیوگرافی کوتاهی از شیوا پورنگ و دکتر حامد پورشعبان نقل کرد.
پورنگ، نویسنده،  متنی کوتاه از کتابش را خواند.
  در بخش بعدی، دکتر حامد پورشعبان با تکیه بر روشمندی خاصش در نقد از تلفیق سه رویکرد نشانه‌شناسی هرمنوتیک و پدیدارشناسی؛ نوع نقد را شهودی دانست. شهودی که از الهام نیست. شهودی که نقدی ذوقی را پیش پای منتقد می‌گذارد. او معتقد است در نقد مهم‌ترین بخش، کشف لایه‌هایی از داستان است که برای خواننده محسوس نیست.
در قسمتی دیگر حامد پور شعبان با ذکر چند اشکال ویرایشی، ادامه داد: گذر از این کتاب به سادگی ممکن نیست. همانگونه که از کنار یک معماری و تمهید هنری آن نمی‌توان راحت گذشت. نوعی شیوه شرقی در نگارش است که سویه‌ای اسطوره‌ای دارد؛ از گذشته به یادگار مانده و بین نویسندگان، آن چنان مورد اقبال نیست. نوعی داستان در داستان، که با اشکال متفاوت در مثنوی و قرآن می‌بینیم و در " آذربه‌جان" هم وجود دارد. تمام داستان‌ها با نخی نامرئی به هم متصل هستند. اگر اسم‌ها و ساختارها درهم شکسته شود کتاب، تبدیل به یک رمان می‌شود.
در خاورمیانه، یونان، مصر و هند ، آیکونی وجود دارد که به دُنب‌خواری یا اروبروس معروف است. ماری که دمش در دهانش است به نوعی چرخه حیات را به ما نمایش می‌دهد. در "آذربه‌جان"، نویسنده این چرخه حیات را به تصویر کشیده است و همواره دایره‌وار  تمامی عناصر و مضامین داستانی چون خیانت، رهاشدگی، اعتیاد و تن‌فروشی را که کهنه و نخ‌نما هستند؛ با شیوه‌ای در لایه‌های داستان به کار می‌گیرد؛ که ما از خواندن هنرش لذت می‌بریم. شخصیت محوری الهه از داستان اول، "ننه ماه"  تا داستان انتهایی کتاب "خورشیده خوابیده"،  تبدیل به یک المان می‌شود. الگویی قابل اعتنا که سربالایی‌ها را طی کرده و از یک سراشیبی پایین می‌آید. چیزی که این تحول را ایجاد کرده آگاهی‌ست که از کتاب ایجاد شده است. الهه در یک مهمانی پر از رقص و موسیقی خوابش می‌برد و شبیه به یک الهام غیبی وقتی بیدار می‌شود که زندگی‌اش از این رو به آن رو شده است. زنان در هر داستان یک نقش دارند. عاشق یا معشوق، شوهرانی دارند که خیانت‌ کرده‌اند یا معتاد یا همجنس‌گرا بوده‌اند، زنانی که مردها را رها کرده‌اند یا  خود رها شده‌اند. در داستان آخر، در یک مهمانی دور هم جمع می‌شوند و ما می‌بینیم علیرغم تمام حرف‌های خاله‌زنکی، لَوَندانه و شوخی‌هایی که سر غذا و ... دارند به یک اشراق خاص می‌رسند. استحاله‌هایی زیرجلدی که در تمام شخصیت‌های داستان اتفاق افتاده است. حتی در نهایت دختربچه‌ای می‌بینیم که می‌خواهد برای خورشیدش چشم بکشد چشمی که باز است و المانی از بیداری را به ما یادآور می‌شود.
اما زبان متفاوت داستان "آذربه‌جان" یک جلسه کامل را برای بررسی می‌طلبد. خود داستان هم که رئال است سویه‌ای اسطوره‌ای دارد، مانند رابطه" آی‌نار" و آهوان وحشی.
"آذربه‌‌جان" یعنی کسی که تمام وجودش از اندوه شعله‌ور است. در این داستان دو راوی، نویسنده و اندوه در جدالند. در یک دیالکتیک داستانی، نویسنده تکنیکی برگزیده؛  یعنی اندوه بسیاری بر او رواست که او را ناگزیر به روایتی این‌چنین کرده است.
در انتها دکتر پورشعبان به عنوان منتقد و شهلا شهابیان به عنوان ویراستار کتاب و شیوا پورنگِ نویسنده، به پرسش‌های حاضرین پاسخ دادند.
@kfgil
🔻🔻🔻
سپس مترجم کتاب «حصار و سگ‌های پدرم» بیان کرد که زنانگی در این رمان بسیار پررنگ است.
این مترجم در پایان افزود که ما مردم
فارس و کُرد، بسیار مدیون مادران‌مان هستیم.
@kfgil
🔻🔻🔻
▫️به گزارش گروه داستان فارسی خانه‌ی فرهنگ گیلان؛ نقد و بررسی کتاب «دریاس و جسدها» اثر بختیار علی با حضور مترجم کتاب، مریوان حلبچه‌ای عصر چهارشنبه هفت شهریور با حضور جمعی از هنرمندان و هنردوستان در خانه‌ی فرهنگ گیلان برگزار شد. در ابتدای نشست سهیلا فرزاد، نویسنده و دبیر نشست از دکتر علی تسلیمی، به عنوان نخستین منتقد دعوت به عمل آورد تا پیرامون این کتاب به بحث و سخنرانی بپردازد.
نویسنده‌ی کتاب «نقد ادبی» در ابتدای سخنان خود بیان داشت که ما ناچاریم نود درصد از سخنان گذشتگان را دگرگون کنیم. «همین دگرگون کردن که نوعی افسانه‌گردانی و گزاره‌گردانی است، خودش تبدیل به حرف تازه‌ای می‌شود. یکی از افسانه‌هایی که این کتاب می‌تواند واژگون کند، افسانه‌ی مسیح و همزاد است. مسیح دو بدن دارد: یک بدن مادی که اعدام می‌شود و بدنی که نمی‌میرد. در این داستان همگی جسد هستند جز دریاس. درواقع آن‌هایی که زنده هستند، از مرده هم بدترند.» سپس نویسنده‌ی کتاب «نفرات نیما و نظریه‌ی افسانه‌گردانی» افزود: ما در خاورمیانه نویسندگان، شاعران و مترجمانی داریم که هر دمی، آتش زیر خاکستری است که اگر بادی بدمد همه چیز را نابود می‌کند و این ترس، دلهره و وحشت همچنان در کشور خاورمیانه وجود دارد. «باید توجه کنیم که بسیاری از آثار خاورمیانه و اروپا، مانند بوف کور صادق هدایت، همزاد دارند. وقتی در جامعه‌ای همه همزاد یکدیگر باشند، تحولی رخ نخواهد داد و بی‌تاریخ می‌شود. بنابراین در دریاس و جسدها، همه‌ی آدم‌ها به گونه‌ای جسد هستند و حتی انقلابیان هم فریب خوردند.»
سپس دبیر نشست، از دیگر منتقد، محمد شاه‌شمس دعوت به عمل آورد تا پیرامون این کتاب به سخنرانی بپردازد. این منتقد در ابتدا با اشاره به اینکه این کتاب مسیر جست‌وجوی پدر توسط الیاس و پرسش‌های دریاس در مواجهه با جهان مردگان است؛ پس پدر نام دیگر قدرت و دیگریِ بزرگ است. «دریاس کتاب می‌خواند تا به آن دیگری بزرگ متصل شود و از او چهره‌ای آرمانی و انقلابی بسازد.»  در ادامه این منتقد افزود که تاریخ خواندن الیاس در مقابل چشم داشتن به معجزه و خرافه است که شکل می‌گیرد. «دریاس سؤالی کلیدی از الیاس می‌پرسد: خودت نیاز به قیام داری یا به خاطر ژنرال بلال قیام می‌کنی. پس تا اینجا شاهد دو اتفاق بزرگ هستیم: یکی ذوب شدن در ایدئولوژی و دیگری، چشم به خرافات و معجزه داشتن. چه زمانی انسان‌ها سراغ معجزه می‌روند: زمانی که از درون فقیر باشم.»  
سپس این منتقد به فلسفه‌ی جسمانی اشاره کرد و افزود بدنی که در طول تاریخ به حاشیه رانده شده، اکنون می‌خواهد وارد متن شود. «این بدن است که باعث می‌شود انسان از خود و دیگری تعریفی حاصل کند. هرچه آگاهی من به این بدن‌مندی بیشتر باشد، زمینه را برای ذوب شدن در ایدئولوژی‌ها کمتر می‌کند. چون با آگاهی و خرد من در ارتباط است.» 
این منتقد اضافه کرد که ژنرال کشته می‌شود و ما جسمانیت او را از دست می‌دهیم. «نیروهای انقلابی با شوکی مواجه می‌شوند. نمی‌توانند بپذیرند که ژنرال وجود خود را از دست داده است.»
همچنین شاه‌شمس به کتاب «اختراع قوم یهود» اشاره و بیان کرد که مفاهیم در ساخت یک کشور و در اوج گرفتن یک ایدئولوژی برساخته هستند. «بنابراین ما کار نداریم که هویت فردی ژنرال چه کسی است، او مفهومی بزرگ است که اگر جسمانیتش هم از بین برود، باید به شکل نمادین برای ما ادامه پیدا کند و تبدیل به استعاره‌ای بزرگ شود. پس پیکر حقیقت را استعاره‌های توهم می‌آرایند تا مردم را همواره به دنبال اشباح بکشانند.»
سپس شاه‌شمس به رویکرد دوگانه‌ی دریاس نسبت به مادرش اشاره کرد و افزود که او حالتی مهرآکینانه نسبت مادرش دارد. «زمانی که دو برادر می‌خواهند از یکدیگر خداحافظی کنند، الیاس قیچی آرایشگاه را به دریاس می‌دهد تا آن را ببرد و آخرین نشانه از فردیتش از بین برود.» 
همچنین او افزود که ما دو بدن داریم: یکی بدن طبیعی است و یکی بدن نمادین و سیاسی. «آگامبن پروژه‌ای دارد به نام هوموساکر که یعنی انسان مقدس. در روم باستان به شخصیتی اشاره داشته که اگر کسی او را بکشد، قاتل به حساب نمی‌آید و در عین حال امکان قربانی کردن او هم وجود نداشت. «آگامبن می‌نویسد بدن سیاسی شاه به بدن هوموساکر نزدیک می‌شود، بدنی که می‌توان آن را کشت اما نمی‌توان قربانی کرد. حیات مقدس فارغ از مناسک تدفین معمول، پس از حیات طبیعی زنده می‌ماند و تنها پس از تدفین خیالی است که می‌تواند به آسمان صعود کرده و تبدیل به خدا شود.»
در بخش دیگر این نشست، سهیلا فرزاد از مریوان حلبچه‌ای، مترجم کتاب دعوت به عمل آورد تا پیرامون کتاب به پرسش‌های حاضران پاسخ دهد. این مترجم در جواب یکی از پرسش‌ها گفت که اگرچه داستان در خاورمیانه اتفاق می‌افتد، می‌تواند جاهای دیگر هم باشد.
▫️نشست شب شعر شاعران گیلان مورخ هجدهم شهریور هزار و چهارصد و سه با حضور کثیری از علاقه‌مندان و هنردوستان در عمارت خانه‌ی فرهنگ گیلان برگزار شد.
ابتدا  «مزدک پنجه‌ای» -دبیر نشست - با قرائت شعری از زنده‌یاد «تیردادنصری» نشست را آغاز کرد و در ادامه به‌تعرفه‌ی برنامه‌ی آینده‌ی گروه شعر فارسی  «دال‌های شناور» با سخنرانی «علی جهانگیری» شاعر و منتقد پرداخت.  نشست مذکور با دعوت از نخستین شاعر، «مریم اسحاقی» آغاز شد و ایشان سه شعر منتشر شده‌ی خود را قرائت کرد. سپس از «اتابک اسدی» عضو جوان گروه شعر فارسی خانه دعوت به‌عمل آمد تا شعرهایش را که زبانی طنزگونه‌ داشت، قرائت کند. در ادامه  «اشکان بصیری» یک شعر آزاد و سه شعر در قالب مثنوی و غزل خواند. علی جهانگیری شاعر و منتقد نیز دو شعر کوتاه برای حضار خواند. «سیامک عشاقی» به‌دلیل درگذشت برادر فقیدش در نشست حاضر نبود و مزدک پنجه‌ای به نیابت از وی، دو شعرش را خواند.
در ادامه از  «پیام رادبرد» ، شاعر و نوازنده‌ی ساز گیتار دعوت شد تا دو قطعه به لهجه‌ی جنوبی و زبان گیلکی اجرا کند. رادبرد در ابتدا قطعه‌ی «نهنگ» از  «ابراهیم منصفی» شاعر، ترانه‌سرا، و خواننده‌ی بندری - بندرعباسی- را اجرا کرد که با استقبال و تشویق حاضران مواجه شد. سپس قطعه‌ی گیلکی «ور نیشین» نوشته‌ی شخصی به نام «غلام»، و ساخته‌ی  «حسن خوشدل» را که پیشتر توسط «اصغر عاشور نویر دوست» (خواننده) نواخته شده بود، اجرا کرد.
در بخش دوم این نشست از  «موسی علیجانی» شاعر، نویسنده و مدرس موسیقی برای شعرخوانی دعوت شد. علیجانی ده قطعه شعر کوتاه از چند مجموعه شعرهای منتشر شده‌اش را قرائت کرد و سپس با پیشنهاد مزدک پنجه‌ای قطعه‌ای آوازی از زنده‌یاد  «فریدون پوررضا» با عنوان «گیله‌لو» را اجرا کرد. «سعید فرج‌پور» و «سعیده لطفی» از دیگر شاعرانی بودند که در قالب غزل، و شعر آزاد چند اثر خواندند.
در بخش «شاعر غایب»، ضمن خواندن بخش‌هایی از یادداشت «آرش نصرت‌اللهی» درباب شعرخوانی‌اش به‌عنوان شاعر مهاجر، در قالب فیلم دوازده دقیقه‌ای ضمن ابراز خرسندی از اهمیت دادن به‌شاعران دور از وطن، چند شعرش به سمع و نظر علاقه‌مندان رسید. در پایان  «معصومه یوسفی» نیز سه شعر بلند خود را قرائت کرد.
این جلسه‌ دو ساعت به طول انجامید.
@kfgil
🔻🔻🔻
More