چپ داروینی نقدی است از پیتر سینگر بر خطای «تأسفبار» جریان
چپ در مواجهه با نظریۀ تکامل داروین. آنچنان که خود میگوید، تمرکزش در این مقالۀ بلند «بیشتر از اینکه بر جریان
چپ، در مقام نیروی سازمانیافتۀ سیاسی باشد، بر جریان
چپ بهمثابه مجموعهای گسترده از اندیشهها یا طیفی از ایدهها درخصوص دستیابی به جامعهای بهتر است.» سینگر که گویی میخواهد نوعی
چپ داروینی را مطرح کند، معتقد است جریان
چپ بهاشتباه عَلَم مخالفت با تکامل داروین و داروینیسم بلند کرد. به باور سینگر جریان
چپ اندیشۀ
داروینی را طرد میکرد؛ چراکه داروینیسم پنبۀ رؤیای بزرگ
چپ، یعنی کمالپذیری انسان، را زد. به باور او جریان
چپ باید با واقعیتها دست و پنجه نرم کند؛ ازجمله اینکه سرشت انسانها را بهمثابه موجوداتی که محصول تکاملاند بپذیرد و بداند انکار این واقعیت ممکن نیست. بهعنوان مثال بپذیرد مسئلۀ سلسلهمراتب از واقعیات ناظر به سرشت انسان است و نباید این انتظار را داشته باشیم که با حذف سلسلهمراتب خاصی که در جامعه برقرار است سلسلهمراتب منسوخ شود.
چپ داروینی کتابی است کمحجم برای نشاندن «دیدگاه سرد واقعبینانه» بهجای «ایدههای آرمانگرایانه» در جریان
چپ. به قول کاربری در شبکۀ اجتماعی گودریدز، این کتاب پادزهری است بر بعضی از جریانهای عمومی
چپ که با دیدگاههای اقتدارگرایانه و دور از واقعیت همراهی میکند؛ پادزهری که میتواند به آزادسازی
چپ از زنجیرهای ایدئولوژیک کمک کند. البته که نویسندۀ این کتاب چنین ادعایی ندارد، اما معتقد است وقتش شده در جریان
چپ ایدههایی نو پدید بیاید. پیتر سینگر همدلیِ چندانی با مارکسیسم نشان نمیدهد، اما وقتی بر همکاری و ایثار در فضای اقتصاد بازار و رقابتی تأکید میکند، میتوان دلبستگیاش را به نوعی سوسیالیسم دید. کل مسئلۀ
چپ را سینگرِ فایدهگرا کاستن از درد و رنج میداند؛ آنچه از نظر او «عنصر حیاتی»ِ هر
چپ حقیقیای است: «اگر در برابرِ رنج قابلاجتناب ضعیفان و فقیران، آنانی که استثمار یا غارت میشوند، یا آنانی که تمکن کافی برای معیشت در سطح مناسب ندارند، شانه بالا بیندازیم، از دایرۀ
چپ بودن بیرونایم. و اگر بگوییم اینها واقعیتهای عالم است، و همیشه نیز چنین خواهد بود و کاری هم از دست ما برنمیآید، باز هم از دایرۀ
چپ بودن بیرونایم.»
#مجموعۀ_مطالعات_تکامل#چپ_داروینی#پیتر_سینگر#محمدمهدی_هاتف@kargadanpub 🦏