دیدیم که آقای پزشکیان در یکی از جلسات، چراغها را خاموش و از نور مستقیم پنجره استفاده کرده تا به این طریق صرفهجویی را ترویج کند.
بیایید فرض کنیم که این امر محقق شود و مردم 20درصد صرفهجویی کنند، اما پرسش اینکه سال بعد را چه کنیم؟ آیا در زمستان سال بعد هم میشود 20درصد اضافه دیگر یعنی 40درصد صرفهجویی کرد؟ اصلا فرض کنیم بشود اما 2سال بعد چی؟ 3سال بعد؟
مساله کمبود برق، یک اتفاق پلهای نیست که با یک پله صرفهجویی یا یک پله افزایش تولید حل بشود. بلکه یک روند است که باید موتور آن خاموش بشود.
این دقیقا همان تفکر اشتباه از مساله تورم است که تمام مسوولان و بوروکراتهای چپ و راست گمان میکنند با یک پله کاهش هزینههای تولید مانند تخصیص ارز ترجیحی و انرژی سوبسیدی و نیروی کار ارزان و مواد اولیه رایگان، میتوانند تورم را مهار کنند در حالی که تورم یک روند است نه یک اتفاق. شما اگر امسال را هم ارزان کنید سال بعد با افزایش قیمتها نسبت به امسال دوباره تورم شکل میگیرد.
بنابراین بجای یک پله ارزان کردن هزینه تولید باید موتور تورم را پیدا و خاموش کنید.
باور کنید این موضوع ساده و بدیهی را نه فقط مسوولان سیاسی که حتی اکثر بوروکراتهای وطنی با دههها سابقه اجرایی و تحصیل در بهترین دانشگاههای غربی هم در عمل درک نمیکنند حتی اگر در حرف، مهر تایید به آن بزنند.
اقتصاد مثل یک موجود زنده یا دستگاه مکانیکی است و قیمتها مانند سلسله اعصاب و سنسورهای این موجود یا دستگاه هستند که اگر از کار بیفتند دستگاه یا کار نمیکند یا منفجر میشود.
قیمتگذاری دستوری دقیقا ماموریتش از کار انداختن سلسله اعصاب و سنسورها است.
https://t.center/kafshhaye_aahani/6168