مفهوم ناترازی فقط و تنها فقط ریشه در قیمت دارد…
بیایید فرض کنیم تمام اقیانوس هند بجای آب از بنزین پر شده و سند آن را هم به نام کشور ما زدهاند و برای استفاده فقط کافی است به لب دریا بروید و هرچقدر خواستید به رایگان بنزین بردارید.
حال به نظر شما آیا در چنین شرایط ایدهآلی از دسترسی به منابع لایتناهی و رایگان، امکان دارد که باز هم ناترازی بنزین به وجود بیاید؟
بله! کافی است دولت یک نرخ پایین برای بنزین اعلام کند و خودش با این نرخ، بنزین را به جایگاههای عرضه و به دست مصرفکننده برساند، آنگاه باز هم با وجود یک اقیانوس بنزین، ناترازی شکل میگیرد! چون هزینه بارگیری و جابجایی و بیمه و جایگاهدار و… بیشتر از قیمتی است که دولت اعلام کرده و انجام آن برای کسی صرف نمیکند و این میشود ناترازی.
پس ناترازی ربطی به کم یا زیادی مقدار یک کالا ندارد بلکه مربوط به قیمت آن است و این یعنی تمام ادعاهای کارشناسان وابسته به هر دو طیف سیاسی کشور که ناترازی را به کمبود منابع و فقدان سرمایهگذاری و کاهش تولید و فشار تحریم و… نسبت میدهند غلط است.
بطور مثال کشوری مثل سنگاپور بدون برخورداری از منابع سوخت فسیلی، ناترازی انرژی ندارد اما ایران با در اختیار داشتن بزرگترین منابع گازی، گرفتار ناترازی گاز است.
این در حالیست که مشکل ناترازی گاز چندان هم به کمی استخراج مربوط نمیشود زیرا قبلا در
«مطلبی» نشان دادیم که برداشت ایران از منابع گازی مشترک با قطر نهتنها کمتر نیست بلکه روزی 50میلیون مترمکعب بیشتر است آن هم در حالی که 70درصد مخازن گازی در آبهای قطر قرار دارد، با این وجود ما در آستانه واردات گاز قرار داریم و قطر در آستانه جهشهای بیشتر صادراتی.
از نظر کشش مصرف سرزمینی هم
«روسیه» به مراتب سردتر و گستردهتر از ایران است با این حال صادر کننده گاز به اروپاست آن هم به اندازه کل مصرف ایران.
ایران کشور ناترازیهاست نه بخاطر کمی منابع یا فقدان سرمایهگذاری و فشار تحریم و… بلکه فقط و تنها فقط بخاطر قیمتگذاری دستوری.